یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۶
۰ نفر

ندا داوودی: ترس یک احساس واقعی است، مثل خشم، عشق و ده‌ها احساس دیگر.

ترس کودکان

بايد آن‌را به رسميت بشناسيدو مخصوصا زماني كه پاي ترس به زندگي بچه‌ها باز مي‌شود نبايد به سادگي از كنار آن بگذريد چون ترس‌هاي درمان نشده كودكي مي‌تواند در نوجواني و بزرگسالي مشكلات زيادي را براي فرزند شما به همراه بياورد. تفاوت ترس در دنياي كودكان و بزرگسالان تنها در نحوه برخورد با آن است زيرا بزرگسالان باتجربه‌ترند و مي‌توانند بهتر ترس‌شان را مديريت كنند اما كودكان چنين تجربه‌اي ندارند. شما به‌عنوان والدين كودكي كه مي‌ترسد مي‌توانيد چندين درمان خانگي بي‌خطر و آسان را انجام دهيد تا فرزندتان ترس‌هايش درمان شود. تا پايان اين مطلب با ما همراه باشيد.

  • هيولاي واقعي زير تخت

ترس وقتي وارد دنياي كودك شما مي‌شود خيلي جدي‌تر و واقعي‌تر از آن چيزي است كه فكرش را مي‌كنيد به همين دليل وقتي مي‌گويد كه زير تختش يك هيولا وجود دارد و نمي‌تواند در اتاق تنها بخوابد، باور كنيد كه او اين هيولا را مي‌بيند و همانقدر كه اگر يك پلنگ در اتاق خواب شما باشد، آرامش نداريد، او هم‌چنين است. وقتي ترس‌هاي كودك‌تان را باور مي‌كنيد كمك بزرگي به درمان او كرده‌ايد زيرا اگر به ترس او بخنديد و آن‌را دست‌كم بگيريد نمي‌توانيد يك مددكار واقعي باشيد و كودك اين را خوب احساس خواهد كرد. زماني كه هيولاي زير تخت را باور كنيد، خود را جاي كودك گذاشته و همان‌قدر ترس را تجربه مي‌كنيد، با توان بيشتري به او كمك خواهيد كرد. او وقتي نمي‌خواهد در اتاقش تنها باشد هيولارا زير تخت مي‌بيند پس با داد و فرياد مجبورش نكنيد كه به اتاقش برود و از اين كارش خجالت بكشد كه ممكن است به مشكلات جدي مثل شب ادراري دچار شود. نخستين كارتان اين باشد كه ترس او را يك ترس واقعي و بجا بدانيد.

  • امنيت، آرامش و ديگر هيچ

كودكي كه مي‌ترسد بايد احساس كند در امنيت قرار دارد. يك خانه ناآرام و شنيدن صداي مشاجرات شما و همسرتان نمي‌گذارد او بر ترسش غلبه كند. كودكاني كه تجربه جنگ بين والدين را دارند، به ترس‌هاي بيشتري مبتلا هستند، آنها از هر صداي بلندي مي‌ترسند چون آن صدا مي‌تواند بر هم زننده كل زندگي‌شان باشد. كودكان طلاق نيز ترس‌هاي بيشتري را احساس خواهند كرد. شما براي آنكه كمك كنيد تا فرزندتان بر ترس‌هايش غلبه كند، نياز داريد تا آرامش را در خانه حاكم كنيد و با رفتارهايتان حس امنيت را به او القا كنيد. جنگ‌هاي تكراري شما و همسرتان شايد براي خودتان عادي شده اما براي او همان تأثير صداي مهيب موشك را دارد كه مي‌تواند خوشبختي‌تان را نابود كند.

  • رمز گشايي از احساس كودكانه

شما در دنياي بزرگسالي تعاريف واضحي از احساسات خود داريد. وقتي كسي را دوست داريد يا وقتي از كاري بدتان مي‌آيد خيلي آشكار و روشن مي‌دانيد با چه احساسي روبه‌رو هستيد اما گاهي كودكان ناآرامند بدون آنكه دليل آن را بدانند. آنها نمي‌دانند دليل آن ترسي است كه از چيزي، كسي و يا موقعيتي دارند. كودك شما نمي‌تواند احساس دروني‌اش را توصيف كند، مگر اينكه شما صبورانه 2 گوش شنوا داشته باشيد و قدم به قدم در توصيف احساسش به او كمك كنيد. كودكي كه مدام مجبور باشد روي احساسات مختلف خودش سرپوش بگذارد و كسي نباشد تا در مورد آنها آزادانه با او حرف بزند ياد مي‌گيرد كه حس‌هايش را مخفي كند؛ ديروز نفرتش را از مربي مهدكودك مخفي كرد از ترس اينكه او را دعوا كنيد، امروز ترسش را و فردا عشقش را. اگر با شما راحت نباشد و ياد بگيرد كه درصورتي كه مخفي‌كاري كند، ارزش بيشتري نزد شما خواهد داشت، درباره ترس‌هايش به مشكلات جدي بر مي‌خورد. چنين كودكي شايد هيچ‌گاه نگويد كه از رفتن به زير آب در حمام مي‌ترسد اما هر بار به زور حمام برود و در آينده هم هر قدر تلاش كنيد، شنا كردن را نياموزد. شما بدون كمك گرفتن از آزادانه صحبت كردن و بدون قضاوت و يا بيان جملات تخريب‌كننده‌اي مثل خجالت بكش، من سن تو بودم از هيچ‌چيز نمي‌ترسيدم! نمي‌توانيد به او كمك كنيد تا ترسش را بشناسد.

  • قصه شاه‌پريون، قصه ديو‌مهربون

قصه يكي ديگر از عناصر كمك‌كننده براي غلبه كودكان بر ترس‌هاي‌شان است. وقتي قصه مي‌گوييم در حقيقت كودك‌مان را به دنيايي كه مي‌خواهيم مي‌بريم و آنجا چيزهايي را كه لازم است در قالب شنگول و منگول به خوردش مي‌دهيم. خود ما تجربه شنيدن قصه در دوران كودكي را داريم و اگر به خاطر داشته باشيد، اتفاقات قصه‌ها براي‌مان از هر واقعيتي واقعي‌تر بود. فقط كافي است شما والد خلاقي باشيد و با توجه به ترس كودك‌تان و شرايط سني او، داستان‌هايي را طراحي كنيد كه به او كمك كند. يكي از قصه‌هاي كمك‌كننده قرار دادن شخصيت داستان در موقعيت ترس كودك شماست. مثلا مي‌توانيد بگوييد گلي، دختري بود كه از صداي جاروبرقي مي‌ترسيد و در داستان‌تان گلي بعد از اينكه مي‌بيند جاروبرقي هيچ خطري ندارد ترسش از بين مي‌رود و ديگر به مادر در جارو‌برقي زدن كمك مي‌كند. كودكان وقتي كودك ديگري را در موقعيت خود مي‌بينند با او همذات‌پنداري مي‌كنند و اين روش به شما كمك خواهد كرد تا فرزندتان را براي دوري از ترس آماده كنيد. اما كار قصه‌ها به اين محدود نمي‌شود. افسانه‌ها كمك مي‌كنند تا كودكان شجاع باشند. وقتي قهرمان داستان موقعيت‌هاي سخت را پشت سر مي‌گذارد و جان سالم به در مي‌برد، كودك شما هم شجاع‌تر مي‌شود. بهتر است افسانه كودكان را به‌جاي مردعنكبوتي، افسانه‌هاي بومي خودمان قرار دهيد و قصه‌هاي شاهنامه به زبان كودكان را برايش بگوييد تا كم‌كم او هم روحيه پهلواني پيدا كند.

  • يك الگوي واقعي در خانه

يادتان نرود كه شما الگوي فرزندتان هستيد. مادري كه با ديدن يك سوسك جيغ مي‌كشد و تا روي مبل‌ها مي‌دود و يا پدري كه از ارتفاع مي‌ترسد و مواردي از اين دست، باعث مي‌شود كه كودك هم الگوبرداري كند. او نيز باور مي‌كند اين مسائل ترسناك هستند و حتما از آنها خواهد ترسيد. بنابراين سعي كنيد ترس‌هاي خود را از بين ببريد يا دست‌كم جلوي كودك، آنها را بروز ندهيد. البته اين به معني مخفي‌كاري نيست. خيلي ساده با او در مورد ترس‌هاي‌تان صحبت كنيد كه فكر نكند اگر مي‌ترسد، احساس غيرعادي را تجربه مي‌كند. خوب است كه او بداند شما هم مي‌ترسيد به دندانپزشك برويد و آمپول بي‌حسي دندانپزشكي واقعا دردآور است اما مي‌رويد چون سلامتي مهم است. منظور از اينكه الگوي خوبي در شجاعت باشيد عكس‌العمل‌هايي مانند جيغ‌زدن و غيره است كه كودك مي‌تواند به سادگي الگوبرداري كند وگرنه هر آدمي ممكن است از چيزي بترسد.

  • پاي ميز مذاكره اما با زبان كودكانه

هيچ ترسي با تأييد شدن و محبت‌كردن درمان قطعي نمي‌شود. اين كارها فقط كودك را آرام‌تر مي‌كند تا وارد مرحله اصلي‌تر براي غلبه بر ترس‌هايش بشود. مرحله اصلي، صحبت كردن در مورد ترس است. شما بايد مسائل را خيلي واضح و به زبان كودكانه براي او توضيح دهيد. وقتي كودكتان از محبت هميشگي شما مطمئن شد و آرام گرفت، بعد از اينكه آزادانه احساسش و ترسش را بيان كرد، نوبت به آن مي‌رسد كه به حرف‌هاي شما گوش دهد. شنيدن توضيحات براي برخي از كودكان حس امنيت و خاطرجمعي دارد. مثلا اگر كودكي از صداي بلند جاروبرقي مي‌ترسد، براي او توضيح دهيد كه چون قرار است تمام آلودگي‌ها را جمع كند، نياز به موتوري قوي دارد و اين صدا براي نابود كردن آلودگي‌ها لازم است اما هيچ وقت نمي‌تواند يك كودك را بخورد. حتي مي‌توانيد دستان او را به دهانه جاروبرقي وقتي خاموش است نزديك كنيد و بگوييد كه هيچ كودك و حتي عروسكي از دهن جاروبرقي رد نمي‌شود و فقط گرد و خاك مي‌توانند وارد شكم جاروبرقي‌ها شوند، توضيحاتي همين قدر ساده و كودكانه كه براي او قابل درك باشد.

  • سوسك‌ها زيبا نيستند

به شعور كودكتان توهين نكنيد. وقتي با او در مورد ترس‌هايش حرف مي‌زنيد بدانيد كه او هر چيزي را باور نمي‌كند. غول‌ها براي نگهداري از كودكان ساخته نشده‌اند، هر كودكي مي‌داند كه اين كار فرشته‌هاست. دكترها فقط كودكان را نوازش نمي‌كنند چون كودك شما دفعه قبل تجربه آمپول و درد آن ‌را دارد. توضيحات شما همانقدر كه بايد كودكانه و ساده و آرامش‌بخش باشد، همانقدر هم بايد واقعي بوده و اعتماد كودك‌تان را سلب نكند. دروغ گفتن به بچه‌ها درباره يك شرايط ترس‌آور معمولا ترس بيشتري به‌دنبال مي‌آورد. گفتن حقيقت و آماده كردن كودك براي شرايط ترس‌آور مي‌تواند به بچه‌تان كمك كند تا آن را مديريت كند. كودك شما بايد ياد بگيرد كه احساس‌هاي تلخ و بد هم وجود دارد و بايد با واقعيت آن روبه‌رو شد اما به روش صحيح.

  • در هرشرايطي دوستت دارم

تصور كنيد كه شما از رانندگي مي‌ترسيد و همسرتان به‌خاطر اين كار به شما بي‌توجهي كند، تحقير شويد و احساس گناه از اين ترس آزارتان دهد. اين رفتار چه اثري بر روحيه شما و ترسي كه از رانندگي داريد، خواهد گذاشت؟ حال اگر همسرتان با مهرباني پذيراي احساس‌تان شود و به حرف‌تان گوش كند و بگويد كه هر كمكي خواهد كرد تا اين ترس آزارتان ندهد، چه تجربه احساسي خواهيد داشت؟ كودك شما هم وقتي ترسش را بروز مي‌دهد، نياز دارد تا مورد توجه و محبت شما قرار بگيرد. فكر نكنيد اگر بي‌توجهي كنيد مجبور مي‌شود بر آن غلبه كند. در آن صورت او دنيا را جاي ناامني مي‌شناسد و در آينده به ضررش خواهد بود. دريافت عشق و علاقه، دلداري صحيح و ايجاد حس امنيت به فرزند شما كمك مي‌كند تا در برابر فشارهاي روحي حاصل از ترسش مقاومت كند. كودكتان را وقتي ترسيده است در آغوش بگيريد و محكم به‌خود فشار دهيد و در گوش او بگوييد كه كمكش مي‌كنيد تا بر اين ترس غلبه كند. وقتي خودتان كنار كودك نيستيد هم مي‌توانيد از روش‌هايي كمك بگيريد كه او محبت را كنار خود حس كند و آرام‌تر شود؛ مثلا عروسك مورد علاقه‌اش را با خود به زمين بازي ببرد اگر ترس او از محيط‌هاي ناآشناست يا بالشي را كه خيلي دوست دارد و به آن عادت را شب‌ها كه از تاريكي مي‌ترسد بتواند در آغوش داشته باشد. فراموش نكنيد محبت بي‌قيد و شرط شما معجزه مي‌كند.

  • لولو بازي‌هاي درمانگر

بازي، دنياي كودكان است و بسياري از مشكلات روحي و حتي اختلال‌هاي رفتاري در كودكي به كمك بازي‌ها درمان مي‌شود. مثلا ترس از جاروبرقي مي‌تواند در يك خاله بازي و استفاده از جاروبرقي اسباب‌بازي و مرحله بعد جاروبرقي واقعي بدون اينكه به برق زده شود، كنترل شود. بچه‌ها نقش‌هايشان را در بازي‌ها باور مي‌كنند. آنها اگر در بازي بيمار مي‌شوند و به دكتر مراجعه مي‌كنند، واقعا بيمار هستند و دكتر رفته‌اند. پس اگر او از معاينات پزشكي مي‌ترسد، خريد لوازم پزشكي پلاستيكي و همچنين استفاده از آنها در خلال بازي مي‌تواند كمك زيادي به برطرف‌شدن اين ترس بكند. حتي نقاشي كشيدن هم مي‌تواند كمك خوبي در شناخت عمق ترس يك كودك باشد. گاهي از او بخواهيد تا براي‌تان نقاشي بكشد و بعد در مورد آن حرف بزند. رنگ‌هايي كه استفاده مي‌كند و خطوط نقاشي او، همگي نشان‌دهنده حالات روحي اوست. مي‌توانيد در مورد نقاشي او سؤالاتي بپرسيد كه جواب‌هايش به روند درمان شما كمك كند. كودكي كه آسمان را تيره مي‌كشد از اضطراب رنج مي‌برد. كمك‌درماني كه بازي‌ها مي‌توانند داشته باشند علاوه بر شناخت بهتر مشكل اين است كه در خلال بازي مي‌توان مشكل را به‌صورت وانمودي بر طرف كرد. مثلا هيولايي ساخت كه سياه نيست و اتفاقا رنگارنگ است اما بعد از تمام‌شدن آن، به راحتي خرابش كرد. بازي درماني يكي از بهترين روش‌ها براي از بين بردن ترس كودك شماست.

  • کارشناس:دكتر فروغ نيلچي زاده،مشاور خانواده

دختري 4 ساله دارم كه به‌خاطر سنش مجبورم هر آنچه مي‌خواهد را در اختيار او قرار دهم وهر چه مي‌خواهد براي او مي‌خرم و هر كاري كه او بگويد انجام مي‌دهم ولي احساس مي‌كنم با اين رفتارها كمي لوس شده است و دوست دارد هميشه بهترين چيزها براي او باشد. لطفا مرا راهنمايي كنيد كه چه كاري انجام دهم تا فرزندم بيشتر از اين لوس نشود؟

در تربيت فرزند بايد 3 مولفه، محبت، قاطعيت و كرامت با هم و در كنار هم درنظر گرفته شود. اگر به يكي از اين مولفه‌ها كم‌توجهي شود تربيت فرزند ما دچار آسيب مي‌شود. براي اينكه فرزندتان لوس نشود بايد همواره از هر كار خوبي كه انجام مي‌دهد تعريف كنيد و با اين روش عزت نفس او را بالا ببريد ولي اگر كودكتان را به‌خاطر كارهايي كه هنوز انجام نداده تشويق كنيد و هر چيزي را بدون اينكه كمترين سختي به‌خاطر آن بكشد در اختيارش قرار دهيد، قطعا لوس خواهد شد، توقعات بيجا از پدر و مادرش خواهد داشت و هر آنچه مي‌خواهد بايد خيلي فوري برايش فراهم كنيد.

اين مادر عزيز بايد با قاطعيت و البته با مخلوط كردن چاشني محبت در رفتارش، با فرزند خود برخورد كند. پدر و مادرها براي اينكه فرزند خوبي را تربيت كنند بايد ياد بگيرند كه هر چيزي را خيلي زود در اختيار فرزندشان قرار ندهند بلكه به آنها فرصت دهند تا براي به‌دست آوردن آن چيزي كه به آن نياز دارند زحمت بكشند. مطمئنا وقتي آدم چيزي را به سختي به‌دست مي‌آورد بيشتر براي آن ارزش قائل است و بيشتر قدر آن را مي‌داند.

 در واقع ما بايد بايد ياد بگيريم كه در چه زماني با بچه قاطعانه برخورد كنيم. البته قاطعانه بودن به‌معناي تنبيه بدني يا رفتاري نيست بلكه مي‌توانيم با او به‌مدت كوتاهي قهر كنيم تا او براي رفتارش كمي به فكر فرو رود و به اشتباهش پي ببرد. سعي كنيد در اين مدت كوتاه قهر، براي اينكه قاطعيت در رفتارتان را نشان دهيد كمي با فرزندتان سرسنگين باشيد، به‌گونه‌اي كه او متوجه شود از او ناراحت هستيد و خودش از شما عذرخواهي كند. با اين كارتان عذرخواهي كردن را نيز به او آموخته‌ايد. اهل‌بيت(ع) نيز به ما آموخته‌اند كه قهر با بچه‌ها نبايد طولاني باشد.

کد خبر 306220

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha