اگر آن سال‌ها كشتي فرنگي در مسير درستي قرار نمي‌گرفت، هيچگاه فرنگي‌كاران ما به جايي نمي‌رسيدند. يعني اگر پشتوانه‌سازي از گذشته در كشتي فرنگي صورت نمي‌گرفت ما بازهم در مسابقات تنها به يك مدال نقره يا تك مدال‌هاي برنز بسنده مي‌كرديم. يك مربي هلندي بود كه واقعا كشتي فرنگي ايران را آموزش داد و تأثير بسياري روي اين ورزش گذاشت.
در سال‌هاي گذشته نيز روند روبه‌رشدي در كشتي فرنگي شاهد بوديم و قهرمانان بسياري هم به‌وجود آمدند. اين عده قهرمانان در استان‌ها استعداديابي شدند؛ استعدادهايي كه ناب بودند و انصافا در مسير درستي قرار گرفتند و توانستند قهرمان جهان و المپيك شوند. با اين حال، ثمره اين همه پشتوانه‌سازي در كشتي فرنگي در يكي‌دو سال اخير جاي خود را به ناكامي داده است؛ ازجمله آن ناكامي در مسابقات جهاني لاس‌وگاس آمريكا بود.
- چرا پشتوانه‌سازي صورت نگرفت؟
احد پازاج، سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي دوست صميمي‌ام است و بسيار به او علاقه‌مند هستم. اما سؤال من از ايشان اين است كه چرا پشتوانه‌سازي لازم براي حضور در مسابقات جهاني لاس‌وگاس صورت نگرفت؟ ما يك سال ديگر بايد در رقابت‌هاي المپيك ريودوژانيرو حضور پيدا كنيم و مسائل درباره كشتي فرنگي بايد آسيبشناسي شود. اينكه چرا كشتي فرنگي امروز يك بام و دوهوا شده است؟ اينكه چرا ميزان تأثير‌گذاري كادرفني براي ملي‌پوشان نسبت به آن چيزي كه بايد باشد، نبود؟
سعيد عبدولي عملا در تيم ملي حضور نداشت و در روزهاي آخر به تمرينات تيم ملي اضافه شد. حميد سوريان كه يكي از اسطوره‌هاي كشتي فرنگي است، در مسابقات انتخابي حتي در وزن‌كشي هم حاضر شد اما مسابقه نداد. با اين اتفاق، ابهامات بسياري به‌وجود آمد. در مسابقات انتخابي هم اميد نوروزي مسابقه را مي‌بازد ولي در پسِ آن حاشيه‌هايي ايجاد مي‌شود. در مورد كشتي‌گيران ديگر تيم ملي نيز به‌نحوي ديگر مسائلي پيش مي‌آيد؛ موضوعاتي كه قطعا بايد كالبدشكافي شده و درد دل آدم‌هاي دلسوز شنيده شود، زيرا اين نشان مي‌دهد كه اعتماد و اعتقاد بين كشتي‌گيران و كادرفني و مسئولان فدراسيون كشتي وجود ندارد.
- خادم به مشكلات آگاه است
رسول خادم به‌عنوان رئيس فدراسيون و سرمربي تيم ملي كشتي آزاد شك نكنيد به تمام ضعف‌هاي كشتي فرنگي آگاه است. بنابراين، خادم بايد از صاحب‌نظران كمك بگيرد و به اتفاق آن مسائل مربوط به كشتي فرنگي را پيگيري و در جهت برطرف‌كردن مشكلات گام بردارد. مثلا در مسابقات جهاني قاسم رضايي مدال نقره گرفت، اما او سال گذشته به آلكسانيان با يك امتياز باخته بود و در لاس‌وگاس با 3امتياز مقابل اين حريف شكست خورد. پس رضايي هم عملكرد مناسبي نداشت و بايد ديد كه با گذشت يك سال چرا اين كشتي‌گير برابر آلكسانيان نتيجه بدتري گرفته است.
يا اينكه مهدي علياري در وزن 130كيلوگرم كشتي گرفت؟ او براي نخستين بار در يك وزن بالاتر كشتي گرفت و مشخص بود كه كشتي گرفتن در وزن 130كيلوگرم توانايي بسيار بالايي مي‌خواهد و علياري نتوانست از پس حريفان خود بربيايد. البته گفته شد كه بهتر از علياري در اين وزن حضور نداشت و در كل بايد گفت كه خادم اين مسائل را آسيبشناسي كند.
- حفظ كادرفني يا حضور محمد بنا
محمد بنا، سرمربي سابق تيم ملي كشتي فرنگي زحمات زيادي براي اين ورزش كشيده است. من هم روزگاري سرمربي تيم ملي بودم و مي‌ديدم كه برنامه‌هايم را نمي‌توانم اجرا كنم. شايد بنا هم با چنين مشكلاتي روبه‌رو بود و البته اين را هم بايد گفت كه بنا با تغيير در برخي رويكردهايش مي‌تواند همچنان مربي بزرگي در كشتي فرنگي باشد.
امروز آن چيزي كه اهميت دارد، المپيك 2016ريودوژانيرو است و اينكه تا چشم به هم بزنيم، زمان برگزاري المپيك هم فرا مي‌رسد. به‌اصطلاح «ناگهان چقدر زود دير مي‌شود.» الان تيم ملي 3سهميه المپيك را گرفته و 3سهميه ديگر باقي مانده است تا با 6ملي‌پوش راهي المپيك ريودوژانيرو شود. من نمي‌دانم سياست فدراسيون كشتي چيست و اينكه همين كادرفني را حفظ مي‌كند يا اينكه بنا سرمربي مي‌شود، اما در كل بايد گفت كه از همين حالا بايد به فكر آماده‌سازي تيم ملي كشتي فرنگي بود.
نظر شما