شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۵
۰ نفر

ترجمه - راحله فاضلی: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برخی از دولت‌های تازه استقلال یافته همچنان به مسکو وفادار ماندند اما عمر این وفاداری چندان طولانی نبود.

انقلاب های رنگی

در فاصله سال‌های 2003 تا 2005، روزهای اوج انقلاب‌های رنگین، باعث سقوط دولت‌های وفادار به مسکو شد. این انقلاب‌ها که به سرعت و در فاصله زمانی شش‌ماهه از هم رخ دادند، باعث برکناری رهبران کشورهای گرجستان، اوکراین و قرقیزستان شدند. از آنجا که آمریکا از همه این انقلاب‌ها حمایت کرده بود، مرکز ثقل سیاسی منطقه به سرعت به سمت غرب متمایل شد اما این روزها، شرایط کاملا تغییر کرده است زیرا طی 3ماه اخیر، از 3دولت تحت حمایت آمریکا، 2 دولت برکنار شده‌ است.

در اوکراین و قرقیزستان، دولت‌های جدیدی جایگزین انقلاب‌های نارنجی و لاله شده‌اند که نسبت به همتایان قبلی خود با روسیه روابط دوستانه‌تری دارند. دولت جدید اوکراین به تازگی تصمیمی گرفته که نشان دهنده تغییر موضع در روابط کیف- مسکو است. آنها بر سر تمدید حضور نیروی دریایی روسیه در بندر سواستوپول واقع در دریای سیاه در معاوضه با گاز ارزان‌تر به توافق رسیده‌اند؛ چیزی که دولت قبلی با آن مخالف بود.

این تغییر و تحولات باعث شده، میخائیل ساکاشویلی، رئیس‌جمهور گرجستان در میان دوستان روسیه احساس تنهایی کند. او که تنها بازمانده انقلاب‌های رنگین در منطقه است، به دولت اوباما چنین هشدار می‌دهد: دست روسیه را در بلوک شوروی سابق بازنگذار!

او در مصاحبه‌ای با مجله تایم در کاخ گنبد‌شیشه‌ای ریاست‌جمهوری، در شرح دیدگاهش درباره شرایط فعلی گفته است:‌ اشتیاق باراک اوباما برای بهبود روابط با کرملین، او را در وضعیت دشواری قرار داده است زیرا او درست برخلاف همتای قبلی خود عمل می‌کند. بوش با حمایت از انقلاب‌های رنگین و برقراری روابط نزدیک با دولت‌های حاصل از این انقلاب‌ها، موجب عصبانیت دولت روسیه شده بود. اکنون، اوباما ناچار است به خواست روس‌ها، در آن روابط تغییر ایجاد کند. اما آیا این تغییر موضع تنها به روابط آمریکا با گرجستان- ‌تنها باقیمانده انقلاب‌های رنگین- محدود می‌شود؟

ساکاشویلی چنین پاسخ می‌دهد: این مسئله فقط به رها کردن گرجستان محدود نمی‌شود. روسیه از آمریکا می‌خواهد از همه کشورهای حوزه نفوذ شوروی سابق عقب‌نشینی کند.

در عمل، انتظار روسیه از آمریکا و دوستان اروپایی‌اش، 3 بخش دارد؛ هیچ‌یک از کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق را تحت فشار قرار ندهند که به ناتو بپیوندد، به صورت آشکارا از هیچ‌یک از جنبش‌هایی که خواهان برکناری دولت‌های حامی روسیه هستند، حمایت نکنند و پیش از هرگونه اقدام جدی- به ویژه فعالیت‌های نظامی- در منطقه تحت نفوذ روسیه، با مسکو مشورت کنند.

در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش، همه این خواسته‌ها نادیده گرفته شد که باعث شد روابط روسیه و آمریکا از زمان جنگ سرد نیز وخیم‌تر شود. در مقابل دولت اوباما با مسکو بسیار مهربان شده و معتقد است روسیه رابطه‌ای دوسویه در پیش گرفته و این همان چیزی است که موجب تأسف ساکاشویلی است.

این تغییر موضع‌ها نسبت به روسیه در ناتو نیز بسیار آشکارا نمود پیدا کرده است؛ تا جایی که آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل ناتو، در بیانیه‌ای، از کشورهای عضو خواست به جای آنکه به روسیه به‌عنوان یک تهدید نگاه کنند، این کشور را در استراتژی امنیت خود بگنجانند. او در توضیح این خواسته خود گفت: آمریکا و روسیه در حال حاضر در بسیاری از مسائل امنیتی هم‌عقیده‌اند و ما باید از این نقطه عطف استفاده کنیم تا برای افزایش دادن امنیت مشترکمان، گام‌های بیشتری برداریم.

این در حالی است که برنامه‌های در دست اجرا برای عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو، کنار گذاشته شد و در نتیجه روسیه به ناتو کمک می‌کند که منابع خود در افغانستان را تأمین کند.

یکی دیگر از مسائلی که در دولت اوباما دستخوش تغییر بوده، رویکرد آمریکا به دفاع موشکی در اروپای شرقی است. هرچند جورج بوش به‌دلیل مخالفت‌های شدید مسکو به سختی برنامه‌هایش را پیش می‌برد اما اوباما از کرملین دعوت کرده که بر سر این موضوع به گفت‌وگو بنشینند.

به هر حال تغییر نگرش آمریکایی‌ها نسبت به گذشته موجب رضایت روس‌ها نیز شده است تا جایی که سرگی مارکوف، یکی از چهره‌های متفکر کرملین و نماینده مجلس و عضو حزب روسیه متحد که توسط ولادیمیر پوتین، نخست‌وزیر روسیه رهبری می‌شود، می‌گوید: بسیار امیدوارکننده است که آمریکا تصمیم گرفته برخلاف رفتاری که طی انقلاب نارنجی در سال 2004 از خود نشان داد، از دخالت در سیاست داخلی اوکراین خودداری کند. آنها حمایت خود از گرجستان را نیز قطع کرده‌اند تا جایی که می‌دانم دیگر حتی یک دلار هم به ساکاشویلی کمک نظامی نمی‌کنند.

البته مسئولان آمریکایی به صورت رسمی اعلام کرده‌اند که به خاطر روابط بهتر با روسیه به دوستان خود پشت نمی‌کنند و ساکاشویلی نیز معتقد است دلیلی ندارد از این روابط روزمره شکایتی داشته باشد.

یکی از حوادثی که در روابط گرجستان و آمریکا تأثیر گذاشت، جنگ گرجستان و روسیه در سال‌2008 بود. با اینکه آمریکا بارها روسیه را به خاطر اشغال یک پنجم گرجستان به باد انتقاد گرفته است اما آن جنگ به نقطه عطفی در استراتژی گسترده‌تر آمریکا تبدیل شد، زیرا نشانگر آن بود که روسیه مایل است برای دفاع از منافع خود در منطقه به زور متوسل شود، بنابراین درصورتی که آمریکا به مخالفت با آن منافع ادامه می‌داد، ممکن بود درگیر جنگ شود. حتی دولت بوش نیز حاضر نبود چنین ریسکی بکند. نینو بورجانادزه، سخنگوی سابق پارلمان گرجستان که در حال حاضر از مخالفان دولت به شمار می‌آید در مورد موضع دولت بوش در این باره می‌گوید: کاندولیزا رایس- وزیر امور خارجه دولت بوش- به من گفت شما باید از مناقشه نظامی آشکارا با روسیه پرهیز کنید. ما به گرجستان احترام می‌گذاریم اما نمی‌خواهیم به خاطر گرجستان با روسیه وارد جنگ شویم.

شاید همان رویکرد موجب شده باشد آمریکا از یک فاجعه نظامی نجات پیدا کند. با این حال دولت اوباما نیز تمایل چندانی ندارد که دشمنان روسیه را علیه او تحریک کند.

آنها به روسیه به‌عنوان شریک خود در برپایی امنیت جهانی نگاه می‌کنند و این تاکتیک مؤثر نیز واقع شده است. در این زمینه توافق‌های علنی نیز صورت گرفته است که مهم‌ترین آنها امضای معاهده کاهش سلاح اتمی در ماه آوریل بود.
یکی دیگر از بی‌مهری‌های آمریکا نسبت به گرجستانی‌ها در جریان کنفرانس منع گسترش سلاح هسته‌ای در واشنگتن صورت گرفت. طی این کنفرانس که تابستان گذشته برگزار شد، اوباما درخواست ساکاشویلی برای ملاقات را نادیده گرفت و در عوض با رئیس‌جمهور جدید اوکراین که با روسیه روابط دوستانه دارد و پذیرفته از دست اورانیوم غنی‌شده کشورش خلاص شود، به گفت‌وگو نشست.

به‌نظر می‌رسد ساکاشویلی این روزها شرایط خوبی ندارد و دلیل خوبی دارد برای اینکه در حسرت روزهایی باشد که جورج بوش رئیس‌جمهور آمریکا بود. او هنوز هم تنها رئیس‌جمهوری است که خیابانی را به نام جورج بوش کرده و بر این عقیده است که دولت فعلی آمریکا باید از دولت قبلی بیاموزد که چگونه از خطر تهاجم روسیه جلوگیری کند نه اینکه مشکلات را نادیده بگیرد و به این امید باشد که همه چیز حل می‌شود.در شرایط کنونی که دولت‌های اوکراین و قرقیزستان، هر دو خواهان برقراری روابط مسالمت‌آمیز با روسیه هستند و آمریکا نیز مناسبات خود با این کشور را روز به روز گسترش می‌دهد، اوضاع برای تفلیس چندان مطلوب به‌نظر نمی‌رسد. شاید بتوان گفت انقلاب‌های رنگین، دیگر رنگ باخته‌اند!

تایم

کد خبر 130229

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز