سه‌شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۰ - ۰۵:۴۳
۰ نفر

سعید مروتی: کمتر روزی است که خبری از موفقیت‌های جهانی «جدایی نادر از سیمین» منتشر نشود؛ انتخاب دوم منتقدان سایت‌ اند ساند به عنوان بهترین فیلم سال، نامزدی جایزه گلدن‌گلوب، بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان به انتخاب چند انجمن معتبر منتقدان آمریکا، فیلم چهارم سال از نگاه منتقدان نشریه فیلم کامنت... و این داستان همچنان ادامه دارد.

سینما - فیلم جدایی نادر از سیمین

فیلم‌ فرهادی همچنان به سفرهای دور و درازش در سراسر دنیا ادامه می‌دهد و بیش از یک میلیون نفر در فرانسه تماشاگر می‌یابد، در چندین و چند کشور دیگر اکران عمومی می‌شود و حالا خیلی‌ها دیگر به نامزدی در اسکار و تکرار افتخار‌ «بچه‌های آسمان» راضی نیستند و آن‌قدر فیلم تحویل گرفته شده و جایزه گرفته که نماینده سینمای ایران بهترین گزینه برای گرفتن اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان سال 2012 به نظر برسد.

این میزان توجه جهانی را حتی کیارستمی هم در روزگار اوجش تجربه نکرده بود. جدایی... فیلم محفل‌های روشنفکرانه نیست و رویای اکران گسترده بین‌المللی را به واقعیت تبدیل کرده و فراموش نکنیم که فیلم در اینجا هم موفقیت گسترده‌ای یافته؛ هم‌فروش فوق‌العاده‌ای کرده و هم مردم و منتقدان آن را ستایش کرده‌اند؛ باز هم برخلاف بسیاری از محصولات افتخارآفرین سینمای ایران در محافل بین‌المللی که توجهی را در داخل برنمی‌انگیختند. مجموعه اینها یعنی اینکه با اتفاق منحصر به فردی در سینمای ایران طرفیم. حالا دنیا نماینده شایسته سینمای ایران را ستایش می‌کند؛ فیلمی که «ساخت ایران» بودنش می‌تواند مایه فخر هر هموطنی باشد.

همه اینها اما، الزاما به این معنا نیست که اصغر فرهادی فیلم بی‌عیب و نقصی ساخته است. در جهانی زندگی می‌کنیم که «همشهری کین» فیلم برتر تمام دوران به انتخاب منتقدان در 50سال اخیر، حوصله خیلی از سینمادوستان را سر برده و در آستانه انتشار نظرسنجی معروف سایت‌ اندی‌وند، بسیاری مشتاقند پایین‌آمدن شاهکار اورسن ولز را از تخت سلطنت پادشاهی سینمای جهان مشاهده کنند. وقتی همشهری کین مخالف سرسخت دارد، چرا نباید جدایی نادر از سیمین مخالف داشته باشد؟ اجماعی که 3سال پیش در اینجا برای «درباره الی» وجود داشت در مورد جدایی... وجود نداشت. کم نبودند منتقدانی که درباره الی را شاهکار می‌دانستند و جدایی... را فیلمی متوسط که هم مشکلات روایی دارد (مثلا در قصه‌گویی تماشاگرش را فریب می‌دهد) هم در ساختار تکنیکی‌اش نوعی آشفتگی مشاهده می‌کردند. کسانی که پرداخت فیلمساز را عصبی و همراه با اغراق می‌دانند. این را هم منتقدان نوشتند و هم برخی فیلمسازان که با اشارات فرامتنی حتی جایزه گرفتن فیلم در جشنواره برلین را هم زیر سؤال بردند.

فیلم فرهادی را می‌شود دوست نداشت و نقدهای جدی‌ای بر آن وارد کرد و می‌شود تلخی اثر را سیاه‌نمایی خواند و تلاش فیلمساز برای واقع‌گرایی را دروغین. با منطق و استدلال می‌شود تمام ستایش‌هایی را که نثار فیلم شده سوءتفاهم دانست و پنبه‌اش را زد. کارجایی خراب می‌شود که بخواهیم جای نقد، رمالی پیشه کنیم. مثل کاری که منتقد برنامه «هفت» انجام داده است: «یک ساعت بعد از نمایش فیلم گفتم این سرگذشت خود فیلمساز است، می‌خواهد برود، رویش نمی‌شود. رفت! ... من یک سال قبل رفتن این آدم را پیش‌بینی کردم». (مسعود فراستی در گفت‌وگو با همشهری جوان 26 آذر). اینکه فرهادی در تدارک ساخت فیلم تازه‌اش در خارج از ایران است نمی‌تواند دلیل بدبودن جدایی... باشد حتی مهاجرت او هم نمی‌تواند به چنین نتیجه‌ای منجر شود. کف‌بینی و نیت‌خوانی‌هایی از این جنس نامش هر چه باشد، قطعا نقد فیلم نیست.

کد خبر 154366

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز