سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۵
۰ نفر

پسر جوانی که متهم است در جریان درگیری با دوستش وی را به آتش کشیده و موجب مرگش شده است در جلسه محاکمه مدعی شد که قصد داشته با ریختن بنزین روی دوستش، او را بترساند.

متهم

اين جنايت اواسط سال 93در آپارتماني واقع در غرب تهران اتفاق افتاد. آن روز اين آپارتمان طعمه حريق شد و ساعتي بعد با مهار شعله‌هاي آتش معلوم شد جواني كه صاحب خانه بود جانش را از دست داده است. در بررسي‌هاي اوليه معلوم شد كه اين حادثه عمدي بوده اما هنوز معلوم نبود اين آتش‌سوزي عمدي چطور و توسط چه‌كسي انجام شده است. بنابر اين افسران آگاهي به تحقيقات ميداني در اين‌باره دست زدند.

شواهد نشان مي‌داد مقتول بعد از جدايي از همسرش به تنهايي زندگي مي‌كرد اما گاهي دوستان او به خانه‌اش رفت‌وآمد مي‌كردند و روز حادثه نيز 3نفر از آنان به خانه مقتول رفته بودند. به همين دليل اين 3نفر تحت بازجويي قرار گرفتند و معلوم شد يكي از آنها در جريان درگيري با مقتول روي وي بنزين ريخته و باعث ايجاد آتش‌سوزي مرگبار شده است. وي در اعترافاتش گفت: من و دوستانم گاهي به خانه مقتول مي‌رفتيم و در آنجا مواد مصرف مي‌كرديم.

روز حادثه اما با او بگومگو كردم و در ادامه وقتي به دستشويي رفته بود رويش بنزين ريختم اما چون او فندك در دستش بود آتش گرفت. متهم در ادامه صحنه جنايت را بازسازي كرد و در نهايت پرونده باصدور كيفرخواست به دادگاه فرستاده شد. در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي محسن زالي بوئيني و با حضور قاضي ابراهيم اسلامي برگزار شد پس از قرائت كيفرخواست توسط نماينده دادستان، پدر و مادر مقتول براي قاتل پسرشان تقاضاي صدور حكم قصاص كردند.

در ادامه متهم در جايگاه ايستاد و گفت: من قبول دارم كه روي مقتول بنزين ريختم اما من ناخواسته باعث مرگش شدم و قصدي براي اين كار نداشتم. وي ادامه داد: روز حادثه من و مقتول در خانه بوديم و او اجازه نمي‌داد از آنجا خارج شوم. حس كردم نظر بدي نسبت به من دارد. به همين دليل با 2نفر از دوستان مشترك مان تماس گرفتم و چند دقيقه بعد آنها آمدند. با حضور آنها من احساس امنيت بيشتري مي‌كردم. وقتي درباره مشكلي كه برايم پيش آمده بود با دوستانم صحبت كردم يكي از آنها گفت كه بايد مقتول را بترسانم تا ديگر كاري به كارم نداشته باشد. آن زمان او به دستشويي رفته بود.

من هم از جاكفشي يك بطري 1.5ليتري بنزين برداشتم و سراغش رفتم، در را باز كردم و مقداري بنزين روي او ريختم غافل از اينكه او يك فندك روشن در دستش دارد. همان زمان يكي از دوستانم جلو آمد تا مانع من شود. او مي‌خواست دستم را بگيرد اما وقتي دستم را فشار داد بنزين بيشتري توي دستشويي ريخت و آتش‌سوزي بيشتر شد. من فقط مي‌خواستم او را بترسانم تا دست از سرم بردارد و قصدي براي قتلش نداشتم. اين ماجرا فقط يك حادثه بود.

در ادامه اين جلسه جواني كه ناخواسته باعث گسترش آتش‌سوزي شده بود و جوان ديگري كه شاهد اين حادثه بود نيز آنچه را كه از اين آتش‌سوزي مرگبار به ياد داشتند بازگو كردند و در نهايت با ختم جلسه قضات دادگاه براي تصميم‌گيري وارد شور شدند.

کد خبر 376663

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha