اصغر بادپر: نگار همیشه تبلت در دست دارد. با خودم می‌گویم: «آخه چه‌قدر بازی و چت .کاش کمی کتاب بخونه!»

دوچرخه شماره ۸۷۶

نگار، 16 ساله است. باز هم او را تبلت در دست می‌بینم. سعی می‌کنم سر صحبت را با او باز کنم و از فواید کتاب‌خواندن برايش بگویم. حرف کتاب را وسط می‌اندازم و با اودرباره‌ی مقاله‌ای که به‌تازگی خوانده‌ام صحبت می‌کنم و می‌گویم:

«راستی می‌دونستی افرادی که کتاب می‌خونن، دامنه‌ي لغات بيش‌تری نسبت به بقيه دارن و قدرت تخیلشون قوی‌تره؟ چون کتاب تمرکز رو بالا می‌بره و با خوندن کتاب باهوش‌تر می‌شیم و حافظه‌‌مون هم تقویت می‌شه و مهم‌تر از همه کتاب‌خوندن مهارت تجزیه و تحلیلمون رو بالا می‌بره.»

نگار تبلت را دستم می‌دهد و می‌گوید که اصلاً تلگرام نصب نکرده و در فضای مجازی کاری ندارد. او فایل‌های پی‌دی‌اف کتاب را در فضایی ذخیره کرده و یک کتاب‌خانه‌ی مجازی دارد. من از پیش‌داوری که کرده‌ام خجالت می‌کشم، اما خيالم راحت است كه  با او حرفی در اين مورد نزدم و نصیحتی نکردم.

* * *

نگار را دوباره می‌بینم؛ به‌جای تبلت یک گوشی خیلی بزرگ دستش است و مثل همیشه با گوشی سرگرم است. می‌روم ببینم این‌بار چه کتابی می‌خواند. گوشی را کنار می‌کشد و می‌گوید: «وای از وقتی این گوشی ‌رو خریدم دیگه با تبلتم کاری ندارم.» می‌پرسم: «کتاب‌ها رو منتقل کردی؟»

اين‌روزها مرتب از گوشي‌اش صدای زنگ‌هاي کوتاهی می‌آید. گويي نگار حواسش پرت است و بيش‌تر وقت‌ها با دوستان هم‌کلاسی در حال چت‌كردن هستند. يك‌بار گوشي‌اش را نشانم می‌دهد: «ببینید درباره‌ي امتحان فرداست، کلی خندیدیم.» او تلگرام نصب کرده و کتاب‌ها در تبلت مانده است. از دور نگاهش می‌کنم. هی از خودش سلفی می‌گیرد.

* * *

او را دوباره می‌بینم. چند کتاب سخت‌افزاری برایش گرفته‌ام. یکی دوتا کتاب هم برایش در تلگرام می‌فرستم. خوشحال می‌شود و تشکر می‌کند. صادقانه می‌گوید از این که کم‌تر کتاب می‌خواند ناراحت است، اما فضای مجازی برایش خیلی جذاب است. از آن روز دیگر ندیدمش. شما می‌گویید نگار باز هم کتاب می‌خواند؟

کد خبر 369516

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha