دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۱
۰ نفر

عباس تربن: با توجه به اهمیت کنکور در زندگی آدمی‌زاد و نیز پیشرفت علم و فناوری (به‌خصوص در همین چندوقت اخیر) پیشنهاد می‌کنیم از این پس، گزینه‌‌های سؤال‌های امتحانی و کنکوری از چهار به چهارده تغییر یابد.

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی665

این افزایش تعداد جواب‌ها (که طبیعتاً بهتر از کاهش است، این را همه‌ی انسان‌ها می‌دانند!) فواید زیادی دارد: هم احتمال یافتن جوابی منطقی برای این‌همه اتفاق عجیب و غریب که دور و برمان می‌افتد، بالا می‌رود، هم می‌توان رقیب‌هایی را که خوب درس نخوانده‌اند راحت‌تر از دور خارج کرد، هم سطح دانایی و توانایی آدم بهتر محک می‌خورد، هم خدا را چه دیدی، یکهو دیدی زد و ما هم بالأخره قبول شدیم!

برای ثابت‌کردن این‌که به‌هرحال سؤال چهارده گزینه‌ای خیلی بهتر و مدرن‌تر از سؤال چهار گزینه‌ای است، از این به بعد هر چندوقت یک‌بار نمونه‌ی این سؤالات را خدمتتان ارائه می‌کنیم. به امید موفقیت و سربلندی شما عزیزان در این آزمون سرنوشت‌ساز!

چرا وقتی مترو به ایستگاه می‌رسد، بعضی‌ها قبل از آن‌که مسافران داخل، فرصت خارج‌شدن پیدا کنند، بدون توجه به نوبت، از آن ته با کله می‌پرند داخل واگن؟

1. چون اگر فرصت بدهند مسافران داخل، خارج شوند، طبق قانون دوم نیوتن مسافران باقی‌مانده جای بیش‌تری اشغال می‌کنند و آن‌ها دیگر داخل واگن جا نمی‌شوند.

2. چون از کجا معلوم که همه‌ی افراد ایستاده در صف، منتظر آمدن مترو باشند. شاید خیلی از آن‌ها منتظر آمدن بودجه‌ای باشند که مدت‌هاست قرار است در اسرع وقت به مترو اختصاص یابد.

3. اگر مشکل، عبارت «با کله می‌پرند داخل واگن» است، باید گفت که طبیعتاً با اعضای دیگر بدن به‌عنوان مثال شکم، نه می‌توان پرید و نه می‌توان راه به داخل واگن برد.

4. بر مبنای ضرب‌المثل «با یک دست نمی‌توان دو هندوانه برداشت» اگر بخواهی هم به نوبت توجه کنی و هم سوار مترو شوی، از پس هیچ‌کدام به‌خوبی برنخواهی آمد.

5. به این دلیل که از سر صف می‌توان مثل بچه‌ی آدم با پا وارد مترو شد؛ طبیعتاً وقتی آدم ته صف باشد مجبور است مثل... با کله وارد شود.

6. اگر اجازه بدهید، من از فرصت کوتاه همین گزینه استفاده می‌کنم و از خود شما که این‌همه «بعضی‌ها... بعضی‌ها...» می‌کنید، می‌پرسم: چرا به‌طور شفاف نام این «بعضی‌ها» را اعلام نمی‌کنید که آبرویشان پیش فک و فامیلشان برود؟

7. همانا این‌گونه حرکات نشان‌دهنده محبوبیت مترو و استقبال بیش از اندازه‌ی بعضی مردم از وسایل حمل‌ونقل عمومی است.

8. از آن‌جا که فرصت‌ها همیشه محدودند، هرجور حساب کنی، سوار شدنِ ما بهترین استفاده‌ی ممکن از فرصت است.

9. چون برای برطرف‌شدن آلودگی هوا همه باید فرهنگ پیاده‌روی را گسترش دهیم، در همین راستا این فرهنگ را در کسانی که به‌دلیل هجوم ما نمی‌توانند در ایستگاه موردنظر پیاده شوند، به‌وجود می‌آوریم.

10. آقا من داداشم اون توئه. یه دقیقه می‌رم، سریع برمی‌گردم همین‌جا که وایستاده بودم!

11. این‌که یک‌نفر بخواهد بگوید «من حتماً در این ایستگاه پیاده می‌شوم» یک حکم قطعی است و برای اثبات قانون نسبیت هم که شده، باید از این اتفاق جلوگیری کرد.

12. به‌هرحال برای «از آن ته با کله پریدن» باید صبوری پیشه کرد تا مترو به ایستگاه برسد وگرنه اگر قبلش بخواهی این‌کار را بکنی که حرکت خز می‌شود و لو می‌رود.

13. از این‌رو که در گذشته که به‌جای مترو، اتوبوس‌های دوطبقه‌ی زهواردرفته در شهر تردد می‌کرد، رعایت نوبت و احترام به سالمندان جزو قواعد نانوشته بود. اکنون که تکنولوژی پیشرفت کرده و شهر صاحب مترو شده، ما که بارمونو بستیم رفتیم، بقیه هم امیدواریم بتونن سوار شن!

14. این سؤال از اساس غلط است. اتفاقاً آن بعضی‌ها «با»توجه به نوبت، اقدام به «با کله پریدن» داخل واگن می‌کنند؛ چون خوب می‌دانند با این حجم جمعیتی که جلویشان است، اگر بخواهند نوبت را رعایت بکنند، نه به شام، که به کله‌پاچه‌ی صبح هم نمی‌رسند!

کد خبر 184056
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز