شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۴
۰ نفر

همشهری دو - زینب رئوفی: با تمام‌شدن سال تحصیلی و فصل امتحانات، دلخوشی و شور و نشاط دانش‌آموزان برای داشتن ۳‌ماه تعطیلی تابستان و داشتن ایامی فارغ از درس و مشق و کتاب هم شروع می‌شود.

بهترین فرصت برای با هم بودن

 اما اين روزها والدين بيش از گذشته نگران اين هستند كه اوقات فراغت فرزندانشان مفيد سپري بشود و به بطالت نگذرد. از اين‌رو ثبت‌نام در انواع و اقسام كلاس‌هاي آموزشي را بهترين برنامه‌ريزي براي گذراندن ايام فراغت فرزندانشان در فصل تابستان مي‌پندارند و به آن جامه عمل مي‌پوشانند. روانشناسان و كارشناسان تربيتي معتقدند كلاس‌هاي آموزشي تنها راهكار براي پر‌كردن اوقات فراغت دانش‌آموزان در فصل تابستان نيست و والدين با به خرج‌دادن كمي وقت و حوصله و خلاقيت مي‌توانند برنامه‌هاي مفرح، سرگرم‌كننده و در عين حال مفيدي را براي فرزندانشان ترتيب دهند تا هم خستگي يك سال تحصيلي از تن آنها در برود و هم اوقاتي شاد و خاطره‌انگيز را در تابستان تجربه كنند. در اين زمينه با دكتر ليلا بهنام، روانشناس و روان‌درمانگر تحليلي گفت‌وگويي انجام داده‌ايم كه در ادامه آن را مي‌خوانيد.

  • به‌عنوان نخستين سؤال بفرماييد اوقات فراغت فرزندان بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟

كلمه فراغت مفاهيمي مثل آسايش، آرامش، استراحت، ضدگرفتاري، ضدشغل و ضدكار را تداعي مي‌كند؛ بنابراين وقتي مي‌گوييم اوقات فراغت، يعني اوقاتي كه در آن بتوان به فعاليت‌هايي پرداخت كه مفهوم آسايش و آرامش به دور از انجام هر تكليفي از آن ادراك شود. به‌عبارتي اوقات فراغت به‌معناي داشتن زمان‌هايي است كه در آن حس كنيم از تكاليف مرسوم رها هستيم، مديريت زمان دست خود ماست، برنامه خاص تكليف‌‌مداري وجود ندارد و ما مي‌توانيم آسايش و آرامش را در كنار خوشايندي و لذت، تجربه كنيم.

  • با توجه به تعريف شما از اوقات فراغت، دانش‌آموزان در فصل تابستان بايد چگونه اوقاتشان را سپري كنند؟

در فصل تابستان دانش‌آموزاني كه 9‌ماه از سال را به تحصيل پرداخته‌اند انتظار دارند كه در 3‌ماه تابستان آسايش و استراحت را تجربه كنند و والدين و اطرافيان آنها هم بايد شرايط را به‌گونه‌اي فراهم و برنامه‌ريزي كنند كه محتواي فراغت كاركردي شود؛ يعني دانش‌آموز احساس كند در ايامي كه پيش‌رو است قرار است آرامش، آسايش، استراحت و ضدتكليف‌محوري را تجربه كند و به فعاليت‌هاي دلخواهش بپردازد. به‌طور كلي فراغت با هر چه كه مفهوم اجبار داشته باشد متضاد است و حداقل كاري كه براي ادراك واژه فراغت بايد كرد اين است كه اجبار را از آن خارج كرد. حال اين سؤال ايجاد مي‌شود كه اصلا تكليف چيست؟ مثلا تكليف به اين معناست كه بچه مقيد شود هفته‌اي 3روز رأس ساعت مشخصي به كلاس برود، در منزل هم هفته‌اي چند ساعت مباحث كلاسي كه رفته را تمرين كند و گاهي بعد از آن هم از او خواسته شود آنچه ياد گرفته را براي دوست و آشنا و اقوام، معرفي و به معرض نمايش بگذارد؟ دانش‌آموزي كه تمام طول سال تحصيلي را در سيستم آموزشي تكليف‌محور، يك دوره 9 ماهه فشرده را با تكليف و تحصيل سپري كرده حداقل انتظاري كه دارد اين است كه در 3‌ماه تابستان فرايند تكليف‌محورانه‌اي مشابه بقيه سال به او تحميل نشود.

  • تلاش والدين براي پربار كردن اوقات فراغت فرزندان در فصل تابستان از كجا نشأت مي‌گيرد؟

امروزه، به‌خصوص بين والدين نسل جديد در برنامه‌ريزي‌هايي كه براي ايام تابستان فرزندان انجام مي‌گيرد مفهوم فراغت وجود ندارد و اين امر خود يك علامت سؤال معنادار ايجاد مي‌كند. اين از اينجا نشأت مي‌گيرد كه والدين مي‌خواهند فصل تابستان و ايام فراغت فرزندان‌شان پربار باشد و غالبا اقدام براي پرباركردن اين ايام، آن را از مفهوم فراغت خارج مي‌كند. از طرفي مجموعه‌هاي آموزشي اقتصادمحور، پيش از فصل تابستان با انتشار تبليغاتي از اين دست كه «تابستان را جدي بگيريد»، «در فصل تابستان هم همراه شما هستيم»، «درس را رها نكنيد»، «براي سال آينده فرزندان‌تان برنامه‌ريزي كنيد» و... والدين را ترغيب مي‌‌كنند كه براي فصل تابستان فرزندانشان برنامه آموزشي و تكليفي سنگيني را تدارك ببينند. متأسفانه همه اين عوامل دست‌به‌دست هم مي‌دهند تا مفهوم واژه فراغت در فصل تابستان زير سؤال برود.

اين عملكرد در مواردي ريشه در وجود خود والدين دارد. درواقع بعضي از والدين مضطربند كه مبادا فرزندانشان از اوقاتشان استفاده بهينه نكنند و استفاده بهينه هم براي والدين به اين معنا نيست كه فرزندانشان از اوقاتشان لذت ببرند و به فعاليت‌هايي كه دوست دارند بپردازند و رشد كنند، بلكه استفاده بهينه اينگونه برايشان معنا شده است كه حتما كاري كه از نظر والدين‌‌شان مفيد است را به‌صورت تكليف‌گونه انجام دهند.

  • شايد اينگونه به‌نظر بيايد كه گاهي بعضي از والدين فرزندانشان را به انواع كلاس‌هاي آموزشي و... مي‌فرستند تا به نوعي آنها را از سر خود باز كنند. نظر شما در اين‌باره چيست؟

متأسفانه بعضي والدين بدون درنظر گرفتن نظر و علاقه فرزندان، فصل تابستان را به‌گونه‌اي برنامه‌ريزي مي‌كنند كه بچه‌ها‌ بيشتر ساعات مفيد روزشان را، آن هم در همه روزهاي هفته به شركت در كلاس‌هاي آموزشي، ورزشي و هنري بپردازند. درواقع اگر برنامه‌ريزي براي اوقات فراغت در فصل تابستان به‌گونه‌اي باشد كه فرزندان ابزاري شوند براي پاسخ‌دهي به نيازهاي عقب‌مانده و ناكام و كاهش اضطراب‌هاي والدين، بهتر است بگوييم برنامه‌ريزي براي اوقات فراغت والدين نه فرزندان! در اين صورت تابستان تبديل مي‌شود به اوقات فراغت والدين؛ اوقات فراغت والدين از نيازهاي ناكام‌مانده، اوقات فراغت والدين از اضطراب‌ها و اوقات فراغت والدين به اين مفهوم كه آزادي بيشتري پيدا كنند كه اختصاصا بتوانند به نيازهاي خودشان پاسخ دهند، به كارهاي شخصي‌شان بپردازند و به قول معروف نفس بكشند.

  • والدين چگونه مي‌توانند براي اوقات فراغت فرزندان در فصل تابستان يك برنامه مفيد و در عين حال متناسب با علاقه فرزندان ايجاد كنند؟

والدين بايد از بچه‌ها دراين‌باره نظرسنجي كنند. به‌اين شكل كه وقتي تعطيلات تابستان شروع شد در زماني مناسب فرزندان را دور هم جمع كنند و گفت‌وگويي چندنفره انجام دهند. از هر فرزندي بپرسند: «دوست داري در تابستان به چه فعاليتي بپردازي؟» و «در چه صورتي از ايام فراغت‌ات در فصل تابستان لذت مي‌بري؟» و با اولويت قرار دادن نظر و ميل فرزندان بسته به اينكه كداميك از اميال بچه مي‌تواند قابليت تحقق پيدا كند به يك جمع‌‌بندي نهايي رسيده و طبق آن برنامه‌ريزي كنند. ممكن است بچه‌اي در پاسخ به اين پرسش بگويد كه من دلم نمي‌خواهد هيچ كاري انجام بدهم فقط دلم مي‌خواهد بازي كنم. اينجا اين سؤال پيش مي‌آيد كه آيا در اين صورت باز هم بايد با كودك همراهي كرد؟ خير، گاهي اوقات واقعيت‌‌هايي در دنياي بيرون وجود دارد كه ناچاريم بچه را با ناكامي‌هايي مواجه كنيم. در اين صورت بايد به او اينگونه بگوييم: «عزيزم مي‌دانم كه تو نياز داري تمام تابستان را بازي كني چون در طول سال نتوانسته‌اي خوب بازي كني ولي خب بايد از كلاس‌‌هايي هم استفاده كني. ولي اينكه چه كلاسي بروي را خودت مي‌تواني انتخاب كني». بنابراين تصميم‌گيري و برنامه‌‌ريزي درباره اوقات فراغت فرزندان تصميم‌گيري‌اي است كه والدين و فرزندان به طور مشترك آن را انجام مي‌دهند ولي درنهايت بهتر است ميل بچه تأمين شود. اگر ميل فرزندمان نامناسب يا آسيب‌زننده‌ باشد طبيعتا ما با آن همراهي نمي‌كنيم؛ مثلا فرزند دبستاني ما دوست دارد كه صبح تا شب را با افراد ناباب بازي كند. در اين صورت بايد برايش توضيح دهيم كه اين تمايل و خواسته او فلان آسيب‌ها را به همراه خواهد داشت. در چنين مواردي بهتر است والدين به جاي محروم‌كردن و مجبور‌كردن فرزندان تعادل برقرار كنند.

  • درصورتي كه خواسته و ميل كودك با آنچه مدنظر والدين است خيلي تفاوت داشته باشد بايد چه كرد؟

درصورتي فراغت براي بچه‌ها حاصل مي‌شود كه خودشان انتخاب كنند. همانطور كه توضيح دادم اگر والدين آنها را مجبور به انجام كاري كنند فراغت والدين حاصل مي‌شود نه فرزندان. والدين بايد بتوانند به فرزندانشان بياموزند كه بين ميل و واقعيت ارتباط برقرار كنند. درست است كه بچه‌ها در سنين پايين رشدي نمي‌توانند اين واقعيت‌ها را ادراك كنند ولي بايد توسط والدين اين توانايي در آنها ايجاد شود تا توانايي متناسب با واقعيت رفتار كردن را پيداكنند. درواقع وظيفه بزرگسالان اين است كه يك همساني بين نيازهاي كودك و واقعيت‌هاي موجود ايجاد كنند، به اين صورت كه محدوديت‌هاي موجود را به زباني ساده و قابل فهم برايش توضيح دهند. اگر خواسته كودك اين باشد كه همزمان تعداد زيادي از كلاس‌هاي ورزشي، آموزشي و هنري را بگذراند بايد برايش توضيح دهيم: «خيلي خوب است كه تو اينقدر فعالي و دوست داري از تمام وقت‌ات مفيد استفاده كني اما واقعيت‌هايي هم وجود دارد؛ مثل اينكه تو نياز داري بيشتر بخوابي و استراحت كني. از طرفي وقت و هزينه لازم براي گذراندن اين همه دوره وجود ندارد».

  • بعضي والدين دوست دارند فرزندانشان در تابستان همه‌فن‌حريف بشوند ازاين‌رو آنها را در كلاس‌هاي مختلف آموزشي، ورزشي و هنري ثبت‌نام مي‌كنند. نظر شما در اين‌باره چيست؟

متأسفانه رقابت نامناسبي دراين‌باره بين والدين به‌خصوص والدين نسل جديد رايج شده است. اين كلاس‌هاي گوناگون نه‌تنها نمي‌تواند اثرات مناسب و بهينه داشته باشد بلكه سيستم خانواده را دچار آشفتگي، نابساماني و بي‌هدفي مي‌كند. در مواردي والدين به‌طور ناخودآگاه براي اينكه نياز به ديده‌شدن خودشان ارضا شود دست به چنين اقداماتي مي‌زنند. والدين بايد هوشيارانه به اميال بچه‌هايشان توجه كنند و ميل و نظر فرزندان را درنظر بگيرند و اين نگرش را در خود ايجاد كنند كه وظيفه آنها رشد و تعالي فرزندان و خوشحال كردن واقعي آنهاست نه برطرف‌كردن اميال و خواسته‌هاي خودشان. والدين بايد به‌گونه‌اي برنامه‌ريزي كنند تا فرزندانشان در فصل تابستان هم آزادي را ادراك كنند، هم لذت ببرند و ‌هم از اين زمان استفاده بهينه‌اي داشته باشند.

  • درباره اهميت وقت‌گذراني والدين با فرزندان در اين اوقات هم توضيحاتي مي‌فرماييد؟

در طول سال تحصيلي اصولا به فرزندان اين فرصت داده نمي‌شود كه بودن و بازي با والدين را تجربه كنند. كودك به محض اينكه تقاضا مي‌كند كه با والدين وقت بگذراند و با آنها بازي كند والدين اضطراب تكليف را به رخ او مي‌كشند؛ «الان درساتو خوندي؟»، «الان وقت بازيه؟»

كميت بودن با بچه‌ها اثر تربيتي ندارد بلكه كيفيت بودن والدين با بچه‌هاست كه اثر تربيتي دارد. اينكه در ساعاتي كه والدين و فرزندان در كنار هم حضور دارند چه بين آن مي‌گذرد اهميت دارد. حتي در سنين نوجواني هيچ ابزاري بهتر و اثربخش‌تر از بازي براي ارتباط با كودك نيست. گفت‌وگو، نصيحت كردن، گپ زدن و... به‌تنهايي مفهوم ارتباط مؤثر والد با كودك را برآورده نمي‌كند. در بازي والد و فرزند يك تجربه مشترك حسي بسيار ناب و نزديك، بين والد و كودك اتفاق مي‌افتد. تنها در بازي است كه والدين و فرزندان ياد مي‌گيرند، همفكري مي‌كنند، يكديگر را مي‌شنوند و به يكديگر نزديك مي‌شوند. متأسفانه بعضي از والدين آنطور كه بايد براي فرزندانشان وقت نمي‌گذارند. تصور عده‌اي از والدين از وقت گذاشتن براي فرزندان، بردن آنها از يك كلاس به كلاسي ديگر است. بنابراين مفهوم وقت گذاشتن و بودن با بچه‌ها در فصل تابستان اشتباه ادراك مي‌شود. حتما در برنامه‌ريزي براي اوقات فراغت فرزندان‌تان ترتيب دادن فعاليت‌هاي تفريحي و لذتبخش مشترك و بودن با فرزندان‌تان را در اولويت قرار دهيد. مطمئن باشيد كه داشتن تجربه‌هاي اين‌چنيني به‌مراتب اثر حسي و تربيتي مؤثرتري دارد. بنابراين در اين فرصت براي بودن با فرزندان‌تان جولان دهيد. براي برنامه‌ريزي با هم بودن، بهتر است هم نظر و صلاحديد والدين و هم ميل و نياز كودكان درنظر گرفته شود و توافق حاصل شود. در 3‌ماه تابستان، حتي روزي يك ساعت، تبادل و به اشتراك گذاشتن يك عالمه حس خوب متناسب با نياز والد و كودك مي‌تواند بهترين برنامه‌ريزي براي اوقات فراغت فرزندان باشد؛ چون تنها تجربه با هم بودن است كه هم والدين و هم فرزندان را به‌معناي واقعي از تمام اضطراب‌ها و خستگي‌ها فارغ مي‌كند.

  • برنامه‌اي براي اوقات فراغت

وقتي مي‌گوييم اوقات فراغت يعني چيزي كه در روان همراه باشد با تداعي لذت اما به اين منظور نيست كه والدين به فرزندانشان جهت ندهند و به آنها كمك نكنند كه استفاده‌اي مناسب و البته متناسب با ميل و علاقه خودشان نه متناسب با ميل و علاقه والدين‌شان داشته باشند. فراغت براي بزرگسالان هم متفاوت تجربه مي‌شود. فراغت براي يك نفر اين است كه كوهنوردي كند، يكي دوست دارد ورزش كند، يكي لذت مي‌برد تلويزيون تماشا كند، يكي علاقه دارد سر كار نرود و بنشيند در منزل مطالعه كند. فراغت يك تجربه شخصي است و تجربه جهانشمول مشتركي بين همه انسان‌‌ها نيست كه بتوان برنامه ثابتي براي آن تنظيم كرد. در ارتباط والد- كودك، والد مؤثر والدي است كه در سير رشد به فرزندش كمك مي‌كند ميل‌هايش را شناسايي كند. به‌عنوان مثال اگر فرزندش دوست دارد هنري ياد بگيرد، حوصله به خرج دهد وقت بگذارد تا ببيند فرزندش به كدام هنر علاقه دارد و از يادگيري كدام هنر لذت مي‌برد. هر فرزندي متناسب با ميل‌ها، توانايي‌ها و استعدادهايش با فضايي ارتباط مي‌گيرد و به آن علاقه‌‌مند مي‌شود. وقتي اين ارتباط ايجاد شود او با اشتياق تمام آن را تجربه مي‌كند و اينجا مفهوم تكليف برداشته مي‌شود و هر آنچه به ميان مي‌آيد اشتياق است. اينجاست كه خيالمان راحت مي‌شود كه اگر فرزندمان انتخاب كرد تابستان به يادگيري زبان بپردازد، با اشتياق آن را ياد مي‌گيرد و اگر هم قرار است تكليفي انجام دهد از انجام آن لذت مي‌برد.

کد خبر 374658

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha