همشهری آنلاین - مهدی فروتن: رویدادهای شگفت حوزه فرهنگ و هنر در دنیای رسانه چنان بازتاب می‌یابند که انگار داریم فصلی تازه از «آلیس در سرزمین عجایب» را در ذهن خلق و با خود مرور می‌کنیم.

نيكي نصيريان در سريال بانوي عمارت

هفت سال و چهار ماه پیش (دو روز کمتر شاید) وقتی ستون «روز هشتم» در شماره اول ویژه‌نامه «۷و۶» روزنامه همشهری به دنیا آمد، درباره دلیل برگزیدن این نام نوشتم و به فیلم دوست‌داشتنی «روز هشتم» ژاکو فن‌دورمل اشاره کردم. آن ستون دو سال زنده بود و حالا پس از پنج سال و سه ماه دوباره قرار است به دنیا بازگردد؛ با این تفاوت که شاید شماره بندهایش هر بار به هفت نرسد و این توضیح که هنوز تماشای «روز هشتم» و «پونت» ژاک دویون را توصیه می‌کنم.

۱. خبر جلوگیری از ورود استاد محمدرضا شفیعی کدکنی به خانه‌اش دانشگاه تهران چنان به سرعت برق و باد در فضای مجازی پیچید که فرصت تامل را از دوستداران استاد و دغدغه‌مندان حوزه فرهنگ و اندیشه گرفت؛ اتفاقی که تا اندازه‌ای شبیه انتشار خبر ابتدایی درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. در مورد اخیر هم سرانجام معلوم شد ماجرا چنان نبوده که ابتدا روایت شده اما کار از کار گذشته بود و بسیاری از رسانه‌های مکتوب چنان در مذمت اقدام خیالی نگهبانان دانشگاه تهران ناله سوک سر دادند که بیا و نبین. ماهی گرفتن از آب گل‌آلود رسانه‌های فضای مجازی برای گروهی نان شده است و برای خیلی‌ها درد.

۲. «بانوی عمارت» دارد به روزهای آخر نزدیک می‌شود و بینندگان جان باید آرام آرام آماده خداحافظی با شخصیت‌های این درام عصر قجری شوند. نکته مهم در این میان، حرف‌هایی است که بازیگر نقش آهو در گفتگو با ویژه‌نامه روز هفتم روزنامه همشهری بر زبان آورده است؛ گفته‌هایی که اگر واقعیت داشته باشد، می‌توان آن را مصداق کودک‌آزاری کارگردان دانست. نیکی نصیریان که بیشتر با بازی در نقش درسا در سریال «بزنگاه» رضا عطاران شناخته می‌شود، گفته است که چون عزیزالله حمیدنژاد اساسا به بدل و بدلکاری اعتقاد ندارد، بازیگران در همه صحنه‌ها حضور داشته‌اند، در چند برداشت کتک خورده‌اند، بارها از بلندی پریده‌اند و درباره خودش، این پریدن‌های پیاپی به آسیب‌دیدگی پا ویلچرنشینی ختم شده است. (نقل به مضمون) شاید بتوان بدرفتاری با بازیگران بزرگسال را با اندکی چشم‌پوشی پذیرفت اما هیچ‌کس نمی‌تواند و نباید به بهانه واقع‌نمایی در فیلم و سریال با بازیگران کم‌سن‌تر چنان رفتار کند که خود می‌پسندد.

۳. رامبد جوان که این روزها کمدی «قانون مورفی» را روی پرده سینماها دارد، در نشستی با موضوع حضور سلبریتی‌ها در فضای مجازی واژه‌هایی بر زبان آورد که یادآور جنجال توهین‌های چند سال پیش او به خبرنگاران به بهانه دفاع از حرف‌های موهن لیلا حاتمی است. جوان این‌بار در دفاع از سخنان همکارش مهناز افشار در تبلیغ یک دارو گفت: «همه آدم‌ها اجازه حرف زدن و اجازه منتشر کردن تفکر خودشان را دارند ... حکومت نباید فکر کند دانای کل است ... من می‌گویم باید حوصله کنیم، خسارتش را بدهیم، چهار تا آدم قرص بخورند بمیرند (خنده) بعد درست شود. چهار تا آدم هم بمیرند، عیب ندارد. بعد درست می‌شود دیگر.» شاید معنی حرف‌های مجری «خندوانه» به بیان دیگر بشود اینکه چرا به بهانه مرگ احتمالی چند نفر (اینجا معتاد) به نام‌آوران (سلبریتی‌ها) می‌تازیم؟ بگذاریم همه حرف بزنند، حتی اگر به بهای جان چند نفر تمام شود.

۴. انتشار نماهنگ تازه مهدی یراحی در فضای مجازی گرچه با واکنش‌های مثبت و منفی مواجه شد اما آنچه ماجرا را وارد فازی تازه و جذاب کرد، بازتاب انتشار این آهنگ در آینده فعالیت حرفه‌ای خواننده جنوبی و شرکت تولیدکننده نماهنگ او در برخی رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی بود. این رسانه‌ها با برداشت نادرست از حرف‌های مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد که شرکت تولیدکننده نماهنگ را مسئول انتشار یک آهنگ غیرمجاز دانسته بود، خبری منتشر کردند با این مضمون که «مهدی یراحی به دلیل پوشیدن لباس کارگران هفت‌تپه و فولاد در کنسرت اهواز ممنوع‌الکار شده است.» اساسا عبارت مجعول «ممنوع‌الکار» ترکیب دو واژه عربی و فارسی است و استفاده از آن در زبان ما محلی از اعراب ندارد. ضمن اینکه بازتاب این خبر نادرست با همین ادبیات در رسانه‌های داخلی از آن اتفاق‌هایی است که نشان می‌دهد انگار گروهی اینجا نشسته‌اند خبرهای نادرست را از رسانه‌های فارسی‌زبان آن سوی آب‌ها کپی کنند و کاری به راست و دروغش نداشته باشند. دردآور اینکه یراحی دارد به بهانه زدن حرف‌های مگو و بیان دردهای اجتماعی با سرعت به بیراهه می‌رود.

کد خبر 427480

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha