یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶ - ۰۷:۲۴
۰ نفر

علی همایی‌نژاد- افشین فراهانی: آنها مدعی ارتباط با امام زمان (عج) هستند و با همین ادعا مردم ساده را سرکیسه می‌کنند.

آنها دروغگوهای بزرگی هستند؛ دروغگویانی که برای رسیدن به پول‌های قلمبه بی‌دردسر، اعتقادات پاک و مردم بی‌اطلاع  را نشانه می‌گیرند و سوار بر موج احساسات، با دروغ خواسته‌شان را دنبال می‌کنند.

برای آنها رنج و درد بیمارانی که با اعتماد به آنها زندگی‌شان را به مخاطره می‌اندازند، سرگشتگی مردان و زنان ساده‌دلی که به دروغ‌های آنها دل‌خوش می‌کنند و در راه اعتقادات پوچ و بدعت‌های غیردینی سرگردان می‌شوند و بی‌اعتقادی مریدان ناکام‌شان هیچ اهمیتی ندارد؛ آنها بدبختی این انسان‌ها را نمی‌بینند.

دروغگوهای بزرگ، از هر شگردی برای جذب افراد ساده‌لوح استفاده می‌کنند. صفحات روزنامه‌ها و خصوصا صفحات حوادث جایی است که دست بسیاری از مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان رو می‌شود. کافی است اخبار مربوط به این مدعیان را کنار هم بچینید تا به ادعاهای عجیب و غریب‌شان پی ببرید.

جمجمه می‌بینیم، آب حوض خالی می‌کنیم
شاید باورش خیلی مشکل باشد و حتی خنده‌دار، اما یک مدعی دروغین ارتباط با امام زمان، با یکی از عجیب‌ترین شگردها، با ادعای جمجمه‌بینی دست به کلاهبرداری 800 میلیون تومانی از ده‌ها نفر در اصفهان زد اما سرانجام از سوی مسئولان قضایی و ماموران اطلاعات اصفهان دستگیر شد.

ماجرای این خبر که در شماره4054 روزنامه همشهری منتشر شده است را بخوانید:
در تاریک و روشن فضای اتاق که در خانه‌ای مجلل و ویلایی در اصفهان قرار داشت، مردان و زنان شرکت کننده در جلسه با هیجان وصف ناپذیری در انتظار ورود مردی بودند که می‌توانست به آنها بگوید تاکنون چه گناه بزرگی انجام داده‌اند و جمجمه‌شان به کدام حیوان شبیه است و آن وقت با ارتباطات خاص خود برای آنها طلب آمرزش کند.

در اتاقی در انتهای سالن باز می‌شود. مردی با لباسی سفید و چهره آرایش‌شده‌ای که زیر نور لامپ‌ها نورانی به نظر می‌رسد قدم به داخل می‌گذارد.

دراین فضا که بر هر بیننده‌ای تاثیر بسیار می‌گذارد، مرد شروع به قدم زدن می‌کند و از ارتباطاتش با امام زمان و بزرگان دینی می‌گوید.

مقابل یکی از حاضران که مهندس ثروتمندی است می‌ایستد و به او می‌گوید: تو مرتکب گناه بزرگی شده‌ای و از زندگی خیری نخواهی دید. مرد نگران از جایش بلند می‌شود و با التماس از مرد می‌خواهد هر کاری از دستش بر می‌آید انجام دهد تا این سیاهی و بدی از زندگی‌اش دور شود.

 پیر سفید‌پوش به او می‌گوید: 30میلیون تومان؛ باید ۳۰ میلیون تومان بدهی تا وساطتت را بکنم و مرد ‌می‌پذیرد. بعد از او جلوی زن دیگری می‌ایستد و او را نیز از عاقبت سیاهش مطلع می‌کند و وقتی که از او نیز مبلغ هنگفتی برای بخشش گناهانش طلب می‌کند زن با خوشحالی می‌پذیرد تا پول را فراهم کند.

در ادامه جلسه، مرد سفیدپوش شروع به جمجمه‌بینی می‌کند.

وقتی مقابل هر یک از افراد قرار می‌گیرد آنها را شبیه به یک حیوان می‌خواند. مردم که از شنیدن اینکه این مرد تصاویر آنها را به شکل حیواناتی مثل گرگ و خوک می‌بیند وحشت‌زده شده‌‌اند، برای آنکه گناهانشان آمرزیده شود و به شکل انسان در روز قیامت حاضر شوند، حاضر به پرداخت مبالغی هنگفت می‌شوند، حتی در مواردی نیز زنان و دختران جوان طلاجات خود را در اختیار این مرد قرار می‌دهند تا او وساطت آنها را بکند.

با انتشار خبر جلسات مخفیانه مرد کلاهبردار، از آنجایی که موضوع از حساسیت ویژه‌ای برخوردار بود، ماموران اطلاعات وارد عمل شدند. آنها در بررسی‌های مقدماتی خود دریافتند جلسات توسط مرد ۵۲ ساله‌ای که مدعی ارتباط با امام زمان(عج) است، تشکیل می‌شود.
 ماموران با شناسایی محل فعالیت این مرد در اصفهان در بررسی‌های نامحسوس پلیسی متوجه شدند که این مرد و ۸تن دیگر در شهرستان‌های استان خراسان، کرمان، تهران، اصفهان و فارس به برگزاری جلسات مشابهی دست زده‌اند و با اغفال مردان و زنان تاکنون از آنها مبالغ هنگفتی دریافت کرده‌اند.

در بررسی‌های بعدی مشخص شد اعضای باند مرد کلاهبردار ابتدا افراد ثروتمند را در مراسم مذهبی مختلف شناسایی کرده و به آنها می‌گفته‌اند به دلیل گناهی که مرتکب شده‌اند باید مبالغ هنگفتی برای بخشیده شدن بدهند تا او واسطه آنها شود. طعمه هم که به شدت می‌ترسیده پول را می‌پرداخته است.

با مشخص شدن موضوع، محمدرضا محمدی- بازپرس شعبه ۵ دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان- دستور شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار و همدستانش را صادر کرد و سرانجام وی در یک عملیات ضربتی دستگیر شد.

بررسی سوابق این متهم نشان می‌دهد که وی فعالیت خود را از سال ۷۲ آغاز کرده و ۶ سال پیش به اتهامی مشابه دستگیر و روانه زندان شده است اما بعد از گذراندن دوران محکومیت از زندان آزاد شده و مجددا کلاهبرداری با این روش را آغاز کرده است.

با اعترافات سردسته باند کلاهبرداری، بقیه باند در شهرهای مختلف دستگیر شدند. نکته جالب اینکه در میان اتهامات آنها علاوه بر کلاهبرداری و توهین به مقدسات دینی، جرائمی مثل استعمال مواد مخدر، فساد اخلاقی و رابطه نامشروع هم دیده می‌شد.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که این مرد فقط از 25 شاکی ۸۰۰ میلیون تومان کلاهبرداری کرده‌.

فیلم بساز، ادعا کن
یک مدعی دروغین ارتباط با امام زمان(عج) در مازندران برای جلب افراد ساده لوح، از هنر هفتم استفاده می‌کرد. او فیلمی از زندگی رویایی خودش ساخت و آن را برای جذب مردم به نمایش درآورد.

طبق اطلاعیه دادگستری کل استان مازندران این مرد ۳۹ ساله که داراى تحصیلات ابتدایى است، از ۲۵ سالگى با ادعاى برخوردارى از نیروى خارق‌العاده و ارتباط با امام زمان (عج) اقدام به فریب مراجعانش مى‌کرد.

شگرد کلاهبرداری این مرد هم این بود که با تمسک به مقدسات دینى و سوء استفاده از اطلاعات اولیه و سطحی مراجعانش، خود را آگاه به عالم غیب معرفى می‌کرد و مدعى مى‌شد قادر به حل مشکلات آنهاست.

کار عجیب و غریب‌تر ‌این آقا این بود که برای آنکه یک جوری جلب توجه کرده باشد، فتاوى شرعى الکی از خودش صادر می‌کرد؛ مثلا برخلاف‌نظر مراجع عظام، عید فطر را روزی که خودش دلش می‌خواست اعلام می‌کرد.

این آقای مدعی همچنین فیلمى دروغین و ساختگى از زندگینامه رویایى خود ساخته بود که از نمایش آن براى اغفال مریدانش استفاده می‌کرد، اما سرانجام دستش رو شد و دستگیر شد.

 درمان سرطان از سوی مدعی دروغین
یکی از جالب‌ترین مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان(عج)، مردی بود که در سال 84 دستگیر شد.

این آقای کلاهبردار که در دی ماه 84 در هتل لاله دستگیر شد، با راه‌اندازی یک موسسه مشاوره، کلاهبرداری‌های قلمبه‌ای را رقم زده بود.

شگرد کار این آقا به این صورت بود که به بهانه شفا دادن افرادی که پزشکان و متخصصان، بیماری آنها را صعب‌العلاج تشخیص داده بودند پول‌های زیادی از ‌آنها می‌گرفت.

به گزارش ایسنا و به نقل از قاضی‌هاشمیان - دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران- این متهم 55 ساله با سوء استفاده از اعتقادات و باورهای مذهبی با راه‌اندازی موسسه‌ای با نام «راز» میلیون‌ها تومان کلاهبرداری کرده بود.

شگرد کار او به این صورت بود که او و یک زن و مرد همدستش با ادعای درمان بیماری‌ها از طریق ارتباط با امام زمان(عج)، 5 تا 10 میلیون از خانواده‌های بیماران اخاذی می‌کردند. اما با بهبود نیافتن حال بیماران، تنها جواب و توجیهی که رابط قلابی به خانواده بیماران می‌داد، این بود که مبالغ پرداخت شده تنها برای پرداخت زکات رابطه با امام عصر(عج) بوده و این مبلغ به شما برگردانده نمی‌شود.

بنا به این گزارش، یکی از شاکیان در توضیح ماجرا می‌گوید: متهم و همدستانش دائما در حال خواندن ورد بودند و ادعا می‌کردند دخترم را که به بیماری شدید کبدی مبتلاست از طریق ارتباط قوی با امام زمان بهبود می‌بخشند اما هیچ اتفاقی نیفتاد.

یکی دیگر از شاکیان با بیان اینکه دخترش مبتلا به سرطان بوده و برای بهبود بیماری او در دام مرد کلاهبردار و همدستانش افتاده است  می‌گوید: پس از مراجعه به موسسه این مرد، داروهای شیمیایی را که دخترم قبلا مصرف می‌کرد قطع کردیم و در انتظار آن بودیم که با دعاهای شفابخش او و همدستانش فرزندم بهبود یابد اما پس از گذشت چند ماه نه تنها حال دخترم خوب نشد بلکه بیماری‌اش تشدید شد.

ارتباط با تجهیزات نوین
آنها بلدند چطور از شرایط و موقعیت‌ها استفاده کنند؛ مثلا این گزارش سایت بازتاب را بخوانید و ببینید که این آقای کلاهبردار چطوری وقتی در سال 84 بحث دیدن اشیای نورانی مطرح شده بود موضوع را قاپیده و دروغ‌های خودش را بر آن بنا کرده است. به گزارش سایت بازتاب در شهریورماه 84 با مطرح شدن اخبار دیده شدن اشیای نورانی در رسانه‌ها، یک مدعی دروغین ارتباط با امام زمان در ابتکاری جالب‌توجه، اعلام کرد که اشیای نورانی و بشقاب‌پرنده‌ها، یاران امام زمان(عج) هستند.

وی خود را یکی از فرماندهان و یاران امام زمان(عج) معرفی کرده بود و گفته بود که برای اجرای فرامین حضرت به جزیره خضرا رفته و ملازم رکاب آن حضرت است.

بنا بر این گزارش، این مدعی ارتباط با امام زمان در اوایل دهه 70 در آموزش ‌و پرورش‌ تهران به عنوان معلم حق‌التدریس به کار اشتغال داشته اما به دلیل دریافت غیرقانونی پول از دانش‌آموزان و تخلفات اداری، محکوم و در همین سال‌ها چند بارهم به دلیل صدور چک بی‌محل زندانی شده است.

وی به مدت 8 سال فعالیت‌های خود را در حوزه تخصصی ارتباط با امام زمان(عج) متمرکز کرده بود و به تشکیل جلسات مذهبی برای بانوان اقدام می‌کرد. او بعد از رونق گرفتن جلسات خود، اقدام به تولید ادعیه، ذکرها و وردهای مخصوص برای حل مشکلات مختلف افراد کرده و سپس شیوه نوردرمانی(!) را برای درمان بیماری‌ها ابداع کرده بود.

این آقا به این ادعاها نیز بسنده نکرده و از آنجا که زمینه را بین مریدان خود مساعد می‌دیده، کم‌کم به فرقه‌سازی روی آورده و با وضع قوانین و مقررات ساختگی، فرقه‌ای ایجاد کرده بود.
وی مریدانش را با ادعای واهی مبنی بر دستور امام عصر(عج) مفتخر به سیادت می‌کرده و در مراسمی به نام «شال‌بندان» به همه آنان شال سبزی را به عنوان نماد سیادت و اعطایی حضرت ولیعصر(عج) هدیه می‌کرده، به گونه‌ای که آنان موظف به استفاده از شال و عنوان «سید» می‌شدند.

البته این آقا پس از آنکه مریدانش به 70 نفر رسیدند، ابتکار جدیدی انجام داد و به اتفاق این افراد، اعتکاف 40 روزه‌ای را در بیابان‌های اطراف تهران ترتیب داد تا با هم در انتظار فرج امام زمان(عج) به عبادت بپردازند.

وی به دروغ مدعی شده بود که این اعتکاف به امر حضرت صاحب(عج) بر پا شده و هزینه‌های آن را امام زمان(عج) می‌پردازند و ایشان با عنایت ویژه‌ای که به این اعتکاف دارند، در تمامی نمازهای پنج‌گانه واجب در فضای اعتکاف حاضر شده و با معتکفین اقامه نماز می‌کنند!

او برای این منظور ابتدا از یکی از مریدانش که یک راننده تاکسی است استفاده کرد بود و او را به عنوان مکبّر امام زمان(عج) در نمازهای جماعت انتخاب کرد، اما از آنجا که این راننده تاکسی نتوانست به‌خوبی نقش خودش را بازی کند و تعدادی از افراد حاضر در جلسه به صحت اظهاراتش شک کردند، آقای «م ـ ع» به‌سرعت وی را برکنار و پسر بچه 9ساله‌ای را جایگزین او کرد تا هم وجهه خوبی داشته باشد و هم اگر اشتباهی کرد، افراد به حساب بچگی‌اش بگذارند.

3ماه پیش از آنکه این آقا و مریدانش دست به چنین اقداماتی در راستای تقویت فرقه خود بزنند از سوی 2تن از مراجع تقلید به آنان هشدار داده شد که کارهای آنان خلاف شرع و بدعت است لکن متأسفانه افراد مزبور به این تذکر مراجع توجهی نکرده و به اقدامات انحرافی خود همچنان ادامه دادند.

 این گروه که مراجع را سدی در برابر بدعت‌ها و اقدامات فرقه‌ای خود می‌دیدند از حربه همیشگی خود بهره گرفتند و در جلسات خود به دروغ مدعی شدند که امام زمان(عج) در واکنش به اقدامات روشنگرانه مراجع، فرموده‌اند که مراجع در حجاب فقه فرو رفته‌اند. این مدعی به سبب مسائل فوق از سوی دادسرای ویژه روحانیت، بازداشت شده است.

ماجرای امام سیزدهم و چهاردهم
اگر بیشتر ‌مدعیان ادعایشان این بود که با امام زمان ارتباط دارند، دادستان قم ماه گذشته از دستگیری مرد شیادی خبر داد که خودش را امام چهاردهم می‌خواند و از فوت امام زمان خبر می‌داد.

به گزارش ایسنا، مصطفی برزگر گنجی- دادستان- درباره این متهم می‌گوید: این شخص جمکران را قبله معرفی و ادعا می‌کرد که امام چهاردهم است. وی با چاپ کتابی درصدد فریب افکار عمومی بود.

گنجی با بیان اینکه این فرد در قم و کاشان فعالیت می‌کرده، می‌گوید: 55 نفر از کسانی که به تبعیت این فرد درآمده‌اند هم دستگیر شده‌اند.

سایت بازتاب هم در خبری درباره این متهم چگونگی ادعای او را فاش کرد. به نوشته این سایت این مدعی امامت به مریدانش گفته بود که به‌زودی حکومت ایران به دست آمریکا و بوش (به عنوان بخت‌النصر) ساقط شده و زمینه حاکمیت او و مریدانش پیدا می‌شود؛ به همین خاطر آنها باید آماده قیام باشند تا مسئولان جمهوری اسلامی را به قتل برسانند.

این فرد به نام «علیرضا» به همراه یکی از دوستان خود به نام «قربانعلی» در اصفهان، از بی‌اطلاعی اطرافیان سوء استفاده و ادعاهای عجیب و غریب خود را ابراز می‌کرد. از جمله اینکه «قربانعلی» ابتدا مدعی شده که سید حسنی است و علیرضا نیز برای جلب مریدان سید حسنی! فعالیت می‌کرد.

این 2 شیاد مدتی بعد ادعای جدیدی را مطرح می‌کنند. این بارعلیرضا مدعی می‌شود که قربانعلی امام سیزدهم بوده و در غیبت به سر می‌برد و او امام چهاردهم، یعنی امام بعد از اوست و در پاسخ اشخاصی که از او درباره امام دوازدهم شیعیان سؤال می‌کرده‌اند، مدعی می‌شود که ایشان فوت کرده و در جمکران مدفون است و همه باید مثل او و مریدانش به سوی جمکران نماز بخوانند، چراکه مسجد جمکران همان مکه موعود است.

این در حالی است که پس از اقدامات مأموران امنیتی قم، این شخص به همراه 51 نفر از مریدانش دستگیر شد که 29 نفر آنان زن بودند.

از احوالات جالب توجه و شگفت‌انگیز این مدعی امامت اینکه او مدرک ششم ابتدایی دارد و حتی یک سال هم در حوزه و یا دیگر مراکز عالی درس نخوانده و با مطالعه ترجمه برخی کتاب‌ها، توانسته اندکی اطلاعات مذهبی پیدا کند.

غیبت صغری در زیر پل
سایت بازتاب از طراحی عجیب یک مدعی دروغین پرده برداشته است که پس از چندین سال ادعای ارتباط با امام زمان(عج) به‌تدریج ادعا کرده که خودش امام زمان است!
بنا به این گزارش این فرد با حفر گودالی در زیر اتاق منزلش و با مخفی شدن در داخل گودال، از طریق همسر و برادر همسرش به مریدانش اعلام می‌کرد که «آقا» برای زیارت، طی‌الارض کرده است و مریدان وی با مراجعه به داخل اتاق و ندیدن وی، این ادعا را باور می‌کردند.

این مدعی، سال گذشته در حالی که با مریدان خود با پای پیاده به جمکران می‌رفت، در کنار پل ورودی جاده جمکران مخفی شد و سپس همسر و برادر همسر وی، مدعی غیبت صغرای وی از چشم مریدان شدند و فرد یادشده به مدت یک سال در منزلش مخفی شد. این فرد که به ظاهر دچار روان‌پریشی است، توانسته بود تعداد قابل توجهی از افراد را به حلقه مریدان خود داخل کند.

 اما پس از دستگیری وی به همراه مریدان اصلی‌اش و حبس آنان در زیرزمین ساختمانی در قم، مریدان این فرد از وی می‌خواهند با استفاده از قدرت امامت خود برای آزادی آنان کمک کند، اما با ناتوانی او برای کمک به مریدانش، آنان متوجه اشتباه خود شده و او را رها می‌کنند.

سختی راه از تهران به اردستان
یعنی چه که هی می‌گویید مدعیان دروغین، آدم‌های تنبل و تن‌پروری هستند که دنبال پول مفت می‌گردند؛ نه خدایی خودتان یک دقیقه این خبر را که سرهنگ محمد عبداللهی- فرمانده پلیس اردستان- اعلام کرده بخوانید تا بفهمید که این آقا چه راه طولانی‌ای را از تهران تا اردستان اصفهان طی کرده تا بیماران این منطقه را شفا بدهد.

به گفته سرهنگ عبداللهی شگرد این مدعی دروغین این بوده که ادعا می‌کرده بیماران را بدون دارو معالجه می‌کند.

 این کلاهبردار که نام واقعی‌اش احمد- پ است با نام مستعار«سید احمد قاسمی» مدعی ارتباط با امام زمان (عج) و شفا دادن بیماران از طریق دعانویسی و خواندن ادعیه بود. با دستگیری این مرد او به ۱۲فقره کلاهبرداری و دعا‌نویسی در زمینه‌های مختلف اعتراف کرد.

«ناگفته‌ها» را گفته‌ام
از چند ماه قبل، 20:30 تیزرهای یک گزارش راجع به مدعیان دروغین را پخش می‌کرد. این گزارش که در حقیقت بخش دوم از همین سری بود، بالاخره هفته قبل پخش شد؛ یک گزارش 9 دقیقه‌ای از محمد دلاوری که کلی هم سر و صدا کرد و کف همه برید؛ ماجرای مردی که عده‌ای ساده‌لوح را با لباس احرام در اطراف هشتگرد ـ دور خانه‌ای ـ می‌گرداند و ادعا می‌کرد سوار بشقاب پرنده امام زمان شده؛ بشقاب پرنده‌ای که مبله شده بود و وسایل الکترونیک داشت؛ یا عده‌ای دیگر که به طور فرضی با امام زمان ملاقات می‌کردند و مثلا دست ایشان را می‌بوسیدند! ضبط تصاویر اعترافات این مدعی‌های دروغین بعد از دستگیری و تدوین آنها با تصاویر آن وقتی که کبکبه و دبدبه‌ای داشتند، صحنه‌های دیدنی‌ای خلق کرده بود.

محمد دلاوری ـ خبرنگار واحد مرکزی خبر ـ که تا به حال چند باری تجربه این جور گزارش‌های خفن را داشته، برایمان یادداشتی درباره حواشی این گزارش نوشته.

برای اینکه این یادداشت خواندنی از کار دربیاید، لازم بود آنچه را نتوانستم در گزارش «مدعیان دروغین مقامات معنوی» تصویر کنم یا همان ناگفته‌ها و پشت پرده‌های آن  را بنویسم.
اما خوشبختانه یابدبختانه، این تنها تجربه کار رسانه‌ای من است که طی آن هر چه را خواسته‌ام به همان شکلی که در ذهنم بوده، تصویر کرده‌ام و حالا درمانده‌ام که چگونه یادداشتی بنویسم که در مقایسه با گزارشم، خواندنی‌تر باشد.

علاقه‌ای هم ندارم از 6 ماه نامه‌نگاری، اصرار و داد و فریاد و بالا و پایین رفتن برای تولید و پخش این گزارش چیزی بنویسم؛ چون – چشم‌ام کور، دنده‌ام نرم – یاد گرفته‌ام که از این به بعد، تا زمانی که به قدر کافی پوست کلفت نشده‌ام، سراغ این ماجراجویی‌ها نروم.

به سبک مجریان همکار هم دلم نمی‌خواهد از مدیران دل‌گنده واحد مرکزی خبر و پخش و نودال و... تشکر کنم چون اگر تا همین جای یادداشت، خواننده‌هایم را از دست نداده باشم، حتما از اینجا به بعد از دست می‌دهم.

می‌ماند پاسخ به این چند پرسش که خیلی‌ها بعد از گزارش بارها از من پرسیدند:

1 –چطور ممکن، عده‌ای باور کنند که می‌شود در تپه‌های هشتگرد، لباس احرام پوشید و حاجی شد؟

یادمان باشد این، آخرین بخش سناریویی است که این آدم‌ها برای هواداران‌شان تهیه کرده‌اند.

طرفداران این شخص که «عرفانیان» نام دارد، ‌سال‌ها به خاطر مجالس او، به او اعتماد کرده بودند و تبدیل به هواداران خاصی شده بودند که برای شرکت در مراسم 70روزه‌ای که خودشان آن را «اعتکاف» می‌نامیدند، با او به ویلایی در کرج رفته بودند.

این اعتماد به جایی رسیده بود که حرف‌های خنده‌دار و فرامین نادرست او برایشان واقعی جلوه می‌کرد.

2 - این فیلم‌ها را شما با دوربین مخفی گرفته بودید؟

فیلم‌ها، فیلم‌های یادگاری هواداران بود که توسط خودشان ضبط شده بود و به نحوی(!) به آنها دست پیدا کردم.

3 -اینها دنبال پول بودند؟

شهوت جلب توجه کردن و مرید داشتن، گاهی بسیار قوی‌تر از میل رسیدن به «پول» عمل می‌کند.

نه اینکه اینها در پی پول نبوده‌اند اما لذت مریدپروری اینها را بیشتر به انحراف کشانده تا ثروت‌اندوزی.

4 –اینها الان کجا هستند؟

زندان. اما این 2 نفر، پایان ماجرای مدعیان دروغین نیستند. متاسفانه، سوءاستفاده از  عشق جامعه جوان به رشد معنوی، موجب شده است برخی به زبانی و روشی، دکانی برای فریبکاری باز کنند و کالایی تقلبی عرضه کنند. هنگام تحقیق، به فردی برخوردم به نام «محمود.ج» که تحصیلاتش تا سوم ابتدایی بود و ادعا می‌کرد پیامبر خداست و همه کائنات باید او را سجده کنند؛ یا فردی که ادعا می‌کرد – نعوذ بالله – امام عصر فوت کرده و او امام سیزدهم است؛ یا آدم‌هایی که با همین ادعاها به مفاسد اخلاقی پلیدی آلوده شده بودند که اصلا قابل تصور هم نیست.

راستی یک نکته؛ بعضی هواداران باهوش، پس از مدتی که به حرف‌های این به اصطلاح استاد شک کرده بودند، برای آزمودن او ‌به دروغ چند ادعای معنوی کرده بودند تا ببینند استاد (!) متوجه دروغ آنها می‌شود یا نه.

مثلا گفته بودند «استاد، ما الان داریم فرشته‌ها را می‌بینیم». استاد از همه جا بی‌خبر هم گفته بود؛ «آره، آره... الان فرشته‌ها اینجان، نگاه کن،‌رنگشون هم ارغوانیه!». این جوری بود که طرف می‌فهمید این همه سال، به جای آب، سراب دیده است.

راستی ناگفته‌ها حالا دارد به ذهنم می‌آید که مهلت تحویل یادداشت تمام شده است...

زنانی که دروغگو شدند
مردانی که ادعای دروغین ارتباط با امام زمان را داشتند کم بودند، چند زن هم به این فهرست دروغگویان اضافه شده‌اند. در این میان حکایت یک خانم مدعی ارتباط با امام زمان(عج) هم که نوشته‌ها و اعتقادات او در بین دختران ترویج می‌شود از همه جالب‌تر‌است. این خانم در تازه‌ترین اظهارات خود مدعی شده «جمکران جایگاه دوستداران واقعی آقا نیست و ایشان به او دستور داده‌اند تا در شازند اراک، حسینیه‌ای برایشان بسازد».

به گزارش جهان نیوز، یک خانم هم که در جنوب تهران زندگی می‌کند، طبقه اول منزل خود را به مرکزی برای برگزاری جلسات بانوان تبدیل کرده و در این بین ادعای ارتباط با حضرت ولیعصر(عج) را مطرح کرده است.

این شخص بدعت‌ها و اعمال عجیبی هنگام اقامه نماز انجام می‌دهد. در یکی از این عمل‌ها وی در مراسم شب‌های چهارشنبه و حین اقامه نماز امام زمان (عج) هنگام قرائت آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، به حالت سماع می‌چرخد و این حرکت را تا قرائت 100 باره این آیه تکرار می‌کند و مدعی است که ماموران فرستاده امام زمان(عج)، او را هنگام قرائت این آیه می‌چرخانند.

حرف‌های یک کارشناس درباره مدعیان دروغین 
با علی ریاحی – محقق و پژوهشگر حوزه معارف دینی – که تألیفاتی در موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی دارد و در زمینه مهدویت و انحرافات مربوط به آن هم، تحقیقات فراوانی کرده، درباره مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان   حرف زده‌ایم.

  •  واقعا این ادعاها زیاد شده یا اینکه فقط پوشش خبری بیشتری داده می‌شود؟

هر 2. خب، در قدیم ارتباطات این‌قدر زیاد نبود. الان آن گوشه عالم یک خبری بشود، راحت اینجا می‌فهمند که فلان کس این حرف‌ها را زده. از طرف دیگر دارد عطش مردم بیشتر می‌شود به غیب. مردم آرامش می‌خواهند. در همین گرفتاری‌های روزمره، اول دنبال اسباب ظاهری می‌روند، اگر نشد به امور غیبی پناه می‌برند. بعضی‌ها از کانالش وارد می‌شوند؛ یعنی می‌روند پیش عالم، می‌روند سراغ توسل، ذکر و دعا. دسته دیگر به فطرت می‌فهمند که چیز دیگری لازم است ولی چون علمش را ندارند و راهنما سر راهشان نیست، از چاله می‌روند در چاه؛ چون کسی که دارد غرق می‌شود، به هر چیزی دستش را می‌گیرد ولو یک کاه که روی آب افتاده باشد.

  •  یعنی همه طرفداران این مدعیان، آدم‌های کم‌اطلاع و کم‌سوادند؟

نه. شما ببینید، ایتالیا یکی از 7 کشور صنعتی جهان است اما خرافه در آن بیداد می‌کند. ما نمی‌گوییم طرف فیزیک و شیمی و ریاضی بلد نیست، بلکه می‌گوییم در مسائل معنوی و باطنی وارد نیست، هر رشته‌ای علم خودش را می‌خواهد. عطش هست اما کدام امام زمان؟ شهید مطهری می‌گوید روز قیامت عده‌ای دنبال امام حسین می‌گردند اما پیدایش نمی‌کنند چون دنبال امام حسین خیال خودشان می‌گردند که وجود خارجی ندارد! علمی که منظور من است معرفت و شناخت است.اینکه امام این همه تاکید کرد نگذارید با دسیسه‌های غیراسلامی، آثار مرحوم مطهری فراموش بشود، به خاطر این است. آثار آقای مطهری به مردم رشد عقلی می‌دهد. اگر مردم رشد عقلی کنند، خیلی چیزها حل می‌شود و هر ادعایی را راحت قبول نمی‌کنند.

  •   زیاد شدن عطش جامعه که یک حسن است. پس چرا گاهی به سمت موهومات گرایش پیدا می‌کند؟

ببینید، اصلش چیز خوبی است و فطری است اما شاید مقداری کوتاهی از این طرف شده؛ یعنی باید بزرگان و علما انتشار حقیقت کنند و بازار نقد هم باز باشد؛ چون اگر سختگیری بشود زیرزمینی می‌شوند و نقد نمی‌شوند. اگر آزادی عمل باشد و نقد هم بشوند، می‌شود یک عده را نجات داد. نمی‌گویم بگیر و ببند نباشد، دادگاه و قوه قضائیه جای خودش اما برخوردهای فکری، فرهنگی، تبلیغی و هنری هم می‌خواهد، روشنگری هم می‌خواهد وگرنه اینها در پیله بسته‌ای می‌روند. بعد هم مظلوم‌نمایی می‌کنند و دیگر علنی حرف نمی‌زنند. می‌گویند آقا، اسراری هست که می‌خواهم خصوصی به شما بگویم. عمدتا از اینجاست که منحرف می‌شوند.

این هم که بگوییم همه اینهایی که ادعا کرده‌اند هیچی ندارند،‌اشتباه است. اینها مراتب مختلفی دارند. گاهی بخشی از حقیقت را از اولیا گرفته‌اند.علومی در عالم هست و کارهایی می‌شود کرد، اینها چهار تایش را یاد می‌گیرند، می‌آیند دکان و دستک راه می‌اندازند. گاهی خود طرف هم آرام آرام فریب می‌خورد؛ صادقانه وارد جریانی می‌شود اما کم‌کم منحرف می‌شود. اینکه اهل معنا می‌گویند آدم مراقبه و محاسبه می‌خواهد و خیلی مواظب خودشان بودند به خاطر همین بوده.

  •  چه کار می‌کنند که اطرافیان‌شان این‌قدر جذب می‌شوند؟

 بالاخره اثری از آثار رسول باید باشد که سامری گوساله درست کند. اینها همه یک ویژگی مثبت دارند. کسی که همه دورش جمع می‌شوند ویژگی‌ای ندارد؟ شهید مطهری بحث منصفانه‌ای دارد تحت عنوان بزرگی و بزرگواری روح. ببینید، اینها به نسبت خودشان آدم بزرگی هستند. نادر آدم بزرگی است، هیتلر و موسلینی و استالین بزرگند اما بزرگوار نیستند. بالاخره یک نفسی دارد که مردم را بسیج کند بفرستد زیر توپ و گلوله. اینها از بعضی خوشی‌ها و راحتی‌ها گذشته‌اند.

  •  خب مردم چه کار کنند؟

این همه روایات اهل بیت هست که در زمان غیبت  برای اداره امورتان، فقها را گذاشته‌ایم . خب، دیگر تکلیف مردم معلوم است. الان هم که مثل سابق نیست که برای سؤال از مرجع بروی تا نجف. شماره دفتر را می‌گیری، از ساده‌ترین مسائل وضو به شما جواب می‌دهد تا مسائل معرفتی. شخصی بود، من دیدم هر چه بالا پایین می‌کنم، از بزرگان اهل معرفت ـ چه گذشته و چه حال مثل آیت‌الله حسن‌زاده آملی، آیت‌الله بهجت، آیت‌الله جوادی‌آملی ـ همچین حرف‌هایی نمی‌شنویم که این آقا ـ که مدعی عرفان است ـ می‌گوید. خب، این را از کجا درآورده؟ بالاخره ما همان‌طوری که مرجع فقهی داریم، مرجع عقیدتی و فکری هم داریم دیگر. بحث دیگر هم اینکه حلقه اول حواریون این آدم‌ها ـ که در شکل‌گیری حلقه‌های بعدی خیلی تأثیر دارند ـ خودشان هم می‌دانند خبری نیست اما یک کمبود شخصیتی دارند، می‌خواهند خودشان را به جامعه عرضه کنند. بنابراین می‌گویند ما از حواریون آقای فلانی هستیم. طرف اصلا یک‌جوری جا انداخته که توی این عالم اول امام زمان است، بعد هم استاد یعنی این آقا!

  •  یعنی جذابیت منبر فلان عالم از منبر این آقای کذاب کمتر است؟

بحث جذبه نیست. آقای مطهری ـ  ببینید، من خیلی می‌گویم آقای مطهری، خوب چی بگویم! باید همه کتاب‌‌هایش را بخوانید. لااقل جوان باید 20 تا کتاب ایشان را بخواند تا عقلش رشد کند ـ می‌گوید انبیا زمان خودشان مرید کم داشتند چون با نقطه حماقت مردم برخورد می‌کردند، اما مریدبازها به همه می‌گویند تو خوبی. به قول امام، امر و نهی در ذائقه انسان تلخ است. اینجا امر و نهی است، بشیرا و نذیرا است اما آنچه فقط بشارت است و در باغ سبز الکی تحویل گرفتن‌اش برای خدا نیست، برای جذب مرید است. کسی که هیچ‌جا تحویلش نمی‌گیرند، وقتی ببیند آقا جلو پایش پا شد، هول می‌شود دیگر.اما علمای حقیقی همه را یک‌جور احترام نمی‌کنند. لازم هم نیست برای همه یک‌‌جور بلند شوند، درجه دارد برای خودش.

  •  اگر ما یک‌دفعه با چنین ادعایی روبه‌رو شویم چه کار کنیم؟ آدم در دوراهی می‌ماند که اگر بگویم دروغگو است، نکند بلایی سرم بیاید.

 یک ادعا نیست که برایش یک نسخه بپیچیم. ده‌ها مدلند. شما باید بصیرت پیدا کنید در دین:
دیده‌ای خواهم که باشد شه‌شناس
تا شناسد شاه را در هر لباس.

جایی که شبهه برایتان دارد توقف کنید، عجله نکنید. مامور آگاهی در خیابان دزد را از قیافه‌اش می‌شناسد اما من و تو که تشخیص نمی‌دهیم. وقتی توی خانه نشسته‌ایم، نمی‌توانیم تجربه پیدا کنیم. هر علمی زحمت خودش را می‌طلبد. یک راه، مطالعه است. شما زندگی اسوه‌ها را بخوانید؛ هم خوب‌ها و هم بدها را. مسئولان بیایند بگویند سیدمهدی بحرالعلوم که خدمت امام زمان می‌رسید یا سیدبن‌طاووس چه ویژگی‌‌هایی داشته‌اند. ویژگی‌های کذابین را هم بگوییم. در طول تاریخ هم کذابین کم نبوده‌اند.

  •  ما جوان‌ها شاید خیلی حال و حوصله نداشته باشیم که برویم دنبال این چیزها بگردیم. جوان‌ها نکته تستی می‌خواهند.

من 3 نکته به ذهنم می‌رسد؛ یک جمله از مرحوم شریعتی که  «اگر می‌خواهی گیر هیچ استعمارگری نیفتی، بخوان، بخوان و تا می‌توانی بخوان». نکته دیگر از آیت‌الله حسن‌زاده آملی که می‌گویند «آقاجان، باید استاد ببینید، استاد ببینید و استاد ببینید». اما باز هم این 2 تا کامل نیست؛ سومی جمله زیبایی است که مرحوم مطهری راجع به پدرش گفته؛ «پدرم مردی بود دنیا دیده و حرف‌های مختلف شنیده». یعنی هم باید مطالعه کرد، هم باید استاد دید و هم آدم باید جامعه‌اش را بشناسد، پرسه بزند. این 3 تا کار را باید جوان‌ها بکنند، نمی‌کنند؟ خب، چوب بخورند! قبر فشار می‌آورد، در برزخ پوستشان کنده می‌شود.

  •   اینها که نشد نکته تستی!

نکته تستی شاید آدم را در کنکور قبول کند اما عالم و باسواد نمی‌کند. مولوی می‌گوید تا خر باشد خرسوار هم هست. ولی انسان را خدا مستوی‌‌القامه آفرید؛ نه فقط صورتش بلکه حقیقتش هم مستوی‌القامه است. اما اگر مثل حمار شد، سوارش می‌شوند. چرا سوار نشوند؟ آگاهی مقدمه بیداری است. راه دیگری وجود ندارد؛ نه ساندویچ است که بخورید، نه پماد است که بمالید، نه قرص است. آیت‌الله حسن‌زاده آملی که در کره زمین مانند ندارد، می‌گوید؛ ما با جان کندن این مسائل را فهمیده‌ایم.

از آن‌ور هم؛
جواهرفروشان به کنجی خموش
چه گرم است بازار شلغم‌فروش.

چرا؟ چون بودجه مردم کم است. شلغم را همه می‌توانند بخرند و بخورند اما جواهر را نه. آن بودجه دیگری می‌خواهد. بودجه‌اش چیست؟ الا من اتی الله بقلب سلیم؛ دل پاک.

کد خبر 29888

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز