سه‌شنبه ۷ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۳:۰۲
۰ نفر

خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان: هر‌‌روز یک موهبت تازه به زندگی‌ات اضافه می‌شود. همیشه‌ی همیشه امروز موهبتی بیش‌تر از دیروز داری. حتی زمانی که برخی از داشته‌هایت از تو گرفته می‌شوند، باز هم تازه‌هایی دیگر به تو داده می‌شود.

- من امروز چه چيزي بيش‌تر از ديروز دارم؟

امروز درس تازه‌اي در مدرسه ياد گرفته‌اي، خبر جالبي از دوستت شنيده‌اي که از آن بي‌خبر بوده‌اي، آدم‌هاي تازه‌اي در خيابان ديده‌اي و شايد از نگاه يکي از آن‌ها مهرباني ساده‌اي دريافت کرده‌اي. امروز يک فرصت يک‌روزه‌ي ديگر به تو داده شده است. امروز و تمام فرصت‌هايش را ديروز هرگز نداشتي.

- مي‌گويي چيز‌هايي که ياد مي‌گيريم هم جزء موهبت‌هاي جديد است، قبول دارم. اما بعضي از دانسته‌هايي که در طول روز به ما داده مي‌شود آن‌چنان با اهميت نيستند. منظورم اين است به جاي آن‌ها مي‌توانم دانسته‌هاي با‌ارزش‌تري به دست بياورم.

اين به انتخاب‌هاي تو بستگي دارد. ما، ذهنمان، فکر و جانمان، شبيه به آهن‌ر‌با مي‌مانند. هر‌ روز مي‌توانيم چيز‌هاي بسياري را جذب کنيم، اما اين‌که خودمان را در معرض دريافت کدام‌يک از آن‌ها قرار بدهيم، انتخاب خودمان است.

از حرف‌زدن با يک دوست، از خواندن يک کتاب يا از تماشاي يک برنامه‌ي تلويزيوني و حتي از تماشاي خيابان از پشت پنجره، مي‌تواني چيز تازه‌اي به دست بياوري. هر‌کدام از اين‌ها چيز تازه‌اي به تو مي‌دهند، اما اين که ببيني داده‌ي کدام با ‌ارزش‌تر است تا آن را انتخاب کني، بستگي به خودت دارد.

- حتي اين هم خوب است؛ کمي کم‌تر، کمي بيش‌تر اما در هر‌حال چيز با‌ارزشي نصيبم مي‌شود. ولي گاهي بعضي اتفاق‌ها چيز خوبي همراه ندارند. مثلاً وقتي ديروز امتحان را خراب کردم تا آخر شب ناراحت بودم. انگار سهمم از موهبت‌هاي آن روز، حس غمگيني بود.

حتي در چنين شرايطي باز هم خودت انتخاب مي ‌کني؛ يا تصميم مي‌گيري به خاطر نمره‌ي نه چندان خوب امتحان امروز تا شب در خودت فرو بروي و ناراحت باشي يا حواست را جمع و تلاشت را بيش‌تر کني تا ديگر امتحانت خراب نشود و با اين تصميم ذهنت را پر از انرژي‌هاي خوب مي‌کني.

مي‌بيني؟ حتي اتفاق‌هاي نا‌خوشايند هم گاهي مي‌توانند روي خوشايندي داشته باشند.

- با اين وجود، امروز حالم بهتر از ديروز است. خوبم.

پس داده‌ي تازه مي‌تواند يک حس باشد. ديروز ناراحت بودي و امروز دوباره حالت خوب است. حس خوبِ همين حالايت موهبت امروزت است. ديروز اين حال خوب را نداشتي.

موهبت‌هاي جديد گاه بي سر و صدا پيدايشان مي‌شود. ديده‌اي وقت‌هايي که داري درس مي‌خواني و يک‌دفعه جمله‌ي اول يک داستان به ذهنت مي‌رسد؟ ديده‌اي داري چاي مي‌خوري و يک‌دفعه مصرع مياني يک شعر در ذهنت مي‌نشيند؟ حتي گاهي خواب‌هايي مي‌بيني که چيز تازه‌اي يادت مي‌دهند.

امروز اگر يک داستان يا شعر نوشته‌اي، اگر چيز تازه‌اي در خواب ياد گرفته‌اي، موهبت با ارزشت را دريافت کرده‌اي.

آن خوب‌هايي را که هر‌روز به تو داده مي‌شود، يک‌جا ياد‌داشت کن. آخر هفته‌ها موهبت‌هاي هفت روز هفته را مرور کن و بعد ببين که تمام آن چه در طول هفته به تو داده شده است بسيار با ارزش‌تر از تمام سختي‌هايي بود که تحمل کردي. اين کار حس خوبي به تو خواهد داد.

- قسمت جالب ماجرا همين‌جا‌ست. حس‌هاي خوب هميشه با آدم مي‌مانند. يعني وقتي مرورشان مي‌کنم، حال خوبشان دوباره سراغم مي‌آيد.

و جالب‌تر اين است كه در مرور گذشته‌ها، از عمق سختي‌ها چندان چيزي به ياد نمي‌آوري. تنها مي‌داني سختي‌هاي بزرگ را از سر گذرانده‌اي. ياد‌آوري دشواري‌ها نه تنها حس منفي ندارد، بلکه نشانت مي‌دهند تمام آن سختي‌ها چه‌قدر تو را محکم‌تر و با‌تجربه‌تر کرده‌اند.

حالا نگاه کن امروز چند موهبت تازه به تو داده شده است.

کد خبر 399641

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha