این روزها با هر چه نزدیکتر شدن به نیمه دوم سال بحث مشکلات تیمهای شرکتکننده در لیگ برتر والیبال و بدهی انباشت شده تیمها به فدراسیون و بازیکنان و کادر فنی از سالهای قبل دوباره تبدیل به سوژهای داغ و گروکشی میان دو طرف شده است.
موضوعی که چندان تازگی نداشته و همه ساله به نوعی شاهد آن بودهایم که در نهایت هم این گروکشیهای دوستانه! با کدخدامنشی و توصیه از بالادستیها حل و فصل شده، ولی عجیب، امسال که فدراسیون در دوره انتقالی و با سرپرست اداره میشود ظاهرا سازمان لیگ پا را در یک کفش کرده و همه بدهی را یکجا طلب کرده است.!
هزینه سنگینی که همه ساله از افزایش دستمزد بازیکنان و درصد قراردادها و ورودیه و اجاره سالن گرفته تا هزینههای جاری که برق را از سر تیمدارها میپراند و بدون هیچ آوردهای خیلی از تیمها و سرمایهگذاران را از حضور در صحنه فعالیت در والیبال فراری میدهد !
- تیمداری مساوی با ضرر و زیان!
تیمداری در والیبال سالهاست به رغم همه موفقیتهایش در سطح آسیا و جهان هیچ امتیاز و ارمغانی به جز تحمیل هزینه سنگین برای صاحبان آنها چه دولتی و چه بخش خصوصی در لیگ برتر به همراه نداشته است!
فقط کافی است یک مقایسه معمولی میان تیمهای لیگ برتری فوتبال و والیبال داشته باشیم و آنوقت خواهید دید چه ظلمی به تیمهای والیبال میشود.
- محرومیت از امتیازها در مقایسه با فوتبال
تفاوت تیمداری در والیبال و فوتبال در لیگ برتر ایران با وجود نالیدن به حق فوتبالیها از بابت محرومیت از درآمد حق پخش گرفته تا کپیرایت و امتیازات دیگری که دیگر تیمهای آسیایی در لیگهای حرفهای مشابه مثل ورزشگاه اختصاصی دارند، باز هم به قدری عمیق و فاحش است که اصلا قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
در لیگ برتر والیبال ایران بر خلاف فوتبال، تیمها نه درآمد ولو اندک تیمهای فوتبال از محل حق پخش دارند و نه تبلیغات محیطی و نه رو و پشت پیراهن! و نه کانال تلویزیونی که بازیهای آنها را پوشش دهند و تازه برای پخش درون استانی نیز باید با کلی منتکشی مبالغ کلانی بپردازند!
کپیرایت هم که در فوتبال ما بیمعناست چه رسد به والیبال و سایر رشتهها که اصلا به حساب نمیآیند!!!
حق رشد هم که الحمدالله وجود ندارد تا تیمها لااقل بخشی از هزینههای خود را از این راه تامین کنند و واقعا لیگ برتر والیبال از هر نظر بر خلاف ریخت و پاشها و دستمزدهای حرفه ای آماتور آماتور است و سودش برای فدراسیون و ضررش برای تیمهاست.
- درآمد میلیاردی و زیر سئوال بردن استقلال تیمها
با این مشکلات بر شمرده و فدراسیونی که فقط به دنبال طلبهایش از محل ورودیه و درصد قرارداد بازیکنان و مربیان و درآمد چند میلیاردی از این ناحیه است و به مشکلات و چگونگی حیات باشگاهها و تیمها و کمک به آنها از طرق مختلف بیتوجه است، آیا میتوان به آینده تیمداری و دلگرمی صاحبان سرمایه به جز بخش دولتی که با اکراه و اجبار و فشار مردم به صحنه میآید، امیدوار بود؟
بگذریم از مشکلات دیگر چون محترم نشمردن استقلال تیمها در استفاده از ملیپوشان خود در رویدادهای بینالمللی و بیارزش کردن امتیاز تیمداری در والیبال در نادیده گرفتن صعود و سقوط و سطحبندی تیمها در رقابتهای باشگاهی، ضعف آییننامهها و ....
در این خصوص حرف زیاد است و بقیه موارد را به بعد موکول میکنیم.
نظر شما