یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۹
۰ نفر

نرجس خاتون براهویی: با اینکه در سوریه، قطر و عربستان دوشادوش یکدیگر از گروه‌های تروریستی حمایت کرده بودند اما اختلاف آنها در مورد حمایت از اخوان‌المسلمین در مصر و نیز به‌طور کلی در جهان عرب از عواملی بود که سرانجام آتش اختلافات میان دو کشور را شعله‌ور ساخت که به قطع روابط عربستان، امارات و بحرین با قطر و تحریم هوایی و زمینی قطر منجر شد.

شاه عربستان و ولیعهد امارات

 با وجود آنكه بحران با شدت آغاز شد و هر آينه بيم بروز جنگي ميان اين كشورها مي‌رفت، بحران به‌تدريج به سردي گراييد. با دكتر مهران كامروا در مورد احتمال هرگونه مصالحه يا سازشي ميان اين كشورها در آينده‌اي نزديك به گفت‌وگو نشستيم. وي معتقد است كه طرفين اختلاف، علاقه‌مند به حل اختلافاتشان هستند اما هرگونه مصالحه‌اي روابط آينده اين كشورها را به شكل گذشته برنمي‌گرداند. مهران كامروا، استاد و مدير مركز مطالعات منطقه‌اي و بين‌المللي دانشــگاه جورج‌تاون آمريكا در قطر است. وي نويسنده چندين مقاله و كتاب در مورد خاورميانه است كه تازه‌ترين آنها كتابي است با عنوان «قطر: كشوري كوچك با سياست‌هاي بزرگ». «خاورميانه مدرن: تاريخ سياسي از جنگ دوم تاكنون» و «انقلاب روشنفكرانه ايران»ازجمله ديگر آثار وي است.

  • آيا چشم‌‌اندازي براي ترميم روابط قطر با عربستان و امارات وجود دارد؟ برخي كشورها مانند كويت و عمان كه به طرفين نزديك هستند، تلاش‌هايي براي ميانجيگري كرده‌‌اند و مي‌‌كنند اما نه عربستان و امارات از مواضع‌شان كوتاه آمده‌اند و نه قطر تمايلي به پذيرش شروط عربستان دارد، با اينكه به‌نظر مي‌رسد نسبت به آن دو كشور، تمايل بيشتري براي حل اختلاف داشته باشد.

در واقع هر دوطرف مايلند كه اين بحران به پايان برسد و بتوانند قضيه را حل كنند اما براي هر دو مسئله آبرو مهم است. هر دوطرف مي‌خواهند به مردم خودشان وانمود كنند كه از موضع قدرت در مسير حل اختلاف پيش مي‌روند و از روي ضعف نيست كه مي‌خواهند با طرف ديگر صحبت كنند. اخيرا امير قطر به آمريكا رفت و ملاقاتي هم با ترامپ داشت و قطعا در اين زمينه هم با رئيس‌جمهوري آمريكا صحبت كرده است. هر يك از اين فرصت‌ها و محافل ممكن است امكاني به‌وجود بياورد كه طرفين اختلاف با هم ملاقات و صحبت كنند. همانطور كه مي‌دانيد امير قطر چندي قبل به وليعهد عربستان تلفن كرد كه بسيار اتفاق عجيبي است زيرا رسم نيست كه اميري با وليعهدي تماس بگيرد، اما اين وليعهد عربستان بود كه گفت ما حاضر به مذاكره نيستيم بعد هم اعتراض كرد كه قطر، پروتكل‌ها و ضوابط را رعايت نكرده است، زيرا خبرگزاري قطر نگفته بود كه تلفن از جانب امير قطر صورت گرفته است. پس همانطور كه پيش‌تر گفتم به‌رغم همه اختلافات، اينها دنبال اين هستند كه با هم كنار بيايند اما هنوز آن شرايط درست فراهم نشده است.

  • شرايط درست كدامند‌؟ زيرا به‌نظر مي‌رسد كه عربستان در اين اختلاف موضع بالاتر را دارد و اين كشور است كه براي حل اختلاف شرط مي‌گذارد.

اين فرضيه عربستان است كه فكر مي‌كند برگ برنده در دستان اوست. مثلا فكر كرده بودند كه با تحريم زميني و هوايي، قطر را به زانو در مي‌آورند درحالي‌كه بلافاصله پس از تحريم و بسته‌شدن مرزهاي زميني، قطر از طريق تركيه و ايران احتياجات غذايي خود را برآورده كرد. ميان مردم هم اصلا ترس و وحشتي شكل نگرفت كه مثلا بريزند سوپرها و مغازه‌ها را خالي كنند. يكي‌دو روز اول برخي نگران بودند و مي‌گفتند بهتر است مايحتاج‌مان را بخريم كه قحطي مي‌شود اما قحطي نشد. ظرف 3- 2 روز اينها توانستند از ايران و تركيه موادغذايي بياورند و نيازهاي ديگرشان را هم باز از طريق تركيه ، ايران و عمان برطرف كنند. با اينكه قيمت موادغذايي حدود 20درصد بالا رفته اما كمبودي وجود ندارد. ما الان در قطر داريم از هندوانه و خربزه ايراني لذت مي‌بريم. بسياري از ميوه‌جات و سبزيجات از ايران مي‌آيد، شير و محصولات لبني هم از تركيه. اين در حالي است كه عربستان و امارات فكر مي‌كردند قطر ظرف 2 هفته به زانو در مي‌آيد و همه شرايط آنها را مي‌پذيرد. بنابراين، شرايط درست، قطعا از طريق نياز قطر به اين دو كشور حاصل نمي‌شود بلكه حل اختلاف ميان اين كشورها به مفاهمه‌اي كلي نياز دارد.

  • كدام نيروهاي خارجي،‌در چه زمينه‌هايي مي‌‌توانند در اين اختلاف وساطت يا ميانجيگري كنند؟

همانطور كه واقف هستيد، كويت دارد سعي خودش را مي‌كند اما هنوز به نتيجه‌اي نرسيده است. دليل اينكه تلاش‌هاي ميانجيگرانه به جايي نرسيده، اين است كه اين اختلاف، منشأ شخصي دارد. محمد بن زايد، وليعهد امارات و محمد‌بن‌سلمان، وليعهد عربستان در سفر ترامپ به رياض از وي در واقع اجازه گرفتند تا به قطر گوشمالي بدهند كه برايش درس عبرتي باشد زيرا اين كشور از جنبش اخوان‌المسلمين و به قول آنها از تروريسم حمايت مي‌كند. ترامپ هم به آنها چراغ سبز نشان داد كه نتيجه‌اش را هم مي‌بينيم. همان موقع كه ترامپ در رياض بود در ديدارش با سران عرب در رياض، در مراسم افتتاحيه مركز مبارزه با تروريسم، وليعهد امارات با بي‌احترامي و به شكلي توهين‌آميز، امير قطر را كه در كنار ترامپ ايستاده بود، كنار زد تا خودش نزديك ترامپ بايستد. در واقع نه‌تنها ساختارهاي حكومتي كشورهاي خليج‌فارس شخصي است بلكه روابط بين‌الملل‌شان هم روي اصول شخصي يا ملاحظات فردي مي‌چرخد. بنابراين از آنجا كه بحراني كه بين اين كشورها وجود دارد، منشأ شخصي دارد، راه‌‌حلش نيز شخصي است. البته عمان و كويت سعي دارند تا اين اختلاف را حل كنند اما چون خصومت شخصي است كه ابعاد بين‌المللي پيدا كرده، بعيد است در حال حاضر با ميانجيگري رفع شود.

  • اينكه اختلافات شخصي بتواند به بحران‌هاي بين‌المللي تبديل شود، زندگي را در منطقه براي همه خطرناك مي‌كند، به‌ويژه كه كشورهاي امارات، عربستان و بحرين حاضر به جنگ عليه قطر‌هم بودند؟

احتمال جنگ در 2هفته اول مطرح بود چون در 2 هفته اول،عربستان ، امارات و بحرين، با برگ برنده شروع كردند. تحريم كردند، راه‌ها را بستند؛ در واقع تمامي اقداماتي را كه به يك بحران شكل خطرناكي مي‌دهد انجام دادند اما با اين كار در واقع راهي نگذاشتند كه بخواهند بحران را به سطحي بالاتر ببرند زيرا ديگر بالابردن سطح بحران، ابعاد نظامي به‌خودش مي‌گرفت و به جنگ منجر مي‌شد. به همين دليل حالا ديگر سعي دارند كه به آبروي هم لطمه بزنند و مسائل را شخصي كرده‌اند. مثلا عربستان 7 تا از خوانندگان بزرگ عرب را دعوت كرده و به آنها پول داده تا آهنگي عليه امير قطر بسازند يا سيگنال‌‌هاي برنامه ورزشي قطر كه از طريق ماهواره پخش مي‌شود را مي‌دزدد. در واقع اين بحران جنبه‌هاي مضحكي هم به‌خودش گرفته است. مثلا يكي از رسانه‌هاي امارات گزارش داده بود كه در قطر شورش شده و نظامي‌‌هاي ضد‌شورش ترك آمده‌اند و دارند مردم را سركوب مي‌كنند. يكي از رسانه‌هاي عربستان نوشته بود شيري كه از تركيه به قطر صادر مي‌شود به مذاق قطري‌‌ها خوش نمي‌آيد. بنابراين بايد گفت هر چند اين بحران در اوايل شكل خطرناكي پيدا كرد اما به‌تدريج از شدت و خطر آن كاسته و جنبه‌هاي مضحك آن بيشتر شد.

  • ايران در اين بحران تكليفش معلوم است، در واقع بي‌‌آنكه دخالتي در آن داشته باشد، در ميانه دعوا قرار دارد. عربستان و امارات يكي از دلايل تنبيه قطر را روابط نزديك اين كشور با ايران اعلام كردند و نيز يكي از شرايط ترميم رابطه يا حل اختلاف‌‌شان را هم قطع رابطه با ايران گذاشتند. اما طولاني‌شدن بحران و دخالت تركيه در حمايت از قطر هم اقتصادي و هم سياسي چه اندازه مي‌‌تواند روي روابط تركيه و عربستان تأثير بگذارد؟

بايد بگويم كه روابط تركيه با قطر همواره صميمانه‌‌تر بوده تا روابط تركيه با عربستان. اين نزديكي و صميميت، هم ابعاد شخصي دارد زيرا امير قطر با رئيس‌جمهوري‌ تركيه با هم دوست هستند و هم ابعاد ايدئولوژيك دارد و روساي دو كشور از لحاظ فكري و بينش دنيوي به هم نزديك‌تر هستند. تركيه فهميده است كه اهداف استراتژيكش را با نزديكي با قطر بهتر مي‌تواند جلو ببرد تا با عربستان. همچنين اين حساب را كرده است كه تا چه حدي خودش را به قطر نزديك كند و با اين كشور متحد باشد كه روابط ديپلماتيكش را با عربستان از دست ندهد. اين امري طبيعي در عرصه ديپلماسي است. تركيه با ايران هم اين كار را مي‌كند. با اينكه دو كشور در سوريه اهداف متفاوتي دارند و در مواردي مخالف يكديگر هستند، با اين حال با هم رابطه ديپلماتيك و نزديكي هم دارند.

  • نقش روسيه در اين بحران چيست‌؟ روسيه علاقه‌مند به گسترش روابط خودش با اسرائيل است و به‌نظر مي‌‌رسد علاقه به روابط بيشتر با عربستان به روابط سنتي و خيلي خوب اين كشور با اسرائيل آسيب خواهد زد، هرچند در حال حاضر عربستان و اسرائيل روابط خوبي با هم دارند اما بسياري از كارشناسان معتقدند كه اين دوستي مقطعي است اما آيا مي‌تواند به حل بحران بين كشورهاي منطقه خليج‌فارس كمك كند؟

به‌طور كلي روسيه سياستش در خاورميانه و مخصوصا در خليج‌فارس همواره واقع‌بينانه بوده است. لاوروف به عربستان رفت و نيز به قطر هم آمد و گفت بايد اختلافات‌تان را حل كنيد. اينكه روسيه روابطش با عربستان بسيار نزديك شده است، ابعاد استراتژيك يا ايدئولوژيك ندارد بلكه نزديكي ابزاري است براي اينكه بتواند سلاح به عربستان بفروشد و نيز اين كشور را تا حدي از مدار آمريكا خارج سازد. من فكر نمي‌كنم تا حدي كه روسيه دلش بخواهد اين نزديكي جوابگو بوده باشد. اما روسيه نقش مؤثري در اين بحران ندارد و نمي‌خواهد هم داشته باشد. حتي اگر نگاه كنيد، موضعي كه روسيه در بحران هسته‌‌اي ايران هم داشت اين بود و خودش را در حاشيه نگاه داشت بي‌آنكه سعي كند بي‌اثر باشد اما خودش را داخل بحران نكرد و اين سياستي است كه در چند مورد روسيه دنبال كرده است.

  • آينده روابط قطر با كشور‌هاي خليج‌فارس به‌ويژه امارات و عربستان را چگونه مي‌‌بينيد، اين بحران روزي پايان خواهد يافت اما چه تأثيري روي شكل روابط آينده اين كشورها خواهد گذاشت‌؟ به هر حال تحريم‌‌هاي زميني و هوايي باعث شده است كه قطر راه‌هاي جايگزيني بيابد كه مي‌‌تواند در هر شرايطي چه دوستي و چه دوري، به اين كشور راهي براي كاهش وابستگي به اين عربستان و امارات ارائه بدهد.

اين بحران براي قطري‌‌ها روشن كرد كه به عربستان نمي‌توانند اعتماد كنند و اگر با عربستان و نيز امارات، روابط ديپلماتيك، اقتصادي و سياسي داشته باشند، روابطي است كه در ظاهر دوستانه است اما همواره بايد به اصل روابط شك داشت و با آن محتاطانه برخورد كرد. يكي از نكاتي كه بايد درنظر گرفت اين است كه دست‌اندركاران اين بحران، عمر سياسي درازي پيش رو خواهند داشت. وليعهد عربستان، 3-32 سال بيشتر ندارد. وليعهد امارات، 50 سالش است و امير قطر 5-34 سالش است. اينها افرادي هستند كه در چندين دهه آينده در پهنه سياست كشورهايشان فعال خواهند بود و بنابراين هيچ يك از آنها، اين بحران را از ياد نخواهند برد. قطري‌ها با اينكه براي حل اختلاف تلاش مي‌كنند اما اعلام كرده‌اند كه حتي اگر بحران تمام شود، حاضر نيستند روابط اقتصادي و در واقع وابستگي اقتصادي كه قبلا داشتند را دوباره برقرار كنند. مثلا حدود 90درصد شيري كه در بازار قطر وجود داشت از عربستان وارد مي‌شد. اين ميزان واردات شير از عربستان، ديگر تكرار نخواهد شد. رئيس شركت نفت قطر هم اعلام كرده است كه اگر روابط ما با امارات عادي شود، باز هم حاضر نخواهيم شد كه كشتي‌هاي نفتي ما در بنادر امارات لنگر بيندازند. حتي اگر وضعيت اضطراري هم پيش بيايد، ترجيح مي‌دهيم كشتي‌هايمان جاهاي ديگر بروند اما به بنادر امارات نروند، البته نگفت ايران و فقط گفت جاهاي ديگر. بنابراين درصورت حل اختلاف، اين بحران در ضمير سياستگذاران قطري، بحريني و اماراتي خواهد ماند و پيامدهاي دراز مدتي خواهد داشت كه هنوز ديده نشده است.

  • با توجه به اينكه يكي از شروطي كه عربستان و امارات براي آشتي با قطر گذاشته‌اند، دوري از ايران است، به‌نظر شما مي‌تواند وسوسه آشتي يا روابط عادي با اين دو كشور باعث شود كه قطر از روابطش با ايران صرف‌نظر كند يا در سطح و اندازه روابط، تغييراتي بدهد؟

به هر حال در سياست همه‌‌چيز امكانش هست اما عربستان يكي ديگر از شروطش هم اين است كه قطر شبكه الجزيره را تعطيل كند كه شدني نيست. خود عربستان، بحرين و امارات مي‌دانستند و مي‌دانند كه تحقق اين شروط تقريبا ناممكن است. بنابراين من نمي‌توانم بگويم كه قطر هيچ‌گاه رابطه‌اش را با ايران قطع نمي‌كند اما مي‌توانم بگويم كه قطر براي داشتن روابطي دوستانه با ايران دلايل محكمي دارد. يكي از آن دلايل، منبع مشترك گازي در پارس‌جنوبي بين ايران و قطر است، دليل دوم اين است كه در شرايط سخت تحريم، ايران بلافاصله به كمك آنها آمد و دليل سوم اين است كه قطري‌‌ها واقف و آگاه هستند كه حتي اگر شوراي همكاري خليج‌فارس دوباره روي غلتك بيفتد، آن تأثير و اهميت را نخواهد داشت كه زماني تصور مي‌شد. بنابراين مي‌توانم بگويم، به دلايل فوق، قطر سعي خواهد داشت كه روابط دوستانه خود را با ايران حفظ كند.

  • سرمايه‌گذاري‌هاي قطر در اروپا مثل خريد تيم فوتبال يا نفوذ در فيفا براي گرفتن ميزباني جام‌جهاني و مقالاتي كه عليه اين كشور در رسانه‌هاي خارجي نوشته شده، مي‌تواند در شكل‌گيري فضاي بين‌المللي عليه قطر مؤثر باشد؟

مسلما فضاي كنوني بين‌المللي براي قطر مثبت نيست. البته جوي كه عليه قطر به‌وجود آمده، ساخته شده است. عربستان و امارات بسياري از شركت‌هاي اطلاع‌رساني و روابط عمومي بزرگ آمريكا را استخدام كرده‌اند كه عليه قطر در رسانه‌هاي غربي مقاله بنويسند. حتي چند سال قبل امير قطر به سفير اين كشور در آمريكا سفارش كرد تا كساني را استخدام كنند كه مقالات مثبت در مورد قطر در رسانه‌هاي عمومي آمريكا بنويسند و اينها وقتي به اين شركت‌ها مراجعه كردند، ديدند كه بسياري از شركت‌هاي بزرگ و معتبر روابط عمومي آمريكايي توسط امارات و عربستان استخدام شده‌اند و سفير قطر در آمريكا مجبور شد كه به لندن برود و يكي از اين شركت‌‌هاي روابط عمومي را در آنجا استخدام كند. خلاصه آنكه چند سالي است كه قطر در اروپا و جهان چهره مثبتي ندارد و به همين دليل اين بحران هم دارد برايش سنگين‌‌تر تمام مي‌شود. اخيرا دوباره سعي كردند با شركت‌هاي روابط عمومي رابطه برقرار كنند تا چهره ديگري از قطر در جهان نشان دهند.

  • عربستان همين چند روز قبل رانندگي را براي زنان آزاد كرد و نيز صدور فتوا را نيز براي زنان مجاز شمرد. اين تغيير و تحولات چه معنايي دارند؟

من فكر مي‌كنم تصميمي كه به زنان سعودي اجازه رانندگي مي‌دهد، ابزار ديگري براي محمد‌بن‌سلمان است كه محبوبيت خودش را ميان جوانان افزايش دهد. همين حالا اقدامات اصلاحي محمد بن سلمان بسياري از ريش‌سفيدان و بزرگان خانواده‌ها و طوايف سعودي را دلخور كرده است اما به‌نظر مي‌رسد كه جوانان از اين اقدام حمايت كردند. در واقع اين اقدام ديگري از محمد‌بن‌سلمان براي افزايش محبوبيت خودش در ميان عموم مردم عربستان است.

براي شوراي همكاري خليج‌فارس در آينده 2 راه يا 2 گزينه وجود دارد؛ يكي اينكه شوراي همكاري خليج‌فارس به حالتي كه ما امروز مي‌شناسيم، متلاشي شده و عربستان كشورهاي ديگر نظير اردن و مراكش يا حتي مصر را به اين شورا دعوت كند. عربستان بعد از سال2011، مراكش و اردن را براي عضويت در شوراي همكاري خليج‌فارس دعوت كرد كه البته كشورهاي كوچك‌تر مثل قطر و امارات مخالفت كردند. يا اينكه شوراي همكاري خليج‌فارس ادامه خواهد داشت اما حتي بي‌اثرتر از اين شورايي كه ما تاكنون ديده‌ايم. به‌نظر من احتمال دومي بيشتر است زيرا به‌نظر مي‌آيد از اين پس، اعضاي مختلف شوراي همكاري خليج‌فارس بيشتر روي پاي خودشان خواهند ايستاد تا اينكه بخواهند زير چتر شورا، همكاري كنند.

کد خبر 385854

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha