دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۸
۰ نفر

سیدسروش طباطبایی‌پور: تابه‌حال شده حتی برای یک دقیقه، بدون عجله و نگرانی، خودتان را در آینه ورانداز کنید؟

موها... ابروان... رنگ چشم... گونه‌ها و... لطفاً اگر این‌کار را نکرده‌اید، حتماً قبل از مطالعه‌ی این مطلب سراغ آینه بروید. رفتید؟ چه‌طور بود؛ کیف کردید؟

حالا دقيق‌تر به اين سؤال، جواب بدهيد: پس از ديدن خودتان در آينه، فقط ديده‌هايتان را مرور كرديد، يا تيپ و قيافه‌تان را هم ارزيابي كرديد؟ اگر پس از مشاهده، كلمات مثبتي مثل «چه خوش‌تيپ»، «چه‌قدر تودل برو» و... يا كلماتي منفي مثل «چه زشت»، «چه‌قدر مزخرف» و... بر زبان يا ذهنتان جاري شد، بايد كمي نگران خودتان شويد؛ چون شما هنوز توانايي تفكيك مشاهده و ارزيابي را نداريد و به‌همين دليل به خودتان برچسب مي‌زنيد؛ برچسب‌هايي مثبت و يا منفي!

در اين مطلب مي‌خواهيم با خودمان قرار تازه‌اي بگذاريم: برچسب‌زدن ممنوع!

  • فقط مشاهده!

مهارت مشاهده، از مهارت‌هاي مهم زندگي است. خداوند به ما انسان‌ها دو تا چشم، گوش و دست داده، تا خودمان، هم‌نوعانمان و طبيعت را ببينيم، بشنويم و لمس كنيم و از آن‌ها درس بگيريم؛ يعني ما براي رسيدن به زندگي بهتر، بايد به مهارت مشاهده مسلح شويم؛ اما چيزي كه زندگي و روحيه‌ي ما را به خطر مي اندازد، مشاهده به همراه ارزيابي و قضاوت است. در واقع، برچسب‌زدن به خودمان يا ديگران،‌ يعني همان مشاهده به همراه ارزيابي و قضاوت.

  • عبارت‌هاي هم‌دلانه!

وقتي مشاهده و ارزيابي، با هم مخلوط شود، به خودمان يا ديگران برچسب مي‌زنيم. در اين شرايط، اين احتمال ‌قوي مي‌شود كه پيام اصلي كشف‌هاي ما از ديده‌ها و شنيده‌ها، درست به مغز خودمان يا ديگران ارسال نشود. البته اگر به‌جاي مشاهده‌ي رفتار ديگران، آن‌ها را ارزيابي كنيم و به آن‌ها القابي مانند «تو تنبلي»، «تو خسيسي»، «تو بازيكن ضعيفي هستي» و... بدهيم، دوستانمان را هم از خودمان آزرده مي‌كنيم و آن‌ها را از دست خواهيم داد؛ چون آن‌ها هميشه در مقابل مشاهده به هم‌راه ارزيابي‌ يا همان برچسب‌هاي ما، گارد مي‌گيرند و براي دفاع از خودشان، مقاومت مي‌كنند.

اما به‌كاربردن عبارت‌هايي مثل «تو سه‌بار در امتحان رياضي، نمره‌ي ضعيف گرفتي»، «من نديده‌ام كه خوراكي‌ات را با ديگران قسمت كني» و يا «تو در پنج مسابقه‌ي فوتبالِ اخير، گلي نزدي»، رنجش كم‌تري ايجاد مي‌كند. اين تعبير‌ها واقع‌بينانه و تاحدي دوستانه و هم‌دلانه به‌شمار مي‌آيند.

  • زبان بي‌زبان!

يكي از دلايلي كه روان‌شناسان ما را از برچسب‌زدن، پرهيز مي‌دهند، ويژگي زبان است؛ زباني كه با استفاده از آن، افكار و انديشه‌هايمان را به ديگران منتقل مي‌كنيم.

شايد بتوان گفت مهم‌ترين ويژگي زبان، ايستايي آن است؛ يعني وقتي من مي‌گويم «فردا باران مي‌بارد»، همه‌ي فارسي‌زبانان از آن معناي يكساني برداشتي مي‌كنند و فرداي آن‌روزي كه اين جمله را بشنوند، در انتظار باران مي‌مانند. اما جهاني كه ما سعي مي‌كنيم با اين زبان بي‌زبان، براي هم به تصوير بكشيم، جهاني پويا و در حال تغيير است؛ به‌خصوص جهان دروني انسان‌ها! و يك مفهوم متغير و پويا را نمي‌توان به‌طور كامل با ابزاري ايستا، بيان كرد.

مثلاً اگر كسي به ما بگويد «من خسته‌ام»، مفهومش اين نيست كه او هميشه خسته است؛ او فقط الآن و در اين لحظه خسته است و شايد با كمي استراحت، دوباره سرحال شود. پس با مشاهده‌ي خستگي در رفتار دوستمان، نمي‌توانيم با زباني ثابت، برچسب «خستگي» را به او بچسبانيم.

  • سخن آخر

به اين ترتيب، بايد بين آن‌چه‌كه مي‌بينيم و آن‌چه نظر ماست، تفاوت قايل شويم. البته منظورمان اين نيست كه هيچ‌گاه حق نداريم رفتار خودمان و ديگران را ارزيابي كنيم؛ اما بايد بدانيم كه ارزيابي و قضاوت، كاري دشوار است. چون در قضاوتي عادلانه، بايد همه‌ي جوانب را در نظر بگيريم كه معمولاً امكان‌پذير نيست.

کد خبر 420497

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha