آيا شما شك داريد كه نميتوان از تخم زردك محصول زعفران برداشت كرد؟ يعني محال است كه كسي تخم زردك بكارد و انتظار برداشت زعفران داشته باشد!
فرقي هم نميكند كه آن تخم را چهكسي بكارد و كجا بكارد و در چه حالي بكارد؛ مثلا اگر كارنده، عارف و ولي خدا باشد يا در كنار خاكِ ريشه زردك، كمي تربت كربلا هم بريزد يا با وضو و رو به قبله بكارد، باز هم از زردك، زعفران نخواهد روييد؛ يا طوري بكارد كه هيچكس نفهمد كه او چه كاشته و كجا كاشته است و بخواهد با زرنگبازي و حُقه و كلَك، طوري وانمود كند كه مثلا بذر زعفران كاشته است.
اما قانون مزرعه رسوايش ميكند و مشتش را باز خواهد كرد؛ چرا كه اينجا زرنگبازي مساوي است با احمقي و ناداني. اين مثلها را فرمودهاند تا من و شما را متوجه اين نكته كنند كه همه اعمال آدمي، تابع همين قانون است؛ يعني اگر آرامش ميخواهي بايد صداقت بكاري و همانطور كه از تخم حنظل، هندوانه شيرين نميتوان برداشت كرد، از بذر دروغ، آرامش و شادي نميرويد؛ از تخم كينه و حسادت، كلاهبرداري و دروغ، رياكاري و كلك، نميتوان محبوبيت و لذت و آرامش برداشت كرد.
خدا كند همه ما قانون «الدنيا مزرعه الاخره» را بفهميم.
نظر شما