سه شنبه ۱۳ دي ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۹۱ - Jan 3, 2006
بازپرس ويژه مسئول رسيدگي به قتل هاي سريالي پايتخت
پرونده سه جنايت روي ميز دادستان
011964.jpg
بازپرس اصغرزاده
011961.jpg
گروه حوادث-آزاده مختاري: در پي وقوع چند فقره قتل زنجيره اي در يك ماه گذشته در تهران، بازپرسان ويژه قتل پايتخت از دادستان مرتضوي خواستار اعمال نظر مستقيم شدند.همچنين بازپرس حسين اصغرزاده رئيس شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران مسئول ويژه رسيدگي به اين پرونده شد.
به گزارش همشهري، صبح روز گذشته اصغرزاده، حسيني، هنرمند سه بازپرس دادسراي امور جنايي تهران به همراه كارآگاهان اداره دهم آگاهي مركز، جلسه ويژه اي براي بررسي وقوع جنايات سريالي يك ماه گذشته در تهران برگزار كردند. در اين جلسه نامه اي از سوي نامبردگان براي ارسال به دفتر دادستان مرتضوي تنظيم شد تا دستورات لازم از سوي اين مرجع صادر شود.
بر اساس اين گزارش پرونده هاي متعددي در دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي به اين قتل ها تشكيل و مشخص شد همه مقتولان پس از آنكه دست ها و پاهايشان با طنابي بسته شده بود از ناحيه گردن با چاقو شديدا مجروح شدند و آثار جراحتي در ناحيه پشت گردن با چاقو مشاهده شده است.
حسيني بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران كه يكي از قضات رسيدگي كننده به اين پرونده قتل در دادسراي جنايي است با بيان اينكه رد پاي جديدي از متهمان اصلي پرونده به دست آمده است، گفت: مقتولان اين پرونده از افرادي بودند كه در شركت گلد كوئيست سهامداران بزرگي بودند و به دلايل نامعلومي به قتل رسيدند، اما هنوز براي نتيجه گيري در اين زمينه زود است و تحقيقات براي رد يابي قاتلان با سرنخ هاي جديد قوت يافته است و پس از به دست آمدن اولين نتايج گزارشهايي در اين زمينه اعلام خواهد شد.
۲۸ آبان: قتل با۳۶ ضربه چاقو
انتشار بوي سوختگي شديد غذا در يك آپارتمان مسكوني منجر به فاش شدن قتل يك زن در شمال شهر تهران شد.
تمام بعد از ظهر روز شنبه بوي سوختگي در فضاي آپارتمان چهار طبقه واقع در حوالي ميدان ميرداماد پيچيده بود.
اين بو از يكي از واحدهاي طبقه چهارم به مشام مي رسيد ولي هر بار كه همسايه ها زنگ اين خانه را مي زدند كسي پاسخگو نبود، به ناچار با تلفن همراه صاحب خانه تماس گرفتند. مرد از همسايه ها خواست تا در را شكسته و وارد خانه شوند. بدين ترتيب مشخص شد منشأ بو تكه گوشت مانده در زودپز است. در اين ميان يكي از همسايه ها متوجه وقوع جنايتي در خانه شد. جسد زن صاحب خانه غرق در خون در حالي كه دست ها و پاهايش با طناب قرمزرنگي بسته شده بود و با روسري دهان او را نيز بسته بودند، بر روي تخت خواب افتاده بود. مقتول فرحناز ۵۰ ساله كارمند بازنشسته يك بانك بود. اين جنايت از طريق مأموران كلانتري۱۰۳ گاندي به اطلاع بازپرس هنرمند رسيد. كارآگاهان اداره دهم آگاهي مركز و مأموران تشخيص هويت به محل اعزام شدند.
در بررسي هاي اوليه پليس به اين نتيجه رسيد كه عامل يا عاملان جنايت به زور وارد خانه نشده بودند و سرقتي نيز از وسايل منزل صورت نگرفته بود. اثري از مقاومت مقتول در زمان وقوع جنايت نيز به دست نيامد. فرحناز در حالي كه شلوار جين و مانتو به تن داشت با۳۶ ضربه چاقو به قتل رسيده بود. همسر فرحناز به پليس گفت: «ساعت۸‎/۳۰ دقيقه صبح وقتي قصد خروج از خانه را داشتم، فرحناز از خواب بيدار شده و به قصد پختن غذا مقداري گوشت در زودپز گذاشت، آخرين تصويري كه از همسرم دارم همين است.» تحقيقات پليسي نشان داد در وقوع اين جنايت سرنخ هايي از حضور يك زن و يك مرد ديده شده است.
هفتم دي ماه: قتل يك زن در شهرك غرب
زني با ۱۸ ضربه چاقو در منزل مسكونيش واقع در غرب تهران به قتل رسيد.
ساعت ۱۵‎/۳۰ دقيقه مرد خسته از كار روزانه به منزلش واقع در شهرك قدس (غرب) تهران رسيد. در ابتدا زنگ در را به صدا در آورد تا مهناز همسر ۵۰ ساله او كه هميشه در اين ساعت منتظر ورود شوهرش بود در را برايش باز كند. ولي اين بار كسي پاسخگوي زنگ در نشد. مرد با تصور اين كه همسرش براي خريد منزل را ترك كرده است با كليد خود در را گشود، وارد خانه كه شد تصويري كه مقابلش مي ديد برايش غريب بود. خانه آنها هيچ گاه اينچنين آشفته نبود. دلهره وجود مرد را فرا گرفت چند بار با صداي بلند مهناز را صدا كرد ولي سكوت تنها پاسخي بود كه مي شنيد.
مرد با گامهاي آهسته به سمت اتاق نشيمن مي رفت كه ناگهان با مشاهده، جسد بي جان همسرش كه دستها و پاهاي او با طناب بسته شده بود بر جاي خود ميخكوب شد. عامل يا عاملان اين جنايت كه خانه را به دنبال اسناد و مداركي زيرو رو كرده بودند قبل از اقدام به سرقت خود مهناز را با ۱۸ ضربه چاقو كشتند.
پليس آگاهي تهران و بازپرس حسيني در صحنه جنايت حضور يافتند. كارآگاهان اداره دهم آگاهي تحقيقات پليسي خود را براي شناسايي عامل يا عاملان اين جنايت آغاز كرده اند.
يازدهم دي ماه:
جنايتكاران در كمين فروشندگان منزل
عصر روز يكشنبه خبر قتل يك زن ۴۱ ساله به اطلاع پليس رسيد. وقوع جنايت در منطقه قلهك بود و قرباني شهره۴۱ساله نام داشت كه در منزل مسكوني خود به قتل رسيده بود.
به گزارش تورنگ رئيس روابط عمومي فاتب همسر شهره عصر روز گذشته از محل كارش با منزل تماس گرفت، شهره به تماس او جواب داد اما در ميانه مكالمه ناگهان ارتباط قطع شد، چند دقيقه بعد همسر شهره نگران از بي پايان ماندن تماس هايش به منزل مراجعه كرد.
زنگ در را زد اما كسي جواب نداد. مرد نگران تر از قبل وارد آپارتمان شد و ناگهان با جسد همسرش كه دست ها و پاهاي وي بسته شده بود و از گردنش خون سرازير بود مواجه شد. كارآگاهان دايره ۱۰ مركز و بازپرس حسين اصغرزاده بعد از اطلاع از وقوع اين جنايت خود را به محل واقعه رساندند.بررسي هاي اوليه از صحنه جرم صورت گرفت. بخشي از وسايل منزل سرقت شده بود. منزل مجهز به آيفون تصويري بوده و بدين ترتيب عاملان اين قتل نمي توانستند به زور وارد خانه شوند.
جسد شهره كه مانتو و روسري بر سر داشت به دستور بازپرس اصغرزاده به پزشكي قانوني انتقال يافت تا با انجام آزمايشات علت تامه مرگ اين زن كه در منزل مسكوني خود مورد حمله قرار گرفته بود مشخص شود. اين زن داراي دو فرزند است كه در زمان وقوع جنايت در محل تحصيل خود حضور داشتند.
زنان ثروتمند طعمه قاتل ناشناس
محمد تورنگ رئيس مركز اطلاع رساني تهران بزرگ به خبرگزاري فارس گفت: كارآگاهان پليس آگاهي هم اكنون در حال بررسي احتمال ارتباط اين سه قتل با هم هستند و به دو نكته مشترك در اين قتل ها رسيده اند.
نخستين موضوع بحث فروش خانه قربانيان است كه هر سه آنها براي فروش خانه خود در يكي از روزنامه هاي صبح آگهي داده بودند. همچنين هر سه زن از زنان پولدار بودند.
وي به ارتباط اين قتلها با سرشاخه هاي گلدكوئيست اشاره كرد و گفت: ماموران در دومين نكته مشترك قتلها به رد پاي سرشاخه هاي گلدكوئيست در اين جنايت ها رسيده اند.
تورنگ افزود: در اين سه جنايت آثاري از ورود به زور به داخل خانه وجود نداشت و عامل يا عاملان قتلها به راحتي وارد خانه شدند و نقشه خود را عملي كرده اند به طوري كه قربانيان لباس رسمي در زمان جنايت به تن داشته اند.
رئيس مركز اطلاع رساني تهران بزرگ خاطرنشان كرد: هنوز به طور قطع نمي توان اعلام كرد قتلها به صورت سريالي بوده است و تحقيقات در اين ارتباط ادامه دارد. تورنگ در پايان با هشدار به خانواده ها در خصوص فعاليت مجرمانه سرشاخه هاي گلدكوئيست در ايران گفت: به خاطر اينكه فعاليت اين شركتها غير قانوني اعلام شده است به خانواده ها هشدار داده مي شود كه از شركت فرزندانشان در جلسات اين شركتها خودداري كنند؛ زيرا در رابطه با اين جلسات تاكنون افرادي به اتهامات مسائل اخلاقي و نگهداري اسلحه دستگير شده اند.
در حالي پليس آگاهي تهران تنها قتل سه زن را در دسته قتل هاي زنجيره اي گنجانده اما تاكنون دو مرد نيز به همين شيوه به قتل رسيده اند.اين دو مرد نيز با دست و پاهاي بسته در محل سكونت خود به قتل رسيده بودند. زمان قتل آنها نيز آذر و دي ماه سال جاري بود. در يكي از اين قتل ها رد پاي يك زن كشف شده بود. بازپرس اصغرزاده گفت: حضور يك زن در ارتكاب جنايات را رد نمي كنيم؛ ولي به احتمال زياد قتلها بدست يك مرد رخ داده است.

آن سوي حادثه
قتل هاي سريالي -۱
ساعت از۱۰ شب گذشته بود كه شبگرد كوي دانش شهر تبريز با زني افتاده كنار خيابان برخورد كرد.سوز سرماي بيستم اسفند ۱۳۵۹ را با دميدن در ميان دست هايش دور كرد و به  خود جرأت داد نزديك تر شود. تكاني به تن زن داد ولي او مرده بود.
شبگرد با عجله شماره نزديك ترين كلانتري تبريز را گرفت. مأموران ساعت ۲۲:۲۰ آن شب در صحنه حاضر شدند. همه ساكنان ۶ متري سوم كوي دانش بيرون آمده بودند تا از چگونگي جان سپردن زني در محل سكونتشان با خبر شوند.زني با حدود ۵۰ سال سن به  دليل خفگي جان سپرده بود. هفت روز پس از كشف جسد، حسين شوهر زن ضمن شناسايي او اعلام كرد كه همسرش ن در روز بيستم اسفند، با همراه داشتن وسايلي از جمله جواهرات، براي مراجعه به عكاسي از منزل خارج شده و ديگر مراجعت نكرده است. بدين ترتيب رسيدگي به قتلي آغاز شد كه هيچ سرنخي در خصوص قاتل يا قاتلان آن يافت نشده بود.از قتل ن ۶ ماه نگذشته بود كه در نقطه اي ديگر از ايران، جسد زني كشف شد. گزارش پاسگاه اشتهارد كرج به معاون دادستان در روز ۱۶ شهريور ۱۳۶۰ حاكي از كشف جسد زني در آن منطقه بود. با انجام مقدمات كار مشخص شد كه زن ۳۲ ساله است و م نام داشته. آثار خفگي چگونگي مرگ او را نشان مي داد.بدين ترتيب كشف جنازه دو زن، كه هر دو نيز خفه شده بودند، توجه هيچ كس را جلب نكرد تا پرونده قتل هاي سريالي زنان در ايران ۲۳ سال قبل رنگ جدي به  خود بگيرد. شيوه قتل ها و محل كشف اجساد هيچ تشابهي را نمايان نمي كرد ولي هر دو مقتول به دليل خفگي جان سپرده بودند. اگر شيوه قتل در سه جنايت و بيشتر تكرار شود، اين قبيل جنايت ها را «قتل هاي سريالي» مي نامند.تا مدتي پس از شهريور ،۱۳۶۰ هيچ جسدي از هيچ زني در ايران يافت نشد كه به ماجراي كوي دانش تبريز و اشتهارد كرج شباهت داشته باشد. تا اين كه يك سال و اندي بعد دوباره اين ماجرا يعني «خفه شدن» يا «ناپديد شدن» زنان آغاز شد.
۲۴ بهمن ۱۳۶۱: پدري با شكايت به اداره آگاهي تبريز از ناپديد شدن دختر و ۲ نوه اش خبر داد. الف - ۳۶ ساله به  همراه م ۱۱ ساله و ف ۹ ساله ناپديد شده بودند.۵ اسفند ۱۳۶۲: كلانتري يك تبريز حدود ساعت ۹ صبح جسد زني ۱۸ساله را كشف كرد كه خفه شده بود. در تحقيقات مقدماتي معلوم شد كه نام مقتول م بوده است. ۷ خرداد ۱۳۶۳: با شكايت خانواده دختري به نام ف، معلوم شد كه وي ناپديد شده است. ۲۵ شهريور ۱۳۶۳: مأموران كلانتري تهرانپارس تهران، ساعت ۱۶و ۲۵ دقيقه در گزارشي به بازپرس ويژه قتل، خبر از كشف جسدي در خيابان ۱۴۸ غربي آن منطقه دادند. هويت جسد در تحقيقات مقدماتي مشخص شد. زني به نام ف خفه شده بود.۳ تير ۱۳۶۴: گروهان ژاندارمري آزادي تهران از كشف جسد زني مجهول الهويه كه خفه شده بود و حدود ۲۵ تا ۳۰ سال سن داشت خبر داد.۱۱ تير ۱۳۶۴: گروهان ژاندارمري شريف آباد قزوين در ابتداي جاده خروان با جسد زني ۲۸ ساله مواجه شد. مراتب كشف جسد به بازپرس ويژه قتل قزوين گزارش شد. ۱۵ تير ۱۳۶۴: جسد الف، كارگر كارخانه، در جاده آستانه  رشت كشف شد. قتل اين زن ۳۵ ساله به بازپرس ويژه قتل لاهيجان گزارش شد.۲۹ تير ۱۳۶۴: مأموران كلانتري جواديه تهرانپارس ساعت ۱ بامداد كشف جسد زني ۳۰ ساله را در كيلومتر ۲۵ جاده آمل گزارش دادند. تحقيقات مقدماتي حاكي از آن بود كه متوفي چندي قبل كنار جاده با خود حرف مي زده است! ۵ مرداد ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري كن تهران از كشف جسد زني به نام ع خبر دادند. ۲ مهر ۱۳۶۴: مأموران پاسگاه مركزي كرج جسد زني ۵۵ ساله به نام ف را حدود ساعت ۱۸و ۳۰ كشف كردند. علت مرگ وي خفگي اعلام شد.۲۴ مهر ۱۳۶۴: مأموران آگاهي اروميه به  دنبال ناپديد شدن زني ۲۵ ساله با ۱۷۰ سانتي متر قد جست وجوي خود را آغاز كردند. اين زن پ نام داشت و جسدش هيچگاه پيدا نشد.۲۸ مهر ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري قريه «ايلانجيق» بخش نير اردبيل ساعت ۱۵ جسد زن مجهول الهويه ۱۶ ، ۱۷ ساله اي را كشف كردند. علت مرگ خفگي تعيين شد.۱۵ آذر ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري بستان آباد جنازه يخ زده پسربچه اي را در كنار جاده و جسد زني ۲۵ ساله به نام خ را نيز در همان نزديكي كشف و مراتب را گزارش كردند. از شوهر اين زن به نام ح بازپرسي شد.۲۸ آذر ۱۳۶۴: با كشف جسد كودك حدوداً ۶ ماهه اي در ساعت ۸ صبح در نزديكي امامزاده طاهر كرج، ماجرا به پليس گزارش شد. تحقيقات مقدماتي حكايت از آن داشت كه بچه متعلق به زن و شوهري به نام ق و م است. اندكي بعد جسد م نيز كشف شد. خفگي ناشي از فشردن گلو با طناب علت مرگ او تعيين شد. م شوهر اولي هم داشت.۵ دي ۱۳۶۴: پليس كلانتري ۱۳ خيابان اميركبير تهران تحقيقات خود را براي يافتن سرنخ هايي از قتل زني به نام خ آغاز كرد. اين زن ساعت ۱۸و۳۰ دقيقه با طنابي سفيدرنگ و نخي خفه شده بود. اين زن ۳۵ ساله براي سومين بار ازدواج كرده بود و مدتي بعد طلاهايش نزد مردي به نام س تركه كشف شد.۸ دي ۱۳۶۴: پاسگاه كوهين دژ قزوين گزارشي داد مبني بر كشف جسد زني ۲۵ ساله با مرگ به دليل خفگي.۹ دي ۱۳۶۴: جسد زني ۲۵ ساله به نام ك كه مدتي بود طلاق گرفته بود در كرج كشف شد. علت مرگ وي خفگي اعلام شد. پرونده وي بدون نتيجه به شعبه پنجم بازپرسي در تهران انتقال يافت.۱۷ دي ۱۳۶۴: جسد زني ۲۵ ساله در تاكستان كشف شد. تحقيقات تا حدود يك ماه بعد ادامه داشت. سرانجام در ۱۴ بهمن ۱۳۶۴ جسد در همان تاكستان شناسايي شد. شوهرخواهر ر او را شناسايي كرد.۱۸ دي ۱۳۶۴: پليس كلانتري ۸ تهران تحقيقات خود را براي كشف راز قتل زني ۴۰ ساله به نام پ آغاز كرد. وي نيز خفه شده بود.۲۵ دي ۱۳۶۴: ژاندارمري شريف آباد قزوين در حوالي كوندج زني را يافت كه به دليل خفگي جان سپرده بود. پزشكي قانوني، ضمن اعلام علت مرگ، سن او را نيز ۳۰ سال تعيين كرد. تحقيقات بعدي بازپرس قتل حاكي از آن بود كه اين زن ف نام داشته و دريكي از فروشگاه هاي بزرگ تهران به كار مشغول بوده است. ف ساكن تهران بود.۲۸ دي ۱۳۶۴: ژاندارمري تاكستان ساعت ۹ و۳۰ صبح جسد زني حدوداً ۳۲ ساله را كشف كرد. در ادامه تحقيقات، بازپرس ويژه قتل تاكستان در روزنامه هاي كثيرالانتشار آگهي درخواست شناسايي جسد را داد. هويت جسد شناسايي شد. محبوبه معلم بود و خفه شده بود.۳۰ دي ۱۳۶۴: در قريه نرجه تاكستان، جسد زني ۲۵ ساله كه به گزارش پزشكي قانوني به  علت خفگي جان سپرده بود و قدش حدود ۱۶۰ سانتي متر بود كشف شد.۸ بهمن ۱۳۶۴: ساعت ۱۱و ۴۰ صبح مأموران ژاندارمري شهرك قدس تهران جسد دختر ۲۹ ساله اي را كشف كردند. علت مرگ وي خفگي تعيين شد. مردي ۷۰ ساله كه خود را پدر ن معرفي كرده بود جسد را شناسايي كرد. تحقيقات بعدي نشان داد كه ن كارمند بيمارستان بود و روز قبل با همكارش سوار شورلت ايران سبزرنگي با سقف چرمي شده بودند. همكار ن به مأموران گفت كه مردي ميانسال با سبيل و با لهجه آذري راننده خودرو بود و شماره آن نيز سريال اروميه بود و رقم ۹۵ يا ۹۶ داشت.۱۱ بهمن ۱۳۶۴: جسد زني ۴۵ ساله كه با طناب سفيدرنگ يك متري خفه شده بود در بستان آباد كشف شد. پزشكي قانوني گزارش كامل خود را درباره علت مرگ ارائه داد. مأموران ژاندارمري نيز در گزارش خود اعلام كردند كه شباهت زيادي بين اين ماجرا و كشف جسد مجهول الهويه زني در جاده كوره پزي وجود دارد.۱۲ بهمن ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري كن تهران جسد زني را بعد از ميدان دوم پونك كشف كردند كه بر اثر خفگي جان سپرده بود. ف شوهر دوم ق او را شناسايي كرد.۱۶ بهمن ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري كن بار ديگر در ميدان دوم پونك جسد زني ۲۰ ساله به نام م يا عزيزه را كشف كردند. پزشكي قانوني در گزارش خود علت مرگ را خفگي با طناب سفيدرنگ اعلام كرد.۱۷ بهمن ۱۳۶۴: مأموران ژاندارمري اوين تهران جسد زني حدوداً ۴۰ ساله را كه با طناب سفيدرنگي خفه شده بود يافتند. پزشكي قانوني نيز مرگ به  وسيله طناب سفيد را تأييد كرد. هويت مقتول شناسايي شد. م ۴۱ ساله قبل از مرگ ماجراهايي را از آشنايي اش با يك مرد تعريف كرده بود.خواهر م به مأموران گفت كه وقتي خواهرش سوار يك وانت بار بوده متوجه شده شورلت ايران سبزرنگي مجهز به بي سيم با راننده لاغراندامي در تعقيب اوست. راننده كه حدوداً ۳۲ ساله به نظر مي آمد به م گفته بود كه از طريق بي سيم ماشينش حرف هاي او و راننده وانت را شنيده است. وي حتي كارتي هم به معصومه نشان داده بود.۲۴ بهمن ۱۳۶۴: مأموران گشت شعبه اول آگاهي به رياست سرگرد فخار موفق شدند در ميدان بهارستان تهران، شورلت ايران سبزرنگي را با سقف چرمي مشكي  و شماره ،۲۷۹۶۷ اروميه ۱۱ متوقف و شناسايي كنند. راننده ميانسال بود و لهجه آذري داشت. مأموران در شروع جست وجو لباس هاي زنانه متعددي را در صندوق عقب خودرو كشف كردند. در ادامه جست وجو نيز تعداد قابل توجهي طناب سفيدرنگ يك متري از داخل موتور ماشين خارج كردند.
بدين ترتيب ماجراي مخوف و پنهان قتل زنان شوهردار، كه بين سال هاي ۵۹ تا ۶۴ بدون هيچ ردپايي به وقوع پيوسته بود، با تلاش مأموران آگاهي مركز تهران به سرانجام خود نزديك شد.مجيد سالك  محمودي اهل تبريز كه در سال هاي قبل فروشگاه لوازم تزئيناتي خانه داشت و مسافركشي نيز مي كرد، در پي بروز اختلافاتي با همسرش كه معلم بود، از او جدا شد و در پي آن قتل هاي مخوف خود را يكي پس از ديگري رقم زد.يكي از مطلعان پرونده سالك  محمودي مي گويد: «مجيد به  دليل كشيدن چك بدون محل ۲ سال به زندان افتاده بود و بعد از آزادي از زندان، از ارتباط همسرش با پسرخاله خود آگاه شد. اين كه چرا اين دو نفر را نكشت هيچ وقت مشخص نشد؛ ولي او به همين دليل تمام زناني را كه فكر مي كرد و در عمل مي ديد به شوهرانشان وفادار نيستند به همين روش به قتل مي رساند.»احمد محققي در كتاب خود با نام آخرين شكار قاتل (تهران: فراز، ،۱۳۶۶ ص ۲۱۳) درباره مرگ مجيد سالك  محمودي كه در اختيار دادستاني وقت تهران بود مي نويسد: «ساعت ۲۱ و ۳۰ دقيقه هشتم خرداد ،۶۵ در حالي  كه عازم مأموريتي بودم و از خيابان هاي نزديك دادسرا مي گذشتم، پيام رسيد كه فوراً با دادسرا تماس بگيرم. وقتي به دادسرا آمدم نگهبان گفت كه گويا يك نفر زنداني در زندان قصر خودكشي نموده است. با زندان قصر تماس تلفني گرفتم. جانشين رئيس زندان سرگردي بود كه با ناراحتي بسيار اعلام نمود مجيد در بند مجرد خودش را كشته است.»
بر اساس گزارش بازپرس قتل وقت و دادستان عمومي و انقلاب تهران، مجيد سالك  محمودي پس از گرفتن آبگوشت افطاري خود، در همان فرصت صرف غذا كه دست ها و پاهايش را باز كرده بودند، خود را با طنابي كه از حاشيه پتوهاي سلول درست كرده بود خفه كرد. شايد اگر ماجراي مجيد و زناني كه تعداد واقعي شان هيچ وقت معلوم نشد به درستي كالبدشكافي مي شد، ديگر شاهد وقوع ماجراهاي بغرنجي نظير «خفاش شب» و «قاتل عنكبوتي مشهد» نبوديم.
منبع: مجله زنان، شماره ۱۰۹

دستگيري اعضاي باندي كه دو ميليارد ريال سرقت كردند
گروه حوادث: سارقان حرفه اي كه با همدستي صندوقدار بانك اقدام به سرقت يك ميليارد و ۷۶۹ ميليون ريال از يكي از بانك هاي كرج كرده بودند با تلاش ماموران پليس كرج شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش همشهري، سردار رضا زارعي فرمانده نيروي انتظامي استان تهران درخصوص نحوه شناسايي و دستگيري اين سارقان گفت: مقارن ساعت ۶ صبح مورخه نهم دي ماه سال جاري واحد گشت انتظامي در ميدان امام حسين كرج به خودرو پژو ۲۰۶ مشكي رنگي مظنون شده كه پس از متوقف كردن خودرو توسط سه اكيپ گشت نسبت به بازرسي خودرو اقدام شد. بدين ترتيب ماموران حين بازرسي از خودرو با يك چمدان و ۲ عدد ساك مواجه شدند اما راننده جوان خودرو ۲۰۶ بلافاصله پشت فرمان قرار گرفته و زماني كه قصد فرار از محل را داشت ناگهان يكي از ماموران خود را به داخل خودرو انداخته و پس از حركت راننده و فرار به سمت چهار راه مصباح شهرستان كرج با راننده درگير شد كه سرانجام خودرو با وارد شدن به فضاي سبز وسط بلوار با درختي برخورد كرد. در اين ميان و با توجه به تعقيب دو نفر ديگر اكيپ گشت انتظامي خودرو ياد شده بلافاصله در محل حاضر و راننده را دستگير كردند. اين در حاليست كه پس از گذشت دقايقي يك دستگاه خودرو ۴۰۵ نوك مدادي ديگري در محل حضور كه قصد زير گرفتن ماموران و فراري دادن متهم دستگير شده را داشت كه پس از برخورد با درب خودرو نيروي انتظامي و شليك هاي ماموران از محل متواري شد.
براين اساس ماموران در بررسي هاي اوليه متوجه شدند در داخل چمدان و ساك هاي ياد شده مبلغ ۲۳۰ ميليون و ۵۰۵ هزار و ۷۵۰ ريال وجه نقد و مبلغ ۳۶۰ ميليون و ۲۵۰ هزار ريال تراول چك هاي ۵۰۰ هزار ريالي و ۲۸ فقره دسته چك ۱۰۰ برگي ممهور به مهر يكي از بانك هاي كرج كشف شد كه در پي آن ماموران با مراجعه به محل بانك و بررسي هاي اوليه با تخريب بخشي از ديواره بانك مواجه شدند اما در تحقيقات تكميلي و استفاده از شگردهاي علمي مشخص شد اين تخريب ساختگي است.
بدين ترتيب متهم دستگير شده به نام عليرضا ص ۲۲ ساله جهت بررسي ها و انجام تحقيقات به شعبه يكم مبارزه با سرقت و جرايم جنايي اداره آگاهي شهرستان كرج منتقل و در تحقيقات اوليه منكر هرگونه سرقتي شد اما در ادامه بازجويي ها سرانجام معترف شد كه به اتفاق دو تن از همدستانش به نام هاي عليرضا ص و ناصر كه در خودرو پژو ۴۰۵ بودند به يك بانك رفته و اقدام به سرقت كردند.
در اين ميان ماموران پس از بررسي محل سرقت با توجه به ساختگي بودن تخريب ديوار متوجه شدند كه ورود سارقان به بانك از درب پشتي بانك و از داخل كوچه فرعي از خيابان شهيد جزايري صورت گرفته. اين در حاليست كه با توجه به قفل بودن درب ورودي بانك احتمال اين كه سارقان به كليدهاي آن دسترسي داشتند افزايش يافت.
براين اساس در بازرسي هاي صورت گرفته و تحقيقات به عمل آمده از رئيس و مسئول پرداخت و مدير سرپرستي بانك مشخص شد، صندوق اصلي بانك باز شده و كليه وجه نقد و چك پول ها به مبلغ يك ميليارد و ۷۶۹ ميليون ريال و تعداد ۷۵ جلد دسته چك و مقدار ۵ ميليون و ۸۲۲ هزار ريال سفته و تعداد ۱۰ عدد مهر هاي مختلف مربوط به پرداخت وجه نقد و چك از بانك ها به سرقت رفته است.
ماموران حين بررسي از بانك و با توجه به حضور كاركنان بانك و تحقيقات شفاهي در محل بانك، به يكي از كارمندان كه مسئول صندوق و عامل پرداخت بود، با هويت مسعود ش مظنون و وي را پس از انتقال به اداره آگاهي مورد بازجويي قرار دادند چرا كه احتمال همدستي يكي از كارمندان بانك با سارقان با توجه به ورود آسان سارقان بسيار افزايش يافت.
در اين ميان كارمند بانك در ابتدا منكر هرگونه ارتكاب به سرقت شد اما با جمع آوري دلايل و مدارك كافي و مستند سرانجام اين شخص لب به اعتراف گشود و اظهار داشت از حدود ۴ ماه پيش شخصي به نام عليرضا ص به من پيشنهاد سرقت از بانكي كه در آن مشغول به كار هستم را داد . من در ابتدا از قبول پيشنهاد خودداري كردم اما از يك ماه پيش وسوسه شده و با همدستي سه تن از سارقان نقشه و زمان سرقت از بانك را كشيديم.بنابر اين از روي تمامي كليد هاي گاوصندوق و درب هاي ورودي و خروجي بانك يك كپي ساخته و در اختيار سارقان قرار دادم. در اين ميان شماره رمز گاو صندوق را كه روزانه از سوي رئيس بانك تغيير مي يافت را نيز به سارقان دادم .اين در حاليست كه نحوه خاموش كردن دزدگير بانك را نيز به آنها آموزش دادم .بدين ترتيب دو متهم دستگير شده پس از مواجهه حضوري، انجام سرقت را با همكاري يكديگر و دو تن ديگر قبول كردند.
براين اساس ماموران دايره يكم مبارزه با سرقت و جرايم جنايي با استفاده از چهار اكيپ ويژه در سطح شهرستان كرج و شهرك هاي اقماري با توجه به اعترافات كارمند بانك و سارق دستگير شده مبني بر اين كه شخص ديگري (راننده پژو متواري) با آنها همدستي داشته پدر متهم در تاريخ ۹/۱۰/۸۴ دستگير و بلافاصله منزل وي تحت كنترل قرار گرفته و پس از اخذ حكم قضايي مورد بازرسي قرار گرفته اما متهم در منزل نبود اين در حاليست كه مبلغ ۹۸۰ ميليون ريال در منزل كشف شد.
سردار زارعي فرمانده نيروي انتظامي استان تهران با اشاره به ضعف موجود در سيستم حفاظتي و مديريتي اين بانك گفت: نداشتن سيستم حفاظتي و ايمني اعم از دزدگير، سيستم هشدار دهنده، ضعف حفاظت فيزيكي از نظر سيستم هاي قفل و درب هاي ورودي، ضعف مديريت در بانك و ارتباط غيرمتعارف كارمند بانك با ديگران، اعتماد بيش از حد رئيس بانك به عامل پرداخت و قراردادن كليد دوم گاو صندوق مخصوص رئيس بانك و رمز آن در اختيار وي از جمله عوامل اساسي وقوع سرقت است.وي تأكيد كرد: كليه مسئولان شعب بانك هاي مختلف مسئول جلوگيري از وقوع اين گونه سرقت ها با بالا بردن سيستم هاي حفاظتي از بانك هستند كه در اين ميان نيروي انتظامي آماده ارايه هرگونه خدمت به بانك ها است.
در اين ميان، با توجه به كشف يك ميليارد و ۵۶۰ ميليون و ۲۹۴ هزار ريال از وجوه مسروقه تحقيقات پليسي جهت دستگيري متهم فراري و كشف ساير وجوه نقد ادامه دارد.

حادثه در جهان
خودكشي پس از قتل عام دسته جمعي
آسوشيتدپرس : پليس واشنگتن اجساد پنج نفر را كه به نظر مي رسد ابتدا توسط يكي از قربانيان به قتل رسيده و سپس فرد ضارب خودكشي كرده باشد در منزلي در حوالي واشينگتن پيدا كرد.
به گزارش پليس منطقه زماني كه نيروهاي پليس به دنبال يك تماس تلفني از ماجرا اطلاع پيدا كرده و به محل اعزام شدند با اجساد پنج نفر كه سه مرد و دو زن بودند رو به رو شدند .
به گزارش همسايگان و شاهدان عيني اين حادثه , مردي كه تقريبا بيست سال سن داشته پس از شليك چندين گلوله ممتد در خانه، بيرون آمده و سپس در مقابل همگان با شليك گلوله اي به مغز خود خودكشي مي كند . پليس پس از جستجوي وسائل همراه مقتولان به آدرس ديگري دست پيدا كرده و زماني كه به منزل فوق مراجعه مي كند با جسد يك زن ديگر نيز رو به رو مي شود. پليس هنوز موفق به كشف هويت تمامي مقتولان نشده و تحقيقات بيشتر در اين زمينه ادامه دارد . پليس علاوه بر جنازه مقتولان جنازه سگي را كه مورد اصابت چندين گلوله قرار گرفته بود نيز پيدا كرد .
كودك ۵ ماهه آمريكايي در كنار اجساد والدينش گريه كرد
ديلي نيوز: يك كودك پنج ماهه آمريكايي، ديروز پس از ۴۸ ساعت تنها ماندن در كنار اجساد پدر و مادرش در خانه اي در نيويورك عاقبت با كمك پليس نجات يافت.
براساس اين گزارش، نلسون مورنا ۴۳ ساله پدر اين كودك، روز حادثه پس از به قتل رساندن همسر ۲۴ ساله اش آنجلا تن كه طي يك درگيري خانوادگي و با ضربات متعدد چاقو صورت گرفت، به وسيله همان چاقو اقدام به خودكشي كرد كه در اين بين كودك پنج ماهه تنها شاهد ماجرا بود.
به گفته پليس، دو روز بعد زمانيكه همسايگان پليس را از موضوع باخبر كردند، آنها به محل مذكور رفته و كودك را كه در حال گريه كنار اجساد والدينش بود به بيمارستان انتقال دادند كه بدين ترتيب از مرگ حتمي نجات يافت.
پيگيري پليس در مورد اين حادثه و بررسي جزييات آن همچنان ادامه دارد.

سارق مسلح در صحنه بازسازي حادثه
011958.jpg
گروه حوادث:  پاهايشان مي لرزيد. چشمانشان را بسته بودند و دستهايش دستبند داشت. هر دو پشيمان و پريشان، ولي   پشيماني كه هيچ سودي براي آنها نداشت. به محض ديدن اتومبيل پليس كه كنار حجله محمدرضا فروزان توقف كرد، مردم و اهالي محل دور بانك جمع شدند. آن قدر عصباني بودند كه اگر مأموران پليس آنجا نبودند، شايد مردم انتقام طفل سه ساله محمدرضا فروزان را از آن دو جاني مي گرفتند.در حلقه حاصل چند پليس محمد.پ و وحيد.ح (۲۵ و ۲۲ ساله) در حالي كه به پايشان زنجير بود وارد بانك شدند.
حجت اسدي (بازپرس پرونده)، كه در محل حاضر بود از مأموران آگاهي خواست تا اسلحه مكشوفه را در اختيار محمد قرار دهد و يك عدد كلت از كيسه نايلوني بيرون آورده و پس از حصول اطمينان از خالي بودن، آن را به دست محمد دادند. سپس محمد كه دستانش را باز كرده بودند در حضور قاضي توضيح داد: آن روز تازه از خرم آباد رسيده بوديم و بانك را مدنظر قرار داده بوديم.
ساعت ۳۰/۱۳ وارد بانك شديم. رئيس بانك پشت ميز نشسته بود. به سمت وي رفتم و با او شروع به صحبت كردم. مامور بانك به سمت در رفت تا در را قفل كند. سريعاً  پشت سر او رفتم و كليد را از وي گرفتم. در را قفل كرده اسلحه را از پيراهنم بيرون آوردم. رئيس بانك را تهديد كردم وحيد مراقب كارمندان بود تا كسي با پليس تماس نگيرد. ديوانه وار شليك مي كردم. اولين تير به كامپيوتر يكي از اپراتورهاي بانك خورد. دومين تير به سقف و همين طور شليك مي كردم تا اين كه به پشت پيشخوان بانك رسيدم.مقداري پول و تراول چك از آن جا برداشته و به قصد خارج شدن به طرف در رفتم. در اين حين رئيس بانك (مرحوم) به طرفم آمد ابتدا به او اخطار دادم از من فاصله بگيرد ولي پس از اين كه ديدم او به من نزديك مي شود به او شليك كردم.
وي ادامه داد: در اين حين قصد شليك بعدي را به طرفش داشتم كه گلوله در خان لوله سلاح گير كرد و موفق نشدم. سپس تعدادي از مردمي كه خارج از بانك ايستاده بودند و كارمندان بانك به سمت من حمله كردند و مرا خلع سلاح كردند. صداي آژير پليس را كه شنيدم متوجه شدم، به دام پليس افتاده ام.ابتدا قصد داشتم با اسلحه خودزني كنم ولي فشنگ در خان  گير كرده بود و فرصت اين كار را نيافتم.اين گزارش حاكي است، سيد حميدرضا طباطبايي - دادستان عمومي و انقلاب اصفهان- پس از وقوع اين حادثه، ضمن حضور در محل وقوع و تسليت به خانواده وي گفت: سارقان مسلح محارب و حكمشان مرگ است. وي از رسيدگي سريع و خارج از نوبت اين پرونده در دستگاه قضايي خبر داد. وي افزود: دستيابي به تكنولوژي و توسعه بدون امنيت و محيط امن و سالم غيرممكن است و دادسراي عمومي و انقلاب اصفهان و ضابطان اين مجموعه در جهت رسيدن به امنيت شهر اصفهان از هيچ كوششي دريغ نخواهند كرد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |