فرهنگسراي نياوران 200 جاذبه منحصر به فرد طبيعت ايران را با 200 عكس در نمايشگاه عكس هنر وطبيعت به نمايش گذاشته است.
سعيده امين- طبيعت، اولين مشق يك عكاس  است. اصلا از زمان پيدايش پديده عكاسي، دوربين ها به سوي طبيعت نشانه رفت. طبيعت جهاني ست كه منبع الهام، شگفتي و زيبايي براي انسان است. پزشكي را مي شناسم كه براي آرامش خاطر بيمارانش و رهايي آنها از فشارهاي عصبي زندگي ماشيني، عكاسي از طبيعت را تجويز مي كند.
فخرالدين فخرالديني و دكتر محمد ستاري، عكاسان زبردستي هستند كه داوري نمايشگاه عكس هنر و طبيعت را برعهده گرفته اند. فخرالديني كه عضو هيات داوران نمايشگاه نيز هست اين نمايشگاه را يكي از بهترين ها دانست و گفت: 3500 عكس به دبيرخانه رسيده كه بسياري از آثار از كيفيتي بسيار مطلوب برخوردار هستند . او خودش عكاسي طبيعت گراست و جذابيت هاي تصويري را خوب مي شناسد. اين مجموعه اقناع كننده است ومي تواند معرف بسيار مناسبي براي جاذبه هاي طبيعي ايران باشد . او اظهار اميدواري كرد اين مجموعه در خارج از كشور نيز به نمايش دربيايد.
محمد ستاري ديگر عضو هيات داوران درباره اين نمايشگاه مي گويد: استفاده صحيح از تكنيك هاي عكاسي، دارا بودن ديدي نو و به تصوير كشيدن جلو ه هاي تازه بصري از طبيعت، از ويژگي هاي اين نمايشگاه است كه البته براي داوران نيز بسيار مهم ا ست .
موضوع هاي اصلي عكاسي طبيعت را چشم انداز هاي طبيعي از كوه ها گرفته تا تصاوير در اندازه هاي طبيعي و نماي نزديك (كلوزآپ)- تشكيل مي دهد، اما انسان و آنچه او در ساختار آن دخالت داشته، در دايره اين شاخه از عكاسي قرار نمي گيرد. البته عده اي نيز معتقدند كه عكاسي از گلزار يا باغچه اي كه توسط انسان ايجاد شده نيز در رديف عكاسي طبيعت قرار دارد چون در اين نوع عكاسي از همان ابزار و فنون عكاسي طبيعت استفاده مي شود.
درهر شرايطي مي توان عكس هاي جالبي از طبيعت گرفت. اكثر عكاسان حرفه اي و عكاسان آماتور ماهر هميشه براي عكاسي به دنبال هواي باراني، آفتابي، مه آلود، برفي، توفاني و ساعات اوليه صبح يا غروب هستند، ولي عكاسان حيات وحش نه فقط روزها و هفته ها بايد در كمين موضوع مورد نظرشان به انتظار بنشينند، بلكه در نوع شرايط جوي نيز امكان انتخاب كمتري دارند. براي اينكه در حوزه آنها دسترسي به موضوع، ارجح تر از شرايط جوي ست. از طرف ديگر عكاسي از طبيعت بي جان در گرو دستيابي به استانداردهاي بسيار بالا، تركيب بندي عالي و كيفيت نور است.
فرهنگسراي نياوران با همكاري انجمن كوهنوردان ايران نمايشگاه عكس هنر و طبيعت  ايران را برگزار كرد. در پي فراخوان اين نمايشگاه هنرمندان عكاس تعداد 3500 قطعه عكس به نمايشگاه ارسال كردند كه اين عكس ها كه در قالب عكس، اسلايد و CD بود توسط هيات داوراني متشكل از آقايان فخرالدين فخرالديني، نيكول فريدني، سيمون آيوازيان، سيدمحمد فدوي و محمد ستاري مورد بررسي، انتخاب و در نهايت داوري قرار گرفت و اين عزيزان در نهايت نظر خويش را بدين ترتيب اعلام كردند.
نفر اول: كوروش جاويدي پارسي جاني (لوح تقدير و 15سكه بهارآزادي)
نفر دوم: سيدرضا عزيزي (لوح تقدير و 10 سكه بهارآزادي)
نفر سوم: فهيمه اكبري (لوح تقدير و۵ سكه بهارآزادي)
ضمنا از عكاسان زير با اهداي لوح تقدير به ترتيب ذيل قدرداني  شد:
آقاي مسعود دليري، آقاي حميد نبوي با دو عكس تقديري، آقاي محمدابراهيم صافي و آقاي مهدي منعم.

نمايش در ميان ابرها به نويسندگي و كارگرداني اميررضا كوهستاني و بازي باران كوثري و حسين معجوني از مدتي پيش در تالار قشقايي  روي صحنه رفت.
رضا مسلمي ـ اگر از طرفداران تئاتر باشيد حتما نام اميررضا كوهستاني برايتان آشناست؛ او همان كسي ست كه مدتي پيش نمايش تحسين شده رقص روي ليوان ها را در تئاتر شهر به روي صحنه برد و توانست مخاطبان و منتقدان را راضي از سالن خارج كند. بزرگترين حسن نمايش هم در اين بود كه كوهستاني علاوه بر روايت صحيح و دقيق داستان اش، توانسته بود به فرم جذابي براي روايت ماجرا دست پيدا كند؛ آن هم تنها با استفاده از دو بازيگر.
حالا باز هم كوهستاني با تجربه جديدي به تئاتر شهر برگشته است تا اين بار نمايش در ميان ابرها را اجرا كند. نمايش باز هم تنها از دو بازيگر بهره مي برد و مثل اثر پيشين سازنده اش از فرم متفاوتي براي روايت داستان استفاده مي كند. ماجراي نمايش از اين قرار است كه ايمور ـ پسري از ايل قشقايي ـ پس از مرگ پدر و مادرش به شهر مي آيد و حالا پس از مدتي زندگي در شهر، تصميم دارد راهي انگلستان شود، اما ايمور در اين راه با زن بارداري آشنا مي شود كه او نيز قصد مهاجرت به اروپا را دارد و براي گرفتن پناهندگي قصد دارد فرزندش را در آن سوي آب ها به دنيا بياورد.
نمايش با صداي ايمور آغاز مي شود كه ماجراي غرق شدن خود وهمراهانش را در رودخانه اي دراروپاي شرقي روايت مي كند و پس از آن نوبت به زن مي رسد تا از گوشه اي ديگر بر صحنه ظاهر شود و روايت خود را آغاز كند؛ در حالي كه درون يك آكواريوم پر از آب قرار دارد. درواقع كل نمايش به همين سبك روايت مي شود و كوهستاني به جاي تصويري كردن اتفاقات و كنش هاي داستانش، آنها را از زبان شخصيت هاي ماجرا روايت مي كند. ايده اي كه به نظر مي رسد به جاي جذاب تركردن نمايش، به آن ضربه زده و باعث شده منتقدان بر او خرده بگيرند كه اصول كلاسيك تئاتر را زيرپا گذاشته است. اما با اين حال جسارت وي در آزمودن شيوه هاي مختلف روايت، قابل تحسين است و همين عامل باعث مي شود تا تماشاي هر كار او تجربه متفاوتي - حتي براي تماشاگران حرفه اي تئاتر- باشد.
باران كوثري در اين نمايش نقش زن داستان را برعهده دارد و براي اولين بار است كه روي صحنه تئاتر ظاهر مي شود و درواقع نقش آفريني او در اين نمايش دنباله اي ست بر موج حضور بازيگران سينما در عرصه تئاتر؛ موجي كه چند سال پيش با نمايش هاي رومئو و ژوليت و آنتيگونه آغاز شد و مدتي پيش با نمايش هاي فنز و پنجره ها جان تازه اي گرفت و گويا قرار است ادامه پيدا كند. حسين معجوني هم كه نقش ايمور را در نمايش ايفا مي كند از بازيگران فعال و پركار سال هاي اخير تئاتر شهر است.
اين روزها مي توانيد نمايش را در تالار نجات يافته  از ويراني قشقايي تماشا كنيد؛ زمان شروع آن ساعت 18 است و بليتش 2500 تومان قيمت دارد. احتمالا تا نيمه هاي آذرماه هم فرصت داريد به تماشاي آن برويد. فقط حواستان باشد كه شنبه ها روز تعطيلي مجموعه تئاتر شهر است و يكشنبه ها مي توانيد با تخفيف ويژه به تماشاي نمايش هاي در حال اجرا برويد.

حسين قنواتي اولين مجموعه شعرش را منتشر كرده است؛ مجموعه اي با 39 شعر.
بزرگمهر كياني - در ابتداي كتاب، قنواتي نوشته اي كوتاه و مقدمه گونه نوشته است كه بيشتر حالتي شعر گونه دارد كه در پايانش مي نويسد: حالا چيزي كه يادم نمي آيد هيچ . نمي دانم از چه، تا ترانه اي مي خوانم باران مي بارد . و سپس نقل شعري از احمد شاملو و نوشته درشتي كه: براي او و همه جنوبي هاي جهان .
همان طور كه انتظار مي رود اشعار، همگي سپيد هستند و كوتاه. خوبي شعر سپيد و كوتاه اين است كه به شاعر اجازه مي دهد حرف هاي ناگفته و احساسات دروني اش را براحتي بيان كند و قنواتي نيز چنين كرده است.
سه شعر از كتاب، عنوان خانه ام نزديك آزادي ست را برخود دارند كه شعر سوم به نظر بهتر از بقيه مي رسد. بازي شاعر با عبارت خانه ام نزديك آزادي ست در اين شعر تركيب جالبي را پديد آورده است.
براشعار قنواتي نمي توان نام كپي گذارد. قطعا اين اشعار، قطعاتي هستند برآمده از ذهن و دل او، اما بي شك مي توان تاثير ديگر شعرا را بر نوشته هاي او حس كرد.
شعرها پرهستند از اشارات مستقيم و غير مستقيم به طبيعت وكلماتي نظير باد، باران،  آسمان، شب، ستاره و... بسياردر شعرهاي قنواتي ديده مي شوند و در اين بين به نظر مي رسد سهم باد از بقيه بيشتر باشد.
كتاب توسط نشر نگيما در تيراژ 2200 نسخه به چاپ رسيده است با 78 صفحه و 850 تومان قيمت. در پايان كتاب وعده داده شده است كه مجموعه ليلي لال از همين قلم بزودي منتشر خواهد شد. يكي از اشعار اين مجموعه چنين است:
نامم را نمي دانم
راه خانه را نمي دانم
فقط مسافر اين مسير نامرادم
انقلاب تا آزادي
ديدم از مقصد دورم
ديدم راه را نمي دانم
آمدم كنار كوچه هميشه
گفتند:آزادي؟
گفتم: نه، يعني نمي د انم
به خنده گفتند: مي روي آزادي؟!
گفتم: مي روم خانه ام
خانه ام نزديك آزادي ست
پيرمردي با محاسن بلند
معايب مرا مي پاييد
مي گفت مسافران آزادي كم اند
مي گفت بعد از غروب غلغله است...

اين بچه ها عاشق كالباس و پنير پيتزا هستند. هر دو، در تمام فصول سال در دسترس هستند. چرا بچه ها را خوشحال نمي كنيد؟
مونا شيخي- ژامبون بخريد و آن را ريز خرد كنيد به اندازه دو فنجان. دقت كنيد؛ فر را بگذاريد با حرارت 400 درجه گرم شود. زرده تخم مرغ را از سفيده اش جدا كنيد. زرده تخم مرغ را با كمي نمك، خوب به هم بزنيد.
ظرفي كه مي خواهيد در فر بگذاريد را چرب كنيد و كمي از پنير رنده شده تان را داخل ظرف منتخب بريزيد. حالا ظرف را كنار بگذاريد و از آن طرف،  زرده تخم مرغ را با سس سفيد مخلوط كنيد و ژامبون هاي آماده و خرد شده را با مخلوط اوليه تا دو بار هم بزنيد؛ سفيده تخم مرغ را بزنيد؛ آنقدر بزنيد كه از ظرف نريزد. از نكات مهم اينكه چنگالي كه با آن سفيده را مي زنيد، حتما تميز باشد و جهت حركت دستتان را تغيير ندهيد كه پف غذا مي خوابد.
سفيده تخم مرغ را با مايه تهيه شده مخلوط كنيد. مايه نهايي را بريزيد داخل ظرف چربي كه پنير پيتزا داخلش ريخته ايد؛ حواستان باشد، غذا سفيده تخم مرغ دارد، پنير پيتزا دارد و پف مي كند. پس سر ظرف را يكي- دو سانتي متر خالي بگذاريد.
بقيه پنير رنده شده را روي سوفله بپاشيد. در ظرف فر آب بريزيد و ظرف سوفله را بگذاريد داخل ظرف فر. حالا ظرف را بگذاريد كف فر و حرارت را روي 350درجه تنظيم كنيد.
سوفله مورد نظر بايد يك ساعت در فر بماند و در اين يك ساعت، نبايد در فر را بازكنيد. سوفله بايد پف كند و بالا بيايد و روي آن كاملا طلايي شود. زمان را طوري تنظيم كنيد كه بعد از اين يك ساعت، بلافاصله غذا خورده شود؛ اگر غذا سرد باشد، مزه نمي دهد.

ترشح بيش از حد شيره معده در اين ناحيه به علت حضور يك باكتري به نام هليكوباكتري  ست. اين باكتري كه 20 سال پيش توسط دو پزشك استراليايي كشف شد با تحريك اين ناحيه منجر به ترشح بيش از حد اسيد معده مي شود.
بنفشه نگارنده- هر كدام از افراد، دست كم يك بار درد معده را تجربه كرده اند. خالي ماندن طولاني مدت معده يا پر بودن بيش از حد آن، هر دو مي توانند باعث ايجاد درد شوند. معده يكي از اعضاي دستگاه گوارش است و مانند كيسه كوچكي ست كه دو سر دارد. اين كيسه به صورت عمودي در ناحيه شكمي و زير جناغ سينه قرار گرفته است. قسمت بالاي اين كيسه به مري متصل است. مري مواد غذايي بلعيده شده را از دهان به معده مي رساند. قسمت پاييني معده به روده كوچك متصل مي شود. مواد غذايي بعد از هضم در معده به روده كوچك مي روند.
بافت معده داراي عضلات نيرومندي ست كه پس از ورود غذا به معده با انقباض و انبساط به محتويات درون معده فشار مي آورد و موجب له شدگي بيشتر مواد غذايي و آسان تر شدن عمل هضم مي شود. هضم بيشتر مواد غذايي در معده صورت مي گيرد. ديواره دروني بافت معده شيره اي ترشح مي كند كه از نظر شيميايي يك تركيب اسيدي ست. اين تركيب اسيدي، مواد غذايي را تجزيه و آماده جذب به خون مي كند. سلول هاي جداره دروني معده خود، نسبت به اين اسيد مقاوم هستند.
در محل ورود مواد غذايي به معده از مري و محل خروج اين مواد از معده به سمت روده  كوچك دو عضله كوچك حلقوي قرار گرفته اند كه به دو كش كوچك دو سر كيسه مي مانند. قابليت انقباض اين عضلات فضاي درون معده را به محوطه  بسته اي تبديل مي كند كه مواد غذايي و شيره اسيدي در آن خوب مخلوط و غذا هضم مي شود.
اگر عضله كوچك حلقوي سر معده كه در محل اتصال مري به معده قرار گرفته است خوب بسته نشود اسيد معده به مري پس زده مي شود. جداره دروني لوله مري نسبت به اين اسيد مقاوم نيست و دچار آسيب مي شود. عوامل متعددي مي توانند موجب شوند كه اين عضله كوچك خوب بسته نشود؛ عواملي مانند پر بودن بيش از حد معده، غذاهاي پر ادويه و چرب يا واكنش عصبي و حساسيت بافت معده نسبت به يك ماده غذايي. اين پس زدگي كه به ترش كردن معروف است اگر به صورت مداوم تكرار شود باعث سوختگي يا زخم در اين ناحيه مي شود.
اما آنچه شايع تر است و اغلب به عنوان التهاب يا زخم معده مطرح مي شود در ناحيه انتهايي معده و محل اتصال معده به روده اتفاق مي افتد. التهاب يا در موارد پيشرفته، زخم در اين ناحيه نيز از آسيب هاي شيره اسيدي معده است. ترشح بيش از حد اسيد، بافت اين منطقه را از بين مي برد.

جديدترين شماره كتاب هفته منتشر شد؛ يادداشت، گزارش و گفت وگو، بخش هاي مختلف اين شماره هستند
آرش ميري- ماكتاب نمي خوانيم ، تنها تيتري ست كه روي عكس جلد اين شماره كتاب هفته آمده است و سردبير و سرمقاله اش، تيتر را توضيح داده: ما كتاب نمي خوانيم. مرادم از ما در اينجا ما ي تاريخي يا كل جمعيت سرزمين پهناور ايران نيست. ما، يعني همين عده محدودي كه داعيه دار فرهنگ و هنر اين سرزمين هستيم و همه افتخارمان اينكه جور تمام مردم ايران را مي كشيم و به جاي آنها در حال مطالعه و تحقيق و پژوهش هستيم.
ما، يعني همين كساني كه از راه كتاب و به نام كتاب، به نان و نوايي رسيده ايم و متوقعيم براي تورق چند جلد كتاب در روزگار نوجواني وجواني، تا عمر داريم ديگران ما را قدر دانند و به صدر نشانند .بعد از سرمقاله، 4 صفحه به اخبار مربوط به كتاب اختصاص داده شده و بلافاصله گزارشي درباره هفته كتاب؛ آغاز نهضت كتابخواني، آمده. طبق اين گزارش، محمدحسين صفارهرندي- وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي- در ديدار با اعضاي ستاد برگزاري سيزدهمين دوره هفته كتاب با تاكيد بر اين مطلب گفت: پيش از اين سياست و برنامه ريزي در هفته كتاب بيشتر به سمت و سوي توليد كتاب و پديدآورندگان كتاب بوده، در حالي كه جامعه ما با كمبود كتابخوان روبه روست و ضرورت دارد اين روند تغيير كرده و ما به سمتي حركت كنيم كه اين هفته به عنوان موسم ترويج كتابخواني و تكثير كتابخوانان باشد و همين امر باعث رونق كار پديدآورندگان و ناشران هم خواهد شد .در صفحات ديگر، گزارشي از وضعيت يارانه كاغذ آورده اند و به نقل از مدير نشر فرهنگ شرق گفته اند: اگر ورود كاغذ آزاد شود و ناشران بتوانند از بازار آزاد كاغذ مورد نيازشان را تهيه كنند، بهتر است . گزارش ديگري از چاپ كتاب هاي شعر شاعران قديمي هم هست.
به علاوه يادداشت چپ چين شده اي كه در حقيقت معرفي كتابي از زاون قوكاسيان درباره زندگي و آثار هوشنگ مرادي كرماني ست. اسم كتاب هوشو است و كتاب هفته با تيتر هوشو يعني هوشنگ كتاب را معرفي كرده. كتاب با عكس هايي از آلبوم شخصي و فيلم هاي ساخته شده براساس آثار مرادي به پايان مي رسد. هوشو، قصه ها، فيلم ها را نشر نقش خورشيد در 304 صفحه و با شمارگان يكهزار و 650 نسخه اي و با قيمت 3 هزار و 900 تومان به بازار كتاب عرضه كرده است.

اين خلاصه داستان عشق فيلم است: آقاي مقدم كارگردان سينما، روزي به يك بانك مراجعه مي كند و هرچه پول در حسابش دارد مي گيرد. سپس به يكي از بيمارستان هاي رواني مي رود و از مسئول حسابداري مي پرسد با اين پول يك بيمار اسكيزوفرنيك را براي چه مدت نگهداري مي كنيد؟ حسابدار مي گويد: سه ماه. مقدم مي گويد: بنويسيد . حسابدار مي گويد: بيمار كيست؟ مقدم مي گويد: خودم .
علي حسيني- كارگردان تحفه ها و مجسمه ، پيش از سال 1367، يعني زمان ساخت تحفه ها ، تجربه هاي تصويري زيادي دارد. از جمله اين تجربه ها، ساخت چند سريال كاملا متفاوت است.
داستان عشق فيلم سرگذشت يك كارگردان سينماست كه تمام حساب پس انداز خود را با يك حسابدار بيمارستان رواني مراوده مي كند و در آنجا بستري مي شود. او در بيمارستان به عشق قديمي  و ارتباطش با تهيه كننده اي كه از او فيلمي ملودرام مي خواهد مي انديشد. ابتدا قرار بود نقش اصلي اين فيلم را محمد حاتمي بازي كند، اما درگيري حاتمي در يك تئاتر، سبب حضور فرهاد اصلاني در نقش نخست اين فيلم شد. مريلا زارعي و مرحوم رضا ژيان نيز در اين فيلم حضور دارند.
درباره فيلم بايد گفت پاسخ به يك سئوال مي تواند بسادگي وضعيت عشق فيلم را مشخص كند: چقدر روابط و مسائل پشت پرده سينماي ايران مي تواند براي تماشاگر عام جذاب باشد؟ اين سئوال تازه بر اين فرض استوار است كه فيلم مورد نظر داراي يك پرداخت و انسجام قابل قبول باشد. عشق فيلم شباهت هاي آشكار و ملموسي به بسياري از فيلم هاي تاريخ سينماي ايران كه درباره سينما ساخته شده اند دارد. از حاجي آقا، آكتور سينما گرفته تا فيلمي مانند آرزوي بزرگ كه حدود 10 سال پيش ساخته شده (اتفاقا شباهت هايش به فيلم دوم هم بسيار زياد است). مهمترين امتياز فيلم، توانايي اش در روايت چندين داستان مجزاست كه از قرارگرفتن محمود مقدم (فرهاد اصلاني) در وضعيت هاي گوناگون ـ بيماررواني، كارگردان، بازيگر و دانشجو ـ پديد مي آيد. بازي خوب فرهاد اصلاني به همراه يك تدوين حرفه اي (حسن حسندوست) به اين امتياز بسيار كمك كرده است.
ابراهيم وحيدزاده با مجموعه آثارش (سريال آرتيست ، تحفه ها و مجسمه ) به عنوان يك كمدي ساز مسلط به اين ژانر شناخته مي شد و با اينكه عشق فيلم نسبت به آن آثار، فيلم بدتري نيست، جهشي نيز در كارنامه او محسوب نمي شود.

حميد رضا پور نصيري
از هفته پيش شبكه تهران سريال جديدي را با نام پزشكان جايگزين مجموعه بازرس فويل كرده است كه اين هفته مي توانيد قسمت دومش را تماشا كنيد. مجموعه پزشكان محصول كشور كره است و ساعت 23 از اين شبكه نمايش داده خواهد شد. شبكه يكي ها هم كه ساعت 15:15 مجموعه پرطرفدارشان يعني پرستاران را تكرار خواهند كرد.
ساعت 22:10 هم به احتمال زياد مثل هفته گذشته اختصاص به برنامه نقد اول خواهد داشت كه موضوع آن بررسي سريال تازه تمام شده فصل زرد است و از هفته آينده مي توانيد مجموعه روح مهربان ساخته امير قويدل را چهارشنبه شب ها تماشا كنيد. نكته جالب درباره اين مجموعه اين ا ست كه براي ماه رمضان ساخته شده بود و قرار بود در اين ماه هر روز روي آنتن برود، اما ناگهان مسئولان پخش نظرشان را تغيير دادند و ترجيح دادند اين مجموعه را به صورت هفتگي نمايش دهند. شبي از شب ها هم كه تا حدودي يادآور مجموعه موفق همسايه ها ست و قرار بود موفقيت آن مجموعه را تكرار كند، ساعت 20:45 امشب از شبكه 3 نمايش داده مي شود در حالي كه يك ساعت زودتر يعني در ساعت 19:45 شب هاي برره از همين شبكه نمايش داده شده است.
نيمكت هم كه مثل شب هاي پيش همزمان با اخبار 20:30 شبكه 2، از شبكه يك پخش مي شود و شبكه تهران هم مثل چهارشنبه شب هاي گذشته در ساعت 22:10 فيلم سينمايي اش را نشان مي دهد. ساعت 1:15 بامداد هم اختصاص به پخش سريال پس از باران از شبكه يك دارد.
چهارشنبه شب هاي شبكه 4 هم كه مي دانيد اختصاص به تئاتر دارد و به همين خاطر مي توانيد ساعت 21:15 مجله تئاتر را تماشا كنيد و بعد از آن يعني در ساعت 22:15 تله تئاتر پيربانوي كوچك را از همين شبكه ببينيد. پيربانوي كوچك را حسين عاطفي كارگرداني كرده و آن طور كه از خلاصه داستانش برمي آيد، حال و هوايي فانتزي و كميك دارد. داستانش هم از اين قرار است كه يكي از مسافران قطار به رغم اعتراض هاي ديگران سيگاري را روشن مي كند و به اعتراض هاي آنها توجهي نمي كند، تا اينكه پيرزني در ميان مسافران او را تهديد مي كند كه اگر سيگارش را خاموش نكند، ترمز دستي قطار را خواهد كشيد. مرد به تهديد پيرزن توجهي نمي كند و نتيجه اين مي شود كه پيرزن تهديدش را عملي مي كند... .
درضمن هيچ بعيد نيست شبكه سه اي ها يكي از بازي هاي حساس امشب را به صورت زنده نمايش دهند ولي چون نمي توان با قطعيت درباره اينكه كدام بازي و در كدام ساعت براي پخش انتخاب مي شود سخن گفت، بهتر است از اين بخش صرف نظر كنيم و خودتان زحمت بكشيد و حواستان به زيرنويس هاي شبكه 3 باشد. البته به نظر مي رسد احتمال پخش شدن بازي تركيه ـ سوئيس بيشتر باشد.

دومين توده هواي باران زا وارد كشور شده و از امروز فعاليتش را آغاز كرده است.
سياوش بختياري - امروز آسمان بيشتر نقاط كشور ابري ست. در شهرها باران مي بارد و ارتفاعات البرز مركزي كه پيش از اين سفيدپوش شده بود، دوباره شاهد بارش برف است. هواي تهران امروز و فردا باراني  ست و بدين ترتيب بايد اندكي زودتر از خانه خارج شويد تا صبح بموقع در محل كار باشيد؛ روزهايي كه باران مي آيد در تهران وسيله نقليه بسختي پيدا مي شود.
اصفهان، مشهد، رشت و شيراز هم مانند تهران باراني هستند و اختلاف دمايشان هم با يكديگر چندان زياد نيست. جنوب كشور همچنان آب وهوايي تابستاني دارد، اما جنوب غربي گاهي شاهد ابرهاي باران زاست.
تبريز و سنندج و طبيعتا شهرهاي مجاورشان از امروز شاهد باران و برف هستند كه در ارتفاعات تنها برف مي بارد.

ليلي نيكو نظر
خبر رسيده بود از نامه اي كه به آدرس خانه شاعران ايران رفته است؛ نامه اي از طرف شهرداري منطقه 3 تهران ؛ تخليه كنيد! خانه شاعران ايران در خيابان دولت  تهران؛ ساختماني ست مانده از دوران قاجاريه؛ از املاك حفاظتي سازمان ميراث فرهنگي. ملك از سال 78 به مدت پنج سال از طرف شهردار وقت تهران، وزير ارشاد وقت و شهردار منطقه 3 وقت به انجمن شاعران ايران سپرده شده بود و قرار بود اگر بعد از پنج سال همچنان فعال بمانند، ساختمان در تصرفشان باقي بماند تا اينكه نامه اي با اين محتوا رسيده و انجمن شاعران ايران را حسابي رنجانده بود. به قول فاطمه راكعي- شاعر و از اعضاي خانه شعر-
شاعران هم زود رنجند. به خانه فاطمه راكعي رفتم براي تهيه گزارش خانه شاعران و آگاهي از صحت و سقم خبر رسيده. او از فعاليت هاي خانه گفت و اينكه خانه شاعران ايران  نگين خيابان دولت و مورد توجه اهالي و شعر دوستان منطقه است و دل كندن از آن خانه و محله قديمي دولت با آن بافت قديمي و كوچه باغ ها و پس كوچه هاي درختي اش و فضاي شاعرانه خانه و خيابان دولت چقدر برايشان سخت است.
راكعي از شهردار تهران تقاضاي رسيدگي داشت و و مدام گوشزد مي كرد. اين برخورد؟ با شاعران انقلاب؟آن هم الان كه از هميشه فعالتريم؟ با اين همه راكعي اضافه مي كرد قصد جار و جنجال مطبوعاتي ندارند و دلشان مي خواهد از طريق مكاتبه با شهرداري منطقه۳ حلش كنند. او در ميانه گفت وگو بارها به اين نكته اشاره كرد كه روي كاشي سر در خانه شاعران ايران به اين عنوان كنده شده و همه آخر مي خواهند با آن كاشي آبي چه كنند؟
و با ناراحتي مي گفت: اگر ساختمان را بگيرند، بايد آواره كتابخانه ها و پارك ها شويم .
در اثناي تنظيم گزارش بودم كه خبر رسيد مشكل حل شده و شهردار تهران شخصا دستور پيگيري و حل قضيه را داده است. از آن سو راكعي تماس مي گيرد و با خوشحالي مي گويد: باورم نمي شود به اين سرعت مشكلمان حل شود، مشكلمان حل شده، دارند رسيدگي مي كنند . هر چند كه تمام كار يك روزه ما براي تهيه گزارش صفحه شهر تماشا به هدر رفت، اما اين همه وقت  و دقت، محل قدرداني ست. بايد از شهردار تهران تشكر كرد. حالا قيصر امين پور ي كه با آن حال نزار و بيماري كهنه كليوي تنها يك بار در هفته و آن هم براي جلسات شعر خانه شاعران از خانه بيرون مي آمد، خوشحال است و مي تواند همچنان به اين بهانه خوشبختي اش خوش باشد.
خانه شعر ايران يك NGO است كه در اين مدت به نسبت فعال بوده اند و پروژه هاي خوبي را به ثمر رسانده اند. خوشحاليم كه اعضاي خانه شاعران ديگر مجبور نيستند به جاي آنكه درگير فعاليت هاي مثمر ثمر خود باشند، درگير كاغذ بازي شوند و در روند يك بوروكراسي لخت و مرده از شعر و شاعري بيفتند. ممنون آقاي شهردار، يادمان مي ماند.