چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۵
۰ نفر

مرد زندانی که متهم است در جریان درگیری بر سر صحبت‌کردن با تلفن عمومی زندان، هم‌بندی‌اش را به قتل رسانده در جلسه محاکمه جزئیات این جنایت را شرح داد. او از دادگاه خواست زودتر حکم قصاصش را صادر کنند.

از سرقت خودروی پلیس تا آدمکشی در زندان

در جلسه محاكمه اين مرد كه صبح ديروز در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسين اصغرزاده برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به بيان كيفرخواست و جزئيات اين جنايت پرداخت.

او در توضيح آنچه كه اتفاق افتاده بود، گفت: جمشيد، 48 ساله كه از مدت‌ها قبل به اتهام سرقت خودروي پليس دستگير و زنداني شده بود، متهم است روز سوم آذرماه سال گذشته هنگام استفاده از تلفن عمومي زندان با يكي ديگر از زندانيان به نام رحيم درگير شده و با ضربه قلاب بافتني او را به قتل رسانده است. او در جريان بازجويي ها به صراحت اتهام قتل هم‌بندي‌اش را بر عهده گرفته و علاوه بر آن تصاوير دوربين هاي مداربسته زندان نيز صحنه درگيري را نشان مي دهد. نماينده دادستان ادامه داد: از آنجا كه همه شواهد و مدارك عليه اين مرد است به‌عنوان نماينده دادستان تهران تقاضاي صدور حكم شايسته براي متهم را دارم.

قصاصش كنيد

سپس پدر و مادر مقتول در جايگاه ايستادند تا خواسته شان را مطرح كنند. مادر مقتول در حالي كه اشك مي‌ريخت، گفت: اين مرد با بي‌رحمي تمام پسرم را كشته است و بايد قصاص شود. پدر مقتول هم در چندجمله گفت اين مرد بايد تاوان كاري را كه كرده بدهد و خواسته‌اش قصاص است. در ادامه اين جلسه رئيس دادگاه با تفهيم اتهام قتل عمدي به جمشيد از او خواست در جايگاه بايستد و از خودش دفاع كند. متهم در حالي كه اشك مي ريخت گفت: اتهامم را قبول دارم. من رحيم را به قتل رساندم. زودتر قصاصم كنيد تا از اين عذاب راحت شوم.

وي ادامه داد: من قبلا راننده كاميون بودم و از كوره‌پز خانه ها بار آجر مي بردم تا اينكه يك روز يك خودروي پليس را سرقت كردم و به همين دليل دستگير و به 4 سال حبس محكوم شدم. در اين مدت در زندان با رحيم آشنا شدم و از آن به بعد با يكديگر دوست بوديم تا اينكه روز حادثه با يكديگر درگير شديم.

جزئيات جنايت از زبان متهم

متهم صحنه درگيري را اينطور توضيح داد: آن روز داشتم با تلفن عمومي صحبت مي كردم و رحيم منتظر بود. چون اعتياد داشتم و چند روزي بود مواد مصرف نكرده بودم حالم بد بود. رحيم گفت زودباش كار دارم و مي‌خواهم با تلفن صحبت كنم. من هم حرف‌هايم را تمام كردم و گوشي را به او دادم و همانجا كنار تلفن روي زمين نشستم. وقتي صحبت رحيم با تلفن تمام شد به من فحش داد و گفت چرا آنقدر معطلم كردي؟ من هم عصباني شدم و در ادامه او با يك قيچي به سرم كوبيد. من هم در حالي كه خون سر و صورتم را گرفته بود قلاب بافتني كه خودم در زندان با يك تكه سيم مفتولي درست كرده بودم و با آن بافتني مي بافتم را از جيبم بيرون آوردم و چند ضربه به رحيم زدم. در ادامه زندانيان ما را از يكديگر جدا كردند. نيم ساعت بعد از اين حادثه من و رحيم كه هر دو از كارمان پشيمان شده بوديم با هم آشتي كرديم. رحيم حالش خوب بود و فقط يك قطره خون روي پيراهنش ريخته بود اما من او را روي دوشم گرفتم و به بهداري بردم. آن شب به دليل اين درگيري من را به سلول انفرادي فرستادند و 2 روز بعد كه دوباره به بند برگشتم فهميدم رحيم خونريزي داخلي كرده و فوت شده است.

در ادامه اين جلسه وكيل مدافع متهم به دفاع از او پرداخت و در پايان جمشيد بار ديگر در جايگاه حاضر شد تا براي آخرين بار از خود دفاع كند. او گفت: من و رحيم حدود 8 ماه با يكديگر در زندان بوديم و هيچ مشكلي نداشتيم. آن روز يك لحظه عصبانيت باعث شد با يكديگر درگير شويم. حالا هم با اينكه من ناخواسته باعث مرگ او شد‌ه‌ام از دادگاه مي خواهم زودتر حكم قصاصم صادر شود تا از اين عذاب وجدان كه گريبانم را گرفته نجات پيدا كنم. در پايان محاكمه ختم جلسه اعلام شد و قضات براي تصميم گيري در اين‌باره وارد شور شدند.

کد خبر 264577

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha