نصیبه سجادی|خبرنگار: بانوی خوش‌ذوق شهرک مسعودیه است. حیاط خانه‌اش را باغستانی کرده دیدنی.

گل و گیاه

گل‌هایش را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارد. با آنها حرف می‌زند،‌ترو خشک‌شان می‌کند و نازشان را می کشد. معتقد است گیاهان حرف‌هایش را می‌فهمند و محبتش را درک می‌کنند. کافی است گیاهی خشک یا شاخه شکسته‌ای ببیند، فرقی نمی‌کند کجا باشد خیابان، کتابخانه یا بانک، آن را به خانه می‌برد و تیمارش می‌کند آنقدر که دوباره جوانه بزند و سبز شود.

فضای سبز خانه «اکرم افکاری» به باغچه بسنده نمی‌شود، بالکن خانه را هم تبدیل به گلخانه کرده است. گوشه و کنار اتاق‌ها و حتی آشپزخانه هم گلدان گذاشته است. همه جا سرسبز است. او گل و گیاه را مایه آرامش خانه‌اش می‌داند.

باغ گل منزل اکرم خانم خیلی بزرگ نیست. در دل باغچه فضای سبزی درست کرده که هر بیننده‌ای را سرذوق می‌آورد. از گل‌های رونده تا گیاهان فصلی و درخت، همه جور فضای سبزی در آن دیده می‌شود. اکرم بانو برای زیباتر شدن باغش دست به ابتکار جالبی زده است.

چند بلوک سیمانی را دایره‌وار چیده، طوری که اگر از طبقات بالا داخل حیاط را نگاه کنی شبیه به گلبرگ‌های یک گل می‌ماند. درون هرکدام از گلبرگ‌های سیمانی یک نوع گیاه کاشته شده که یکی یکی معرفی‌شان می‌کند. این گل شبدر است. گل رز، نعناع و این هم شب‌بو. چند درخت میوه با فاصله از هم قرار دارند. سیب، هلو، توت و آلو زرد. بوته بامیه و پنبه هم دارد. می‌گوید: «اگر هفته پیش آمده بودید هلوها روی درخت بود.»

  • گلبرگ‌های سیمانی

اکرم خانم در آپارتمانی 4 طبقه زندگی می‌کند. همسایه‌ها از اینکه او به باغچه خانه رسیدگی می‌کند و آن را سرسبز نگه داشته، حس خوبی دارند. می‌گوید که هرچه درباره نگهداری از گل می‌داند از مادر همسرش یاد گرفته است و ادامه می‌دهد: «چند سالی است در این آپارتمان ساکن شده‌ایم. من طبقه دوم زندگی می‌کنم.

وقتی به اینجا آمدیم، داخل حیاط یک قطعه زمین بایر بود پر از سنگ و گیاه خودرو. فضای خوبی بود برای ‌آباد شدن. با رضایت همسایه‌ها دست به کار شدم و آن را با بیلچه شخم زدم. چند روز طول کشید تا باغچه آماده شد. یک نهال توت و سیب کاشتم. نهال آلو زرد را هم از یکی از بستگان گرفتم.» بعد هم به درخت هلو اشاره می‌کند که هسته‌اش را خودش آورده و کاشته است. ادامه می‌دهد: «این بلوک‌های سیمانی را هم از بومهن آوردم. دورریز خانه یکی از بستگان بود.

داخل بلوک‌ها گل کاشتم.» وقتی درختان اکرم خانم به ثمر می‌نشیند، محصولاتش را می‌چیند و بین همسایه‌ها تقسیم می‌کند. از این کار خوشش می‌آید و معتقد است روابط همسایگی را محکم‌تر می‌کند.

صحبت از نحوه آبیاری باغچه به میان آید، آن هم با وضعیت کم‌آبی که کم‌کم به مرز بحران رسیده است، متذکر می‌شود که از آب آشامیدنی برای آبیاری باغچه استفاده نمی‌کند و ادامه می‌دهد: «گل‌هایی را پرورش می‌دهم که نیاز به آب کمتری دارند. این را از کلاس‌های آموزشی مرکز مشاوره گل و گیاه یاد گرفته‌ام. آب حاصل از شست‌وشوی برنج، میوه یا سبزی را که عاری از مواد شوینده است پای باغچه می ریزم.» پیشنهاد می‌دهد داخل خانه برویم، فضای داخل آپارتمان هم دست‌کمی از باغ گلش ندارد.

دورتادور بالکن را با طلق شیشه‌ای محصور کرده و گلدان‌هایش را با سلیقه خاصی چیده است. او پرستار ماهری برای گل‌هایش است. مشغول درمان شاخه شکسته‌ای می‌شود. همه جور وسایل درمانی دارد. برگ‌های خشک را کنده و آن را داخل آب می‌گذارد. کمی هم پودر ویتامین در آب می‌ریزد. او جوری به گل‌هایش رسیدگی می‌کند که انگار مادری فرزندش را ‌تروخشک کند.

می‌گوید: «هر جا بروم که شاخه گلی روی زمین باشد به خانه می‌آورم. تیمار می‌کنم تا دوباره جوانه بزند.» گلدان برگ انجیری را نشان می‌دهد. این هم از گل‌های تیمار شده است. یک شاخه گل بوده که در حیاط کتابخانه محله دور انداخته بودند. از آشنایی‌اش با مرکز مشاوره گل و گیاه می‌گوید:

«روزهای اولی که به این محله آمده بودیم، برای خرید بیرون از خانه رفتم. تابلو مرکز مشاوره گل و گیاه را دیدم. یکی از گل‌هایم در حال خراب شدن بود، با خودم گفتم سری به آنجا بزنم و دلیلش را از کارشناسان بپرسم. با خانمی آشنا شدم. برخورد خوب و صمیمانه‌ای داشت و راهنمایی‌ام کرد. از کلاس‌های آموزشی مرکز گفت و خلاصه علاقه‌مند شدم در برنامه‌هایشان شرکت کنم.

تا امروز که 6 سال از آن زمان می‌گذرد، مرتب در کلاس‌های آموزشی حضور پیدا کرده‌ام. در زمینی که مرکز مشاوره گل و گیاه در اختیار شهروندان قرار داده، سبزی می‌کارم.» او با همسایه‌ها تبادل گل انجام می‌دهد. از آنها‌ گونه‌های جدید می‌گیرد و در عوض گلدان گلی هدیه می‌دهد. اکرم بانو گل را بهترین هدیه برای تحکیم دوستی‌ها می‌داند.

کد خبر 418750

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha