دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۹
۰ نفر

اسدالله افلاکی: 2هزار چاه غیرمجاز درکرمانشاه، 6هزار در قزوین و 20هزار در استان تهران آمار شماری از چاه‌های غیرمجازی است

که هم‌اکنون در مناطق مختلف فعالند، این درحالی است که تا دهه40، معمولا از آب زیرزمینی به‌صورت قنات استفاده می‌شد و با آنکه دهانه قنات‌ها شب وروز باز بود و در مواردی هم آب هدر می‌رفت اما هیچ‌گاه آب سفره‌های زیر زمینی با مشکل مواجه نمی‌شد. مشکل کشور ما با حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق در دشت‌های مختلف آغاز شد.» این بخشی از گفته‌های دکتر پرویز کردوانی، چهره ماندگار علمی و استاد ممتاز دانشگاه تهران درباره علل مشکلات کم آبی در کشور است. به اعتقاد وی غارت منابع آبی کشور از سال‌ها پیش شروع شده وباوجود همه هشدارها این روند همچنان ادامه دارد. اما آنچه نگرانی‌ها را دوچندان کرد مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر صدور مجوز برای چاه‌های غیرمجاز بود. این طرح که 15 فروردین‌ماه امسال به تصویب نمایندگان مجلس رسید، کارشناسان و منتقدان منابع طبیعی را دچار بهت و حیرت کرد؛ طرحی که بسیاری از کارشناسان آن را مشوقی برای متخلفان و بهره‌برداران غیرمجاز از منابع آبی کشور تلقی می‌کنند.

2هفته بود که با دکتر کردوانی تماس می‌گرفتم اما به‌دلیل مشغله فراوانش، فرصت مصاحبه فراهم نمی‌شد. سرانجام زمان مصاحبه به 9صبح دومین جمعه اردیبهشت ماه موکول شد. آقای دکتر 9صبح، زود نیست؟ «برای من نه. من ساعت 5/3صبح از خواب بلند می‌شوم، ساعت 5/4صبحانه می‌خورم وکارم را شروع می‌کنم.» شب قبل باران باریده بود و درختان سر به فلک کشیده خیابان‌های اطراف تجریش هنوز طراوت ناشی از باران شبانه را از دست نداده بودند با عصایی زیر بغل در را باز می‌کند(استاد در سفر اخیرش به کویر دچار سانحه می‌شود اما خوشبختانه آسیب،  جدی نیست،  با این حال، برای راه‌رفتن ناگزیر به استفاده از عصاست.)

وارد خانه که می‌شوی انبوهی از تقدیرنامه‌ها، عکس‌های مختلف استاد و اسنادی از گذشته‌های نزدیک در باره املاک پدری وی در گرمسار، زینت بخش سالنی است که در آن تو را به حضور می‌پذیرد. غرق تماشای تصاویر روی دیواری که عصا زنان چای برایت می‌آورد و تو خجلت زده می‌شوی از فروتنی مردی که سال‌هاست بی‌هیچ چشمداشتی وجب به وجب بیابان‌های کشور را زیر پا می‌گذارد، از شهری به شهری می‌رود تا مسئولان را از فجایعی که در انتظار دشت‌ها و منابع طبیعی و سفره‌های زیرزمینی آب کشور است، آگاه کند. کمتر روزی است که با رسانه‌ها مصاحبه نکند و البته در کنار همه این فعالیت‌های نفسگیر به تدریس و تربیت دانشجویان همچنان مشغول است. کتاب تالیف می‌کند و تمام مطالبی را که در مجلات در زمینه آب و منابع طبیعی منتشر شده است مطالعه می‌کند. تو مشغول چای خوردن هستی که او برخی نکاتی را که روی آن مارکر کشیده به تو نشان می‌دهد و درباره آن بحث می‌کند. تعجب می‌کنی از این همه انرژی.

  • آقای دکتر، اخیرا مجلس طرحی تصویب کرده است که براساس آن وزارت نیرو مکلف شده برای تمام چاه‌های غیرمجاز پروانه صادر کند. این مصوبه چه تأثیری بر دشت‌های کشور دارد؟

پیش از هرچیز لازم است به پیشینه چاه‌ها اشاره کنم. از دهه 1340 که حفر چاه‌های عمیق ونیمه عمیق در مناطق روستایی کشور آغاز شد طی 15 سال، 50 هزار حلقه چاه حفر شد. از سال 55 تا 60 یعنی ظرف 5 سال، تعداد چاه‌ها به 105 هزار حلقه افزایش یافت. دلیل آن هم این بود که قیمت نفت در این زمان 4 برابر شد؛  در نتیجه با اعتبارات و پول فراوان، چاه‌های زیادی حفر شد. این مربوط به پیش از انقلاب بود  اما بعد از انقلاب به 2دلیل روند حفر این چاه‌ها شتاب گرفت: نخست به‌دلیل هرج و مرج اول انقلاب و دیگر اینکه جهاد سازندگی با رویکرد کمک به مستضعفان شروع به حفر چاه کرد.

  • افت آب‌های زیرزمینی از چه زمانی شروع شد؟

 با حفر چاه‌های غیرمجاز و با افزایش غیرمجاز برداشت (تبدیل لوله‌های4 اینچ به 6اینچ وبیشتر ازآن) سطح آب پایین رفت به‌طوری که طی 3سال بعد از انقلاب یعنی تا سال‌های 60 – 61،  حدود 90درصد چاه‌های رفسنجان زائد بود و باید بسته می‌شد. 75 درصد چاه‌های منطقه بهار همدان هم به همین وضعیت مبتلا شدند.

همه جا بیش از حد مجاز از سفره‌های زیرزمینی، آب برداشت می‌شد. همان موقع من طی سخنرانی در جمعی که وزیر نیرو حضور داشت، اعلام کردم که دارند آب را غارت می‌کنند. این موضوع را به تفصیل در کتابی تحت عنوان «‌منابع و مسائل آب در ایران» که درهمان سال 61 منتشر شد شرح دادم. خوشبختانه مراتب را وزیر وقت نیرو به استحضار امام خمینی (ره) رساندند، ایشان فرمودند چون منابع آبی جزو انفال است باید اجازه حفر چاه با وزارت نیرو باشد. براین اساس، شورایی با عضویت نمایندگان وزارت جهاد سازندگی، وزارت کشاورزی و نیرو تشکیل شد. این شورا، روستا به روستا چاه‌ها را بررسی کردند و قرار شد چاه‌های غیرمجاز را ببندند اما نه تنها موفق نشدند که حفر چاه‌های غیرمجاز همچنان ادامه یافت. تنها نقطه‌ای که هنوز سالم مانده استان سمنان است؛   در نتیجه افت سفره‌ها از همان زمان شروع شد.

  • پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی چه مشکلاتی ایجاد کرد؟

1- باعث تقسیم دشت‌های منطقه به 2 بخش ممنوعه و محدود شد. وقتی چاه حفر نشود اما بخواهیم کشاورزی توسعه پیدا کند با مشکل کم‌آبی مواجه می‌شویم مگر آنکه از سیستم آبیاری قطره‌ای استفاده کنیم. مشکل اینجاست در مناطقی که حفر چاه محدود و منوط به اجازه وزارت نیرو شد همچنان حفر چاه‌های غیرمجاز حتی در مناطق ممنوع ادامه یافت. 2- به‌دلیل افت آب، چاه‌های نیمه عمیق تبدیل به عمیق شد؛ یعنی اینکه هزینه کشاورزان افزایش یافت زیرا باید موتور کوچک،  تبدیل به موتور قدرتمند وبزرگ می‌شد تا بتوانند از سطح پایین‌تر، آب برداشت کنند. علاوه براین، امکان غارت و تمام کردن آب فراهم شد. 3- قنات‌ها خشک شد زیرا چاه‌های عمیق و نیمه عمیق سرطان قنات هستند. اگرفرهنگ استفاده از چاه وارد یک منطقه شود تمام قنات‌ها خشک می‌شود. برای مثال، با حفر چاه در ورامین ده‌ها رشته قنات فعال این منطقه خشک شد.4- افت آب سبب پیشروی آب شور در آب چاه‌های شیرین و درنتیجه شور شدن ‌آب این چاه‌ها شد.

  • شوری ناشی از افت آب باعث چه معضلاتی شده است؟

این شوری، اولا باعث کمبود آب شرب و انتقال اجباری آب از جایی به جای دیگر شده است. همین انتقال آب یکی از عوامل اصلی خشک شدن دشت‌هایی است که از آنجا آب شیرین برداشت می‌شود. مثلا آب غرب کشور با صدها کیلومتر لوله‌کشی منتقل می‌شود. این امر سبب شده تا شهرهایی که از آب غرب کشور استفاده می‌کردند مثل شهرهای استان خوزستان با کمبود آب مواجه شوند. علاوه براین، با شور شدن آب، خاک هم به‌تدریج  شور و تبدیل به نمکزار  می‌شود و امکان کشت بسیاری از محصولات از جمله محصولات استراتژیک مثل گندم از بین می‌رود و تقریبا زمین برای هیچ گیاهی قابل کشت نخواهد بود. بخش انار رفسنجان به همین دلیل نابود شده است؛  باغ‌های پسته رفسنجان هم به‌زودی به همین سرنوشت مبتلا می‌شوند.

  • آیا معضلات به همین موارد ختم می‌شود؟

افت آب‌های زیرزمینی، باعث پایین رفتن سطح آب و تبدیل چاه های« آرتی زی ین» به معمولی شده است. در بسیاری از مناطق ازجمله روستای چمن در جیرفت، چاه‌هایی وجود دارد که به‌طور خودجوش و بدون موتور از آن ‌‌آب استحصال می‌شود. این چاه‌ها هم در آینده نزدیک تبدیل به چاه معمولی می‌شوند. نتیجه آنکه کشاورزان مجبور می‌شوند با صرف هزینه و نصب موتور از همین چاه‌ها آب استحصال کنند. نکته دیگر اینکه افت آب‌های زیرزمینی به نشست زمین و در اصطلاح زمین شناسی به ایجاد فروچاله‌های متعدد منجر شده است. شدیدترین فروچاله‌ها در کرمان و همدان اتفاق افتاده است؛این مسئله ممکن است در تهران هم اتفاق بیفتد.

  •  فروچاله‌ها چه تأثیری بر آب دارد؟

 نشست زمین در اراضی کشاورزی باعث 2 مسئله می‌شود: ممکن است دیواره غیرقابل نفوذ سفره زیرزمینی بشکند و آب هدر برود. مثل فشار زلزله در بم که باعث شکستن دیواره قنات و خشک‌شدن آن شد و دیگر اینکه سفره قابلیت آبگیری خود را ازدست می‌دهد.

همچنین پایین رفتن آب سبب پیشروی بیابان می‌شود؛ یعنی عامل توسعه کشاورزی در واقع به عامل بیابانزایی تبدیل می‌شود؛  زیرا بسیاری از گیاهان از کاپیلاریته ( لوله‌های معین) آب زیرزمینی استفاده می‌کنند اما با پایین‌رفتن سطح آب، دیگر گیاه قادر به استفاده از آب نیست و در نتیجه ریشه گیاه به آب نمی‌رسد و خشک می‌شود؛ درنهایت هم منطقه از پوشش گیاهی تهی و به‌تدریج به بیابان تبدیل می‌شود. کاهش راندمان آبیاری از دیگر پیامدهای بسیار زیان بخش افت آب‌های زیرزمینی است. برای مثال، تا چند سال پیش، از آب یک شبانه روز چاه  می‌توانستیم مثلا 3 هکتار کشاورزی کنیم ولی الان به‌دلیل ایجاد منافذ متعدد در زمین‌های کشاورزی این میزان به یک سوم تقلیل یافته است. پایین رفتن آب و غیراقتصادی شدن کشاورزی از دیگر پیامدهای نامطلوب افت سفره‌های زیرزمینی است. وقتی آب به عمق 100، 200، 300 و 400 متر و حتی در مناطقی مثل جهرم به 450 متر رسیده است کشاورز چه محصولی باید بکارد که مقرون به صرفه باشد.

  • یعنی شما می‌گویید  اوضاع سفره‌های زیرزمینی نگران‌کننده است؟

دقیقا. پایین رفتن سطح آب باعث تهی شدن سفره از آب شده است.  اصلا آبی وجود ندارد که برداشت شود ضمن آنکه در این مرحله همه آب‌ها شور شده‌اند. در دشت مشهد سالانه 5 متر سطح آب پایین می‌رود. در چهارمحال وبختیاری و دشت همدان این میزان 7متر است. الان وضعیت به‌گونه‌ای است که عمق 100 و 120 متر معمولی است. در ابرقو و انار رفسنجان عمق چاه‌ها به 350متر رسیده اما با این همه عمق باز هم  آب شور است.

مشکل اینجاست که وقتی آب خشک می‌شود به وزارت نیرو می‌گویند چه کنیم؟ وزارت نیرو هم برای رفع مشکل می‌گوید کف شکنی کنید ولی این راهکار، چاره‌ساز نیست چون یا به آب نمی‌رسد یا اگر آبی هم وجود داشته باشد شوراست اما اگر کف‌شکنی هم مؤثر واقع نشود وزارت نیرو می‌گوید محل چاه آب را جابه‌جا کنید حال آنکه با وضعیت موجود در منطقه کرمانشاه 2 هزار، در قزوین 6هزار و دراستان تهران 20 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد.
 در مرودشت که کلا  10 هزار و 700 حلقه چاه فعال است گفته می‌شود  9 هزار و 600  حلقه از این تعداد غیرمجاز است! جالب است بدانید با این وضعیت نابسامان آب، در مناطقی کشت برنج رایج است که به آب فراوان نیازدارد.

از دهه 40 تا‌کنون 60درصد منابع آبی اصفهان به‌دلیل مدیریت غلط و حفر چاه‌های غیرمجاز از بین رفته و به‌طور حتم تا 15 سال آینده همین مقدار باقیمانده هم تمام می‌شود. خیالتان را راحت کنم با رویه‌ای که اکنون در پیش گرفته‌ایم تا 10 سال آینده بسیاری از شهرها با مشکل بی‌آبی مواجه می‌شوند. در حال حاضر جهرم، خفر و باروس در استان فارس ( به‌دلیل توسعه بیش از حد کشاورزی) دچار این مشکل شده‌اند. کشاورزان رفسنجان هم به‌دلیل توسعه بی‌رویه باغات پسته با این مشکل دست به گریبانند. اما متأسفانه با وجود این وضعیت نگران کننده، هزاران چاه غیرمجاز حفر شده و هنوز هم با مجوز و بی‌مجوز حفر چاه‌ها ادامه دارد.

  • اما آقای دکتر، بعضی مسئولان می‌گویند امسال ما مشکل کم آبی نداریم چون سدها پراست.

 این حرف نادرستی است. این آب مال دیگران است. تهران مشکل کم آبی دارد. اگر تهران، تبریز، شیراز و دیگر شهرهای بزرگ راحت زندگی می‌کنند به خاطر آن است که جای دیگر را از آب محروم کرده‌اند تا آب این شهرها را تأمین کنند؛  مردم هم بی‌رویه مصرف می‌کنند. اگر در تهران آب فراوان است این فراوانی آب به قیمت بی‌آب‌شدن چندین منطقه است؛  مثلا آب مازندران را از طریق سد لار، یا آب 360 پارچه آبادی ورامین را از طریق سد لتیان به تهران انتقال داده‌اند. تمام آب کرج هم به جز یک متر مکعب که به منطقه دانشکده کشاورزی اختصاص داده شده به‌طورکامل به تهران منتقل می‌شود. علاوه براینها، شاخه شاهرود سد سفید رود را که حق قزوین است به تهران داده‌اند وگرنه تهران آبی ندارد.

  • پیشنهاد شما برای رفع این معضلات چیست؟

 اولین قدم، مدیریت در جلوگیری از هرز رفتن آب، ایجاد سد و البته پیش از احداث سد اجرای طرح آبخیزداری در بالادست و پس از احداث آن اجرای شبکه سیمانی آبیاری در پایین دست سد است. مدیریت کارآمد انتقال آب، قدم دوم است.  در حال حاضر بخش عمده آب در بخش کشاورزی و در شبکه آبرسانی شهری هدر می‌رود. مدیریت مصرف، گام بعدی است.
مدیریت در استفاده مجدد از آب، مورد دیگری است که باید در دستور کار قرار بگیرد. به این موارد باید جمع‌آوری آب‌های باران را در سطح شهرها و روستاها،  هم از پشت بام‌ها و هم با ایجاد آبخیز در محدوده شهر و روستا اضافه کرد.  براین اساس باید یک عنوان دیگر« جمع‌آوری آب باران» به‌عنوان سازمان آب و فاضلاب اضافه شود اما طرح راهکارها از حوصله این گفت‌وگو بیرون است و مجال دیگری می‌طلبد.

کد خبر 107046

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز