يكشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۱۶
سرنوشت شوم حيات وحش در برف مانده
لقمه هاي نيمه جان
001149.jpg
معصومه صفائي
برف كه مي بارد پرده ها را كنار مي زنيم و بساط صبحانه را جلو شومينه كه حالا شعله اش تقريباً تا وسطهاي دودكش مي رسد مي چينيم و با منظره اي از بارش برف، با آرامش شيرگرم مي نوشيم. رفته رفته برف روي زمين مي نشيند و ما خوشحال از بعد از ظهري برفي كه قطعاً به برف بازي و آدم برفي سازي مي گذرد. بعدش هم كه به خانه برمي گرديم عصرانه گرم عدسي يا آش رشته و شلغم و لبوي پخته. با اين بارش برف فردا هم كه حتما تعطيل است و با بچه ها مي رويم تيوپ سواري و اسكي. برف عجب چيز معركه اي است همه چيزش دل انگيز است به خصوص از پشت پنجره.
اما آن روي سكه؛ سرما تا مغز استخوان مي رود. كولاك است و برف خودش را به هر طرف مي كوبد. دو روزي هست كه برف بند نيامده. همه گرسنه اند. براي پيدا كردن كمي غذا به هر در زده اند اما برف يك متري هم روي همه چيز را پوشانده و هم قدرت حركت را از آنها گرفته فقط هر چند صدمتر يك پرنده روي زمين افتاده كه يا يخ زده و يا در شرف مرگ است.تازه پرنده مرده هم كه به درد خوردن نمي خورد، بيچاره پرنده ها. حتما با خود مي گوييد خوب چرا به گرمخانه هاي شهرداري نمي روند. آنجا حداقل يك غذاي گرم و جاي خواب پيدا مي شود. اما اين بار صحبت از كارتن خوابهاي خيابانهاي تهران نيست. نقل چيز ديگري است. اين بار داستان غم انگيز حيات وحش زبان بسته اي است كه در جدال با برف هاي سنگيني كه گاه باعث مرگ و مير دسته جمعي آنها مي شود، ناگزير براي نجات جانشان تغيير مسير داده و راهشان را به سمت مناطق روستايي، شهري و خلاصه پايين دست كج مي كنند، شايد چيزي براي خوردن پيدا كردند (مثلا زباله) غافل از اينكه خود را از چاله به چاه مي اندازند و با گرفتار شدن در اراضي در تملك انسان همانطور نيمه جان سر بريده مي شوند. اينجاست كه جمله اي از يكي از دوستان انگليسي پدرم وقتي در برف گير كرده بودند در ذهنم تداعي مي شود لعنت به اين برف كه فقط توي كارت پستالها قشنگه .
سال گذشته يكي از محيط بانهاي اداره كل محيط زيست استان تهران مي گفت: امسال در برف يك گله 200 رأسي قوچ و ميش وارد اراضي روستايي شدند و فقط 40 30 رأس از آنها را توانستيم به وحش باز گردانيم. دوستي كه خود ساكن لواسانات است هم مي گفت: برف كه مي  بارد مردم اينجا جشن مي گيرند چون كبك ها از بي غذايي پايين مي آيند و مردم همينطوري دست خالي هم كبك مي گيرند و دوستي ديگر از كوههاي بلده مي گفت و شكار زمستانه كل و بز و قوچ و ميش ها.
حكايت خرس تبريزي بيچاره هم كه هنوز چندان كهنه نشده است. خرس بخت برگشته اي كه به خاطر گرسنگي از خواب بيدار شده بود و به دليل بارش برف سنگين و عدم دسترسي به مواد غذايي به اميد لطف مردم و يافتن لقمه اي نان خود را به نزديكي شهر رسانده بود. خرس بيچاره حتي با نان و سبزي هم سير مي شد. اما بعضي از مسئولين محلي اعلام كردند كه حتما خرس  هار بوده كه اين موقع سال بيدار است و او را كشتند. شايد اين مسئول نمي دانست كه خرسها علي رغم آنچه تصور مي شود تمام زمستان را به خواب نمي روند. بلكه با احساس گرسنگي از خواب بيدار شده و بعد از خوردن كمي غذا دوباره به مخفيگاهشان برگشته و مي خوابند.
البته خرس تبريزي مشتي بود از خروار. كشتار گرگها و خرسها و پلنگها و قوچها و كبك ها و.... تراژدي هر ساله برف است. اما امسال به دليل بي مبالاتي بعضي ها، از بد روزگار، صحنه هايي كه نبايد به تصوير كشيده مي شد بر فيلمها و بعضا در ذهن مردم حك شد و قضيه بالا گرفت. وگرنه خوب حيواني كه به مراكز زندگي آدمها به هر دليل نزديك مي شود بايد كشته شود! البته هميشه هم اوضاع اينقدر وخيم نيست. بعضي وقتها قضيه شكل ديگري به خود مي گيرد. گاهي مردم محلي و گروههاي طرفدار محيط زيست از در ديگري با حيات وحش درمي آيند. همين چند وقت پيش بود كه در ميقان اراك درناها مثل هر سال در برف گرفتار شدند و صدوق، مدير كل حفاظت محيط زيست استان مركزي اعلام كرد: در پي بارش برف سنگين و جا ماندن گروههايي از درناهاي مهاجر در برف، گروههاي حامي طبيعت و مردم محلي چندين روز مداوم پابه پاي محيط بانها براي درناها غذا تهيه كرده و ريخته اند.
در برخي موارد هم در مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان حفاظت محيط زيست به منظور جلوگيري از پايين آمدن حيوانات و قرار گرفتن آنها در دسترس متخلفين ذخيره علوفه در قلب مناطق انجام مي شود. مهندس كارگر كه حالا مسئوليت منطقه حفاظت شده ورجين را بر عهده دارد، در اين باره مي گويد: از آنجايي كه ورجين از يك سو بين استقرارگاههاي انساني محصور شده است و از سوي ديگر در زمستان پذيراي قوچ و ميش هاي لار نيز هست از حساسيت  خاصي در جهت كنترل ورود حيات وحش برجاده ها و باغات و مناطق  حاشيه اي روستايي برخوردار است. بنابراين امسال نيز مثل سالهاي قبل براي تامين نياز علوفه زمستانه قوچ و ميش ها و كل و بزها در نقاط متعدد و خاص علوفه انباركرده ايم در حال حاضر نيز با بارش برف سنگين اين علوفه ها را در منطقه پخش كرده ايم تا حيوانات برا حتي به غذا دسترسي پيدا كنند.
سازمان حفاظت محيط زيست نيز به منظور حفاظت از جان حيات وحش در برف مانده و پناهنده به حاشيه مناطق مسكوني در اين خصوص دستورالعملي را مبني بر لزوم تلاش محيط بانان به كمك مردم محلي براي بازگرداندن آنها به زيستگاههاي اصلي و تامين امنيت آنها تدوين و به كليه استانها ابلاغ كرده است. اما واقعيت اين است كه با تمام اين تفاسير در شرايطي كه در سراسر كشور به ازاء هر هشت هزار هكتار يك نيروي حفاظتي وجود دارد. در شرايط سخت تنها اين مردم هستند كه مي توانند حامي حيات وحش بيچاره باشند.

نقاشي طبيعت
كوه هاي سپيد پوش و منظره درختان خشكيده وقتي زيباست كه از دور دست عبور ممتد گله هاي قوچ و ميش را ببينيم.
شكوه صخره ها در حضور كل و بزها و رنگيني دشت درپرواز دسته جمعي پرندگان است . زمستان زيباي ما فصل سخت حيات وحشي است كه گاهي تنها پناهشان ما هستيم.

تخريب روز افزون يكي ديگر از آثار طبيعي- تاريخي كشور
غارهاي غريب
001143.jpg
عباس محمدي - عجيب است كه با تمام بي مهري هايي كه ما با پديده هاي طبيعي و آثار تاريخي سرزمين خود داشته ايم، باز هم در گوشه و كنار اين سرزمين، هنوز ديدني هايي هست. گو اين كه يك دليل وجود اين ديدني ها، تنوع اقليمي و بيشينه ديرين تمدن در ايران زمين است، دليل ديگر، از نظر پنهان ماندن بسياري از آثار طبيعي يا مدفون شدن آثار تاريخي در زير خاك بوده است وگرنه بر آنها هم همان مي گذشت كه با آثار يافت شده مان در يك قرن اخير گذشته است.
تنها گنج ياب ها و خريداران و قاچاقچيان زيرخاكي ها نيستند كه تيشه به ريشه ميراث فرهنگي و طبيعي ما مي زنند. بسياري از مردم عادي هم در ديدار از مكان هاي تاريخي و طبيعي با كنده كاري روي سنگ ها، نوشتن يادگاري، پراكندن زباله و... سهم خود را در اين چرخه ميراث كشي ادا مي كنند.
غارها نيز كه شكل گيري شان حاصل كار چند ميليون ساله عوامل زمين شناختي است نيز در اين توجهات بي نصيب نمانده اند.شادروان عبدا... حاجيلو در كتاب غار علي صدر، چند جا با خرسندي از تلاش خود براي افتتاح دهانه غار و روشن ساختن فضاي مدخل غار به نور آفتاب (كه موجب تخريب غيرطبيعي و پايين رفتن سطح آب درون غار شده) گفته است. او حتي به سادگي از تكه شيشه و پاره سفال هايي در ميان خاك هاي در هم ريخته گفته است كه در حين تسطيح و سازندگي جلوي دهانه غار براي ايجاد تأسيسات جاده و پاركينگ يافت شده است. اين تكه پاره ها به گفته خود او متعلق به قرن پنجم تا قرون نهم و دهم هجري بوده است. شگفتا و دردا كه باستان شناسان بيگانه، نه در دوره معاصر كه بيش از صد سال پيش در شوش و ديگر اماكن تاريخي با كاردك و قلم مو خاك از آثار تاريخي ما زدودند كه البته سهم خود را نيز بردند و ما امروز با بلدوزر و ديناميت محوطه هاي تاريخي و طبيعي كم مانند را زيرورو مي كنيم.
مصطفي سلاحي در كتاب غارهاي ايران خود از آسيب هاي فراواني كه در سال اخير... براي يافتن گنج و ساير آثار تاريخي به غارهاي كشور وارد شده گفته است: غار آبزا كه نقش هاي ما قبل تاريخي حيوانات بر ديواره هاي آن، به دست هم دوره هاي ما محو شده است؛ غار باباجابر كه ديوار آجري و سقف ضربي باستاني آن، براي ساختن حمام ده خراب شده است، كتيبه سلجوقي غار دست كنده قلعه جوق كه شكسته شده و به سرقت رفته؛ غار- معدن باستاني شاكين كه به معدن كاران امروزين اجاره داده شده و از ميان رفته است... و توريستي كردن غار كتل خور با حفر تونل و عبور كاميون هاي سنگين كه سبب لرزش سازندهاي غار شده است.
غار قوري قلعه هم كه با تخريب دهانه و دستكاري گسترده در بخش هايي از آن به تازگي توريستي شده است؛ براي غار علي صدر هم كه انگار آن همه دست كاري در دهانه و نورپردازي داخل غار كافي نبود، يك كافي شاپ هم در انتهاي درياچه راه انداخته اند تا سروصداي موسيقي و مشتريان آن جايي براي بهره بردن از صداي چك چك آب بر كف غار و جذبه هاي يك محيط طبيعي آرام و زيرزميني باقي نگذارد!
در حريم غار طبيعي- تاريخي اشگفته سلمان ايذه، هم كه هتل سازي شده است، عميق ترين و دشوارترين غار كشور- غار پراو (پرآب)- با انبوه زباله و پسماند گروه هاي غارپيما سخت آلوده شده است.غار پراو به لحاظ عمق اولين غار ايران به حساب آمده و در مقياس جهاني نيز از ارزش خاصي برخوردار است و شايسته حفاظت اصولي است. اين غار در لايه اي از سنگ آهك شكل گرفته كه احتمالاً قطورترين لايه آهكي جهان است. منطقه پراو، از نظر ريخت شناسي زمين، تنوع پديده هاي زمين شناسي و آب شناسي و نيز از نظر تنوع زيستي بسيار غني است. از اين رو، لازم است كه غار پراو و حريم آن به عنوان يك اثر طبيعي ملي به منظور حفاظت بهتر و توجه بيشتر به عنوان يكي از آثار طبيعي ملي ثبت شود و به يقين كوه نوردان و غارپيمايان مي توانند در مديريت اين محيط نقش مؤثر و مثبتي را داشته باشند. حتي در مرحله اي ديگر، كل منطقه طاق بستان و كوه پراو تا كوهستان باشكوه بيستون كه مجموعه اي بي نظير از پديده هاي كمياب طبيعي و آثار منحصر به فرد تاريخي است، مي تواند يك سايت جهاني براي حفاظت باشد.
متأسفانه اين اواخر فزوني يافتن شمار كساني كه خود را طبيعت گرد و طبيعت دوست مي دانند و هرازگاهي بي پروا و بي هدف به طبيعت مي زنند هر روز محيط هاي طبيعي را بيشتر و بيشتر دستخوش ويراني مي كند. به عمق غاري مي رويم تا تفريح كنيم، يا ركوردي بگذاريم و هر بار طنابي بر طناب هاي باقي مانده و زباله اي بر زباله هاي پيشين مي افزاييم، اما آيا اين محيط هاي محدود ظرفيت تمام خودپسندي هاي ما را دارد.

باغ وحش
شكايت عليه محيط زيست به خاطر خرس تبريز
ما هم خبر كشته شدن خرسي را در تبريز كه از شدت سرما و گرسنگي به محوطه يكي از دانشگاهها پناه آورده بود شنيديم و ديديم كه چطور سرنوشت شوم خرس بيچاره به فرو پاشيدن مغزش به ضرب گلوله رقم خورد و يادداشتهايي هم جسته و گريخته در جرايد خوانديم. اما همه تبش همان چند روز يا حتي چند ساعت اول بود و بعد همه سرمان گرم كار و زندگي مان شد. اما در اين ميان انگار گروهي خيلي بيشتر از ما دلشان به حال خرس بيچاره سوخت. شايد اينقدرها هم كه مسئولين فكر مي كردند حيات وحش كشور بي كس و كار نيست. در پي اقدام اداره كل حفاظت محيط زيست آذربايجان شرقي و كشته شدن خرس قهوه اي كه اتفاقاً مدير كل دامپزشكي استان نيز او را مبتلا به بيماري  هاري متهم كرده بود، انجمن حمايت از حيوانات در صدد شكايت از مدير كل محيط زيست و مدير كل دامپزشكي استان برآمده اند. متن اين شكايت نامه و دادخواست به اين شرح است:
رياست محترم دادسراي عمومي تبريز
مراتب زير را در شكايت از آقايان مراد حسين ميرزائي مدير كل محيط زيست آذربايجان شرقي و محمدرضا خداوردي زاده مدير كل دامپزشكي آذربايجان شرقي به استحضار مي رساند:با عنايت به اساسنامه انجمن حمايت از حيوانات كه رسالت وجودي خود را حمايت از حيوانات و تلاش در جهت جلوگيري از سوءاستفاده و آزار و اذيت و كشتن حيوانات در جهت حفظ حيات وحش و جلوگيري از انقراض نسل حيوانات نادر مي داند وظيفه خود دانسته كه با توجه به اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه حفاظت محيط زيست يك وظيفه عمومي تلقي شده است و با استعانت از دادستان محترم تبريز به عنوان مدعي العموم موضوع كشته شدن يك قلاده خرس قهوه اي كه در فهرست جانوران تحت حمايت محيط زيست قرار داشته است مورد تعقيب و پيگيري قرار گيرند. با مداقه در مجموعه اظهارات ضد و نقيض و توجيهات غيرعلمي مديران كل دو اداره مذكور در مطبوعات و رسانه هاي گروهي چنين استنباط مي شود كه نهادهاي مورد بحث بي خردانه و با بي دانشي در روز جمعه دوم دي ماه سال جاري در محوطه دانشگاه آزاد تبريز به جاي اتخاذ يك راه حل صحيح و منطقي و علمي در جهت مقيد كردن حيوان، حكم به تير بستن آن را صادر و بدين ترتيب اقدام به محو صورت مسئله نموده اند.با توجه به ماده 1 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست مصوب سال 1353 و اصلاحيه مورخ 24/8/1371 كه وظيفه حفظ و نگهداري فضاي حياتي جانوران وحشي و حمايت آنها در برابر گرسنگي و تشنگي به عهده سازمان حفاظت محيط زيست مي باشد و با عنايت به اينكه جمهوري اسلامي ايران و به تبع آن سازمان حفاظت محيط زيست عضو اتحاديه بين المللي حفاظت از طبيعت و منابع طبيعي و همچنين از امضا كنندگان كنوانسيون تنوع زيستي مي باشد چگونه است كه مسئولين سازمان به همراه تصديق نامه خلاف واقع مدير كل دامپزشكي استان مبني بر احتمال بيماري هاري موجب مرگ حيوان گرسنه و بي دفاعي كه زيستگاه طبيعي آن به وسيله انسان تخريب، و با شدت سرما به شهر پناهنده شده است را فراهم نمايد.اينك مستنداً به ماده 679 قانون مجازات اسلامي و بند ج ماده 13 قانون شكار و صيد مصوب سال 1346 و اصلاحيه مورخ 15/9/1375 و با لحاظ ماده 21 همين قانون كه كشتار جانوران و حتي به هر شكلي و به وسيله هر كسي توسط قانونگذار منع شده است و همچنين ماده 321 قانون ديات و ماده 540 قانون مجازات اسلامي در مورد تصديق هاي خلاف واقع مسئولين مذكور قابل تعقيب بوده و نظر به توجيهات غيرعلمي و غير منطقي ارائه شده كه موجبات تألم و تأثر اعتراض اقشار مختلف جامعه و همچنين علاقه مندان به حيات وحش و انجمن ها و تشكلهاي غيردولتي زيست محيطي را فراهم نموده اند با اعلام جرم تقاضاي تعقيب و مجازات مسئولين مذكور را از دادستان محترم دارد.
با احترام كامران محمودي
وكيل انجمن حمايت از حيوانات

حيات وحش ايران
اردك هاي روي آب چر
از خانواده  اردك هاي روي آب چر 8 گونه در ايران يافت مي شود. ساق ها و گردني كوتاه دارند و در حال ايستادن بدن را افقي نگاه مي دارند. در موقع تغذيه معلق (بالانس) زده، از علف ها و كف باتلاق ها تغذيه مي كنند. نر و ماده در اين خانواده به جز در اردك مرمري با يكديگر متفاوتند. پروازشان قوي است و هنگام برخاستن از سطح آب، با يك جهش و تقريباً به طور عمودي به پرواز درمي آيند.
001146.jpg
اردك سر سبز
گونه:Anas platyrhynchos
جنس: Anas
زيرخانواده: اردك هاي روي آب چر
خانواده: Anatidae
راسته: Anserforms
رده: Aves
پرنده نر با سر سبز و پرنده  ماده با بدن قهوه اي خالدار از ساير اردك ها به سادگي قابل تشخيص اند. در اردك سر سبز نيز سر و گردن سبزرنگ به وسيله يك طوق سفيد از سينه بلوطي جدا مي شود. در ماده ها نيز منقار سبز مايل به زرد كه در قاعده نارنجي رنگ است مشخصه خود براي شناسايي آنها است.
البته در زمان پرريزي شباهت نر و ماده به يكديگر زياد مي شود. پرريزي در مهرماه تمام شده و پروبال جوجه آوري ظاهر مي شود. جوجه هاي اردك كله سبز يا همان سر سبز خودكفا بوده و به محض خروج از تخم امكان فعاليت دارند. بدنشان قهوه اي پررنگ است. جوجه ها بعد از۷ تا 8 هفته قادر به پروازند اما طي اين مدت مادر از آنها نگه داري مي كند.
جمعيت هاي مختلف در مكان هاي متفاوت در زمان هاي مختلف جوجه آوري مي كنند، ولي كلاً زمان جوجه آوري ممكن است از فروردين تا اواخر پاييز طول بكشد. اين پرنده معمولاً يك بار در سال جوجه آوري مي كند.
در شرايط زيستگاهي مختلف در كنار آب هاي شيرين آشيانه سازي مي كند. آشيانه معمولاً در روي زمين در ميان علف هاي بلند يا بين بوته ها مخفي است. ممكن است در جزاير كوچك يا در سوراخ هاي كنده درخت يا در آشيانه پرندگان بزرگ نيز آشيانه سازي كند. لانه كاسه اي شكل است و از مواد گياهي و علفي با پوشش داخلي همراه با مقداري پر نرم تشكيل مي شود. تعداد تخم ها 10 تا 12 عدد است.اردك كله سبز در فصل زمستان در تمام تالاب ها و مناطق آبي سراسر ايران مشاهده مي شود. در فصل زادآوري در شمال غربي و غرب ايران تا كردستان مشاهده مي شود و جوجه آوري مي كند.درميان شكارچيان،اردك هاي سرسبز از مرغابيان وحشي است كه به دليل جمعيت هاي زياد آن و طعم خوب گوشت اين پرنده بسيار شكار مي شود.در اغلب تالاب ها، كشتزارها و درياچه هاي آب شيرين مي توانيد دسته هاي پنجاه تا صدتايي اين پرنده را مشاهده كنيد . حتي گاهي به طور اتفاقي در آب بندان ها نيز به تعداد كم فرود مي آيند. اطراف تهران از دشت هاي ورامين گرفته تا جاجرود و از آن طرف شمال پارك چيتگر تا كرج گهگاه حتي در يك چاله آب گرفته در كنار ساير پرندگان به چشم مي خورند.اين پرنده در كنار چنگر از عمده ترين پرندگان قابل شكار به حساب آمده و حتي در دامگاه فريدونكنار همه ساله تعداد زيادي به دام صيادان محلي گرفتار شده و در بازار به فروش مي رسند.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
عكاس خانه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |