ترجمه امیررضا نوری‌زاده: هر ساله در آستانه جشن هالووین، استودیوهای فیلمسازی تلاش می‌کنند تا در فاصله بین فیلم‌های پاپ‌کورنی و پرخرج تابستانی و فیلم‌های کریسمس در ماه اکتبر ترس و وحشت را به سراغ تماشاگران بیاورند...

سینما

 و امسال طرفداران ژانر وحشت این فرصت را دارند که باز هم با فیلم جن گیر- شاهکار ویلیام‌فردکین در سال1973- بترسند و سرهای چرخان و موسیقی به‌یاد ماندنی مایک اولدفیلد را تجربه کنند. با گذشت بیش از 38سال از این فیلم هنوز هم برخی صحنه‌های آن در ذهن باقی می‌ماند و برای سینماروهای جوان تجربه‌ای جدید در ژانر وحشت محسوب می‌شود.

مستند جدید جن‌گیر

اخیرا نسخه جدیدی از این فیلم روی دیسک‌های بلوری به بازار آمده که علاوه بر نسخه جدید تدوین شده فیلم، مستندی شامل پشت‌صحنه‌های فیلم در نیویورک و جورج تاون را هم شامل می‌شود. این فیلم که با شیوه دوربین سردست گرفته شده برای 37سال در انباری اوون رویزمن- فیلمبردار فیلم- بوده و به تازگی کشف شده است. رویزمن برای این فیلم کاندیدای اسکار شد؛ هر چند که جن‌گیر در آن سال برای 9شاخه دیگر هم کاندیدا شده بود.

فیلم کوتاه رویزمن شاید 2نکته بسیار مهم در روند ساخت موفق جن‌گیر را به ما یادآور می‌شود؛ ابتدا تلاش فراوان تیم‌فنی فیلم و دستیاران فردکین که بدون جلوه‌های ویژه که امروز بخشی از سینما را تشکیل می‌دهد چنین سکانس‌های به‌یادماندنی خلق کرده‌اند و دوم حسی شبیه سینما واریته بود که پس از دیدن این فیلم به تماشاگر دست می‌داد و در سالهای اخیر در فیلم‌های پروژه بلرویچ و فعالیت فراهنجار مورد استفاده قرار گرفت.

بدون هر کدام از این فاکتورها شاید اقتباسی که از رمان ویلیام پیتربلاتی صورت گرفت به فاجعه‌ای سینمایی بدل می‌شد. با توجه به این که داستان براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده بود، در برخی لحظات بیش از حد تیره بود و گاهی دیالوگ‌ها غلو شده به‌نظر می‌رسید و اگر سبک کار از پیش در تولید فیلم مشخص نبود ماحصل کار در بهترین حالت شبیه یک کمیک متحرک می‌شد. فرد کین سال‌ها بعد درباره جن‌گیر گفت: فیلم همه شرایط را برای سقوط داشت و اگر در یکی از بخش‌ها اشتباهی رخ می‌داد همه چیز بیش از آنکه ترسناک باشد، خنده‌دار می‌شد.

شلیک تیر هوایی سر صحنه فیلم

فیلم فردکین به شکل حیرت آوری قابل قبول است و داستان دختری به نام ریگن که روحش توسط شیطان تسخیر می‌شود با بودجه‌ای ده میلیون دلاری روی پرده رفت اما سودی 500میلیون دلاری برای وارنر داشت. از نظر هنری هم فیلم زندگی حرفه‌ای فردکین را دگرگون کرد. اما برای کسانی که با او کار می‌کردند قصه به این شیرینی نبود و او در سرصحنه یک دیکتاتور به تمام معنا بود که سخت می‌شد نظرش را جلب کرد. در این مستند می‌بینیم که چطور فردکین برای اینکه حالت بهت‌زده‌ای را در هنرپیشه‌ها ایجاد کند به هنگام گفتن کلمه اکشن گلوله‌ای هم به هوا شلیک می‌کرد! این تاکتیک عجیب برای رسیدن به هدف سبب شد تا آلن برستین که نقش مادر ریگن را ایفا می‌کرد او را رسما دیوانه خطاب کند. فردکین همچنین قبل از هر برداشتی اصرار داشت تا موسیقی ناهنجاری با صدای بلند در لوکیشن پخش شود تا به زعم خودش قبل از فیلمبرداری همه از نظر ذهنی آماده باشند.

بازی در سرمای زیر صفر

فردکین همچنین در صحنه جن‌گیری مایل بود تا تماشاگران، نفس هنرپیشه‌ها را مشاهده کنند و به همین خاطر دمای هوا را در اتاق حدالامکان پایین آورده بود. در فیلمسازی‌ امروز چنین کاری به سادگی با یک نرم افزار کامپیوتری قابل انجام است و حتی می‌توان تایتانیک را در چند دقیقه غرق کرد اما در آن دوره داشتن چنین صحنه‌ای مستلزم هزینه و دردسرهای فراوان بود. در تصاویری که رویزمن گرفته، می‌بینیم چطور عوامل فیلم با کاپشن‌های اسکی در صحنه کار می‌کنند اما آلن برستین و لیندا‌بلر در سرمای کشنده مشغول کارشان هستند.

جز این صحنه، فیلم می‌تواند ما را از دیگر تکنیک‌های به کار رفته برای خلق جلوه‌های ویژه و قابل باور بودنشان روی پرده راهنمایی کند. برای مثال صحنه مشهور چرخش 180درجه‌ای سر ریگن با استفاده از یک مدل پلاستیکی از این هنرپیشه میسر شد و این نورپردازی خوب رویزمن بود که مانع تفاوت فراوان این مدل پلاستیکی با هنرپیشه اصلی شده بود و در فیلم‌های پشت صحنه می‌بینیم که چطور لیندا‌بلر با این عروسک در پشت صحنه بازی می‌کند.

برای فیلمسازی امروز تمام تکنیک‌های فردکین در فیلم جن‌گیر کاملا قدیمی و تاریخ مصرف گذشته به‌نظر می‌رسند ولی برای فیلمبرداری برخی از صحنه‌ها، فردکین که هنوز چیزی به نام استدی کم را نمی‌شناخت ناچار بود تا با استفاده از پایه و سیم فیلمبرداران را مجاب کند تا زوایای مورد نظر او را بگیرند.

فرد کین جادوگر

برای صحنه‌هایی که تخت ریگن دچار لرزش فراوان می‌شود هم فردکین از یک مکانیسم اهرمی استفاده کرد که توسط 4نفر در پشت صحنه، انرژی لازم برای تحرک تخت تأمین می‌شد. بلر که در زمان فیلمبرداری تنها 13سال داشت، در مراسم اکران این مستند باارزش در نیویورک گفت: تماشای تمامی این صحنه‌ها پس از این همه سال فقط تأکیدی بود براین حقیقت که جن‌گیر بزرگ‌ترین جادوی سینما برای تمام دوران است. کاری که فردکین در فیلم انجام داد، جادو بود و من این را به همه گفته‌ام چون به غیر از این نمی‌توان توصیفی برای آن داشت.

بخش بزرگی از فروش خیره‌کننده فیلم و ارزش هنری آن در کنار کارگردانی فردکین مدیون بازی خوب بلر است. او با صبر و تسلط حرفه‌ای گریم‌طاقت‌فرسای چهره‌‌اش را تحمل می‌کرد و قادر بود سرصحنه شخصیتی را که شناخت دقیقی از آن نداشت به خوبی کنترل کند. بلر و فردکین سال‌ها بعد به شکل متقابلی از حضور در این پروژه و ریسک بزرگ گره زدن سرنوشت هنری‌شان به بازخورد بازی یک هنرپیشه 13ساله می‌گفتند.

بلر با یادآوری این موضوع در نیویورک گفت: گاهی شما نمی‌توانید کاری جدی را انجام دهید و تصور می‌کنید همه چیز بازی است. فردکین برای بازی خوب در هر سکانسی برای من جایزه‌ای در نظرگرفته بود و من برای رسیدن به این جایزه تمام تمرکزم را معطوف به بازی کرده بودم.

به مرور که شرایط شخصیت ریگن در فیلم رو به وخامت می‌گذاشت صدای او هم دچار تغییراتی شده بود و فردکین برای این موضوع از ترکیب صدای بلر و هنرمندی به نام مرسدس مک کمبریج استفاده کرده بود و البته گاهی صداهای جانبی مثل صدای قورباغه هم در این ترکیب عجیب استفاده شده بود. کریس نیومن، مسئول افکت‌های صوتی در نیویورک گفت: من و فردکین قبل از شروع کار در این مورد زیاد بحث کرده بودیم. مشکل بزرگ این بود که هیچ تعبیر ویژه‌ای برای صدای شیطان وجود نداشت و صدای فردی که شیطان در جسمش رفته باشد شناخته شده نبود و البته نمی‌شد به شیوه معمول کار کرد و از صدای هیتلر برای این شخصیت استفاده کرد!

افسانه‌ها و واقعیت‌ها

در سال‌های پس از اکران فیلم، افسانه‌های زیادی در مورد آن شنیده شده است و گفته می‌شود حدود 9تن از افرادی که به نحوی با ساخت فیلم در ارتباط بودند کشته شدند. اما در این فیلم مستند می‌بینیم که عوامل فیلم به شدت موضوع نحس بودن سوژه فیلم را درک کرده بودند و از تام برمینگهام، کشیش کاتولیک و مشاور مذهبی فیلم خواسته بودند تا برای اینکه نیروهای اهریمنی را از سر صحنه فیلم دور کند مراسم مذهبی به جای آورد. فیلم در عین حال مصدومیت‌هایی را برای هنرپیشه‌های آن ایجادکرد و بلر و برستین مدت‌ها درگیر کمردردهایی بودند که از پرتاب شدن توسط تخت مکانیکی ایجاد شده بود و یکی از بدلکاران هم پس از سقوط از 90پله در سکانس نهایی فیلم به‌شدت مصدوم شد. داستان نبرد خیر و شر قرن‌هاست که سینه به‌سینه نقل می‌شود اما شاید کمتر کسی چون فردکین توانست آن را در قالبی باورپذیر ارائه کند.

ایندیپندنت -21 اکتبر

 

کد خبر 119271

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز