چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۶:۰۸
۰ نفر

ترجمه رضا خطیبی: جمهوری اینگوش در شمال قفقاز واقع است. این جمهوری کوچک‌ترین جمهوری روسیه فدرال است که در سال 1992 و بعد از انشقاق جمهوری سوسیالیستی خودمختار چچن-اینگوش، تأسیس شد.

 اینگوش یکی از ناآرام‌ترین و فقیرترین مناطق روسیه است. جنگ در چچن روی اینگوش تأثیر زیادی گذاشته و اکنون ناآرامی در اینگوش به اندازه چچن دردسرساز شده‌است. برنامه‌های کرملین در چچن و اینگوش تقریبا یکی است و بسیاری بر این باورند که مسکو در انفجارها و ناآرامی‌های این منطقه دست دارد. مطلب حاضر را یکی از روزنامه‌نگاران اینگوش برای نشریه تایم نوشته‌است و در آن به یکی از عملیات‌های روسیه در این منطقه اشاره می‌کند.

چند هفته پیش به خانه ماکشریپ اوشف رفته بودم؛ وارث 43 ساله یک خانواده قدیمی ثروتمند و با نفوذ در جمهوری اینگوش در جنوب روسیه. آن شب، شب عروسی جوان‌ترین پسر اوشف بود. به‌رغم ناآرامی‌هایی که طی سال‌های اخیر، منطقه شمال قفقاز را در روسیه فراگرفته است، مراسم عروسی با شادی و هیاهوی بسیار برگزار می‌شد و صدها نفر از بستگان و دوستان خانواده اوشف در حیاط خانه مجلل آنها به پایکوبی مشغول بودند. با این حال ماکشریپ اوشف، پدر داماد و پسر عموی روسلان اوشف، رئیس‌جمهوری سابق اینگوش، خود را در مجلس نشان نداد. او بیشتر مایل بود تا با گزارشگران رسانه‌ها درباره گسترش خشونت در جمهوری اینگوش صحبت کند.

اوشف چشمان تیره رنگی داشت و هنگامی که درباره ماجرای 2سال پیش ربوده شدن برادرزاده و پسرش صحبت می‌کرد، چهره‌‌اش جدی بود. اوشف، میلیونر سرشناس اینگوش، دارایی و ارتباطات خود را وقف اعتراضات فزاینده در سراسر جمهوری اینگوش کرده بود. او امیدوار بود که مورات زیازیکوف، رئیس‌جمهوری [پیشین] اینگوش را ترغیب کند که برای نجات پسرش از اسارت شورشیان جدایی طلب، هر کاری که می‌تواند، انجام دهد. اوشف به ما گفت: پسر من از یک زندان مخفی در چچن فرار کرده است. من تصمیم گرفته‌ام که هدایت مخالفان را بر عهده بگیرم و به بستگان سایر قربانیان در سراسر جمهوری کمک کنم.

همچنان که شب دامن سیاه خود را بر سر میهمانان عروسی می‌گسترد، مردان جوان برای ابراز شادمانی خود با کلاشینکف‌هایشان تیر هوایی شلیک می‌کردند. اوشف همچنان گرم صحبت با ما بود و سازمان امنیتی فدرال و پلیس را در ماجرای آدم ربایی‌ها و جنایات صورت گرفته، مقصر قلمداد می‌کرد. وی ضمن انتقاد از رئیس‌جمهوری اینگوش اظهار داشت: هر چه با او صحبت می‌کنیم، فایده‌ای ندارد. او هیچ نفوذی در میان آدم ربایان و جنایتکاران ندارد.

علاوه بر این، اوشف با نگرانی احتمال می‌داد که بوروکرات‌های فاسد، با هدف بر هم زدن آرامش و نظم در جمهوری اینگوش، شورشیان را اجیر کرده باشند.همچنان که مراسم عروسی ادامه داشت، اوشف برای تماشای آتش بازی به بالکن رفت. او در حالی که کلاه پشمی بلند ساکنان اینگوش را بر سر داشت، غمگین اما آرام با لبخندی تلخ، مراسم را تماشا می‌کرد. وی اظهار داشت: رهبران شورشیان، دل جوانان را در سراسر جمهوری به‌خود جلب کرده‌اند. به باور  وی، رهبران کرملین نمی‌توانند جذابیت شورشیان را
کم رنگ جلوه دهند.یکشنبه گذشته، ماکشریپ اوشف حین رانندگی به ضرب گلوله کشته شد.

از میان چهره‌هایی که طی دو سال اخیر با آنها در اینگوش یا جمهوری‌های اطراف آن – داغستان و چچن – مصاحبه کرده‌ام، اوشف سومین فردی است که بی‌رحمانه به قتل می‌رسد. عمده ساکنان هر 3 جمهوری مسلمانند، جمهوری‌هایی که به لحاظ سیاسی به‌شدت بی‌ثبات‌اند و در مرزهای جنوبی روسیه در مجاورت گرجستان واقع شده‌اند. خشونت در این منطقه کاملا گسترش یافته است.

در ماه ژوئیه چند تبهکار، ناتالیا استمیرا، یک فعال ثابت قدم و جدی حقوق بشر را – که از دوستان نزدیک من بود – به زور سوار یک خودروی ون کردند. کوتاه زمانی بعد، جسد به گلوله بسته شده او پیدا شد.اینگوش، چه بخواهیم و چه نخواهیم، یک منطقه جنگی است. در اینگوش، داغستان و چچن که هر 3 نیمه‌خودمختارند، جدایی طلبان تندرو به‌دنبال بی‌ثبات کردن منطقه هستند. آنها در واکنش به سرکوب و دستگیر شدن نیروهای خود، دست به آدم‌ربایی، جنایت، اعدام‌های سریع و بمب‌گذاری می‌زنند. شورشیان علیه نیروهای پلیس و ارتش روسیه – یا دست کم افرادی از این نیروها که نمی‌توانند با رشوه و تطمیع با آنها به توافق برسند – می‌جنگند.

کرملین اما در واکنش به شرایط منطقه، اقدام به تعیین فرمانداران و اعزام نیروهای کمکی پلیس و ارتش به اینگوش کرده است. در سال 2002، مسکو زیازیکوف را به‌عنوان رئیس‌جمهور اینگوش تعیین کرد که روند خونبار سرکوب و دستگیری‌ها را در منطقه به راه انداخت. در پی اقدامات خشونت‌بار زیازیکوف، موج ناآرامی گسترش یافت و در پاییز سال گذشته سرانجام دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور روسیه مجبور شد یونس بیک یوکوروف را به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید اینگوش تعیین کند.

انتصاب رئیس‌جمهور جدید موجب خرسندی اوشف و همفکرانش شد. در آن زمان او مدیریت وب سایت مخالفان دولت محلی را پس از مرگ غیرمنتظره ماگومد یولیوف که همچنین شریک تجاری او نیز بود، بر عهده داشت. یولیوف، مدیر پیشین وب سایت مخالفان دولت، به گفته رسانه‌های رسمی در پی وارد شدن یک ضربه تصادفی به سرش، هنگامی که سوار بر ماشین پلیس بود، به قتل رسید.پس از آنکه اوشف تلاش کرملین را برای توقف موج فزاینده خشونت بین دولت محلی و شورشیان مشاهده کرد، به‌تدریج از شدت فعالیت‌های خود به‌عنوان یک چهره سرشناس مخالف دولت کاست.

وی امیدوار بود که یوکوروف بتواند به کاهش روند آدم ربایی و جنایت در اینگوش کمک کند. اوشف همچنین به‌عنوان نماینده کرملین در زمینه حقوق بشر در جمهوری اینگوش، به فعالیت‌های خود ادامه داد.

با این حال جنگ پنهان همچنان ادامه یافت و یوکوروف برای پایان دادن به آن کاری نکرد. گزارش‌های خونبار از اینگوش، داغستان و چچن، همچنان عناوین رسانه‌های بین‌المللی را به‌خود اختصاص دادند. در یک مورد تعداد نظامیان و افسران پلیس روس که در این 3 جمهوری کشته شده بودند، از تعداد کشته‌شدگان ایالات متحده در عراق فراتر رفت.

پس از آن در ماه ژوئن، یوکوروف طی یک سوء قصد به قتل رسید و مدت زمان کوتاهی پس از آن، یک بمب‌گذار انتحاری، خودروی ون حامل مواد منفجره خود را به ساختمان 5 طبقه پلیس در شهر نزران، مرکز اینگوش کوبید، حادثه‌ای که طی آن 20 نفر کشته و 138 نفر زخمی شدند. شورشیان همچنین یک قاضی و نیز نخست‌وزیر سابق جمهوری را به قتل رساندند.تلاش نیروهای مجری قانون برای پایان دادن به موج جدید خشونت، موجب به کار گرفتن تاکتیک‌های خونبار بیشتری از سوی شورشیان شد. مدودف همچنان بر این باور خود پافشاری می‌کرد که دولت محلی روند صلح را به پیش می‌راند که ادعایی مضحک بود.

لودمیلا الکسیوا، نماینده گروه مدافع حقوق بشر هلسینکی در مسکو از آن بیمناک است که افزایش خشونت موجب بروز جنگ منطقه‌ای دیگری شود: مردم در برابر اقدامات دولت ایستادگی می‌کنند، زیرا شاهد هیچ‌گونه اصلاح و بهبودی در عملکرد مقامات و حاکمان خود نیستند. مردم کشته و ربوده می‌شوند، اما رهبران ما نمی‌خواهند به اشتباهات خود اعتراف کنند. آنچه آنها می‌گویند این است که همه چیز در روسیه زیباست، در حالی که حاصل مدیریت نسنجیده آنها، صرفا جارو کردن گرد و غبار مشکلات جدی به زیر فرش است. این نحوه برخورد آنان، خطر از کنترل خارج شدن مشکلات را در پی دارد.

در همین حال جوانان اینگوش همچنان به جریان شورش می‌پیوندند، جریانی که بهترین منبع شغل و درآمد در منطقه محسوب می‌شود. ماگومد موتسولگوف، رئیس گروه حقوق بشر ماشر که مقر آن در شهر کاربولاک در اینگوش است، در این باره می‌گوید: مردم به گوشه‌ای رانده شده‌اند. دوستان و بستگان آنها و رهبران مخالفان ربوده و کشته می‌شوند.

بسیاری از جوانان به شورش می‌پیوندند، چون چاره دیگری ندارند.او در حالی که دیوارهای دفتر کارش پر از تصاویر افراد مفقود شده است، خاطر نشان می‌کند که از سال 2002 به این سو، 175 نفر در اینگوش ربوده یا ناپدید شده‌اند. موتسولگوف خود نیز بارها تهدید شده است و حتی یک بار در بیرون خانه‌‌اش هدف گلوله قرار گرفت: با کشته شدن ما، مردم ساکت نخواهند شد، صدها نفر از بستگان قربانیان تشنه انتقام گرفتن از قاتلان عزیزانشان هستند.

چنین است که موج خشونت در اینگوش دوباره بلند می‌شود، در حالی که در مسکو کسی نمی‌خواهد در این باره کاری کند. دست کم اوشف چنین باوری داشت. یک روز پیش از کشته شدن، اوشف، رهبر شناخته شده مخالفان دولت و میلیونر سرشناس، در یک برنامه مستند در تلویزیون ظاهر شد. او در حالی که اتومبیل‌اش را می‌راند، خطاب به مصاحبه‌کننده گفت: هر دو گروه بروکرات‌های فاسد و شورشیان، هدف واحدی را در اینگوش دنبال می‌کنند، اینکه یوکوروف، رئیس‌جمهور جدید را از راه به در کنند. فردای آن روز او کشته شد.

تایم- 30 اکتبر 2009

کد خبر 96555

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز