رفتن به محله شوش آدمی را با اتفاق‌های عجیب و غریبی روبه‌رو می‌کند. محله با اصالتی که قدمتش به سال‌های دور برمی‌گردد اما امروز به دلیل سکونت افراد مهاجر و لاابالی به محله‌ای پرتنش تبدیل شده است.

شوش

کوچه‌پسکوچه‌های آن پر از رخدادهایی است که می‌توان آنها را آسیب اجتماعی قلمداد کرد. عمده‌ترینش خرید و فروش موادمخدر است. به راحتی نوشیدن یک لیوان آب رخ می‌دهد. «احمد مهربانی» شورایار محله شوش گله‌مند از این موضوع ما را کوچه‌هایی می‌برد که بعضی از سکنه‌اش از راه فروش موادمخدر امرار معاش می‌کنند. کوچه شاه تیموری از فرعی‌های کم‌تردد است با خانه‌های فرسوده و کلنگی.

نمای کوچه به دلیل نازیبایی‌هایش چنگی به دل نمی‌زند. داخل کوچه چند بچه مشغول بازی هستند، در حالی‌که در آن ساعت روز باید مدرسه باشند. در این میان مردی در حال قدم زدن به یکی از بچه‌ها نزدیک می‌شود. کلامی بینشان رد و بدل می‌شود و پولی را کف دست او می‌گذارد. پسرک به زیر پنجره‌ای می‌رود و با یک سوت، زنی از پنجره سر بیرون می‌آورد.

به نظر می‌آید مادرش باشد. پول را نشان زن می‌دهد و زن زنبیل قرمزش را از پنجره پایین می‌دهد. پسرک ۱۰سال بیشتر ندارد. بسته سفید رنگی را از زنبیل برمی‌دارد و در جیبش می‌گذارد. بعد هم به مرد نزدیک می‌شود و خیلی آرام کف دستش می‌گذارد. مهربانی می‌گوید: «داخل این کوچه‌پسکوچه‌ها کم نیست زنبیل‌هایی که از پنجره آویزان می‌شود. در یکی از کوچه‌ها موادفروش‌ها به‌صورت علنی جلو در نشسته‌اند و جنس عرضه می‌کنند. اگر کسی هم اعتراض کند شب هنگام در جایی خلوت خفتش می‌کنند. متأسفانه خیلی راحت و در روز روشن موادمخدر خرید و فروش می‌شود بی‌آنکه کسی مانع کارشان شود. البته از وقتی که سرهنگ کیانوش عزیزی، رئیس کلانتری بیسیم اینجا آمده وضع خیلی بهتر شده است. بعضی از اهالی اینجا از فرزندانشان سوء‌استفاده می‌کنند. این بچه‌ها حتی موادمخدر را به مدرسه می‌برند و مشکلات زیادی را به وجود می‌آورند.»                                                

کد خبر 440479

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha