«بیکاری و بی‌پولی به من فشار آورده بود. این بود که نقشه سرقت کشیدم اما قاتل شدم.»

متهم

اين گفته‌هاي مرد جنايتكاري است كه متهم به قتل زني در مقابل چشمان دختربچه‌اش است. اين جنايت عصر 21تيرماه رخ داد. آن روز به بازپرس احمدبيگي، كشيك جنايي تهران خبر رسيد كه زن 39ساله‌اي در خانه‌اش با ضربات چاقو مجروح شده و پس از انتقال به بيمارستان جان خود را از دست داده است.

لحظاتي بعد وي و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي محل حادثه كه ساختماني 2‌طبقه در تهرانسر بود، شدند. قاتل از محل حادثه گريخته بود و تنها شاهد حادثه دختر مقتول بود. دختربچه 8ساله به مأموران گفت: من و مادرم در خانه بوديم كه زنگ در را زدند. پشت در شوهرعمه‌ام به نام سياوش بود. وقتي عمو سياوش قصد داشت وارد خانه شود، چون تنها بوديم مادرم اجازه نداد.

اما عموسياوش ناگهان با چاقو چند ضربه به مادرم زد و من كه وحشت كرده بودم، شروع به داد و فرياد كردم. عموسياوش انگشترهاي مادرم را از دستش خارج كرد و پا به فرار گذاشت. به‌دنبال اظهارات شاهد جنايت دستور بازداشت سياوش صادر شد. كارآگاهان راهي محل زندگي سياوش كه جواني 31ساله است شدند اما او فرار كرده بود. اقدامات اطلاعاتي و پليسي كارآگاهان ادامه يافت تا اينكه مخفيگاه مرد جوان شناسايي شد و وي 31تير‌ماه در كرج به دام پليس افتاد و دربازجويي‌ها به قتل اقرار كرد.

  • بي پولي عذابم مي‌داد

مرد جنايتكار خونسردانه جنايت را گردن گرفته اما ادعا مي‌كند كه اصلا قصد آدمكشي نداشته است. گفت‌وگوي خبرنگار همشهري با او را بخوانيد.

  • اگر قصد قتل نداشتي پس چرا با خودت چاقو برده بودي؟

مي خواستم با چاقو مقتول را بترسانم اما ناخواسته قاتل شدم.

  • مقتول تو را مي‌شناخت. فكر نمي‌كردي اگر از او سرقت كني خيلي زود لو مي‌روي؟

بي پولي عذابم مي‌داد. آنقدر كه ديگر فكرم كار نمي‌كرد. مي‌خواستم هر طور شده طلا و جواهرات او را سرقت كنم و به هيچ‌چيز ديگري فكر نمي‌كردم. حتي دستگيري و اينكه او مرا مي‌شناسد و بالاخره لو مي‌روم.

  • از روز جنايت بگو؟

پيش از اين هم به خانه مقتول رفت‌وآمد داشتم و مي‌دانستم طلا و جواهرات زيادي دارد. براي همين وسوسه شدم كه به خانه‌اش بروم و با تهديد چاقو طلاهايش را سرقت كنم. با خود گفتم تهديدش مي‌كنم كه ماجراي سرقت را نزد كسي لو ندهد. آن روز از خانه مان در انديشه شهريار به سمت تهرانسر حركت كردم.

وقتي مقابل خانه آنها رسيدم پسربچه 6ساله‌اش مقابل در مشغول بازي با دوستانش بود براي همين در ورودي ساختمان باز بود. مقتول در طبقه زير همكف زندگي مي‌كرد. همان لحظه صدايش را شنيدم كه به دخترش گفت در ورودي را ببندد اما انگار دخترش صدايش را نشنيد. بعد از آن مقتول خودش به سمت در ورودي آپارتمان آمد تا در را قفل كند. همان لحظه پايم را لاي در گذاشتم تا مانع بسته‌شدن آن شوم.

همين باعث شد مقتول داد و فرياد راه بيندازد كه ترسيدم و به‌شدت هول شدم و با چاقويي كه همراهم بود ضربه‌اي به او زدم كه دستان خودم هم مجروح شد. اما زن جوان فرياد مي‌زد و مقاومت مي‌كرد. حتي دخترش هم كه شاهد صحنه جنايت بود شروع كرد به جيغ كشيدن. با وجود اين چند ضربه ديگر به زن جوان زدم؛ طوري‌كه دسته چاقو شكست و همان لحظه صاحبخانه و پسرش از طبقه بالا به پايين آمدند. من هم پس از سرقت طلاهاي همراه مقتول، صاحبخانه و پسرش را هل دادم و فرار كردم.

  • همسرت هم از اين نقشه خبر داشت؟

نه او خبر نداشت. چند سال پيش با وجود داشتن 2 فرزند همسر اولم تركم كرد. براي همين بچه هايم را پيش مادرم بردم تا اينكه با زن جوان ديگري كه خواهر شوهر قرباني بود آشنا شدم و او را به عقد موقت درآوردم و از او هم صاحب فرزندي شدم.

  • شيشه مصرف مي‌كني؟

نه. بيشتر از شيشه ترياك مصرف مي‌كنم.

  • به خاطر پول مواد نقشه سرقت كشيدي؟

نه كلا بيكاري و بي‌پولي باعث شد كه تصميم به سرقت بگيرم.

  • قبلا چكاره بودي؟

در كار جوشكاري و نصب تجهيزات ماهواره اما از حدود 4 ماه پيش بيكار شدم. پولي نداشتم و با خود گفتم طلا و جواهرات عروس خانواده همسرم را سرقت مي‌كنم بدون اينكه به عواقب آن فكر كرده باشم.

کد خبر 302022

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha