چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۷
۰ نفر

همشهری دو - مهدی آیتی: وصله​های ناجور روی لباس‌هایش را به یاد دارد و اینکه ناچار بود هرسال با یک دست لباس بسازد.

کارآفرینی

هنوز طعم غذاي هميشگي سفره‌شان كه مادرش با عدس درست مي‌كرد، زير دندانش است و مي‌گويد كه به‌خاطر شرايط بد اقتصادي ناچار بودند اغلب اوقات اين غذا را بخورند و با كم و كاستي‌هاي زيادي بسازند. اينها را علي صادق‌بهمني مي‌گويد: يكي از مددجوهاي سابق كميته امداد امام‌خميني كه زندگي‌اش اكنون با شرايط قبل قابل مقايسه نيست. او حالا يكي از كارآفرين‌هاي كشورمان است كه توانسته صنايع‌دستي ميناب را به جهان معرفي كند و با تشكيل تعاوني «كاش و پيش» ميناب، خيلي‌ها را صاحب درآمد كند. نام تعاوني او نيز برگرفته از «كاش» نام نوعي گياه هرز و «پيش» به‌معناي برگ درخت خرماست؛ تنها چيز‌هايي كه بوميان منطقه از آنها براي ساخت صنايع‌دستي استفاده مي‌كنند.

بيشتر از يك‌ماه از بهار نمي‌گذرد اما گرما در نخلستان‌هاي ميناب بيداد مي‌كند. فصل برداشت محصول نيست اما مردان و زنان زيادي مشغول كار هستند. اينجا همه‌‌چيز حساب شده است و تقسيم وظايف به‌خوبي صورت گرفته؛ چيدن ​علف​هاي بلند هرز​​ي كه به كاش معروفند وظيفه خانم‌هاست و بالا رفتن از درختان ​و چيدن برگ​​هاي​ نخل وظيفه آقايان. مردها به آساني و با استفاده از طنابي كه به دور كمر‌شان و تنه درختان حلقه مي‌كنند خود را به بالاي درختان نخل مي‌رسانند و بعد با فريادي كه براي باخبر كردن ديگران از خطر افتادن برگ‌هاي درخت است، آنها را بريده و روي زمين مي‌اندازند. پس از جمع‌آوري علف‌هاي هرز و برگ‌هاي درختان نخل، زنان و مردان با كمك يكديگر آنها را به خانه‌هايشان مي‌برند و در حياط خانه نگه‌شان مي‌دارند، اينها تنها ابزاري هستند كه براي ساخت صنايع‌دستي ميناب كاربرد دارند. بوميان اينجا با هنرمندي خاصي برگ‌هاي درختان نخل را دور علف‌هاي هرز مي‌پيچند و از آن به‌عنوان كلافي براي ساخت محصولات‌شان استفاده مي‌كنند. در ساخت صنايع‌دستي نيز تقسيم وظايف به‌خوبي ديده مي‌شود؛ زن‌ها قطعات كوچك حصير را مي‌بافند و مرد‌ها نيز آنها را به هم وصل كرده و محصولي مانند زنبيل، سبد، دمكني يا لانه پرنده مي‌سازند؛ اين حكايت دست‌كم 260خانواده از ساكنان محروم اما با اراده 30روستا در اطراف ميناب است كه براي گذران زندگي هنر به خرج داده و از برگ درختان نخل و علف​هاي هرز منبع در​آمدي براي خود دست و پا كرده‌اند.

  • ​كارآفريني از ميناب

توليد صنايع‌دستي به شكلي كه امروز در ميناب اتفاق مي‌افتد به‌خاطر زحمات مرد جواني به نام علي صادق‌بهمني است كه توانسته بوميان اين منطقه را تشويق به توليد صنايع‌دستي كند، به همين‌خاطر امروز آنها در خانه‌هايشان بيشتر از 160نوع محصول مي‌سازند. علي نيز هر هفته به سراغشان مي‌رود تا محصولاتي را كه آنها ساخته‌اند خريداري كرده و در بازارهايي كه در شهرهاي مختلف پيدا كرده بفروشد يا به كشورهايي مانند كويت و قطر صادر كند. علي نيز مانند خيلي از كارآفرينان كشورمان طعم فقر را چشيده و از صفر شروع كرده است. مرد كار‌آفرين 10 سال بيشتر نداشت كه پدرش را از دست داد، به همين‌خاطر، بار تمام زندگي روي دوش مادرش افتاد. مادر علي زحمات زيادي كشيد تا بچه‌هايش كمبودي احساس نكنند اما قرار بود زندگي چهره ديگري از خود به آنها نشان دهد و اراده و صبر آنها محك بخورد. علي درباره آن روزها مي‌گويد: روزهاي سختي بود؛ همكلاسي‌ها لباس نو و رنگارنگ به تن مي‌كردند اما ما مجبور بوديم با لباس‌هاي وصله‌دار سركلاس برويم و طوري رفت‌وآمد كنيم كه لباس‌هايمان تا يك‌سال برايمان باقي بماند. براي غذا خوردن نيز بايد با كمترين‌ها مي‌ساختيم به همين‌خاطر اكثر اوقات غذاي روزانه ما عدس يا ماست و شير بود. زماني كه پدر علي فوت كرد خواهرش ازدواج كرده بود اما او 2برادر بزرگ‌تر و كوچك‌تر از خودش در خانه داشت. او ادامه مي‌دهد: آن زمان زندگي براي ما خيلي سخت بود چون در فقر مطلق زندگي‌مان سپري مي‌شد اما مادر به‌خاطر اينكه ما احساس كمبود نكنيم از نيازهايش صرف‌نظر مي‌كرد و هيچ وقت براي خودش لباس‌نو نمي‌خريد.

  • تلاش از كودكي

علي از كودكي وارد دنياي كار شد، به اين شكل كه در جمع‌آوري محصولاتي مانند خرما يا انبه به همسايه‌ها كمك مي‌كرد يا با بردن و فروش آنها در بندرعباس سعي مي‌كرد به خانواده‌اش در گذران زندگي كمك كند. او دراين باره مي‌گويد: با سختي زياد چند كيلو‌ميوه را با استفاده از موتور يا ماشين به بندرعباس مي‌برديم تا دستفروشي كرده و پولي دربياوريم، اما آنجا نيز مأموران شهرداري نمي‌گذاشتند كار كنيم. خيلي از مواقع ميوه‌هايمان هنگام فرار از دست مأموران، زير دست و پا له مي‌شد، به همين‌خاطر برخي روزها بدون اينكه پولي به‌دست بياوريم به خانه برمي‌گشتيم. اما وقتي فصل محصولات گرمسيري به پايان مي‌رسيد علي ديگر نمي‌توانست با دستفروشي ميوه، درآمدي به‌دست بياورد، به همين‌خاطر به فعاليت‌هاي ديگري مانند كار در آپاراتي يكي از دوستانش مشغول مي‌شد. چندين سال به اين شكل گذشت اما كم‌كم وضع زندگي آنها بهتر شد و علي با كمك‌هاي برادر بزرگش توانست وارد دانشگاه شود، او خاطرنشان مي‌كند: يك‌سال پشت كنكور ماندم اما تلاش كردم و برادرم هم كمك كرد تا توانستم در رشته امور گمركي فارغ‌التحصيل شوم.

  • جرقه‌اي براي يك شروع

پس از فارغ‌التحصيل شدن از دانشگاه هم تلاش‌هاي علي ادامه داشت چون او هنوز شغل مناسبي پيدا نكرده بود. مرد جوان درباره اينكه چطور به فكر فعاليت در عرصه صنايع‌دستي افتاد، مي‌گويد: حدود سال 76 نمايشگاهي از صنايع‌دستي ايجاد كرديم. آن زمان فرماندار و برخي ديگر از مسئولان وقت از نمايشگاه ما بازديد كردند و ما را تشويق به ادامه اين كار كردند. ماجرا از اين قرار بود كه صنايع‌دستي ميناب تا قبل از فعاليت علي و دوستانش هفته‌اي يك‌بار در پنجشنبه بازار‌هاي منطقه به نمايش درمي‌آمد و مردم و گردشگران مي‌توانستند آنها را تهيه كنند به همين‌خاطر علي تصميم گرفت با ايجاد نمايشگاهي دائمي دراين خصوص ايجاد اشتغال كند. مرد جوان ادامه مي‌دهد: با كمك و حمايت‌هاي كميته امداد توانستم تجهيزات لازم را خريداري كنم، البته اين كار در مجموع به نفع شهر نيز بود چون هر وقت مهمان يا مسئولي براي بازديد به منطقه مي‌آمد مي‌توانستند راحت‌تر صنايع‌دستي منطقه را به او معرفي كنند. به اين ترتيب علي مغازه كوچكي اجاره كرد تا در نخستين فروشگاه و نمايشگاه دائمي صنايع‌دستي ميناب كارش را آغاز كند.

  • ورود به دنياي صنايع‌دستي

مرد جوان مغازه كوچكي ايجاد كرد و كم‌كم پاي گردشگران زيادي به آن باز شد. اما او در اول راه قرار داشت و به‌خوبي مي‌دانست براي رونق گرفتن كارش بايد محصولاتش را به گردشگران معرفي كند. براي اين كار، علي از بردار كوچكش كه در رشته كامپيوتر مشغول به‌كار بود كمك گرفت و شرح حال فعاليت و محصولاتشان را با استفاده از سي‌دي‌هايي كه در اختيار گردشگران مي‌گذاشت، معرفي كرد و به اين شكل روايت فعاليت آنها بين اهالي ميناب و كم‌كم در هرمزگان و سپس در كشور مطرح شد.

به اين ترتيب پاي فعاليت‌هاي علي به نمايشگاه‌هاي زيادي باز شد. براي نمونه او ديگر به عضو ثابت نمايشگاه بين‌المللي تهران بدل شده بود، به همين‌خاطر توانست در عرصه صنايع‌دستي خودي نشان دهد و با رابطه‌هاي شغلي كه ايجاد كرد مقدمات گسترش كارش را فراهم كرد.

  • فصل صادرات

علي هميشه به‌دنبال اين بود كه با صادرات محصولاتش به كشورهايي مانند قطر و كويت بازار مناسبي براي محصولاتش پيدا كند. او درباره نحوه رسيدن به اين هدفش مي‌گويد: مدتي پيش با كمك كميته امداد امام‌خميني نمايشگاهي برگزار كرده بوديم. آنجا گزارشگر تلويزيون از من پرسيد چه آرزويي دارم؟ من هم گفتم كه بازار‌هاي داخلي را فتح كرده‌ايم و اكنون دوست داريم وارد بازارهاي جهاني شويم. مدتي از مصاحبه علي با تلويزيون گذشته بود كه در ميناب شخصي به نمايشگاه او مراجعه كرد و گفت در خارج از كشور زندگي مي‌كند و مصاحبه او را ديده و آمده تا اگر اجناسش باكيفيت باشند آنها را به خارج از كشور صادر كند. به اين شكل، حالا بخشي از محصولات صنايع‌دستي تعاوني كاش و پيش به كويت و قطر صادر مي‌شود. اما مرد جوان از نحوه حمايت مسئولان از افراد مشغول در عرصه صنايع‌دستي راضي نيست. به گفته او اگر مسئولان از فعالان صنايع‌دستي حمايت بيشتري كرده و وام‌هاي مناسبي در اختيار آنها قرار دهند مي‌شود كارآفريني بيشتري انجام داد.بنابراين بايد از مسئولان خواست كمي از مقام حرف فاصله گرفته و براي حمايت از كارآفريناني مانند علي كه فقر مانع پيشرفت آنها شده محكم‌تر قدم بردارند زيرا بودجه محدود دستگاه‌هاي حمايتي‌اي مانند كميته امداد و اهداف اصلي آنها، پاسخگوي نياز چنين افرادي نيست.

  • يك شغل خانوادگي

«ابتدا كار ما خانوادگي بود و 10 نفر بوديم كه در فضاي خانه خود كار مي‌كرديم اما كم‌كم به فكر گسترش كار افتاديم و از همسايه‌ها و ديگر افرادي كه مي‌توانستند دراين عرصه فعاليت كنند كمك گرفتيم.» به اين ترتيب فعاليت‌هاي علي بيشتر شد. او در ميناب 2فروشگاه راه‌اندازي كرد و براي آموزش افراد علاقه‌مند وقت مي‌گذاشت و نكات لازم را به آنها ياد مي‌داد تا سرپرستي كارگاه‌هاي كوچك خانگي را به‌عهده گرفته و با فروش محصولاتشان درآمد‌زايي كنند. علي مي‌گويد: حالا اين كار خانگي گسترش پيدا كرده و حدود 260كارگاه كوچك زير چتر تعاوني كاش و پيش ميناب فعاليت مي‌كنند. ما هر هفته به اين كارگاه‌ها سرزده و محصولات آنها را تضميمي خريداري مي‌كنيم. البته همسر و مادر علي هنوز نقش پررنگي در فعاليت‌هاي او دارند زيرا آنها به امور بيشتر خانم‌هايي كه در اين عرصه فعاليت مي‌كنند رسيدگي كرده و مشكلاتشان را حل و فصل مي‌كنند.آنطور كه او توضيح مي‌دهد افراد فعال در اين كارگاه‌ها بيمه شده‌اند و با توليد حدود160نوع محصول مانند انواع جارو، انواع بادبزن، كيف، سيني و جاميوه‌اي، گهواره، سبد، زنبيل، لانه پرنده، كفش، دمپايي، جاي لوازم آرايشي و بهداشتي، جاي طلا و جواهر، سفره، حصير و كلاه براي خود منبع درآمد مناسبي ايجاد كرده‌اند. اين درحالي است كه برخي خانم‌ها علاوه بر محصولاتي كه با حصير درست مي‌كنند با توليد لباس‌هاي محلي نيز به كسب درآمد مي‌پردازند.

کد خبر 331250

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha