معرفی رشته‌های دانشگاهی > سید‌سروش طباطبایی‌پور: روز پایانی جشنواره‌ی هنرستان بود و در هر کلاسی، نمایشگاهی برپا! همه‌ی بچه‌ها هم پدر و مادر و عمه و خاله‌شان را راه انداخته بودند تا پز آثار هنری‌شان را بدهند.

دوچرخه شماره ۸۳۸

 

اما دم در كلاسي كه بچه‌هاي رشته‌ي عكاسي، آثارشان را به در و ديوار زده بودند، بحث داغي در گرفت:

من: اي بابا، مگه عكاسي هم هنره؟ چليك!چليك! اين روزها، گربه‌هاي محله‌ي ما هم عكاسي مي‌كنن؛ اين كه نشد هنر! تنها ويژگي خوب عكاسي، ثبت لحظه‌هاي زندگيه.

به‌خصوص كه گوشي‌هاي موبايل هم ديگه دوربين دارن و خودشون به‌شكل اتوماتيك، نور و سرعت و چيزهاي ديگه ‌رو تنظيم مي‌كنن و تموم!

آقاي تيزبين، معلم رشته‌ي عكاسي: سلام پسرم؛ بيا توي كلاس و به عكس‌هاي بچه‌ها و عكس‌هاي منتخب جهان نگاهي بينداز تا با هم بيش‌تر صحبت كنيم.

البته بخشي از حرفات درسته. اما بايد بدوني كه عكاسي، فقط نور و كادر و سرعت مناسب نيست. وقتي يه عكس ارزش هنري پيدا مي‌كنه كه علاوه بر ويژگي‌هاي فني، فكر و انديشه‌ي عكاس هم در اون ديده بشه.

يه عكاس بايد چيزهايي رو ببينه كه ديگران نمي‌بينن. يا بايد به سوژه‌هاش، از زاويه‌اي نگاه كنه كه ديگران نگاه نمي‌كنن.

گوش‌هايم حسابي سرخ شده بود. آخر آقاي تيزبين را ته كلاس نديده بودم. مِن‌مِن‌كنان، وارد كلاس شدم و به تابلو‌ها نگاه كردم. گفتم:

«آخ...آخه... من كه فكر مي‌كنم عكاسي فقط شكار لحظه است و اگر اون لحظه باشي، مي‌توني اون رو شكار كني و بهترين عكس دنيا رو بگيري و... و اين ماجرا ديگه احتياج به كلاس و درس و دانشگاه نداره! فقط احتياج به شانس داره.»

اما من جور ديگه‌اي فكر مي‌كنم. يه عكاس ياد مي‌گيره كه از بين اتفاق‌هاي پيش‌پا افتاده و معمولي اطرافش كه همه مي‌بينن و به‌راحتي از كنارش مي‌گذرن، سوژه‌ش رو شكار كنه.

بد نيست بدوني فن عكاسي رو تو مي‌توني بيرون كلاس و دانشگاه هم ياد بگيري؛ اما در دانشگاه، سعي مي‌شه اين ديد هنري در دانشجو‌ها تقويت بشه.

 آقاي تيزبين دستش را روي شانه‌هايم گذاشت و با هم به‌طرف يكي از عكس‌هايي كه روي سينه‌ي ديوار بود، رفتيم.

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

عكس: زهره صابري

 

  •   دنيايي پر از روشنايي

آقاي تيزبين، جلوي اين عكس ايستاد و گفت: اسم اين عكس «به‌سوي نور» است. خانم «زهره صابري» با اين عكس در معتبرترين مسابقه‌ي جهاني به‌نام «ورلد‌پرس‌فوتو2016» مقام سوم رو كسب كرد.

عكسي از يك دختر نابينا‌ست كه صبح، پشت شيشه‌ي اتاقش ايستاده و تابش خورشيد رو روي گونه‌هاش حس مي‌كنه. تو چه برداشتي از اين اثر مي‌كني؟

ميخكوب شده بودم: «... حس مي‌كنم درسته كه اون دختر منظره‌ي زيباي پيش رو‌ش رو نمي‌بينه، اما انگار داره اون رو حس مي‌كنه و ازش لذت مي‌بره!»

- ‌آفرين. ببين يه عكاس چه هنرمندانه تونسته بدون ايجاد حس ترحم به يه نابينا، دنياي زيبا و رنگارنگ اون رو به تصوير بكشه.

مطمئن باش اين عكاس جوان، روزها، هفته‌ها و شايد ماه‌ها به سوژه‌ش فكر كرده و اين موضوع اجتماعي براش خيلي مهم بوده و دلش مي‌خواسته هر كسي با ديدن اين عكس، جذب دنياي زيبايي بشه كه يه نابينا مي‌تونه در دلش حس كنه. هنر عكاسي يعني اين!

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

عكس: كريس دوپِلسي

 

  • شكارچي لحظه‌ها

«اين عكس رو ببين! شما هزارها صفحه درباره‌ي اين بنويس‌كه انسان نبايد به حيات‌وحش آسيب برسونه. امكان نداره اون هزار صفحه، بتونه اثر اين عكس رو روي مخاطب بذاره. در يه قاب، شما، هم عكاسي رو مي‌بيني كه مشغول شكار حيات‌وحشه، و هم شكارش رو مي‌بيني كه داره تماشايش مي‌كنه!»

وسط حرف‌هاي آقاي تيزبين، به اين فكر مي‌كردم كه يك عكاس مي‌تواند خيلي روي محيط اطرافش اثر بگذارد؛ همان كاري كه وظيفه‌ي يك هنرمند است!

آقاي تيزبين كه انگار فكرم را خوانده بود گفت: «البته عكاسي، شاخه‌هاي مختلفي داره؛ عكاسي خبري، ورزشي، طبيعت و... اما همون‌طور كه تو هم حدس مي‌زني، عكاس‌ها اثر زيادي روي جامعه‌شون گذاشتن.

مثلاً گفته مي‌شه كه انتشار يه عكس از اعدام بي‌رحمانه‌ي يه شهروند ويتنامي به‌دست يه نظامي آمريكايي، يكي از دلايل توقف جنگ آمريكا و ويتنام بود.

يا همين عكس‌هايي كه از گريه‌هاي «رونالدو»، موقع تعويض ناگزير در فينال جام ملت‌هاي اروپا منتشر شد، محبوبيتش ‌رو بيش‌تر كرد.»

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

عكس: منا هوبه‌فكر، خبرگزاري ايسنا

 

  • معجون هنر و فناوري

آقاي تيزبين گفت: «علم، عكاسي رو  به‌وجود آورد، صنعت و مطبوعات گسترشش دادن و هنر، اون رو ماندگار كرد. علم فيزيك و شيمي هم در رشد عكاسي خيلي مؤثر بودند.»

با هيجان بيش‌تري به عكس‌هاي نمايشگاه نگاه كردم. يك‌هو گفتم: «ئه! آقاي ظريف خودمون!» آقاي تيزبين لبخندي زد و گفت: «همين عكس اون روز‌ا كولاك كرد.

اين اثر، يه عكس خبريه. اون روز‌ا اوج مذاكرات گروه پنج به‌اضافه‌ي يك با ايران بود و انتشار اين مدل عكس‌ها، در شبكه‌هاي اجتماعي، دل‌گرمي عجيبي به مردم ايران داد.

مردم اون‌روز‌ا خيلي نگران بودن‌ و وقتي فهميدن‌ تيم مذاكره‌كننده به سرپرستي وزير امور خارجه‌شون  با اون حال جسمي بد، دارن براي اثبات حقانيت كشورشون، از جون مايه‌مي‌ذارن خيلي خوشحال شدن.

بد نيست بدوني عكاسي رشته‌ي پرهيجان و خطرناكي هم هست. به‌خصوص عكاساي خبري مجبورن در خطرناك‌ترين لحظه‌ها، بدون دفاع، نزديك به سوژه باشن و اون رو شكار كنن.

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

عكس: مهبد فروزان

 

  • اولين عكس هنري دنيا!

«شيمي، فيزيك، مباني هنرهاي تجسمي، آشنايي با هنر اسلامي و ايراني و... از درس‌هاي پايه و كارگاه‌هاي مختلف عكاسي، نقد عكس، نورپردازي و... از درس‌هاي تخصصي اين رشته است.

دانشجوهاي اين رشته، شب و روز ندارند و بايد حسابي زحمت بكشند. خلاصه رشته‌اي نيست كه شب امتحان بشود درس‌ها را پاس كرد.»

اين حرف‌‌ها خيلي توي دلم را خالي نكرد. آخر من دانش‌آموز پركاري هستم، اما بايد در كاري كه انجام مي‌دهم، احساس كنم در آينده مي‌توانم انسان مفيدي باشم. اين موضوع براي من خيلي مهم است.

بازديد از نمايشگاه هنرستان، خيلي مرا به فكر واداشت. در مسير برگشت به خانه، از كنار يك دست‌فروش گذشتم؛ اما اين‌بار مثل گذشته، بدو‌بدو نكردم. در بساطش كلي سوژه‌هاي رنگي‌رنگي بود.

ياد حرف‌هاي آقاي تيزبين افتادم. تلفن همراهم را از جيبم در آوردم و به رنگ‌ها خيره شدم. اين اولين عكس هنري‌اي بود كه در زندگي‌ام گرفتم. 

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

 

  • بازار كار در رشته‌ي عكاسي

 

1. صدا و سيما، مطبوعات و خبرگزاري‌ها

 2. شركت‌هاي تبليغاتي

3. شركت‌هاي فيلم‌سازي و...

4. آتليه‌هاي عكاسي و...

 

قدم ‌به‌ قدم تا رسيدن به عكاسي

دوچرخه شماره ۸۳۸

دانش‌آموزان دبيرستاني علاقه‌مند به رشته‌ي عكاسي نبايد غصه بخورند. پس از پايان دوره‌ي چهارساله‌ي دبيرستان، دانش‌آموزان همه‌ي رشته‌ها مي‌توانند در كنكور سراسري گروه هنر شركت كنند و در مقطع كارشناسي در رشته‌ي عكاسي، ادامه‌ي تحصيل بدهند.

 

دوچرخه شماره ۸۳۸

 

سپاس!

از خانم «منا هوبه‌فكر»، كارشناس رشته‌ي عكاسي از دانشگاه هنر تشكر مي‌كنيم كه ما را در تهيه‌ي اين مطلب، صميمانه ياري كردند.

کد خبر 340874

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha