دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۸
۰ نفر

خانه فیروزه‌ای > الهه صابر: در سال‌های مدرسه، صدای سوت ناظم، مثل صنعت کنایه بود. معنی هشدار و توبیخ می‌داد و من همیشه از هشدارها می‌ترسیدم.

اما اين‌ روزها، هرچه‌قدر که سرم از ترس حادثه‌ها سوت مي‌کشد، فقط از روي عصبانيت، نمره‌ي انضباط زندگي‌ام را کم مي‌کنم و کار ديگري از دستم بر‌نمي‌آيد. اين روز‌ها اتفاق‌ها بي‌نظم و ترتيب مي‌افتند و جاي ناظم سال‌هاي مدرسه‌ام، خيلي خالي است.

هرچه‌قدر که بزرگ‌تر مي‌شوم، بيش‌تر باور مي‌کنم که تلاش کودکي‌مان بيهوده بود. چه‌قدر آن روز‌ها، دوست داشتيم خيلي زود براي خودمان کسي بشويم و اولين شغل مورد علاقه‌مان هم معلمي بود. دوست داشتيم وقتي معلم شديم، کم‌تر به بچه‌ها مشق بدهيم و کم‌تر به آن‌ها بگوييم:«سااااااکت.»

نمي‌دانم چگونه، اما همه‌چيز براي ما يک‌باره تغيير کرد. ما با تصميم روزگار، بزرگ و بزرگ‌تر شديم و دفتر‌هاي مشق و ديکته را هم دور انداختيم تا با فهم جبر و هندسه، دنيايمان را تغيير بدهيم. ما با خودمان دبستان را به دبيرستان نبرديم تا کم‌کم با افتخار به معلم‌هايمان بگوييم استاد و غافل بوديم از اين که همه‌ي معلم‌ها، استادند اما همه‌ي استادها، نمي‌توانند معلم باشند.

کسي که معلم باشد اندازه‌ي توان دانش‌آموزش صحبت مي‌کند و بعد از هر جمله دلواپس فهم او مي‌شود. تا وقتي که مطمئن نباشد او راه را از چاه تشخيص داده ‌است، دست از آموزش برنمي‌دارد و اگر هم کسي را تنبيه کند، صرفاً براي آگاهي او اين کار را خواهد کرد.

اگرچه همه‌ي شغل‌ها شريف‌اند و دنيا براي آسودگي هرچه بيش‌تر آدم‌ها، به تمام فکرها و توان‌ها محتاج است، اما اگر حقيقت زندگي را جست‌و‌جو کنيم، خواهيم ‌ديد که همه‌ي آدم‌هاي تأثيرگذار اين دنيا، معلم‌هاي خوبي داشته‌اند و اين وسط، جبر و هندسه فقط مناسبت و دست‌آويزي بوده ‌است چون در نهايت، دنيا را تدبير معلم‌ها تغيير خواهد داد.

تدبير معلم يعني پرورش دانه‌هاي استعداد. يعني فانوسي براي سال‌هاي متلاطم بعد از مدرسه. يعني يک جمله که هيچ‌کس آن را قبل از او نگفته ‌باشد و تنها از روزي که او مي‌گويد براي هميشه در قلب آدم باقي مي‌ماند. تدبير معلم يعني انجام رسالت عشق و من هميشه با خودم مي‌گويم: آيا عشق، رسالت کوچکي است؟


عكس: مهديه دلاوري

کد خبر 404653

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha