مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۶ - ۰۹:۵۰
۰ نفر

عباس ثابتی‌راد: اسب به تاخت دور می‌شود و سوار در غبار گم. عصای مرد کورچاله را پیدا کرده است و به تردید می‌لرزد.

 پسرکی ژولیده به دور از چشم همه مشتی خاک از خیابان بر می‌دارد و کنار دیوار کاهگلی، بازی هر روزش را از سر می‌گیرد  شاید در اندیشه برپا کردن ساختمان و خیابانی دلپذیرتر است.

 شهری بدون چاله، بی‌غبار خاک و همراه با درختانی سرسبز و بلند. خیال پسرک را صدای سم‌کوب چهاراسب ابلق که درشکه‌ای را می‌کشند، نقطه چین می‌زند.

همه این تصاویر متعلق است به بیش از صد و پنجاه سال پیش تهران. زمانی که هنوز تهران ساختمانی به نام شهرداری نداشت. دارالخلافه ناصری برپا و تهران رنگ و روی پایتختی به خود گرفته بود، اما کوچه‌ها و خیابان‌ها همچنان خاکی و ابتدایی به زندگی خود ادامه می‌داد و سرنوشت خود را دنبال می‌کرد.

روزگاری که با پریدن آفتاب زرد همه جا مثل قیر سیاه می‌شد و تنها قرص نقره‌ای ماه اگر بود به بازار و برزن روشنایی می‌پاشید. فانوس‌ها به دور از شکوه ارگ سلطنتی دربار قاجاری، دایره کوچک حضور یک خانواده را تا مدت کوتاهی روشن نگه می‌داشتند. اما جای ساختمان شهرداری همچنان خالی بود و سوار در غبار گم می‌شد.

نخستین زمزمه‌ها

به دور از خیال لرزان پسرک، سال‌ها بعد اداره بلدیه در ۱۳۰۰ با تشکیلات جدید تاسیس شد. گاسپار ایپگیان به عنوان رئیس بلدیه تهران معرفی و مأمور تشکیل اداره جدید شد. بلدیه دارای شش اداره بود. اداره صحیه و معاونت عمومی؛ اداره محاسبات و عایدات و اداره امور خیریه؛ اداره ساختمان، روشنایی و میاه(مردگان)، اداره تفتیش، سجل احوال، احصائیه و نشریات؛ اداره کابینه پرسنل، تنظیمات، ملزومات، اجراییات و رسومات.

گاسپار ایپگیان اقداماتی مهم در تهران انجام داد. از جمله آن، تأمین روشنایی خیابان‌های مهم تهران با چراغ برق در خیابان‌های امیریه، لاله‌زار، اسلامبول و علاءالدوله بود. بدین‌ترتیب خیابان‌های تهران بعد از مدت‌ها رنگ روشنایی را به خود دید. البته مدت‌ها قبل خیابان چراغ گاز که پشت ارگ سلطنتی قرار داشت، به وسیله فانوس‌ها چراغانی شده بود، اما این اقدام بلدیه بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

پس از چندی بلدیه صاحبان دکان‌های خیابان‌های لاله‌زار و علاءالدوله و ناصریه را موظف کرد دروپیکر مغازه‌ها را رنگ کرده و تابلوهایی خوانا بر سردرشان نصب کنند. پشت شیشه‌ها را پاک کرده و از نام‌های فارسی استفاده کنند. ماموران اداره صحیه به‌طور مرتب، به دکان‌های آشپزی، کله پزی، چلوکبابی، سلمانی و حمام‌ها سرکشی کرده و به نظارت امور نظافتی آنها می‌پرداختند.

ایپگیان دستور بنای ساختمان بلدیه در میدان توپخانه و خاکریزی و تسطیح خیابان چراغ برق را صادر کرد. همچنین این اداره به آب‌پاشی و رفت‌وروب خیابان‌ها و کوچه‌ها و جمع‌آوری زباله‌ها اقدام کرد و برای کوچه‌ها و خیابان‌های شهر، با نصب تابلوهایی نامگذاری کرد. ایپگیان به عنوان اولین شهردار رسمی شهر تهران توانست به امور شهری تهران نظم دهد و چهره تهران را از شهری ابتدایی به پایتختی منظم تبدیل کند.

بعدها که سیدضیاء از کار برکنار شد، رئیس اداره بلدیه نیز از کار کنار رفت و به جای وی دکتر علیخان حکیم اعظم به عنوان رئیس اداره بلدیه معرفی شد و تا مدت‌ها به کارش ادامه داد، اما پس از چندی او نیز برکنار شد و با روی کار آمدن رضاخان پهلوی، اداره بلدیه رئیسی جدید یافت؛ سرهنگ کریم‌خان بوذرجمهری. قزاقی که پا به پای رضاخان مدارج رشد را پیمود و در به قدرت رسیدن او سهم بسزایی داشت.

یک شهردار و یک میدان

کریم‌خان بوذرجمهری یکی از افسران قزاقخانه و جزو ابواب‌جمعی رضاخان بود. او با روی کار آمدن رضاخان، به سمت رئیس بلدیه تهران منصوب شد. بوذرجمهری در اولین گام میدان توپخانه را به شکلی جدید طراحی و احداث کرد.

درست در زمانی که رضاخان به قصد پایان دادن به غائله خوزستان قصد لشکرکشی به آنجا را داشت. او که تصمیم گرفت، لیاقت خود را به سردار سپه نشان دهد، با کمک یک مهندس روس طرح اولیه میدان توپخانه جدید را پی‌ریزی کرد. نقشه اولیه این میدان برگرفته شده از میدان اصلی شهر پطروگراد بود.

کریم‌خان توانست با کمک این مهندس، میدانی زیبا و بزرگ بنا کند که هدیه‌ای باشد برای رضاخان پیروز که از سرکوبی یک قیام باز می‌گردد. این میدان در روز یازدهم دی ماه ۱۳۰۳ توسط رضاخان افتتاح شد.

بوذرجمهری قریب به ۱۰ سال شهردار تهران بود و کارهای بسیاری را انجام داد. خیابان‌های متعددی را به وجود آورد و تهران را گسترش داد و در حاشیه آن دست به کارهای عمرانی زد. یکی از برنامه‌های او سنگ فرش کردن خیابان‌های اصلی تهران بود که در آن زمان از میدان توپخانه تا خیابان باغشاه امتداد داشت و همچنین خیابان امیریه را در برمی‌گرفت. یکی دیگر از اقدامات مهم بوذرجمهری راه‌اندازی خطوط اتوبوسرانی بود.

خطوط اتوبوسرانی تهران با ۳ خط کار خود را شروع کرد و به تدریج توسعه یافت. مجموع این اقدام‌ها از بوذرجمهری در نزد مردم، چهره‌ای موفق از او ساخت، اما چندی نگذشت که او ناگهان مورد تنفر قرار گرفت.

بوذرجمهری با از بین بردن دروازه‌های تهران که از عهد ناصرالدینشاه به جا مانده بود و جزو آثار تاریخی کشور و شهر تهران محسوب می‌شد نام خود را خراب کرد. او می‌خواست به هر قیمتی که شده تهران را توسعه دهد و انگار این دروازه‌ها مزاحم کار او بودند.

حتی در بعضی جاها برای احداث خیابان‌های جدید او مجبور شد درختان کهنسال را که بیش از ۳۰۰ سال عمر داشتند از ریشه درآورد.

بسیاری از مردم به مقابله با او برخاستند و او را دشمن آثار تاریخی طهران نامیدند. خیلی زود محبوبیت او از دست رفت. کریم‌خان بوذرجمهری بعدها به‌علت بیماری از کار بر کنار و به منظور مداوا، عازم اروپا شد.

خیابانی به نام شهردار سابق

سرتیپ هوشمند نظامی دیگری که به جای بوذرجمهری نشست نتوانست چندان موفق باشد. هوشمند قبلا رئیس اداره ثبت احوال و آمار بود. او افسری فعال بود ولی از بخت بد یک روز یادش رفت دستور بدهد مسیر عبور رضاخان را آبپاشی کنند. به هنگام عبور رضاخان از خیابان اصلی ناگهان گرد و خاک هوا را فرا گرفت. شاید همین مساله کافی بود تا او کارش را از دست بدهد. به جای او میرزا قاسم‌خان تبریزی ملقب به صوراسرافیل رئیس اداره بلدیه شد.

این شخص قبلا رئیس اداره بلدیه اصفهان بود و در زیباسازی این شهر نقش به سزایی داشت و از همانجا به ریاست اداره بلدیه تهران برگزیده شد ولی در تهران کاری از پیش نبرد. بعد از او چند نفر دیگر مانند گلشائیان و فروزان و مصطفی‌قلی رام و فضل‌الله بهرامی به ریاست شهرداری تهران رسیدند و هیچکدام خدمات شایانی در این پست انجام ندادند تا این که در سال ۱۳۲۶ شخصی به نام مهدی مشایخی ریاست شهرداری تهران را به عهده گرفت.

او تصمیم گرفت آب شرب  تهران را لوله‌کشی کند و برای این کار با شرکت انگلیسی الکساندر گیب قرارداد امضا کرد. اما مشایخی در این کار ناموفق ماند، چرا که دهها چاه در تهران زده شد ولی هیچکدام از آنها به آب نرسید و او نیز کارش را از دست داد و به جای او شخصی به نام دکتر محمد خلعتبری شهردار تهران شد، ولی بعدها این شخص بخاطر فساد مالی بازداشت شد.

حسام دولت‌آبادی جانشین او در شهرداری شد ولی او هم در این پست چندان موفقیتی نداشت و بعد از مدتی جایش را به محمد مهران داد. محمد مهران نیز به مانند سایرین در این پست دوام نیاورد و بعد از او افراد زیادی شهردار تهران شدند، ولی آنها هم به سرنوشت اسلاف خود دچار شدند.

مردی که آب کرج را به طهران آورد

ماجرا اما چهره‌ای دیگر پیدا کرد، شهردار مشهد موسی مهام ریاست شهرداری تهران را به عهده گرفت و علاقه زیادی به گل‌کاری و ساختن بلوار و آب‌نما از خود نشان داد. یکی از مهمترین کارهای او ساختن بلوار آب کرج (بلوار کشاورز فعلی) بود. این بلوار بین زمین‌های جلالیه و دانشگاه تهران قرار داشت، آب نهر کرج در آن جاری بود و جزو گردشگاه‌های عمومی مردم تهران محسوب می‌شد.

در آن زمان میدان اسب‌دوانی تهران نیز در همین زمین‌های جلالیه قرار داشت که بعدها پارک لاله به جای آن ساخته شد و هتل بزرگ اینترکنتینانتال (هتل لاله) نیز در کنار آن احداث شد.

موسی مهام بعد از احداث این بلوار میدان ولیعصر فعلی را نیز ساخت. بطور کلی موسی مهام در زیباسازی چهره شهر تهران نقش به سزایی داشت، ولی از آنجا که هیچ کس در این شغل دوام نیاورد او نیز جای خود را به فتح‌الله فرود داد.

این شخص ارتباط خوبی با مردم جنوب شهر برقرار کرد و در دهه۴۰ تصمیم گرفت زاغه‌های جنوب شهر تهران را از بین ببرد و به جای آنها خانه‌سازی کند. این طرح او با موفقیت روبه‌رو شد، اما بعد از انجام آن، او نیز از شهرداری رفت و دکتر محسن نصر شهردار تهران شد.

کد خبر 28731

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز