چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۵:۱۴
۰ نفر

اشکان خسروپور: همهمه‌ای از رنگ‌های سبز چمنی و آبی فیروزه‌ای، یک خورشید دایره‌شکل زرد در بالا با چند ابر آبی پفکی در کنارش با چندتایی خط باریک مشکی که لابد پرنده‌اند.

خانه چوبی، رؤیای کودکی

 همه اين شكل‌هاي ساده بالاي كاغذ هاشور مي‌خورد و پايين‌تر، يك چهارگوش بزرگ ناشيانه كه مثلا خانه است كه چندتايي پنجره‌ قهوه‌اي يا مشكي دارد. اينها نقاشي بچگي‌هاي ما بود، تصويرهاي كودكانه‌اي كه رويايمان از خانه را به تصوير مي‌كشيد. رويايمان كلبه‌اي بود كه آرامش داشت، معمولا چوبي بود و آبشاري يا جوي آب رواني داشت. اين تصويرها براي خيلي از ما هنوز هم تصاوير محوي از يك‌رويا هستند كه شايد خيلي از ماها تصميم داشتيم وقتي بزرگ شديم به آن برسيم. ولي مشكل از جايي شروع شد كه وقتي بزرگ شديم دغدغه‌هايمان رنگ و بوي ديگري گرفت و ديگر روياهاي كودكي در زندگي واقعي‌مان نقشي نداشت، اين وسط اما عده كمي نتوانستند از آرزوهاي نقاشي‌شان دل بكنند و تلاش كردند در بزرگسالي آن چيزي كه آرزو مي‌كردند را محقق كنند؛ آدم‌هايي مثل عباس افتخاري كه دانشجوي دكتري مرمت آثار تاريخي هنر اصفهان است. او آنقدر نقاشي‌هاي كودكي‌اش را جدي گرفت تا اينكه توانست در محله حكيميه تهران يك خانه‌ پيشرفته با چوب و ني بسازد كه هم محكم است هم زيبا؛ خانه‌اي كه دوستدار محيط‌زيست است. در گرماي تهران كولر نمي‌خواهد و دوستدار انرژي به‌عنوان سرمايه ملي است. سقفش كنار مي‌رود و آبشار هم دارد و دوستدار كانون گرم خانواده است.

  • چرا اين خانه خاص است

خانه‌اي كه عباس افتخاري به‌عنوان مبتكر اين ساختمان ساخته، يك ساختمان 3‌طبقه بزرگ است كه قطعاتش قبلا در كارگاهي طراحي شده و بعدتر، با پيچ و مهره به هم چفت شده‌اند. حسن «روياي كودكي» اينجاست كه مي‌شود يك‌شبه تمام قطعات آن را سوار وانت كرده و 3روزه، دوباره هرجاي ديگري كه دلتان خواست روي هم سوارش كنيد.

  • ايده‌اي كه روي زمين پدري پياده شد

زمين كوچك پدري در منطقه حكيميه تهران، چند سالي بدون استفاده مانده بود؛ زميني بود بزرگ اما مهجور مانده تا اينكه طرح خانه چوبي به ذهن عباس افتخاري رسيد. او دنبال اين بود كه روياهاي كودكي‌اش، همان خيال‌هايي كه در كودكي كاغذهاي سفيد را رنگي مي‌كرد، به شكلي عملي پياده كند. دوست داشت خانه‌اش چوبي باشد، شيرواني داشته باشد، جوي آبي پر از ماهي و قورباغه از كنارش بگذرد و حتي بالايش هم كلاغ داشته باشد. اين بود كه زمين پدري را پي بتوني ريختند و آقاي معمار همراه با دوستانش در كارگاه، مشغول طراحي و ساختن قطعات خانه شد. خودش مي‌گويد: «٧٢ قطعه مختلف اين خانه از قبل در يك كارگاه ساخته شده و بعدتر در محل اصلي به هم پيچ و مهره شدند. چون بار اول‌مان بود، 10نفري 3‌ماه براي طراحي و ساخت قطعات زمان صرف كرديم. مي‌خواستم خانه‌اي بسازم كه در عين راحت بودن، عمر مفيد بالايي داشته باشد و به اين زودي‌ها خراب نشود. خوشبختانه در اين راه موفق هم شدم. بنابر نتيجه آزمايش‌ها و تست‌هاي مختلف خانه چوبي مي‌تواند دست‌كم 350سال عمر مفيد داشته باشد.» آقاي افتخاري درباره اينكه ايده ساخت يك خانه قابل حمل چوبي، چطور به ذهنش رسيد، مي‌گويد: «مي‌خواستيم خانه‌اي بسازيم كه اگر قرار شد روزي به جايي ديگر برويم، بشود آن را با خودمان ببريم. مي‌خواستيم جوري باشد كه بتوانيم، خانه و زندگي‌مان را يك‌جا بار كنيم و يك جاي ديگر، بسازيم.»

  • خانه 200ميليوني

حدود 6سال پيش بود كه خانه چوبي با هزينه‌اي حدود ٢٠٠ميليون تومان ساخته شد. اين كلبه چوبي 3طبقه، يك دفتر كار، 2اتاق خواب و يك كتابخانه بزرگ دارد. سقف كتابخانه‌اش هم با يك ريموت‌كنترل كنار مي‌رود تا لذت خوش كتابخواني زير آسمان شهر را به صاحبخانه‌اش هديه كند.

در بچگي، داستاني مي‌خوانديم كه 3بچه خرس و يك گرگ بدجنس قهرمانانش بودند. نتيجه داستان اين بود كه ‌خانه‌هاي‌ كاهي و چوبي با يك فوت و تكان كوچك ويران مي‌شوند اما نتيجه داستان اين خانه ٣٥٠ متري فرق مي‌كند. خانه چوبي طوري ساخته شده كه بتواند زلزله و توفان‌هاي شديد را تاب بياورد. عباس افتخاري درباره دليل اين مقاومت مي‌گويد: «چوب‌هاي خانه روي يك سري فريم‌هاي فلزي سوار شده و بين رده‌هاي مختلف ديوارچوبي عايق قرار داده شده است. غيراز اينها به‌خاطر انعطاف‌پذير بودن و مقاومت چوب، توفان‌هايي با شدت ١٢٠ كيلومتر در ساعت و زلزله با شدت حدود ٧ ريشتر را طاقت مي‌آورد.»

  • چلچراغ 100واتي

مسئله مقاومت به كنار، خانه چوبي با دوستداران محيط‌زيست هم ميانه خوبي دارد. اينطور كه آقاي معمار مي‌گويد، اين كلبه يك سري پنل خورشيدي روي سقفش دارد كه بخشي از انرژي مورد نياز خانه را تأمين مي‌كند. به‌خاطر داشتن «تونل باد» هم معمولا نيازي به كولر ندارد. يكي از ديدني‌هاي ديگر اين خانه، ‌چلچراغ پرنورش است، مجموعه‌اي ازلامپ كه يك چلچراغِ 50چراغي را مي‌سازد، چراغ‌هايي كه به‌خاطر ساختار خاص‌شان دوستدار محيط‌زيست هستند و به اندازه يك لامپ كوچك ساده برق مصرف مي‌كنند. عباس افتخاري، درباره اين ابداع دختر و همسرش مي‌گويد:‌ «اين چلچراغ را همسر و دخترم در عرض يك هفته طراحي كرده و ساختند. به‌خاطر نوع لامپ‌هايش كه از نوع SLD است، تمام اين مجموعه روي هم رفته به اندازه يك لامپ 100وات انرژي مصرف مي‌كند. اين لامپ‌ها روي يك تخته چوب كنار هم ايستاده‌اند و تمام مجموعه به يك زنجير متصل شده تا هر وقت كه نياز به تعمير يا تميز كاري بود، فقط يك دسته كوچك را بچرخانيم.»

  • مقصد: خانه چوبي

صاحب خانه چوبي از معروف شدن روياي كودكي‌اش هم خاطره‌هاي زيادي دارد. او اين‌روزها زياد مي‌شنود و مي‌بيند كه مردم براي آدرس دادن در كوچه و خيابان‌هاي شرق تهران، از عنوان خانه چوبي استفاده مي‌كنند اما جالب‌ترين خاطره‌اش برمي‌گردد به همين چند سال پيش. عباس افتخاري مي‌گويد: «يك بار يادم هست كه نامه‌اي برايم آمده بود. فرستنده نامه به جاي اينكه آدرس كامل پستي‌ام را بنويسد، روي پاكت نامه نوشته بود، تهران، محله حكيميه، خانه چوبي. جالب اينجاست كه پستچي هم منظورش را فهميده بود و نامه به دست‌مان رسيد.»

  • خارجي‌ها لذت ببرند

استقبال خارجي‌ها هم از اين طرح كم نبوده به‌طوري كه افراد زيادي از كشورهاي مختلف آسيايي و اروپايي به ايران آمدند تا روي سازه ايراني آقاي معمار، سرمايه‌گذاري كنند. او مي‌گويد سرمايه‌گذاران وقتي وارد خانه مي‌شدند باورشان نمي‌شد كه همه اين سازه ساخته يك ايراني باشد و از اينكه چنين توانايي‌اي در كشور بود متحير بودند.

زندگي دور از شهر، به افتخار شهر

گفت‌وگو با عباس افتخاري، كسي كه مي‌گويد خانه چوبي‌اش هم عضوي از خانواده‌اش شده است

  • معمولا برخي از شهروندان در ساخت خانه‌هايشان كمتر ريسك مي‌كنند و ترجيح مي‌دهند با مصالح سيماني و آجري ساختمان خانه‌شان را بنا كنند، چرا شما دست به اين ريسك زديد و خانه‌تان را چوبي ساختيد؟

خب اين ذهنيت در برخي وجود دارد و نمي‌توانم ايرادي به آنها بگيرم چون فكر مي‌كنند كه خانه بايد محكم و بتوني باشد، بايد مثل قصرها همه‌اش از سنگ باشد و يا اينكه دست‌كم آجري ساخته شود ولي نظر من كلا اين بود كه اگر از مصالحي مانند چوب استفاده كنم بهتر است چون مي‌خواستم خانه‌ام دوستدار محيط‌زيست باشد. يادم هست كه بعضي‌ها مي‌گفتند اگر خانه‌ات بتوني باشد، ‌محكم‌تر مي‌شود. در برابر سرما و گرما هم مقاوم‌تر است. بگذاريد اين موضوع را از منظر علمي بررسي كنيم. هر 5سانتي‌متر چوب مي‌تواند به اندازه 30سانتي‌متر آجر يا يك متر بتون باشد؛ يعني بيشتر از ديگر مصالح مي‌تواند گرما را در خودش نگه دارد و باعث گرم شدن كره‌زمين هم نمي‌شود.

  • ولي نقدي هم به‌كار شما وارد است؛ اينكه براي همين چوب‌هاي خانه‌تان درخت‌هاي زيادي قطع شده‌اند.

بله چند نفري حتي به من خرده مي‌گيرند كه چرا براي آسايش خودت، براي رسيدن به رويايت، درخت‌ها را قطع مي‌كني؟ من در جواب آنها گفتم بياييد پيش از هرچيز به كشورهاي ديگر و سياست‌هايشان درباره درخت‌ها نگاه كنيم؛ كشورهايي كه به شكل صنعتي جنگلداري را پيشه كرده‌اند، به ازاي هر درخت بهره‌برداري شده 2 درخت مي‌كارند و علاوه بر داشتن درختاني با كيفيت چوب بالا به گسترش جنگل‌ها نيز كمك مي‌كنند. از آنجايي كه چوب، هم به چرخه توليد برمي‌گردد، هم به چرخه محيط‌زيست، پس دوستدارمحيط‌زيست است. علاوه بر اين، چوب فرآوري شده عمر بسيار بالايي دارد و همين باعث مي‌شود كه به طبيعت فشار كمتري وارد شود. دلم مي‌خواهد مردم بدانند، يك خانه تمام چوب، مي‌تواند خيلي بيشتر از خانه آجري دوستدار محيط‌زيست باشد. فقط بايد عينك علم به چشم زد و دقيق‌تر همه‌چيز را ديد.

  • چه اتفاقي رخ داد كه تصميم گرفتيد در زمين بزرگ پدري‌تان فقط همين خانه را بسازيد؟

اين سؤال براي خيلي‌ها پيش مي‌آيد، چون بعضي از كساني كه مي‌شناسم، از بخت خوب يا به واسطه ميراث نزديكان، ‌صاحب زمين شده‌اند؛ افرادي كه اصالتا اهل شهر هستند و با كشاورزي بيگانه. ناچار زمين‌شان يا باير مي‌افتد، يا مجموعه‌اي از بتن و شيشه مي‌شود. برج شده و مي‌رود تا آسمان! ولي من علاقه‌اي به اين كارها نداشتم. مي‌خواستم نشان بدهم كه در زمين پدري هم مي‌شود خانه ساخت و هم خوشبخت بود.

  • چه چيز خانه‌تان بيشتر از هر چيزي براي شما لذتبخش است؟

يكي از بهترين ويژگي‌هايش اين است كه بيرون از هياهوي شهر زندگي مي‌كنيم. يا اينكه آب گرم‌ روزانه‌مان، بدون نياز به امكانات شهري و با استفاده از ‌آبگرمكن‌ خورشيدي فراهم مي‌شود. همين است كه در اكثر مواقع سال، حتي روزهاي ابري آب گرم داريم. در تمام 6سالي كه ساكن خانه هستيم، هيچ مشكلي نداشته‌ايم. اين عالي نيست؟ بخش هيجان‌انگيزش آنجاست كه قرار است در آينده‌ نزديك، سيستم برق اينجا را هم خورشيدي كنيم تا بيشتر از گذشته، ‌محيط‌زيست را در آغوش بكشيم. هزينه‌هايمان هم كمتر مي‌شود. در حياط خانه هم باغچه‌اي داريم پر از گل و درختان زيبا كه پر از قورباغه و ماهي است و حس خوبي به ما مي‌دهد. باغچه‌مان جوي آب باريكي هم دارد و آبنمايي كه در طول هر فصل فقط يك‌بارنياز به تجديد منبع آب دارد. سيسستم آبنمايش طوري طراحي شده كه هم زيبا باشد، هم با استفاده از سيستم آبياري قطره‌اي آب كمتري هدر برود.

  • الان آرامشي كه به‌دنبالش بوده‌ايد در اين خانه پيدا كرده‌ايد؟

قطعا، چون چوب مهربان است، حس صميميت‌ به آدم مي‌دهد. انرژي مثبتي دارد. از اين بهتر چه مي‌خواهيم؟ فكرش را بكن، آدم در زمين پدري‌اش، خانه‌اي از چوب بسازد كه حس صميميت در خودش دارد و در نقطه‌اي از شهر ساكن باشد كه ساكت است و بي‌صدا. ديگر از اين بهتر چه كار مي‌شود كرد؟ بابت اين حس خوب به داشتن چند چيز مي‌بالم؛ يكي خانواده‌ام كه همراهم بوده‌اند. ديگري پدرم كه زندگي‌ام روي زمين او پا گرفته و در آْخر استادان و يارانم در دانشگاه كه كمك كردند از شلوغي شهر كنار بكشم. اين روزها، هم به آرزويم رسيده‌ام. اين روزها خانه ما پر از آرامش است، به‌طوري كه حتي خانه‌مان هم انگار عضوي از ما شده است. مگر ما آدم‌ها بيشتر از اين چه از زندگي مي‌خواهيم.

کد خبر 293658

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha