همشهری آنلاین: روزنامه‌نگاری توسعه (Development Journalism) سال 1960 در بنیاد مطبوعات آسیا (PFA) مرسوم شد، بنیادی که در آن روزنامه‌نگاران فیلیپینی الن چالکلی و جون مرکادو معتقد هستند که سازمان های خبری بسیار کم اخبار توسعه اقتصادی - اجتماعی را پوشش می‌دهند

روزنامه نگاری توسعه

در سال‌های 1970 و 1980، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد؛ یونسکو، کانونی برای مباحثات جنجالی درباره ارتباطات جهانی بود.

در مجموع، این مباحثات با عنوان «نظم اطلاعات و ارتباطات نوین جهانی» (نویکو) شناخته شد. کشورهای جنوبی، که تازه از سیطره استعمار خارج شده بودند، به دنبال بازسازی جریان، توزیع و رویه اطلاعات و ارتباطات جهانی بودند.

بسیاری از کشورهای غربی به سردمداری ایالت متحده و بریتانیای کبیر در برابر هر نوع ساختارشکنی و بازسازی مقاومت می‌کردند و ادعا داشتند که چنین تغییرات باید تحت حکمرانی حکومت‌های آنها باشد و تضعیف اصول فکری جهانی نظیر جریان آزاد اطلاعات باید از سوی آنها اتفاق بیافتد. یکی از مسائل بحث‌انگیز در گفتگوها، روزنامه‌نگاری توسعه بود، اصطلاحی که به نقش مطبوعات در فرایند توسعه اقتصادی - اجتماعی، در کشورهای جنوب اشاره می‌کند.

روزنامه‌نگاری توسعه (Development Journalism) سال 1960 در بنیاد مطبوعات آسیا (PFA) مرسوم شد، بنیادی که در آن روزنامه‌نگاران فیلیپینی الن چالکلی و جون مرکادو معتقد هستند که سازمان‌های خبری بسیار کم اخبار توسعه اقتصادی - اجتماعی را پوشش می‌دهند.

روزنامه‌نگاران بیشتر نقل قول‌ها و اخبار جدید مطبوعات حکومتی را گزارش می‌دادند و توجه کمی به تحلیل، تفسیر و ارزیابی مفصل از طرح‌‌ها، سیاست‌ها و مسائل توسعه‌ای نشان می‌دادند. به همین منظور چالکلی و مرکادو در بنیاد مطبوعات آسیا همایشی برای تربیت روزنامه‌نگاران در زمینه فن روزنامه‌نگاری توسعه، ساماندهی کردند.

مباحثاتی در باب روزنامه‌نگاری توسعه

روزنامه‌نگاری توسعه به رابطه خصومت‌آمیز رسانه‌های خبری مستقل و حکومت اشاره می‌کند که در آن گزارشگرها ارزیابی و تفسیر انتقادی از طرح‌ها و اجرای طرح‌ها دارند. روزنامه‌نگاری توسعه ارزش‌های خبری سنتی را به چالش می‌کشد، و به نیازهای مردم عادی اولویت می‌دهد و عینیت را یک اسطوره می‌داند. روزنامه‌نگاری توسعه اخباری در زمینه انتقاد ساختاری از حکومت و سازمان‌هایش، رهبران اصلاح‌طلب تأثیرگذار در فرایند توسعه و طرح‌های خودیاری محلی را پوشش می‌دهد.

به محض اینکه مفهوم روزنامه‌نگاری توسعه طرفدارانی در آسیا و کشورهای دیگر پیدا کرد، سریعاً رهبران ملّی رویه‌های روزنامه‌نگاری توسعه را برای توجیه کنترل حکومت بر رسانه‌های جمعی و ارتقاء سیاست‌های دولت، به عنوان بخشی از اقدامات بزرگ سرکوبگرانه به خود اختصاص دادند. گاهی این اختصاص‌سازی «روزنامه‌نگاری توسعه‌ای» نامیده می‌شد، که بیانگر شکلی از گزارشگری و نویسندگی رسانه‌های خبری است که آشکارا و غیرانتقادی از حکومت در دستیابی به اهداف توسعه‌ای حمایت می‌کند.

منتقدان روزنامه‌نگاری توسعه می‌گویند که این مسئله زمینه کنترل حکومتی مطبوعات را فراهم کرده است. منتقدان روزنامه‌نگاری توسعه نظیر موسسان بنیاد مطبوعات آسیا بر این باورند که نتیجه این کنترل توجه بر پوشش اخبار حکومت، روزنامه‌نگاری حکومتی غیرانتقادی، اخبار بدون تحقیقی و توسعه‌ای بود.

منتقدانی نظیر استونسون (1988) و سوسمن (1978) علی رغم شناخت تفاوت‌های گسترده بین اینکه چگونه روزنامه‌نگاری توسعه از ابتدا مفهوم سازی شده و اینکه چگونه این اصطلاح (به عنوان روزنامه‌نگاری توسعه‌ای) متناسب با منطق کنترل دولت رسانه ملی تخصیص یافته است، نقاط ضعف روزنامه‌نگاری توسعه را نشان دادند. با اشاره بر اینکه روزنامه‌نگاری توسعه قطعاً از سوی ادارات حکومتی کنترل می‌شود، بیان نقاط ضعف از سوی منتقدان حتی به طرح‌های روزنامه‌نگاری توسعه که از سوی رسانه‌های مستقل انجام می‌پذیرد، آسیب می‌رساند.

بنابراین «گفت و گو» درباره روزنامه‌نگاری توسعه اغلب به دوگانه‌گرایی ساده‌انگارانه می‌انجامد: رسانه تجاری غربی آزاد بودند درحالی‌که رسانه جمعی جهان سوم شدیداً از سوی نخبگان سیاسی کنترل می‌شود. این صورت‌بندی سوال‌انگیز تا اندازه‌ای مقبولیتی میان دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران به عنوان «نظریه توسعه‌ای مطبوعات» (هاچن 1993) به دست آورده است، هرچندکه مداوماً از آن حمایت نشده است، از آنجاکه برخی از حکومت‌های غربی مالکیت و کنترل رسانه‌ها (به ویژه رادیو و تلویزیون) را بر عهده دارند درحالی که بسیاری از کشورهای جهان سوم رسانه مستقل و مخالف دارند.

علاوه بر آن، دیگران عنوان می‌کنند که روزنامه‌نگاری توسعه به صورت غیرانتقادی تأکید بر اخبار خوش حکومت دارد، آن بدین معنا نیست که چنین گزارشگری رابطه‌ای با توسعه ندارد. یا یک حکومت کنترل رسانه را انتخاب می‌کند بلکه آن را برای روزنامه‌نگاری توسعه استفاده می‌کند یا رسانه، آزادانه اخبار توسعه را به شیوه درخواستPFA گزارش می‌دهد، اخبار توسعه زمانی که آن مشخصات خاص را پردازش می‌کند با توسعه ارتباط دارد.

معیار اخبار توسعه یعنی آیا یک عنوان خبری را می‌توان به توسعه نسبت داد یا نه؟، نه تنها باید بر مبنای پیام‌ها (یعنی، رسانه مستقل و رسانه تحت کنترل دولت) باشد بلکه باید بر مبنای ویژگی‌های خود خبر نیز باشد. آگاروالا (1980)، شاه (1996) و دیگران ویژگی‌های اخبار توسعه‌ای موثر را بیان کرده‌اند. اخبار توسعه‌ای باید به صورت انتقادی طرح‌ها، برنامه‌ها و سیاست‌های مرتبط با توسعه را بررسی، ارزیابی و  تفسیر کنند.

همچنین باید تفاوت بین طرح‌ها و اقدامات واقعی را مشخص و چگونگی توسعه در کشورهای و مناطق را نشان دهد. و باید اطلاعات مبنایی و محتوایی درباره فرایند توسعه را فراهم سازد، در زمینه نقش طرح‌ها، پروژه‌ها و سیاست‌ها با مردم تعامل و آینده توسعه را ارزیابی کند. و اخبار توسعه باید به نیازهای اساسی مردم اشاره کند.

رابطه بین رسانه جمعی و جامعه

با تأکید بر ویژگی‌های خاص روزنامه‌نگاری توسعه، این مفهوم باید از سه ایده مشابه درباره رابطه هنجاری بین رسانه جمعی و جامعه متمایز شود.

  • نظریه مسئولیت‌پذیری اجتماعی که به وسیله کمیسیون آزادی مطبوعات ایالت متحده (1947) بیان شده است
  • دیدگاه دموکراسی‌مشارکتی که مک‌کویل (1987) بیان کرده است
  • روزنامه‌نگاری اجتماع‌گرا که توسط کریستین و دیگران (1993) بیان شده است.

نظریه مسئولیت‌پذیری اجتماعی برای روزنامه‌نگاری ضروری می‌باشد که تأکید بر تفسیر و تحلیل می‌کند و با عنوان به بی‌طرف شناخته می‌شود. این نظریه عنوان می‌کند که روزنامه‌نگاران در تولید اطلاعات کامل، صریح و مفید متعهد هستند. با این حال، مطبوعات تحت فشار و محدودیت‌ها هستند که از سوی حکومت و منافع تجاری تحمیل شده است. روزنامه‌نگاری توسعه همچنین بر گزارشگری تفصیلی با یک نقش انتقادی تأکید می‌کند. با این حال نظریه مسئولیت‌پذیری اجتماعی از گزارشگری بی‌طرفانه با رویکرد تفسیری و تحلیلی حمایت می‌کند، روزنامه‌نگاری توسعه پیش‌بینی از اطلاعات اجتماعی فراهم می‌کند.

مدل دموکراسی‌مشارکتی، رسانه‌ای با ویژگی‌های مقیاس کم و بدون تمرکز ترسیم می‌کند که مالکیت و اجرای آن در دست کاربران می‌باشد. فرضیه این مدل این است که رسانه‌های بزرگ، مرکزی و تجاری به اندازه کافی پاسخگوی نیازهای مخاطبین خاص نیستند و ارتباط‌گران حرفه‌ای باید یک نقش کوچکی در فرایند ارتباطات داشته باشند. تأکید اولیه این مدل فراهم‌سازی امکان دسترسی به شبکه‌های ارتباطات برای افراد و گروه‌ها است که از طریق آن افکار و عقایدشان شنیده شود. با این حال، ظاهراً دسترسی به رسانه هدف نهایی شده است.

اگر چه مک‌‌کویل (1987، 123-122) بر این باور است که این مدل یک «ترکیب التقاطی از عناصر نظریه‌ای نظیر آزادی‌گرایی، آرمان‌گرایی، سوسیالیسم، مساوات‌طلبی، محیط‌گرایی و محلی‌گرایی» است، هیچ رابطه نظری و تجربی مشخصی بین دسترسی به رسانه و جنبش علیه سازمان‌های اجتماعی جایگزین وجود ندارد. در روزنامه‌نگاری توسعه، همچنین به افراد درکی از بیان انتقاد و بیان دیدگاه‌های جایگزین جامعه ارائه می‌کند. با این حال، ارتباط‌گران حرفه‌ای باورها و عقاید خود را بین عامه مردم در اشکال و قالب‌های مختلف منتشر می‌کنند که می‌تواند سیاست‌گزاران را به ساماندهی اصلاحات تحریک کند.

روزنامه نگاری اجتماع گرا، در صدد تغییر مشغله فکری روزنامه نگاری به وسیله دوگانگی، علم گرایی و فردگرایی است، آن یک مدلی با چندین عامل به همراه روزنامه نگاری توسعه ارائه می کند. برای مثال، هر دو مدل روزنامه‌نگاران را وا می‌دارد تا نقش محوری در ساخت هویت های اجتماعی و نقد بر روابط قدرت نابرابر و توزیع منابع داشته باشند.

همچنین هر دو مدل روزنامه نگاران را تشویق به ارتقاء نقش مشاهدگر بی طرف در هنگام گزارش یک رفتار می کنند که تغییر اجتماعی مترقی را عمیقاً پژوهش و به لحاظ تاریخی و فرهنگی بررسی و برنامه ریزی کنند. با این حال ساخت اجتماعی در روزنامه‌نگاری توسعه با «ظهور یک فلسفه مشابه در میان عامه» اتفاق می‌افتد، یک موضوع مبهم این است که به یک درک ثابت و جهانی از اجتماع اشاره می کند که در هماهنگی و هم سازگاری مبالغه می‌کند (Calhoun 1993). از طرف دیگر، از نگاه روزنامه¬نگاری توسعه، تمرکز اولیه‌ای بر نگرش‌های خاص و محلی درباره هویت و اجتماع است که تفاوت‌های میان و درون گروه‌های حاشیه‌ای را مشخص می‌کند.

اصول پنجگانه روزنامه نگاری توسعه

همنت شاه (1996) روزنامه‌نگاری توسعه را مرکب از پنج اصل ذیل می‌داند. سه اصل اول مرتبط با رویه گزارشگری و نویسندگی است با این حال دو اصل بعدی را مرتبط با نقش خود روزنامه‌نگاران می‌داند.

  • روزنامه‌نگاری توسعه علاوه بر بعد اقتصادی توسعه، با ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توسعه نیز در ارتباط است. روزنامه‌نگاری توسعه، توسعه انسانی را ارتقاء می‌دهد و با آن در تعامل است. روزنامه‌نگاری توسعه متمرکز بر رفع نیازهای اساسی مردم نظیر، تقویت مردم در بیان ارتباط و مدیریت توسعه و بهبود فقر و نابرابری می‌باشد.
  • روزنامه‌نگاری توسعه دموکراتیک است و تاکید بر ارتباطات از «پایین به بالا» دارد. گزارشگری پایین به بالا منجر به انتشار اخباری نظیر عقاید و دیدگاه‌های مردم می‌شود که به طور نامطلوبی تحت تأثیر نوگرایی می‌باشد. با اولویت دیدگاه‌های مردم در سطح عادی، روزنامه‌نگاری توسعه به آنها اجازه می‌دهد تا به مخاطبین جمعی و سیاستگزاران دسترسی داشته باشند.
  • روزنامه‌نگاری توسعه رویکردش به گزارشگری هم عملگرایانه و هم نامتعارف است. در حا لی که روزنامه‌نگاری سنتی واقعیت‌هایی که درست می‌باشد را گزارش می‌کند و تلاش آگاهانه‌ای برای مخاطب بی‌طرف از موضوع خبر دارد، روزنامه‌نگاری توسعه تلاش‌هایی برای ارتقاء اصلاحات و تشویق کنش اجتماعی می‌کند.
  • روزنامه‌نگاران توسعه نقش روشنفکران حرفه‌ای را بازی می‌کنند، آنها انرژی برای جنبش‌های اجتماعی فراهم می‌کند و کمک به خلق آگاهی درباره نیاز به کنش می‌کند. روزنامه‌نگاران می‌توانند در «بیان ارتباط اشکال اعتراضات نوظهور» و «بیان معنا و مفهوم عمیقتر» کمک کند.
  • روزنامه‌نگاران توسعه به تولید روزنامه‌نگاری توسعه در چند بعد جغرافیایی و هم درون ساختار کلی صنعت خبر تشویق می‌کند. تمرکز جهانی به مالکیت در صنعت رسانه فضای کمی برای تولیدات فرهنگی به جا گذاشته است که از ادارات دولتی انتظار می‌رود و حتی فضای کمتری برای مطالب دارد که حتی از تغییرات ساختاری محدود حمایت می‌کند. بنابراین روزنامه‌نگاران توسعه هم از توسعه رسانه جایگزین (معمولاً رسانه محلی) و هم از مانیتورینگ انتقادی حمایت می‌کند و گاهی از رسانه جریان اصلی استفاده می‌کند.
روزنامه‌نگاری توسعه و روزنامه‌نگاری عمومی

در نهایت باید متذکر شد که رویکردهای روزنامه‌نگاری توسعه مانند رویکردهای روزنامه‌نگاری عمومی است. روزنامه‌نگاری عمومی سال 1990 در ایالت متحده توسط دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران علاقمند به بحران رسانه و دموکراسی توسعه یافت.

گونارتن (1996) عنوان می‌کند که مدافعان روزنامه‌نگاری توسعه، روزنامه‌نگاری عمومی را رد می‌کند و به شباهت الگوی گزارشگریش درباره فهم روزنامه‌نگاری توسعه اقرار می‌کند.

با این حال، شباهت‌های بین روزنامه‌نگاری توسعه در جنوب زمانی که کشورهای تازه استقلال یافته در فرایند تثبیت دموکراسی، موسسات حکومتی و روزنامه‌نگاری عمومی بودند و در غرب زمانی که مردم اعتماد خود را نسبت به رسانه و دیگر موسسات دموکراتیک از دست دادند، به وجود آمد، این نشان می‌دهد که همه دموکراسی‌ها اساساً ناثبات هستند و روزنامه‌نگاری یک نقش کلیدی در خلق و حفظ حکومت مسئول دارد که در بین مردم مشروع می‌باشد.

منبع مورد استفاده برای این مدخل

کد خبر 156048
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز