عارضه قلبی یا ناراحتی معده، چه فرق می‌کند؟ مهم این بود که یک بیمارستان رفتن ساده همه بازتاب‌های منفی را که برنامه تبلیغاتی امروز مهران مدیری داشت، شُست و با خودش برد.

به گزارش همشهری آنلاین، اصلا از بازیگرها جز این هم انتظار نمی‌رود؛ اینکه در بزنگاه یک کلاه بردارند و یک خرگوش از درون آن بکشند بیرون و بعد پشت به جماعت انگشت به دهان بروند دنبال کار و زندگی خودشان. رسانه‌ها هم خوشبختانه هستند و این شعبده‌ها را برجسته می‌کنند. کار بازیگر همین بازی کردن است و کار ما صرفا فریب خوردن و به امید دیدن یک نمایش تازه نشستن.

مهران مدیری امروز در کمال شادی و سرزندگی در یک نشست خبری شرکت کرد و در آستانه روز خبرنگار، از حضور خود به عنوان سفیر یک فروشگاه بزرگ زنجیره‌ای خبر داد. گفت که مسائل مالی ماجرا هم چندان برایش مهم نیست و بیشتر به «مسئولیت اجتماعی» فکر می‌کند بلکه بتواند در این زمانه دشوار، باری از دوش مردم نیازمند و محروم بردارد. البته این بخش را نگفت که شاید دارد در دهه ششم زندگی برای جور کردن توشه آخرت می‌کوشد. هر چه باشد به اندازه کافی برای این دنیا پول درآورده است.

او چند سال پیش هم برای کلید زدن نخستین فیلم سینمایی خود «ساعت پنج عصر» خبرنگاران را به یکی از هتل‌های تهران دعوت و زیر پرچم اول مارکت ورودش را به دنیای کارگردانی سینما با صدای بلند اعلام کرد. با پیراهن سفید جلوی دوربین‌های عکاسی و تلویزیونی سیگاری گیراند و نگران انتشار تصاویرش هم نبود. چند سال بعد و در زمانه کرونا، این بار با یک برند پولدار تازه بدون اینکه ماسک بزند باز نشست و حرف زد و به سئوال‌ها جواب داد.

مدیری قاعده‌های بازی را خوب بلد است. در زمانه کرونا با یا بدون تماشاگر «دورهمی»اش را پیش می‌برد و بازیگران فیلم‌ها و سریال‌هایش را به عنوان مهمان دعوت می‌کند تا از آنها بپرسد چطور اینقدر خوب پیانو می‌زنند. مردم را می‌برد بالا تا نادانی‌شان را به رخ بکشد. ماسک نمی‌زند و به آنها که ماسک نمی‌زنند خرده می‌گیرد و در عین حال از حقوق عقب‌افتاده پرستاران و پزشکان می‌گوید. ساعت گران مارک‌دار دستش می‌کند و از اینکه مردم نان ندارند بخورند، چه غصه‌ها که نمی‌خورد.

این مدیری است؛ نمونه درست یک بازیگر و کارگردان که همه جا هست. اگر فیلمش نتواند رکوردهای فروش را بکشند، مشکلی نیست. یک کنسرت می‌گذارد و ناکامی سینمایی را با خواندن ترانه فلان خواننده پیش از انقلاب نیست و نابود می‌کند. از مهمانان «دورهمی» ده‌ها و صدها هدیه می‌گیرد و قول می‌دهد به نفع زلزله‌زده‌ها و محرومان حراج کند اما وقتی خبرنگاران پاپیچش می‌شوند و از سود مالی همکاری با یک فروشگاه بزرگ می‌پرسند، با یک عارضه قلبی بدل از ناراحتی معده، دوباره همه را سر کار می‌گذارد.

به قول شخصیتی که خود مدیری در سریال «هیولا» بازی کرده بود، اینجاست که باید لب‌ها را غنچه کرد و گفت «خدا رو شکر». این بار هم به خیر گذشت و ماجرای بیمارستان رفتن صرفا یک معده‌درد ساده بود. حالا نوبت آن است که منتظر فصل پنجم «دورهمی» بمانیم و چشم‌انتظار تولید فصل دوم «هیولا» که امروز معلوم شد حامی مالی‌اش جور شده است. ببینیم این بار تیغ تیز انتقاد او گردن چه کسانی را می‌زند!

برچسب‌ها