پدیده دوردور کردن به عنوان واقعیتی که سالها است گریبانگیر برخی از خیابانهای اصفهان شده و به تفریحی برای قشری که به طبقه نوکیسه معروفند تبدیل شده است باید از اساس آسیبشناسی شود. این رفتار نابهنجار اجتماعی که در محیطهای عمومی موجب اختلال در نظم جامعه میشود و گاهی اتفاقهایی از این دست را پدید میآورد و جان جوان بیگناهی گرفته میشود، باید همه را به تفکر وادار کند تا علت و چرایی آن به صورت ریشهای و نه مقطعی بررسی شود.
در ابتدا باید نهاد خانواده را واکاوی کرد که دوران مهم کودکی در نهاد خانواده طی میشود. این نهاد نیاز به آموزش و آگاهی و دانایی دارد تا والدین بتوانند در محیطی سالم به رشد و پرورش و تربیت فرزندان بپردازند و با مهارتهای فرزندپروری آشنا شوند. از سوی دیگر، نهاد آموزش و پرورش موظف است در فرایندی فرزندان این جامعه را با ارزشهای انسانی و دینی به صورت ریشهای آشنا کند. برای بررسی چنین رویدادهایی مدیریت شهری موظف است بسترهایی را فراهم کند تا جوانان در این مکانها هیجانات خویش را به دور از مزاحمت برای دیگران و با حفظ شئونات اخلاقی تخلیه کنند. این رفتار نابهنجار اجتماعی نشان از خودنماییهای قشر نوکیسه دارد که با به خطر انداختن جان دیگران از سر گستاخی قانون را زیر سوال میبرند و به گمانشان همه چیز را میتوان با پول صاحب شد.
به نظر میرسد که باید اتفاق خیابان کارگر اصفهان را به صورت ریشهای آسیبشناسی کرد و همه ارگانها موظفند به طور عمیق این پدیده نوظهور را در جامعه بررسی کنند و رفتارهای قهرآمیز بهتنهایی پاسخگو نیست. برای حل این معضل اجتماعی همه نهادها از خانواده، آموزش و پرورش و مدیریت شهری موظفند با بالا بردن آگاهی و یافتن راهحلهای ریشهای چارهای بیندیشد.
نظر شما