دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۷:۱۰
۰ نفر

گروه حوادث: وقتی مرد جنایتکار پس از قتل پیرزن مهربان با خانه همسایه وی تماس گرفت، راز جنایت‌های سریالی قاتل پیرزن ها فاش شد، این مرد و همسرش در 2 جنایت جداگانه 2 پیرزن را به قتل رساندند.

صبح 13 دی‌ماه 84 با پیدا شدن جسد زنی 65 ساله که با ضربه میله‌ای آهنی به سرش در مغازه‌اش در بومهن به قتل رسیده بود تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌دادعامل جنایت پس از سرقت رادیوضبط و  وسایل مغازه پا به فرار گذاشته است.

4 ماه از این جنایت می‌گذشت و هنوز ماموران سرگرم تحقیق برای شناسایی عامل این قتل بودند که 15 اردیبهشت 85، ماجرای جنایت دیگری به پلیس گزارش شد.در این پرونده نیز مقتول یک پیرزن بود که بر اثر وارد آمدن ضربات متعدد سنگ و چاقو در خانه‌اش به قتل رسیده بود.

 ماموران وقتی در نخستین بررسی‌ها متوجه شدند انگیزه این قتل، سرقت طلاها و پول‌های مقتول بوده است دریافتند که با قاتل سریالی پیرزنان مواجه هستند.

اشتباه کلیدی یک قاتل

یک روز پس از دومین جنایت زن جوانی که همسایه مقتول بود خود را به پلیس رساند و گفت دقایقی قبل فرد مرموزی با تلفن خانه آنها تماس گرفته و سئوال‌های مشکوکی درباره  مقتول و فعالیت پلیس در خصوص این جنایت پرسیده است.

پس از اظهارات این زن، ماموران که احتمال می‌دادند عامل جنایت نخستین اشتباه خود را مرتکب شده است، در ردگیری های خود خانه فرد مرموز را شناسایی کردند.

مرد جوان پس از انتقال به اداره پلیس در جریان بازجویی‌ها با اعتراف به جنایت گفت به خاطر اعتیاد به مواد مخدر و به دست آوردن پول تصمیم به این جنایت‌ها گرفته و در نخستین حادثه، زن مغازه‌دار را به تنهایی به قتل رسانده است، اما برای کشتن زن تنها، همسرش نیز با او همراه بوده است.

پس از اعترافات متهمان و بازسازی صحنه جنایت، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهمان یکشنبه گذشته پای میز محاکمه رفتند.

در این جلسه پس از بیان کیفرخواست از سوی قاضی دلدار  به عنوان نماینده دادستان و تقاضای قصاص از سوی اولیای دم مقتولان، متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و پس از آنکه به هر 2 قتل اعتراف کرد، قاضی دادگاه از همسر وی خواست در جایگاه قرار بگیرد.

هذیان‌های شبانه یک قاتل زن جوان پس از حضور در جایگاه گفت: من از ماجرای قتل اول بی‌خبر بودم تا اینکه یک روز شوهرم با در دست داشتن یک ضبط‌صوت وارد خانه شد. وقتی از او پرسیدم ضبط‌صوت را از کجا آورده است گفت از سمساری خریده است اما هنگام تمیز کردن کاپشن او متوجه آثار خون بر روی آن شدم و فردای آن روز وقتی در سرکار از همکارم شنیدم زن مغازه‌داری که همسایه مادرم بود به قتل رسیده است به شوهرم مشکوک شدم. چند شب بعد وقتی متوجه شدم شوهرم در خواب هذیان می‌گوید و به ماجرای قتل یک پیرزن اشاره می‌کند از او خواستم راستش را به من بگوید و آنجا بود که در جریان نخستین جنایت قرار گرفتم.

زن جوان در خصوص قتل دوم نیز گفت: شوهرم به خاطر اعتیاد به مواد همیشه مرا کتک می‌زد. او حتی یک کمربند مخصوص برای این‌کار داشت و اگر به حرفش گوش نمی‌کردم روزگارم را سیاه می‌کرد. یک شب قبل از جنایت، پس از آنکه شوهرم به خاطر آنکه صاحبخانه خواسته بود خانه را تخلیه کنیم مرا کتک زد و از خانه بیرون انداخت، به پارکی در همان نزدیکی رفتم.

 مشغول گریه کردن بودم که پیرزنی کنارم نشست. او وقتی داستان زندگی‌ام را شنید، دلش برایم سوخت و آن شب به من پناه داد. سپس وقتی شنید برای پیدا کردن خانه نیاز به پول داریم به من پیشنهاد داد با شوهرم نزد او بروم تا به ما کمک کند. فردای آن روز وقتی از سر کار به خانه برگشتم موضوع را برای شوهرم تعریف کردم و از او خواستم به سراغ آن پیرزن برویم و  از او پول قرض کنیم.

اما بعد از مصرف مواد  نقشه‌ سیاهی برای پیرزن مهربان کشید، به او التماس کردم از کشتن وی صرف نظر کند اما او با تهدید مرا مجبور کرد موافقت کنم و به این ترتیب به طرف خانه پیرزن به راه افتادیم. آن شب مقتول به خوبی از ما پذیرایی کرد و زمانی‌که من فرزندم را به آشپزخانه برده بودم، شوهرم به وی حمله‌ور شد و با ضربات کارد و سنگ او را به قتل رساند.

پس از این ماجرا تمامی پول‌ها و طلاهای پیرزن را به سرقت بردیم و پا به فرار گذاشتیم. پس از آن به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتیم و در آنجا وسایل و طلاهای مسروقه را فروختیم.

پس از اظهارات متهم ردیف دوم، قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند و مرد جوان را به 2 بار قصاص در ملاء‌عام و همسرش را به اتهام معاونت در قتل به تحمل 15 سال حبس محکوم کردند.

در حاشیه دادگاه

پس از حضور همسر متهم به قتل در جایگاه، قاضی هنگام تفهیم اتهام وی به بیان سوابق مجرمانه او پرداخت و گفت در پرونده‌ات اتهام رابطه نامشروع نیز به چشم می‌خورد.

همسر زن جوان که از این ماجرا بی‌خبر بود، با شنیدن این جمله ناگهان از جا بلند شده   و با فریاد و سر و صدا نظم دادگاه را بهم ریخت. قاضی دادگاه نیز او را از جلسه اخراج کرد و از همسرش خواست درباره قتل 2 پیرزن توضیح دهد.

کد خبر 24571

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز