يكشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۸۵
موانع توسعه در خاورميانه
كلمنت هنري، استاد دولت در دانشگاه تگزاس
مترجم: وحيدرضا نعيمي
003024.jpg
مسائل مربوط به توسعه بين المللي در اجلاس سران سال ۲۰۰۲ در ژوهانسبورگ كه از سوي سازمان ملل برگزار شد، نقش محوري داشت، اما خاورميانه عملاً به فراموشي سپرده شد و در عوض مشاركت با آفريقا و آسياي مركزي مدار بحث قرار گرفت. موضوعات مربوط به توسعه و مدرنيزاسيون در خاورميانه و شمال آفريقا با توجه به رشد شبكه هاي تروريستي فرامليتي در اين منطقه فوريت جديدي پيدا كرده است.
جنگ جاري با تروريسم كه آمريكا در پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر به راه انداخت، به حس بنيادي بيگانگي در ميان جوانان بيكار خاورميانه نمي پردازد كه بعضاً از شبكه هاي تروريستي حمايت مي كنند. بنابراين، توسعه پايدار انساني در منطقه مبين راه حل غايي بي ثباتي منطقه اي و حمايت از تروريسم است. سياست هاي آمريكا در زمان دولت هاي بيل كلينتون و جورج بوش تأثير منفي بر شرايط منطقه اي داشت. حتي اگر كشورهاي منطقه به توسعه پايدار انساني دست يابند، تداوم درگيري آمريكا در عراق و حمايت از اسرائيل به ضرر فلسطينيان همچنان باعث تشديد بي ثباتي خواهد شد.
وضعيت خاورميانه را مي توان نوعي ستيز جديد بين جهاني شدن ها توصيف كرد كه فرآيندهاي توسعه و مدرنيزاسيون را در بخش اعظم آنچه سابقاً جهان سوم ناميده مي شد، قرار مي داد. كشورهاي منطقه كه زير فشار قرار گرفته اند تا اصلاحات گسترده اقتصادي و سياسي انجام دهند، بين انگيزه هاي امپرياليستي دولت نومحافظه كار جورج بوش و ساير طرفداران چند جانبه و به ظاهر بي آزار جهاني شدن مانند بانك جهاني، صندوق بين المللي و سازمان ملل گرفتار شده اند. در اين حال، برخي از احزاب مخالف راديكالتر اسلام گرا در برابر هرگونه نيروهاي اصلاح طلب از اين دست قرار گرفته اند.
در سال هاي دهه۶۰ ميلادي، براساس الگوي دبليو دبليو روستو (W.W. Rostow) تصور مي شد كشورهاي در حال توسعه داراي اقتصاد پويايي هستند كه در محيط بين المللي نسبتاً مساعد رشد خواهند كرد. در اين صورت، امروزه اين كشورها گرفتار اين نيروهاي بين المللي در محيط فشار بين المللي هستند. كشورهاي عرب زير فشار مضاعف قرار دارند چون نيروهاي منطقه اي ملي گرايي عرب و اسلام سياسي در يك سو و چالش هاي جهاني شدن و اصلاح در سوي ديگر قرار دارند. در نتيجه، اين كشورها كمتر از ساير كشورهاي در حال توسعه از يكديگر و نيروهاي جهاني شدن گسسته هستند و اين امر اصلاحات و تحقق توسعه انساني را بسيار دشوار مي كند.
محدوديت هاي منطقه اي
بي ثباتي نظامي و سياسي نخستين موانع عمده بر سر راه توسعه در خاورميانه است. نشانه اي از فروكشيدن مناقشه ديرينه اعراب- اسرائيل به چشم نمي خورد. به رغم كاهش مقبوليت ملي گرايي عرب پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ،۱۹۷۰ سرنوشت فلسطينيان در طول انتفاضه دوم در جهان عرب و فراتر از آن هر روز بخشي از اخبار راديو و تلويزيون است. ديدن تحقير فلسطينيان تدريجاً مشروعيت دولت هاي عرب را تحليل مي برد چون شهروندان كشورهاي عرب اين دولت ها را اگر نگوييم همدست متجاوزان، دست كم ناظراني ناتوان قلمداد مي كنند. واضح است كه مناقشه اعراب- اسرائيل تنها مانع توسعه اعراب نيست، اما در سال هاي دهه۵۰ و ۶۰ميلادي از آن براي توجيه نظامي شدن عرصه سياست عرب و هزينه هاي سرسام آور نظامي در مصر، عراق، اردن و سوريه استفاده مي شد و اين امري است كه ميراث آن تا امروز وجود دارد.
به رغم آنكه سهم خاورميانه از بازار بين المللي تسليحات در سال هاي اخير به نسبت شرق آسيا نزول كرده است، خاورميانه به طور متوسط در مقايسه با هر منطقه اي در جهان نسبت بيشتري از توليد ناخالص داخلي خود را به خريد اسلحه اختصاص مي دهد. برآورد مي شود هزينه نظامي كشورهاي عرب و ايران بين سال هاي ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ حدود ۴۲۰ ميليارد دلار بوده است و اين البته به استثناي خسارت حمله عراق به كويت است. اين هزينه ها نه فقط منابع مالي را از توسعه منحرف مي كند، بلكه به شكل گيري قطب هاي نظامي- صنعتي كه با تلاش براي آزادسازي اقتصادي در منطقه مخالفت مي كند، كمك مي كند.
اين هزينه ها در سال هاي اخير اندكي كاهش يافته است، اما علت اصلي كاهش مانع ديگري بر سر راه توسعه در خاورميانه است؛ يعني رانت نفت. از ۱۰ كشور در اين منطقه كه ۱۰ ميليون نفر يا بيشتر جمعيت دارد، فقط مغرب فاقد نفت است و فقط اقتصاد تونس- كوچكترين اين ۱۰ كشور از نظر جمعيت و توليد نفت- آن قدر متنوع است كه از نوسان بهاي نفت تقريباً گزندي نمي بيند. تمام ديگر كشورهاي منطقه (به خصوص الجزاير، مصر، ايران، عراق، عربستان سعودي، سوريه، يمن و اين اواخر سودان) براي تأمين درآمدهاي دولت و حفظ توازن پرداخت، به شدت به صادرات نفت وابسته هستند.
در اواسط دهه ۸۰ ميلادي كه درآمدهاي نفتي كاهش يافت، وابستگي به نفت باعث غيرمولد شدن سرمايه گذاري ها و ناپايداري هزينه ها شد. نفرين نفت آسيب شديدي به اقتصاد الجزاير وارد كرد و شايد از عوامل وسوسه صدام حسين براي حمله نافرجام به ايران در سال ۱۹۸۰بود. رانت هاي نفتي علاوه بر آثار اقتصادي زيانبار، چه بسا آنچه را در گزارش توسعه انساني ۲۰۰۲ «كمبود آزادي» در منطقه خوانده شده است، توضيح دهد. حتي با در نظر گرفتن هزينه هاي نظامي بزرگ و هزينه هاي ناشي از مناقشه اعراب- اسرائيل و رقابت هاي درون اعراب و بين ايران و اعراب، درآمدهاي نفتي همچنان به بقاي حكومت هاي اقتدارگرا در منطقه كمك مي كند. بيشتر اقتصاددانان هر چقدر هم كه به بازارهاي آزاد معتقد باشند، اكنون متوجه شده اند حاكميت خوب كه با رفتارهاي دموكراسي مبتني بر قانون اساسي ارتباط تنگاتنگي دارد، نقش حساسي در كارآمدي اين بازارها براي توسعه انساني پايدار دارد. ثروت نفتي با تقويت حكومت هاي اقتدارگرا به مانعي در برابر حاكميت خوب و توسعه تبديل مي شود، هر چند كه مي تواند ثروت مادي مورد نياز براي تأمين هزينه طرح هاي عمراني باشد.
علاوه بر جنگ و نفت، سومين مانع عمده بر سر راه توسعه، ميراث استعماري خاص منطقه است كه با دموكراسي و تكثر سياسي ناسازگاري دارد. خاورميانه و شمال آفريقا موقعيت راهبردي در حاشيه اوراسيا و آفريقا دارند. از اين رو، در قرن نوزدهم كه قدرت هاي بزرگ براي كسب نفوذ رقابت مي كردند، خاورميانه و شمال آفريقا آوردگاه اصلي آنها بود؛ حتي بيش از آنكه كشف نفت اهميت ژئوپليتيك اين منطقه را ارتقا دهد.
در نتيجه، توسعه سياسي متضرر شد. حاكميت مستقيم فرانسه جامعه مدني را در الجزاير از بين برد و با متحد كردن جامعه مدني تونس ضد اشغال فرانسه، تكثرگرايي را نابود كرد. حاكميت غيرمستقيم در سوريه و عراق به رشد نخبگان آسيب پذير و منزوي انجاميد كه قرباني حكومت هاي نظامي شدند. مصر و مغرب از جمله انگشت شمار كشورهايي بودند كه برخلاف الگوي مشخص تر حاكميت استعماري غيرمستقيم، ميراث تكثرگرايي سياسي پيدا كردند. از ديگر پيامدهاي حاكميت غيرمستقيم توليد پادشاهي هايي بود كه يا توسط ارتش برانداخته شد يا همچنان متزلزل و فاسد باقي ماندند و از اين رو اصلاً نمي توانستند اشاعه دهنده توسعه انساني پايدار باشند.
افزون بر اين، خاطره امپرياليسم اروپايي، اگر نگوييم مداخلات دوره معاصر عليه ناصر و صدام حسين، درك بيشتر بازيگران سياسي معاصر در منطقه را در حكومت ها و جنبش هاي مخالف به يك اندازه تحت تأثير قرار داده است. بسياري افراد رخنه جهاني شدن را در امور داخلي شكل جديدي از امپرياليسم مي دانند كه به اعتقاد برخي احزاب اسلام گرا سابقه آن به دوره جنگ هاي صليبي مي  رسد. در نتيجه كشورهاي منطقه در پذيرش تعديل ساختاري كه نهادهاي مالي بين المللي ترويج مي كنند، اكراه بيشتري از ساير كشورهاي در حال توسعه دارند.
003027.jpg
چالش هاي جهاني شدن
فناوري هاي اطلاع رساني جديد، جهاني شدن را تسهيل مي كند، اما نمي توان گفت جهاني شدن اجتناب ناپذير است؛ چون اين پديده به اقدامات سياسي كشورها به خصوص قدرت هاي بزرگ بستگي دارد. همان طور كه جان گري و سايرين خاطرنشان كرده اند، امروز اقتصاد جهاني از برخي جهات مانند جريان سرمايه كمتر از سال ۱۹۱۳ جهاني است. اما فرآيند جهاني شدن تلويحاً به معناي رفع موانع جابجايي بين المللي سرمايه، كالا و نيروي كار است. مثلاً بحران بدهكاري بين المللي دهه ۸۰ به جهاني شدن كمك كرد، چون كشورهاي بدهكار را موظف كرد بخشي از موانع تجاري و كنترل جريان سرمايه را برطرف كنند.
در خاورميانه و شمال آفريقا، اين فشارها يادآور قرن نوزدهم است كه اعتباردهندگان اروپايي اصلاحاتي اجرا كردند كه به انقياد استعماري مصر، تونس، مغرب، منطقه مديترانه و قلب امپراتوري عثماني و نهايتاً تغييرات عميق در سياست و حكومت انجاميد.
آزادسازي سياسي كه در سال هاي دهه ۸۰ محتاطانه در مصر، اردن، مغرب، تونس و به طور جدي تر در الجزاير پيگيري شد تا سال۲۰۰۱ در تمام اين كشورها برچيده شد. فشار براي تغيير حكومت قدرت مخالفان اصلاح را افزايش داده و باعث از بين رفتن دستاوردها در قلمرو آزادسازي سياسي و اقتصادي شده است. تمام حكومت ها به جز حكومت الجزاير با مخالفت فزاينده از درون روبه رو بود كه علت آن شايد تا حدي يك ويژگي ديگر جهاني شدن بود؛ يعني رشد شبكه هاي تروريستي فرامليتي. اغلب استدلال مي كنند كه نياز به مهار نارضايتي ناشي از تعديل ساختاري اين حكومت ها را به مقابله با آزادسازي واداشت.
در جريان جنگ خليج فارس، اسلام گرايان در سراسر جهان عرب از امپرياليسم آمريكا ابراز خشم كردند. پس از عمليات نظامي سال ،۱۹۹۱ مقامات مصري و تونسي مخالفان اسلام گرا را سركوب كردند. به علاوه، تلقي گسترده اعراب از همدستي آمريكا با اسرائيل حكومت هايي را كه متحد آمريكا قلمداد مي شوند، تضعيف كرده است.
تلاش هاي منطقه اي براي اصلاح
تحليل ها و تجويزهاي دانشمندان برجسته علوم اجتماعي عرب كه در گزارش توسعه انساني عرب منتشر شد، صريح  ترين پاسخ مثبت منطقه اي به چالش هاي اقتصادي و سياسي جهاني شدن است. همان طور كه نگارندگان گزارش يادآوري كردند، اصلاحات در سطح حاكميت كه براي اجراي توسعه اقتصادي كارآمد لازم است، احتمالاً حكومت هاي جاري را به خطر مي اندازد و مخالفان آنها را تقويت مي كند. افزون بر اين تا زماني كه آمريكا بر ساز و كار تشويقي نهادهاي بين المللي پيشدستي و با هدف تغيير حكومت مداخله نظامي مستقيم مي كند، اين حكومت ها همچنان مخالفت با جهاني شدن را بيشتر و در نتيجه اصلاحات تدريجي را ناممكن مي كنند.
گزارش توسعه انساني عرب سه كمبود را ذكر مي كند كه شاخص هاي متعارف رشد اقتصادي و برنامه توسعه سازمان ملل ناديده گرفته است. اين موارد شامل كمبود آزادي، توانمندي زنان و توانايي هاي دانش انسان (دست كم در ارتباط با ثروت) است. سه فصل از هشت فصل گزارش توسعه انساني عرب به موضوع كمبود سوم مي پردازد و مشكل بهره گيري از توانايي بالقوه انساني منطقه را براي رشد و توسعه اقتصادي بررسي مي كند. از آنجايي كه روشنفكران عرب، آزادي مدني و سياسي را براي توسعه انساني ضروري مي دانند، آنان از پرداختن به موضوع كمبود آزادي در گزارش يادشده سر باز نزده اند. آنان نوشتند: «تلاش براي پرهيز از جنبه هاي سياسي حاكميت به هنگام بحث در مورد اين موضوع گاه بازتاب بيم از تبعات احتمالي مواجهه مستقيم با اين موضوع است. با اين حال، محدودسازي بحث حاكميت به اين شكل در درازمدت به نفع كشورهاي در حال توسعه نيست.»
گزارش يادشده با تأكيد بر كمبود دانش، اهميت حاكميت خوب را گوشزد كرد. جهان عرب از نظر نرخ خالص ثبت در دبستان پس از ساير كشورهاي در حال توسعه قرار دارد، در حالي كه تا سال ۱۹۸۵ از ديگر كشورهاي در حال توسعه بودجه بيشتري صرف آموزش مي كرد. اين بودجه بيشتر صرف آموزش متوسطه و عالي شد و در نتيجه كشورهاي عرب از بيشتر كشورهاي در حال توسعه به جز در آسيا يا آمريكاي لاتين در اين زمينه ها پيش افتادند. در نتيجه، اختلاف در دستاوردهاي آموزشي آشكارا از اين حقيقت سرچشمه مي گيرد كه كارگزاران و حاكمان برخاسته از طبقه متوسط شهري در پي منافع خود بودند، نه منافع زنان يا شهروندان روستايي فقير. نرخ سواد در اين منطقه بين سالهاي ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ اندكي بهبود يافت، هر چند كه اين سطح از متوسط كشورهاي در حال توسعه كمتر بود. در سال ،۱۹۹۵ نيمي از زنان خاورميانه بي سواد بودند. نگارندگان گزارش توسعه انساني عرب معتقدند بهترين راه تصحيح اين تبعيض آشكار و كاهش فقر، تعميق مشاركت دموكراتيك است.
گزارش توسعه انساني عرب از ناهمخواني برنامه هاي درسي با نيازهاي بازار كار انتقاد كرد. مدارس حرفه اي در اين كشورها به نوعي دانشگاه هاي ناكارآمد بدل شده اند. اين امر شايد ناشي از تأثير طبقه متوسط شهري بر سياستگذاري باشد. تركيبي از آموزش حرفه اي نارسا و كيفيت نازل مدارس ابتدايي مي تواند علت شديد تر بودن بيكاري در ميان اعراب به خصوص جوانان به نسبت ساير نقاط جهان باشد. فارغ التحصيلان كثير مقاطع متوسطه و دانشگاه كه آموزش حرفه اي چنداني نمي بينند، منتظر جذب در اقتصاد هستند. در نتيجه، بهره وري نيروي كار مانند درآمد سرانه، راكد مانده يا براساس مطالعه بانك جهاني، كاهش يافته است. كارگران عرب در ازاي دريافت دستمزد برابر با كارگران در بيشتر كشورهاي در حال توسعه، توليد كمتري دارند. كشورهاي عرب نتوانسته اند سرمايه گذاري خارجي مستقيم را در بخشي به غير از صنعت نفت جذب كنند. با توجه به نارسايي هاي توسعه در منطقه، جهان عرب بيش از هر چيز نياز دارد به مشكل كمبود آزادي و حاكميت بپردازد تا بتواند به پاي ساير كشورهاي در حال توسعه برسد. حاكميت خوب نياز جهان عرب است. از جمله هاي مؤلفه هاي حاكميت خوب مي توان از «انتخاب عادلانه و آزاد و نظام استوار انتخاباتي كه امكان چرخش مسالمت آميز قدرت را فراهم آورد» ، «قوه مقننه انتخابي كه بر قوه مجريه كنترل واقعي داشته باشد» ، «قانون اساسي كه عملاً قواعد حاكم بر جدايي قواي مجريه، مقننه و قضاييه را تعريف كند» و «حاكميت قانون و استقلال نهادهاي قضايي» نام برد.
تحقق حاكميت خوب
اكنون ديگر صحبت از اين است كه آيا تحولات سياسي در جهان عرب ضروري است يا نه، بلكه موضوع چگونگي انجام اصلاحات سياسي است. در جريان بحران بدهي دهه،۸۰ نهادهاي بين المللي از كشورهاي منطقه خواستند موانع تجاري را مرتفع كنند، كسري  تراز جاري و مالي را برطرف كنند، شاخص هاي كلان اقتصادي را تثبيت كنند و با خصوصي سازي، تغيير ساختاري در اقتصاد پديد آورند. كشورهاي عرب نه فقط بايد سياست هاي اقتصادي پيچيده اجرا كنند، بلكه بايد دست به اصلاحات سياسي بزنند. گزارش توسعه انساني عرب با نقل روايت هايي از حضرت علي(ع) خواهان تغيير حكومت هاي عرب به دموكراسي مبتني بر قانون اساسي مانند كشورهاي سازمان همكاري و توسعه اقتصادي شده است.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |