جمعه ۱۳ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۸۵
index
يادداشت
ريشه يابي يك پديده
مهرداد خليلي
يك فلاپ عقب، دوتا پرژكتور سفيد، پا ركابي و يك دست رينگ، حالا شدي عروس. عروس خيابان. خواسته باشي ارتفاع رو كم كن، سپر را پهن، گلگيرها را بادبده، اگزوز خفن، ديگر تك تاز تك تاز مي شي. باز هم بخواي، يك تقويت موتور، با دوتا سوپاپ اضافه، يك دست باند و ضبط با شيشه هاي دودي، آن وقت مي شوي آرش خطر! همه برين كنار كه اومدم. توريس مي بينمت.
از آن زمان كه فرهنگ بيتل ها و هيپي ها ايراني شد و جوانان با شلوار پاره  و مو هاي ژوليده، دلشان مي خواست مثل همتاهاي اروپايي و آمريكايي به نظم اجتماعي دهن كجي كنند، خودرو شد سوژه. اما امروز تغيير شكل و شمايل خودرو يك نوع فخر است. گاهي هم يك خوره كه روح و جان خيلي ها را مي خورد. تغيير شكل، تزيين، رنگ آميزي و هزاران راه ديگر وجود دارد تا بتوان خودرويي داشت كه در چشم ديگران سفينه اي فضايي باشد يا كاخ متحركي كه راننده، سلطان آن است.
گشتي در آگهي هاي خريد و فروش خودرو نشان مي دهد كه برخي تا چه  اندازه اسير اين وسوسه هستند. مثلاً« پژوي ۲۰۶ با هفت ميليون لوازم». اما روي ديگر اين سكه و دستكاري  خودرو ها، ارزش افزوده خودروداري در ايران است. وقتي كه خودروي ۲۰ ساله را به اسم بدون رنگ شدگي با هفت برابر قيمت در بازار خريد و فروش مي كنند، پس مي توان با برخي تزيينات درآمد بيشتري را نصيب داشت. وقتي بنگاه دارهاي خودرو، هنوز كه هنوز است مي گويند: «يه شورلت دارم، مثل دسته گل. زاپاسش هنوز زير ماشين نرفته. دست بزني پودر مي شه.» و هزار داستان ديگر كه حالا ديگر ضرب المثل شده؛ماشين خانم دكتر!
اساساً تغيير دادن خودروها را شايد بتوان در چند دسته تقسيم بندي كرد:
گروه اول اين تغييرات به خاطر كمبودهاي رفاهي، تزييني يا ساختاري خودروها انجام مي شود. كافي نبودن شتاب و قدرت موتور، سختي يا ناراحتي صندلي ها، كمبود سطح اصطكاك و ماندگاري خودرو برجاده، آيروديناميك نبودن و نظاير آن عمده دلايل تغييرات در مبلمان داخلي يا تغيير شكل ظاهري و دستكاري موتور به حساب مي آيند. اگر چه در خودروهاي جديد اين پديده ها كمتر مشاهده مي شوند و اين امر بيشتر مربوط به خودروهاي قديمي است.
گروه دوم تغييرات به دليل جلوگيري از كاهش قيمت خودرو به دليل فرسودگي يا افزايش عمر صورت مي گيرد. اينگونه تغييرات بيشتر شامل تغيير تزيينات داخلي نظير صندلي، داشبورد، سيستم صوتي و غيره است. دسته ديگر اين تغييرات در ظاهر خودرو صورت مي گيرند كه شامل تغيير رينگ و لاستيك، سپرها، چراغ ها، خط كشي و نصب علايم و نوشته هاي مختلف است كه براي به روزرساني مدل خودرو يا ايجاد جاذبه هاي بصري خودرو صورت مي گيرند.
گروه سوم تغييرات معمولاً زاييده تنوع طلبي يا ايجاد يك كالاي منحصر به فرد صورت مي گيرد در اين دسته، مالكان خودرو تلاش مي كنند خودروهاي كلاسيك را به خودروهاي اسپورت يا خودرويي ساخته دست خويش تبديل كنند. اين افراد در تمام دنيا به  گونه اي خاص اين كار را انجام مي دهند. اما درايران نه تنها هر سه گروه رواج خاصي دارندكه گروه آخر به ويژه در ميان جوانان، طرفدار فراوان دارد. شايد دليل اين امر نبود تنوع در بازار خودرو و محدوديت توليد خودروهاي فانتزي و اسپورت در ايران باشد يا شايد هم بايد ريشه اين كار را در جايي ديگر جست وجو كرد. جايي كه لباس و پوشش ناجورپوشان جوان از آن ريشه مي گيرد.

مقدمه
ماشيني براي خودنمايي
006078.jpg
سينا قنبرپور
گاهي اين سؤال برايم پيش مي آمد كه خودروي يك مدير دولتي، خودروي يك وكيل دادگستري با خودروي يك مغازه دار يا تاجر چه تفاوت هايي با هم دارند؟
با اين پرسش تصورم هميشه بر اين محور مي چرخيد و به داستانسرايي مي پرداخت كه آدم ها به تناسب شخصيتشان ماشين انتخاب مي كنند. مثلاً هر موقع بنز و بي. ام.و مي ديدم راننده اش را يك شخصيت خاص تصور مي كردم و هر گاه فردي را سوار بر يك كاپريس، كاديلاك و يا بيوك مي ديدم آنها را آدم هاي با ابهتي فرض مي كردم.
در اين ميان آدم هايي كه سوار بر خودروهاي شاسي بلند بودند برايم آدم هاي قدرتمندي جلوه مي كردند. شايد تصور بچگانه من درست نبود ولي آدم هايي را كه در خودروهاي كم جثه مي ديدم آدم هاي كوچكي برايم جلوه مي كردند.
سال ها گذشت و «جيپ آهو»يي كه هر سال در راحتي و جاداري فوق العاده اي ما را به زيارت امام رضا مي برد به خرج افتاد و ديگر آن «جيپ واگونر» قيمت روزش را از دست داد. آن وقت بود كه فهميدم آدم ها به تناسب توانايي مالي شان هم به سراغ خريد خودرو مي روند! چون مجبور شديم بعد از آن جيپ يك رنو بخريم!
حالا سال ها گذشته و خريد و استفاده از خودرو كاملاً با دو دهه قبل تفاوت پيدا كرده است. بحث خرج و مخارج و مصرف بنزين و استهلاك بيشتر مورد توجه خريداران خودرو قرار مي گيرد. اما با همه اين حرف ها حالا ديگر نمي توان فهميد كه صاحب و راننده يك خودروي چند ده ميليون توماني چه شخصيتي دارد!
با اين وضع وقتي جوان هاي بسياري را مي توان در جامعه ديد كه براي داشتن خودرو و خودنمايي با آن، همه كاري مي كنند ،فلسفه خريد و تشخيص شخصيت به حاشيه رانده مي شود.
وقتي قرار شد درباره «عشق ماشين» و «ماشين بازها» بنويسم موضوع را با چند نفر از كساني كه مي توان آنها را مرتبط با جوانان برشمرد در ميان گذاشتم. دوست داشتم معاون مبارزه با مفاسد اجتماعي تهران در
اين باره نظر دهد.
اما دوستان پليس نظرشان اين بود كه وارد چنين مقوله اي نشويم از اين جهت كه مسئله باب نشود و در عين حال حساسيت ايجاد نكند.
با اين حال نكته اي سبب شد تا به كار ادامه دهم. به هرحال جوانان بسياري هستند كه چه مرفه و چه با درآمد متوسط از خودرو استفاده مي كنند. اگر خودرو متعلق به والدين اين جوانان باشد حكايت متفاوتي پيش مي آيد و اگر خودرو تحت اختيار خود جوان باشد وضع ديگري پيش مي آيد.
به هرحال آنچه مسلم است اين كه جوان ما از درآمد ويژه اي برخوردار نيست تا بتواند از عهده خرج و مخارج اين كار برآيد و به هرحال اين هزينه متوجه والدين اوست.
اين روزها شما هم شنيده ايد كه مصرف مواد مخدر شيميايي يا به عبارت خودماني تر «اكس»ها چه وضعي را براي جامعه ما فراهم كرده است. حتي فرماندهان پليس هم بر اين نكته تاكيد دارند كه چالش جديد جامعه در مواجهه با مواد مخدر همين قرص هاي روان گردان مصنوعي شيميايي است. با چنين تهديدي وقتي صحبت از اكس پارتي  مي شود كه بيشتر در اقشار مرفه و متوسط شاهد آن هستيم جز تاسف نمي توانيم كار ديگري بكنيم.
اين كار هزينه سنگيني دارد و مستلزم صرف پول است. حال فكر كنيد به جاي صرف هزينه براي اكس پارتي جوان ها با اين قضيه سرگرم شوند و نيازهاي خود را ارضا كنند.
بله، وضع ظاهري آنها كاملاً متفاوت، موهاي سيخ سيخي و ژل زده، شلوارهاي جين عجيب و غريب، پيراهن هاي استرج و... البته اين وضعيت يك دسته از ماشين بازهاست. ولي با همه اين تفاوت ها چه خوب است كه آنها مشغول اكس زدن نباشند و مشغول بازي با خودرويي متفاوت از خودروي من و شما باشند.
بنابراين چه خوب كه بياييم و به آنها بگوييم آيين نامه راهنمايي و رانندگي درباره علاقه و مشغوليت ذهني شما چه مي گويد و براساس استانداردهاي راهنمايي و رانندگي چه محدوديت هايي داريد. يا اين كه به آنها بگوييم قانون راهنمايي و رانندگي ما كه مربوط به سال ها قبل است چه كارهايي را مستوجب جريمه مي داند.
اگر اين بروبچه ها بدانند كارهايي كه روي ماشين انجام مي گيرد تا كجا مجاز است و از كجا به بعد تخلف محسوب مي شود ديگر به حريم ديگران هم تجاوز نمي كنند و سر و كارشان با پليس و مسئله توقيف خودرو هم گره نمي خورد.
حالا اگر به اين وضع مسئله ديگري را هم اضافه كنيم اين موضوع شكل بهتري به خود مي گيرد. جوان ها با علاقه خود به اين كار به نوعي خودنمايي مي كنند، در مقابل بزرگترها به خودرو به وسيله اي براي انجام كارشان توجه دارند. اگر بخواهيد از خودرويي استفاده عمومي كنيد بهتر است كه سليقه همه استفاده كنندگان در ظاهر و باطن خودرو تاثير داشته باشد.
قطعاً انتظار نداشته باشيد كه پدرتان هم مثل شما از يك ماشين اسپورت خوشش بيايد. اين نكته ها كمك مي كند تا در مواجهه با اين نياز قشر جوانان بهتر برخورد شود. در دوره اي كه شرايط خريد خودروي صفر توسعه يافته و خيلي ها مي توانند براي فرزندشان هم خودرو بگيرند!به اين مسئله هم توجه كنند تا به جاي محدوديت و ايجاد خشم وضعيتي ايجاد كنند تا موجب بروز يك موقعيت خوب و موثر شود.

نظر
اين عشق پسراس
006069.jpg
مهشيد مجلسي
راستشو بخواين هيچ آماري در اين باره وجود نداشت. قرار شد منم نظرمو راجع به اسپورت كردن ماشين بدم. اول خيال داشتم بگردم و آماري در اين باره پيدا كنم، چند باري هم رفتم تو خيابون ستارخان، يه سري به خيابون حسيني زدم و حتي گشتي هم تو خيابون جمهوري ولي ديدم جز نظرم و مشاهداتم چيز ديگه اي نمي تونم بنويسم.
اونچه از ظاهر قضيه پيداس اينه كه خانوما كمتر عشق ماشين بازي دارن. منظورم اينه كه زياد دنبال اسپورت كردن ماشينشون نيستن.
شايد دنبال مدلاي خاصي از ماشين باشن. مثلاً جيپ. خيلي از هم دانشكده يي هاي قبليم جيپ داشتن. خيلي هاشون هم جيپ دوست داشتن! ماشيناي قوي كه توي شهر آدمو قوي جلوه بدن ولي خب خيلي ها هم براشون تفاوتي نداشت. همين كه رانندگي مي كردن خوب بود. از اون وقت مدت زيادي گذشته. خودم دوست داشتم يكي از همون ماشيناي قوي رو بخرم. هنوزم وقتي «رنجروور» مي بينم دلم مي خواد يكي بخرم ولي پولم به اندازه يك رنو فكسني بيشتر نبود. بيشتر كه به موضوع فكر مي كنم مي بينم حال و حوصله تغييرو آرايش ماشينمو ندارم. همين كه برسم تر و تميز نگهش دارم و خرج تعميرشو بدم خيليه.
يادمه اون وقت تو دانشگاه هم همكلاسيام خيلي كه به ماشينشون ور مي رفتن يه عروسك به آينه يا يكي به شيشه عقب نصب مي كردن. اگه خيلي اين كار ادامه پيدا مي كرد يك عروسكم به دسته كليداشون وصل مي كردن، خلاصه يادم نمي ياد خانوما به اسپورت كردن ماشين علاقه نشون داده باشن.
شايد يه دليلش اين باشه كه حوصله سروكله زدن با اسپورت كارا رو ندارن. شايدم به دليل عرف جامعه حوصله و جرات رفتن به پايين شهر و فروشگاه هاي فروش لوازم اسپورت رو ندارن. نمي دونم ولي به هرحال به نظرم اين عشق پسراس.
شايد مدل خودنمايي اونا اين شكلي باشه. ولي خب مهم اينه كه آدم چطوري برونه و چطوري ماشينو نگهداري كنه. البته اينم بگم خيلي دلم مي خواس براي رنو خودم يه سقف برقي بذارم.

اين پيشنهاد در شهر مطرح شده است!
ماشين بازي يك فرصت است
006063.jpg
در شهر معمولاً پيشنهادهاي بسياري مطرح مي شود ولي با اين همه معمولاً پيشنهادها به مرحله اجرا نمي رسد. با وجود اين مسئله پيشنهادي از طرف همه كساني كه عشق ماشين دارند تا عشق اسپورت كردن ماشينشان به پليس و متوليان ورزش ارايه مي شود!
اگر به خاطر داشته باشيد سال گذشته فرماندهي انتظامي تهران يكسري مسابقه به مناسبت هفته نيروي انتظامي در مهرماه ۸۳ برگزار كرد. اين مسابقات با محتواي ورزشي با استقبال قابل توجهي هم روبه رو بود. مسابقه دو همگاني و مسابقه اتومبيلراني.
حالا نكته ديگري را به ياد بياوريد. همه ما ظرف اين يكي ، دو سال گذشته تيزرهاي آموزشي راهنمايي رانندگي را از تلويزيون ديده ايم و اگر غلو نباشد همه در ميان آگهي هاي بي حد و حصر تلويزيون فقط منتظر پخش همين آگهي ها هستيم.
شخصيت هاي واقعي و نوع داستان هاي به كار رفته در فيلمنامه هاي آن سبب شده تا فرهنگ سازي ترافيك و رانندگي پس از سال ها مهجوريت تكاني بخورد.
با اين دو مقدمه به سراغ پيشنهاد اصلي خودمان در شهر مي رويم. همه ما مي دانيم كه بسياري از رانندگان تهران جوانان هستند، آن هم جواناني كه به تازگي گواهينامه رانندگي گرفته اند.
از سوي ديگر به تجربه ثابت شده است صرف دريافت گواهينامه هيچ كس راننده نشده است. بنابراين همه كساني كه به تازگي گواهينامه رانندگي دريافت كرده و عشق عجيبي هم به راندن دارند به دليل بي تجربگي و احتمالاً عدم تسلط بر خودرو و رانندگي ممكن است حوادث تلخي را پذيرا شوند.
در همين حال بسياري از ما به جز همان موقعي كه در حال آزمايش و دادن امتحان رانندگي هستيم آيين نامه را نمي خوانيم و مطالعه در اين باره استمرار ندارد. بدين ترتيب به دليل مقطعي بودن توجه به آموزه ها بيشتر براساس عرف رانندگي مي كنيم.
حال تصور كنيد از جمعيت ۲۲ ميليوني ۱۴ تا ۲۹ سال كشور كه عده اي بدون گواهينامه  و عده اي با گواهينامه همه ساله وارد مجموعه رانندگان كشور مي شوند و حداقل ۳۰ تا ۴۰ سال رانندگي خواهند كرد.
در اين ميان ما همه ساله بيش از ۲۰ هزار نفر قرباني ناشي از حوادث رانندگي و ميليون ها تصادف معمولي (خسارتي) و منجر به جرح داريم.
تنها در نيمه اول سال ۸۲ رقم مرگ ومير ناشي از تصادفات در شهرها ۱۲ درصد افزايش يافته است.
سردار محسن انصاري كه سكاندار راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي است نيمه اسفندماه ۸۲ وقتي از برنامه هاي پليس راه سخن مي گفت به افزايش ۲۴ درصدي تعداد رانندگان نسبت به سال قبل و افزايش ۳۵ درصدي خودروها اشاره و تاكيد كرد در مقابل، پيشرفت چنداني در توسعه معابر و جاده ها نداشته ايم.
حال از مجموعه اين آمار و ارقام نتيجه بگيريم كه مي توانيم با بهره برداري از برگزاري مسابقات نيروي انتظامي در حوزه اتومبيلراني و با توجه به نياز شديد جامعه به بسط و توسعه فرهنگ ترافيك از عشق جوانان به رانندگي و خودروهاي اسپورت شده بهره مثبت گرفته و طرحي را پياده كنيم كه برخلاف شيوه مرسوم راهنمايي و رانندگي طي سال هاي اخير اثر مثبتي داشته باشد.
طي يكي دو سال اخير و ظرف سال آينده ميزان جريمه هاي رانندگي به حداكثر ميزان خود يعني ۳۵ هزار تومان مي رسد و اين روزها همه شاهديم كه پليس راهنمايي و رانندگي با بهره گيري از نيروهاي وظيفه و رسمي خود همه منتظر شكار متخلفان هستند و با برخورد قهري سعي در بهينه سازي ترافيك تهران دارند.
حال اگر به جاي اين رفتار قهرآميز كه قطعاً براي هيچ راننده اي خوشايند نيست شيوه اي تشويقي در نظر بگيريم تا چه حد وضع تغيير خواهد كرد.
به عنوان نمونه از سال گذشته پس از هشدارها و اعلام در برنامه هاي بسيار بحث «معاينه فني» الزامي و مقرر شد رانندگاني كه با خودرو بدون برگ معاينه فني تردد كنند جريمه شوند.
همين اجبار و پس از آن جريمه با حس منفي در رانندگان همراه است زيرا فردي كه قدرت پرداخت پول براي بهينه سازي خودرو و كسب معاينه فني را ندارد و قدرت مالي اش هم به او اجازه نمي دهد نمي تواند بپذيرد كه اين كار درست و منطقي است.
از طرفي بسياري از جواناني كه علاقه مند به آراستن خودرو و اسپورت كردن خودروي خود هستند هم نمي دانند تحت چه شرايطي اين كار آنها تخلف محسوب نمي شود و وقتي با شوق و ذوق بسيار خودرو خود را آراسته اند و مي خواهند به لذت ناشي از اين كار دست يابند پليس آنها را جريمه مي كند.
بدين ترتيب يك حس منفي از اجراي قانون در راننده ايجاد مي شود و زمينه فرار از پليس و قانون راهنمايي و رانندگي در شهرها، جاده ها و معابر توسعه مي يابد.
اگر با همه آنچه گفتيم به ديده يك فرصت مغتنم به ماشين و رانندگي بنگريم مي توانيم علاوه بر تخليه انرژي جوانان در راهي مثبت فرهنگ درست ترافيك، رانندگي و استفاده از خودرو را هم توسعه دهيم.
006093.jpg

پليس مي تواند به جاي سيستم تنبيهي به سراغ سيستم تشويقي برود. سردار قاليباف همواره بر اين نكته تاكيد كرده است كه ما اولويت كارهايمان را به پيشگيري در جرايم سوق داده ايم. بنابراين پليس مي تواند با برگزاري مسابقاتي كه جريمه رانندگي نقشي در آن ندارد رانندگان را تشويق كند تا خودرو خود را مطابق با استانداردها و اصول ايمني نگهداري كنند و بدين ترتيب جايزه اي هم به رسم يادبود اهدا شود تا هم رانندگان بفهمند كجاي كارشان ايراد داشته و هم بفهمند كدام بخش از خودرو از نظر قانوني ناقص و مستوجب جريمه است.
بخش ديگري مي تواند به عشق ماشين ها اختصاص يابد، يعني مسابقه اي برگزار شود و جواناني كه دوست دارند، خودرو خود را تزيين كرده و آن را به شكل هايي بيارايند و در مسابقه شركت كنند تا داوران مسابقه كه افسران راهنمايي و رانندگي هستند اين خودروها را بسنجند و به كسي كه بدون نقض قوانين اين كار را انجام داده جايزه اي تعلق بگيرد و بعد ديگران هم عيب كار خود را فارغ از دردسرهاي جريمه و درگيري بين پليس و مردم بفهمند.
سومين بخش كه مي تواند بخش جذاب تري باشد و به رانندگي بدون نقض قوانين اختصاص يابد و بدين ترتيب پليس جواناني را كه بتوانند در يك دوره رانندگي بدون كمترين خطا رانندگي كنند را انتخاب و برگزيده اعلام كند.
بدين ترتيب در سه گروه هم با اين حس و علاقه اي كه در جوانان وجود دارد و در كوچه و خيابان شاهد آن هستيم به درستي برخورد شده و رفتارها را به سمت و سوي آموزش قانون كشانده و هم اين كه در بسط و توسعه فرهنگ ترافيك و رانندگي گام هايي برداشته مي شود.
اين مطالبي كه خوانديد رويا و توهم نيست. فرصتي است كه ما از كنار آن ساده مي گذريم. همه ساله در جشنواره هاي تابستاني و زمستاني كيش صدها هزار جوان براي گردش و تفريح راهي اين جزيره مي شوند.
فرصتي كه مي شود از آن بهره برد اين است كه در اين جزيره كه حتي مسير اتومبيلراني هم دارد مسابقه رالي با محوريت رعايت قانون برگزار كنيم و آنها كه عشق رانندگي دارند را به رعايت قانون دعوت كنيم.
علاوه بر آن ما دو كوير گسترده را داريم كه مي توانيم مسابقات اتومبيلراني حرفه اي و آماتور را در آن برگزار كنيم. كاري كه كشورهاي عربي از محل آن درآمد بسياري كسب مي كنند.
به هرحال آنچه مسلم است اين كه ۵/۵ ميليون خودرو در كشور كه قريب به سه ميليون آن در تهران است و رانندگي در شهري كه به دليل كمبود معبر و حجم فشارهاي وارد بر مردم به يك جنگ خطرناك شبيه شده است نيازمند استفاده از فرصت هايي براي بهبود است.
در اين ميان به جز آنان كه به ماشين و رانندگي فقط به چشم يك ابزار و وسيله مي نگرند بسياري هستند كه از راندن و هدايت خودرو لذت مي برند و سعي مي كنند اين كار را به خوبي انجام دهند.
پس مي شود به اين قضيه از بخش پر آن نگريست و برنامه ريزي كرد. با اين مقدمه پرونده اين هفته ما را بخوانيد. بخوانيد و شما هم در اين باره نظر بدهيد كه اگر خودروسازان، پليس و متوليان ورزش از اين فرصت استفاده كنند چقدر در پيشگيري از وقوع جرايم رانندگي موثر واقع مي شود و چقدر هزينه سوانح و مرگ ومير كاهش مي يابد.
شايد سردار طلايي به عنوان رئيس پليس پايتخت پيشنهاد ما را براي هفته نيروي انتظامي عملي كند! اگر عملي شد شما هم كمك كنيد تا قوانين و فرهنگ ترافيك عملي شود.

گزارش
اگر مي خواهيد ماشينتان توقيف نشود
006090.jpg
توقيف خودرو يكي از مجازات هاي افرادي است كه از مقررات راهنمايي و رانندگي تخلف كرده اند اما گاهي توقيف خودرو به مدت يك تا سه ماه در پاركينگ به موجب تخلفاتي غير از خطاهاي راهنمايي و رانندگي انجام مي گيرد.
اگر براي يك بار هم از مقابل ساختمان اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي در تهران بگذريد و شلوغي مقابل آن جا را نديده باشيد فهم اين مسئله راحت تر مي شود. به غير از مسايلي نظير پارتي هاي شبانه و توزيع مشروبات الكلي و نظاير آن مواردي هم هست كه به توقيف خودرو منجر مي شود.
اين به قول خود مسئولان نيروي انتظامي نوعي محروميت اجتماعي براي خاطيان از مقررات است. مقرراتي كه شايد پيش تر، خطاي ناشي از رعايت آن حتي با سابقه كيفري همراه مي شد اما اينك فقط محروميتي اجتماعي همراه با تبعات مالي است.
به موجب چند ماجرا ماموران پليس و به ويژه ماموران اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي مي توانند كارت و مدارك راننده خاطي را جلب و تا پايان مدت توقيف خودرو در پاركينگ اين مدارك را نزد خود نگاه دارند.
ماجراها از اين قرارند؛ «ايجاد مزاحمت براي نواميس مردم»، «آلودگي صوتي از طريق پخش صوت از دستگاه هاي صوتي خودرو»، «داشتن سرنشين
006072.jpg
بدحجاب»، «داشتن شيشه دودي و برچسب هاي مبتذل»، «حمل حيوان»، «نصب مانيتور» و «آلودگي صوتي از طريق نصب اگزوزهاي صداساز».
اين موارد همگي از جمله مواردي است كه پليس خودرو را توقيف مي كند و فرد براي دوباره استفاده كردن از خودروي خود بايد پس از مدت توقيف با به همراه  داشتن «كپي و اصل سند خودرو»، «برگه عدم خلافي» و حضور مالك اجازه آزادكردن خودرو را بگيرد.
در واقع در صورت بروز هر يك از خطاهاي ياد شده فرد ابتدا بايد برگه پاركينگ بگيرد و مدت لازم را نيز خودرو را در پاركينگ متوقف بگذارد و بعد به سراغ آزادسازي برود!
براساس برگه اعلاميه اي كه اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي در ساختمان اين اداره نصب كرده است «ايجاد مزاحمت براي نواميس مردم» با محروميت سه ماهه مواجه است به اين شكل كه فرد بايد تاييديه اي از پاركينگ ببرد كه خودرواش سه ماه در آن جا متوقف بوده و بعد به سراغ رهاكردن آن برود.
«آلودگي صوتي از طريق سيستم صوتي» و «داشتن سرنشين بدحجاب» نيازمند برگه پاركينگ به مدت يك  ماه است.
ماموران اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي بعد از رفع عيب از خودرو در قبال داشتن شيشه دودي و برچسب مبتذل با مداركي كه باشد اقدام به آزادسازي خودرو مي كنند.
اما به «همراه داشتن حيوان در خودرو»، «نصب مانيتور» و «آلودگي صوتي اگزوز» هركدام مستوجب توقيف ۳۰روزه خودرو در پاركينگ است و بعد از اين مدت فرد مي تواند از ماشين خود با تحويل مدارك آن دوباره استفاده كند.
اين توقيف در پاركينگ هاي مخصوصي كه مورد تاييد اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي است انجام مي گيرد. پاركينگ ها در نقاط مختلفي از شهر تهران واقع شده اند و بسته و باز يا «سقف دار» بودن آن هزينه متفاوتي در پي دارد.
براساس آنچه در اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي اعلام شده است پاركينگ هاي سقف دار روزي يك هزار و ۷۰۰ تومان و پاركينگ هاي روباز روزي يك هزار و ۱۰۰ تومان هزينه دارد. پاركينگ هاي تجريش، شايان در خيابان كارگر، قدس در ميدان خراسان، حافظ در خيابان جمهوري و چهلستون در خيابان بهار همگي مسقفند. در كنار اين پاركينگ ها چهار پاركينگ «نيايش»، «شهربازي»،
006084.jpg
«مهديه» و «زنجان» روباز هستند. بر اين اساس اگر كسي با خودروي خود كنار خيابان براي زنان و دختران ايجاد مزاحمت كند و پليس خودرو را توقيف كند بايد سه ماه ماشينش را در يكي از پاركينگ ها بخواباند! توقف خودرو اين فرد در پاركينگ سقف دار حداقل ۱۵۸ هزار تومان هزينه خواهد داشت و در پاركينگ روباز ۱۰۲هزار تومان براي صاحب خودرو جريمه نقدي در پي دارد.
حالا اگر خطاهاي ديگر را هم محاسبه كنيد مي توانيد مظنه كنيد براي هر كدام از اين ماجراها چقدر جريمه انتظارتان را مي كشد.

جريمه هايي كه در انتظار خودروي تزييني شماست
006060.jpg
اين روزها رانندگي در شهر تهران به يك بازي رايانه اي
پر هيجان و البته عصبي كننده تبديل شده است. هر دو قدم به دو قدم مامور پليس راهنمايي و رانندگي ايستاده و به تازگي هم ماموران شهرداري با لباس آبي روشن و شلوار آبي تيره در قالب پاركبان به آنها افزوده شده اند. يكي كمربند را مي پايد، يكي برگه معاينه فني، يكي طرح ترافيك را كنترل مي كند و ديگري مدارك تا باب اعتراض هم باز مي كني مي گويند ما افسر وظيفه ايم بعد از چهار سال درس خواندن از صبح تا شب تو اين دود و سر و صدا حقوق نا چيزي مي گيريم.
حالا حساب كنيد اگر شما به ماشينتان چيزهايي اضافه كرده باشيد تا مردم خوششان بيايد! ببخشيد، خودتان از اين يار بي احساس! لذت بيشتري ببريد چه صورت حسابي در انتظارتان است!
محض رضاي خدا هم كه شده براي يك بار پس از سال ها رانندگي و در حالي كه ديگر همه دوستان از حيث تجربه و ساعت رانندگي لقب «Driver» به شما داده اند بياييد و يك نگاهي دوباره به قوانين رانندگي بيندازيد.
راستي مي دانيد به غير از «آيين نامه»اي كه امتحان مي دهيد تا گواهينامه بگيريد چندين قانون در مورد راهنمايي و رانندگي و تردد وجود دارد؟
پس بد نيست قبل از آن كه سراغ كار خودمان برويم، يك نگاه گذرا هم به اين مجموعه قوانين بيندازيم. خداي ناكرده يك وقتي در جدال گذر از موانع گير مي افتيد!
در حوزه راهنمايي و رانندگي و حمل و نقل ما مجموعاً ۱۴ قانون و آيين نامه داريم. مهم ترين آنها همان آيين نامه راهنمايي و رانندگي است. اما آنچه به درد بازي رايانه اي ما در خيابان هاي تهران مي خورد «قانون نحوه رسيدگي به تخلفات و اخذ جرايم رانندگي» است.
علاوه بر اين دو، قانون تشديد مجازات موتورسيكلت سواران متخلف، قانون رسيدگي به خسارات ناشي از تصادفات رانندگي به وسيله نقليه موتوري، قانون استفاده از نظر افسران راهنمايي در تصادفات وسايل نقليه، قانون بيمه اجباري مسئوليت مدني دارندگان وسايل  نقليه موتوري زميني در مقابل شخص ثالث، قانون استفاده اجباري از كمربند و كلاه ايمني، قانون جلوگيري از تردد موتورسيكلت هاي فاقد شماره راهنمايي و رانندگي، قانون مجازات استفاده از پلاك هاي تقلبي وسايل نقليه موتوري، قانون مجازات عاملان متخلف در امر حمل و نقل كالا، قانون مجازات متخلفان از تعرفه حمل و نقل كالا و مسافر، قانون الزام شركت ها و موسسات ترابري جاده اي به استفاده از صورت وضعيت مسافري و بارنامه، قانون منع تغيير وضعيت وسايل نقليه باربري قبل از اخذ مجوز لازم، قانون مقررات منع تغيير وضعيت وسايل نقليه مسافربري قبل از اخذ مجوز لازم، هم هست كه معمولاً ما كمتر از آنها اطلاع داريم.
جريمه هاي ناخوشايند منتظر ما هستند
براساس همان قانون نحوه رسيدگي به تخلفات و اخذ جرايم رانندگي كه ۱۷ ماده دارد و براساس جدول هاي درون آن، كارنامه  اعمال رانندگي براي شما راننده عزيز صادر مي شود.
اما چون بحث شيرين داشتن خودروي اسپورت مطرح است ما از مجموع بندهاي اين ۱۷ ماده آنچه بيشتر به كارمان مي خورد را جدا كرديم.
براساس بند ۹ جدول ب استفاده از چراغ هاي اضافي و نورافكن و داشتن نور سفيد در عقب وسيله نقليه مستوجب پرداخت جريمه است.
بند ۲۲ همين جدول ايجاد صداي ناهنجار لوله اگزوز و نداشتن چراغ هاي جلو و عقب و راهنما در ايجاد صداي ناهنجار لنت هاي ترمز را موجب پرداخت جريمه دانسته است.
006057.jpg

اين دو مربوط به جدول حداقل جريمه رانندگي بود و حالا نوبت به جريمه هاي گران تر مي رسد!
بند ۱۵ جدول ج قانون ياد شده تصريح كرده است كه «هرگونه دخالت و دست كاري در دستگاه سرعت نگار، تاخوگراف در وسايل نقليه عمومي» ممنوع است و جريمه دارد.
اگر علاقه مند به نصب پلاك هاي خارجي هستيد هم بدانيد كه «استفاده از شماره هاي غيرمجاز» مستوجب جريمه به تناسب جدول ج است.
استفاده از بوق هاي شيپوري براساس بند ۲۵ جدول ج تخلف محسوب شده و جريمه در بر دارد. البته اين نكته را هم بدانيد كه نرخ جريمه در تهران بسيار بيشتر از نرخ جريمه در شهرستان هاست. پس اگر فكر مي كنيد شهرستان ها به صرفه ترند بد نيست براي خلاصي از اين همه هزينه مهاجرت كنيد!
موردي هست كه كمتر به عنوان آلودگي صوتي به آن مي پردازند. اين مورد را براي زنگ تفريح مطالعه كنيد تا بعد به سراغ بقيه موارد برويم؛ «پخش صدا از بلندگوي منصوب به وسايل نقليه بدون اجازه راهنمايي و رانندگي» به موجب بند ۲۷ از جدول نرخ جرايم تهران مستوجب اخذ جريمه است.
محض اطلاع شما بايد عرض كنيم كه نرخ جريمه ها از ۱/۴/۸۳ تغيير كرده است و تنها ظرف يك سال باز هم گران تر مي شود. در شرايطي كه نه پاركينگ داريم و نه معبر گويا قصد بر اين است كه اينگونه عرصه را بر دارندگان و رانندگان خودرو در تهران تنگ كنند غافل از آن كه احساس نياز به خودرو و توليد خودرو نيز بر اين عرصه تنگ فشار آورده و دست آخر اين راننده است كه ديوانه مي شود! جريمه پارك ممنوع،  جريمه هاي ديگر و هزينه هاي خريد خودروي قسطي در نبود وسايل نقليه عمومي راحت و ارزان راهي جز ديوانگي هم پيش  پاي شهروندان نمي گذارد!

قوانيني براي آراستن خودروها
006087.jpg
بعضي ها دوست دارند ماشين شان هما ن طور كه از شركت سازنده خارج شده،باشد. اما بعضي ها هم دوست دارند تجهيزات و لوازمي به آن بيفزايند و شكل ظاهري اش را به گونه اي كه مي خواهند تغيير دهند. البته اين ماجرا دو كرانه متفاوت دارد. يعني آنهايي كه دوست دارند ظاهر ماشين شان را تغيير دهند مصداق اين ضرب المثل هستند كه مي گويد «قورباغه بده، فولكس تحويل بگير.»
البته به اصالت اين ضرب المثل نمي خواهد فكر كنيد. منظورمان اين است كه فرد چنان شكل ظاهري ماشين خود را تغيير مي دهد كه با اصل خود آن ماشين تفاوت هايي پيدا مي كند و غلط انداز مي شود.
دسته ديگري هم هستند كه با اضافه كردن تجهيزاتي ظاهر ماشين را آراسته تر و به عبارت خودماني آن «اسپورت» مي كنند. به هر حال هر دو دسته بايد به نكته اي توجه داشته  باشند كه هر كم و كاست و افزوني به خودرو بايد تابع مقررات و ضوابطي باشد كه بنا به استاندارد، راهنمايي و رانندگي كشور آن را تعيين مي كند. البته ماموران راهنمايي و رانندگي اين استانداردها و قوانين را از خودشان درنياورده اند، آنها به آيين نامه اي عمل مي كنند كه از مدت ها قبل به تصويب رسيده است. «آيين نامه راهنمايي ورانندگي» با يازده فصل جزييات اين مسايل را هم روشن كرده است.
فقط شب قبل از امتحان آيين نامه راهنمايي و رانندگي بخشي از قوانين مربوط به حركت و تردد و حق تقدم را مطالعه مي كنيم در حالي كه اين آيين نامه با يازده فصلش به تمام مسايلي كه به خودرو مربوط مي شود، اشاره كرده است.
006081.jpg
006075.jpg

در فصل اول اين قانون (آيين نامه) تعاريف به كار رفته در مسايل خودرويي و حركتي تشريح شده است. شماره گذاري و كارت مشخصات خودرو، گواهينامه رانندگي و كارت شهري، معاينه وسايل نقليه، تجهيزات، مقررات محل بار، تصادفات، علايم راهنمايي و رانندگي، مقررات رانندگي، مجازات ها و ... بخش هاي اين آيين نامه را تشكيل داده اند.
حالا اگر مي خواهيد اطلاعات اين آيين نامه را حداقل يك بار مرور كنيد كار ساده اي است. اگر به اينترنت دسترسي داشته باشيد ۱۹۵ ماده آيين نامه راهنمايي و رانندگي در سايت  اطلاع رساني نيروي انتظامي كنار ديگر قوانين آمده است.
البته به جز اين آيين نامه ۱۳ قانون ديگر درباره تردد و حمل و نقل وجود دارد كه مي توانيد در اين سايت آن را بخوانيد. آنچه ما در اين بخش بيشتر به آن احتياج داريم اين است كه بدانيم آنچه به خودرو اضافه يا از آن كم مي كنيم با قانون مطابقت دارد يا نه؟ در اين صورت مي توانيم پيش بيني كنيم در چه شرايطي پليس ممكن است تغييرات ما را نادرست دانسته و اقدام به توقيف خودرو كند.
به هر حال قوانين مربوط به مجازات خاطيان در رانندگي، بيمه، بررسي خسارات، استفاده از كمربند و كلاه ايمني همه در اين سايت قابل دسترس است.
اقداماتي كه مانع شماره گذاري خودرو مي شود
هر خودرويي مطابق ماده سه آيين نامه راهنمايي و رانندگي براي تردد بايد شماره مخصوص داشته باشد. برهمين اساس راهنمايي و رانندگي پليس كشور موظف است براساس قوانين مربوط به حركت و حمل و نقل، خودروهاي مجاز را پلاك كند.
اما ما كه مي خواهيم تجهيزات و وسايل تزييني به خودرو بيفزاييم بايد بدانيم به موجب ماده پنجم همين قانون نيروي انتظامي مي تواند در صورت وجود پنج مورد از شماره گذاري و پلاك كردن خودرو خودداري كند و يا تا رفع عيب خودرو را توقيف كند.
در ماده پنجم قانون راهنمايي و رانندگي آمده است «در موارد زير شهرباني مي تواند از انجام عمل شماره گذاري خودداري نمايد؛ ۱- در صورتي كه وسيله نقليه موتوري معيوب بوده و يا به جهات فني به كار افتادن آن در راهها خطرناك باشد. ۲- چنانچه مشخصات وسيله نقليه با آنچه در سند مربوط ذكر شده مطابق نباشد. ۳- اگر شماره گذاري وسيله نقليه قبلاً به جهاتي ممنوع اعلام گرديده باشد. ۴- هرگاه حقوق دولتي و عوارضي كه به موجب مقررات به وسيله نقليه تعلق گرفته پرداخت نشده باشد مگر با اجازه رئيس كل شهرباني ۵- چنانچه وسيله نقليه داراي علايم و تجهيزات پيش بيني شده در اين آيين نامه نباشد.»
با اين وصف مي توان دريافت كه براي تزيين و آراستن خودرو نبايد به گونه اي رفتار كرد كه با اين بند قانون موجب جلوگيري از شماره گذاري يا توقيف خودرو شود. اما اين كه بفهميم چه تجهيزاتي براي خودرو مجاز بوده و يا اضافه كردن و كم كردن چه نوع تجهيزاتي از اين قانون تخطي محسوب مي شود نياز به مراجعه به فصل پنجم آيين نامه راهنمايي و رانندگي دارد.
تجهيزات ماشين ها
۲۳ ماده از ۱۹۵ ماده آيين نامه راهنمايي و رانندگي در فصل پنجم به تجهيزات خودروها پرداخته است. ۲۱ ماده از اين بخش به خودروها و دو ماده به موتور و دوچرخه پرداخته است. در نخستين ماده از فصل پنجم آمده است: «اشخاص حق ندارند هيچ نوع وسيله نقليه اي را كه فاقد لوازم و تجهيزات مذكور در اين فصل يا داراي لوازم و تجهيزات مخالف مقررات باشد در راههاي عمومي برانند و يا براي رانندگي در اختيار ديگري بگذارند.»
در ماده ۴۷ همين آيين نامه به چراغ هايي اشاره شده است كه كليه اتومبيل ها و يدك كش ها و تراكتورهاي باركش بايد داشته باشند.
006066.jpg
006096.jpg

چراغ هاي جلو بايد نور سفيد داشته باشند و چراغ هاي عقب بايد قرمز باشند، علاوه بر اين دو چراغ كوچك زرد هم در طرفين خودرو بايد نصب شده باشد كه بيانگر عرض خودرو در شب است. خودروها بايد به چراغ كوچك سفيدي مجهز باشند كه قرائت پلاك آن را ممكن كند.
براساس ماده ۴۹ آيين نامه راهنمايي و رانندگي ارتفاع چراغ هاي جلو نبايد از ۱۳۵ سانتي متر بيشتر و از ۷۰ سانتي متر كمتر باشد. ارتفاع چراغ هاي عقب نيز از يك متر نبايد بيشتر و از ۵۰ سانتي متر نبايد كمتر باشد.
اما ماده ۵۳ در اين آيين نامه بيشتر به دردمان مي خورد. در اين ماده آمده است كه وسايل نقليه موتوري به داشتن تجهيزات (قيد شده) مجازند. اين تجهيزات شامل پنج بند مي شود. دو عدد نورافكن به شرطي كه با اجازه (شهرباني) نيروي انتظامي نصب شده باشد و در شهرها و جاده هاي عمومي مورد استفاده قرار نگيرد.
در اين ماده تاكيد شده است اگر چراغ كوچك با نور زرد يا سفيد روي گلگيرها نصب شود نبايد خيره كننده باشد.
اما پرژكتور، براساس بند پنج اين ماده مي توان دو عدد چراغ ويژه با نور زرد در طرفين قسمت جلو نصب كرد كه ارتفاع آنها از يك متر بيشتر و از ۴۰ سانتي متر نبايد كمتر باشد. نور اين چراغ  ها نبايد در طول ۱۰ متر از سطح افقي محل نصب چراغ بالاتر بيايد و هنگام استفاده از اين چراغ ها بايستي از نور پايين چراغ هاي بزرگ استفاده شود.
«بوق»؛ اين وسيله هم كه معمولاً در شهر ما باعث اعصاب خوردي است و معاني قابل توجهي از جمله سلام و احوالپرسي و خداحافظي، اخطار، فحاشي، اشاره و ... دارد به موجب ماده ۵۹ آيين نامه راهنمايي و رانندگي داراي شرايطي است.
در اين ماده آمده است: «كليه وسايل نقليه موتوري بايد مجهز به بوق يا وسيله اخبار صوتي ديگري باشند كه توليد صداي غير عادي و نابهنجاري ننمايد و صدا از فاصله هفتاد متري شنيده شود.»
پس حالا كه تكليف بوق هم روشن شد بد نيست سراغ اگزوز كه توليد كننده صدا و كنترل كننده آن است برويم. ماده ۶۰ اين آيين نامه به اگزوز اختصاص دارد. به موجب اين ماده قانوني «هر وسيله نقليه موتوري بايستي مجهز به لوله اگزوز باشد كه مانع خروج صداي ناهنجار گردد. برداشتن تمام يا قسمتي از اين دستگاه ممنوع است.»
ترمز را فراموش نكنيد
ترمز تعريف ساده اي دارد. در ماده ۵۵ آيين نامه راهنمايي و رانندگي آمده است: «هر وسيله نقليه موتوري بايد مجهز به دو نوع سيستم ترمز پايي و دستي مجزا از هم با قدرت هاي مذكور در ماده ۵۷ باشد كه هر يك به تنهايي بتواند آن را از حركت بازدارد.»
در ماده ۵۷ تاكيد شده است حداقل شتاب ترمز پايي نبايد از ۵/۳ متر كمتر باشد. قدرت «ترمز دستي» بايد به قدري باشد كه بتواند به تنهايي در سرعت قدم انساني (پنج كيلومتر در ساعت) بدون بار و مسافر در سطح آسفالته و مستقيم حداكثر از طي يك متر مسافت وسيله نقليه را كاملاً از حركت باز دارد.
با اين حساب اگر روي كويل خودرويتان دستگاه شتاب دهنده نصب كرديد كه حدود ۳۵ درصد به شتاب خودرو مي افزايد فكري هم به حال ترمزهايتان بكنيد تا از اين استاندارد تخطي نكند و احتمالاً خطرزا نشود.
به هر حال اگر مي خواهيد به سراغ يكي از فروشگاه هاي فروش و نصب و تجهيزات اضافي و تزييني خودرو برويد حداقل سري به سايت اطلاع رساني پليس با آدرس www.police.ir بزنيد و در بخش قوانين نگاهي به قوانين راهنمايي و رانندگي بيندازيد تا مشكلي پيش نيايد.

ديدگاه
ماشين بازي، فرصتي به حاشيه رانده شده
جايي همين دور و بر. شمال و جنوب شهر. فرقي نمي كند كافي است يك فروشگاه فروش رينگ و لاستيك باشد يا لوازم داخلي خودرو. همان اطراف مي تواني يكي دو تا ماشين اسپورت شده ببيني.
اين ماشين ها براي مسابقه آماده نمي شوند. قرار نيست به ميزان آراستگي آنها هم جايزه اي بدهند. آنها براي همين خيابان هاي شهر ما آماده مي شوند. پس پاتوقي در كار نيست.
پاتوق آنها حتي مسابقات اتومبيلراني هم نيست. يعني قرار نيست دور ايران يا دور مازندران يا... را طي كنند. يك خواسته شخصي است. مي گويند به خاطر خودنمايي است ولي موضوع فراتر از اينهاست. عوض كردن رينگ و لاستيك و به كار بردن رينگ هاي اسپورت و لاستيك پهن شايد براي خودنمايي باشد، عوض كردن چراغ هاي اصلي و به كار بردن چراغ هاي هالوژني شايد به اين فرضيه كمك كند اما عوض كردن كمك فنرها و يا عايق كاري صوتي خودرو ديگر به اين فرضيه استحكام نمي دهد. شايد يك پسر جوان براي پژو ۲۰۶ خود سيستم صوتي نصب كند تا همه بگويند صداي «تيس تيس» آن در تهران تك است ولي گذاشتن «سان روف» يا همان «سقف برقي» و «شيويداخ» براي خودنمايي نيست و بيشتر به سيستم تهويه خودرو كمك مي كند.
شايد زماني سراشيبي همين جردن كه اتفاقاً محل كارماست پاتوق بروبچه هايي بود كه با ماشين هاي اسپورت شده و صداي اگزوز سعي مي كردند خودنمايي كنند. شايد سراشيبي هاي ديگري هم بود ولي چه فرقي مي كند. همه كه نمي توانند به پيست اتومبيلراني بروند پس بگذار جايي همين دور و اطراف به گاز دادن بپردازند.
خلاصه كه از ميدان جمهوري و حوالي خيابان كارگر تا خيابان حسيني در محدوده عباس آباد و ميدان تختي (مهناز) هميشه مي شود ماشين هاي سواري و استيشن را ديد كه يا جك زيرشاسي آنهاست تا رينگ عوض كنند يا صندوق عقب آنها باز است و در حال نصب سيستم صوتي اند. كم نيستند مشتريان اين محدوده هاي شهر،خلاصه كه چه در تهران و چه در شهرستان ها هميشه جايي هست كه در آن بتوان اين جور ماشين ها و اين قشر از آدم ها را ديد.
حتي حالا كه وضع خودروسازي ما نسبت به دهه ۶۰ و ۷۰ خيلي بهتر شده باز هم اين علاقه وجود دارد كه اشخاص خودروهاي خود را مطابق با خواسته خود و متفاوت از بقيه آماده كنند تا راحت تر باشند و اين استفاده به يك كار دلپذير تبديل شود.
گاهي فقط از نصب يكي دو تا عروسك و برچسب در داخل يا بيرون خودرو اين كار آغاز مي شود. گاهي با نصب روكش هاي رنگارنگ يا طرح دار بر روي صندلي ها و گاهي تغييراتي ساخته و پرداخته دست بر روي خودروهايي كه ديگر هم از قيافه افتاده اند و هم از مدل.
سال هاي دهه ۶۰ را به خاطر داريد؟ سال هاي دهه ۷۰ را چطور؟ همان مدت زماني كه نه دوو به ايران آمده بود و نه پرايد. هيچ تنوعي نبود. از سر اجبار فقط مي توانستي در خودروهاي شاسي بلند پاترول را انتخاب كني و در ميان خودروهاي ديگر پيكان و رنو! اگر به خاطر داشته باشيد ماشين ها معمولاًً به چند دسته تقسيم مي شد و همه عمرشان به قبل از سال ۵۷ برمي گشت. بي.ام.و ۲۰۰۲ و بي.ام.و۳۲۰ بيشتر از بقيه ماشين هاي اسپورت به چشم مي خورد.
رنو هم جزو همين دسته بود. سقف برقي و شيشه برقي و احتمالاً چندتا نوار مشكي روي بدنه خودرو. احتمالاً كمي هم ماشين ارتفاع كم كرده بود.
اما تا دوره حاضر كه وضعيت اسپورت كردن خودروها تغيير كرده هيچ تحقيق و پژوهشي درباره قشربندي، علل و عوامل و يا بسترهاي روي آوردن به چنين كاري بررسي نشده است. همين امر هم سبب شده تا به «ماشين باز»ها و يا «عشق ماشين »ها به ديده مبهمي بنگرند. معلوم نيست كه آنها چه جايگاهي دارند و اصلاً كاري كه مي كنند درست است يا نه.
از سويي هيچگاه در كشور ما براساس نياز جامعه و مردم خودرو ساخته نشد. نگاهي به فروش جيپ هاي نظامي پس از سال هاي جنگ مويد همين نكته است كه چقدر شهروندان ايران به داشتن اين نوع خودرو علاقه مند بودند. بررسي همين وضع نشان مي دهد در حالي كه دنيا پيشرفته ترين خودروها در تيپ هاي مختلف را مطابق نياز جوامع توليد و عرضه مي كرد سوار شدن برخودروهايي نظير جيپ هاي جنگي با آن سادگي و وسايل ابتدايي چندان مورد پذيرش عموم نبوده است.
پس در اين ميان حق بدهيد علاقه مند به سوار شدن خودرويي نظير جيپ تغييراتي در نوع رينگ و لاستيك، نوع فرمان و صندلي ها، نوع چراغ ها و... بدهد تا آن را از يك سازه ابتدايي و ساده به سازه اي قابل توجه تبديل كند و استفاده از آن را دلپذيرتر كند. با اين همه دوره اين كار هم به نوعي به سر آمد زيرا با ساخت و توليد «پاترول» و بعد «پاژن» و «جيپ» ايراني به نوعي اين نياز برآورده شد اما كسي را سراغ داريد كه از نشستن در يكي از خودروهاي ياد شده و مسافرتي هرچند كوتاه با آن از كوفتگي و خستگي مضاعف ناراحت نباشد.
بسياري معتقدند محصولي كه از كارخانه تحويل مشتري مي شود مطابق با استانداردهاي لازم براي بدن نيست. يعني كمك فنرها آنقدر كه بايد و شايد ضربه ها را نمي گيرند. صندلي فرمي نيست كه پس از چند ساعت رانندگي سرنشين را خسته نكند. كف و بدنه خودرو از داخل آنقدر به خوبي پوشش نيافته كه از ورود صداهاي موتور به داخل جلوگيري كند.
از طرفي در ميان مبتكران اين كار چند نفر را مي توان يافت كه براساس تخصص و حرفه مجوز فعاليت كسب كرده اند و در شهر مشغول ارايه اين قبيل خدمات شده اند.
باز هم بحث همان واسطه گري ها و روي آوردن به مشاغل براساس بازار است. چون بازار اسپورت كردن داغ است هر كسي چند تا فرمان، چند تا رينگ، چند مدل لاستيك و... آورده و شده اسپورت كار ماشين.
خلاصه مطلب اين كه به ماجراي «عشق ماشين»ها و «ماشين باز»ها از اين منظر نگاه بكنيم كه آنها با خودروهاي بزك شده در خيابان ها ويراژ مي دهند و با كشيدن ترمزدستي در خيابان ماشينشان را دور مي دهند و... مي شود به اين ماجرا و اين علاقه از منظري نگاه كرد كه آن را يك فرصت ديد. فرصتي براي آموزش قوانين راهنمايي و رانندگي، فرصتي براي بهبود وضع رانندگي و فرصتي براي شادي و فراغت جوانان.

گفت و گو با كارشناس رسمي دادگستري درباره تغيير وضعيت در خودروها
بزك ممنوع
برديا ارسطو
006114.jpg

دوستم نزديك ۳۰۰ هزارتومان داد تا چهارتا سوپاپ به سوپاپ هاي پرايدش اضافه كنند. اين كار باعث مي شد تا شتاب ماشينش افزايش چشمگيري پيدا كند. وقتي  آيين نامه راهنمايي و رانندگي را خواندم و فهميدم اين تغييرات باعث نقض مقررات مي شود بيشتر اين سؤال در ذهنم جريان گرفت كه طبق چه استانداردي مي توان به تغيير وضعيت خودرو پرداخت كه هم به دل سرنشين خوش بيايد و هم به دل مجري قانون!
همين ماجرا بهانه اي شد تا با يك كارشناس كاركشته راهنمايي و رانندگي كه اتفاقاً حقوقدان هم هست به گفت و گو بنشينم. اين كارشناس مرد ۵۵ ساله اي است كه علاوه بر داشتن ليسانس حقوق، از دانشكده پليس هم فارغ التحصيل شده و در جايگاه هاي مختلفي انجام وظيفه كرده است. «افسر پليس راه»، «افسر نگهبان و گشت»، «فرمانده پليس راه» و «مسئول تصادفات كشور» كه همگي سبب شد تا ذوق و شوق تغييرات در ماشين را با او در ميان بگذاريم و ببينيم آيا مي شود يك «قورباغه» را تبديل به يك «فولكس» كرد يا نه؟
006129.jpg

«محمدرضا پرتويي» اينك مشاور وزارت كشور است و علاوه بر اين به عنوان كارشناس رسمي دادگستري در امور حمل و نقل و ترافيك فعاليت دارد. حسن اين افسرارشد بازنشسته از راهنمايي و رانندگي اين است كه ديگر نيازي به ورق زدن كتاب قانون نيست او همه تبصره ها و بندها را هم به خاطر دارد.
در يك بعدازظهر گرم تابستاني در مقابل وزارت كشور قرار گذاشتيم تا به روزنامه برويم. او مخالف تعيين شرط  سني براي شناسايي خودروهاي فرسوده است. براي شروع بحث از تغيير وضعيت در خودرو پرسيدم. فكر مي كنم اگر قصد تغييراتي در خودرو را داشته باشيد بد نيست اين گفت و گو را بخوانيد:
اگر كسي، بخواهد ماشينش را تزيين كند و به قول معروف آن را اسپورت كند، تا چه وضعيتي و تا چه حدي اين كار قانوني است؟ به عبارت ديگر تغيير وضعيت براي آراستگي خودرو تا چه حدي قانوني است؟
تغيير وضعيت طبق ماده ۱۴ آيين نامه راهنمايي و رانندگي در هر يك از قسمت هاي اصلي خودرو شامل موتور، شاسي، رنگ، اتاق و... ممنوع است مگر آن كه مجوز قبلي از راهنمايي و رانندگي گرفته شده باشد.
در بحث قانوني و در عرف اين تغيير وضعيت چه تفاوتي با هم دارند و به چه اقداماتي تقسيم مي شوند!
در عرف جامعه مسئله ظاهر وسيله نقليه از دو جهت «ايمني» و «زيبايي» مدنظر است. از منظر ايمني اگر تغييري انجام گيرد كه موجب به هم ريختن شرايط امنيتي سرنشين شود ممنوع است. منتها براساس عرف جامعه تغييراتي كه با چسباندن نوارهاي رنگي يا نقاشي بر روي بدنه كه رنگ اصلي وسيله نقليه (رنگ اصلي زمينه) را تغيير ندهد زياد مورد اشكال و ايراد قرار نمي گيرد.
006105.jpg
006108.jpg

از سوي ديگر به موجب مفاد فصل پنجم آيين نامه راهنمايي و رانندگي در مبحث تجهيزات، قانون تصريح كرده است: «هيچ كس حق ندارد وسيله اي كه تجهيزات لازم را ندارد يا اضافه بر تجهيزات تعييني وسايلي را به كار گرفته است به حركت درآورد» بنابراين گاهي اين تغيير وضعيت شامل تغيير در اگزوز يا سرلوله آن مي شود. اگر اين كار با آنچه گفتيم تعارض نداشته باشد به موجب «قانون نحوه جلوگيري از آلودگي صوتي و آلودگي هوا» كه شامل آلاينده هاي منتشره در هوا و گازهاي خروجي است نبايد تغيير در خودرو خلاف قانون باشد.
در اين باره هيات وزيران تصويب نامه اي را گذرانده و در آن ميزان مجاز آلاينده ها را مشخص كرده است. طبيعي است استفاده از لوله هاي اگزوز غيراستاندارد يا هرگونه تغييراتي كه ايجاد صداي نابهنجار بكند به موجب ضوابط مفاد مطرح در آيين نامه ممنوع است و از نظر مقامات انتظامي اين كار قابل تعقيب خواهد بود.
ديگر مسئله اي كه در تغييرات موردتوجه است بحث استفاده از بوق هاي غيراستاندارد منصوب برخودروهاست. اين كار موجب آلودگي صوتي مي شود و مشمول همان مقررات مندرج در تصويب نامه و آيين نامه مربوط به آلودگي هوا و آلودگي صوتي است كه هيات وزيران مصوب كرده است.
حالا كه توضيحات جامعي از اين تغييرات داديد درباره افزايش سوپاپ هم توضيح بدهيد. يكي از دوستان من با پرداخت مبلغي چهار سوپاپ اضافه براي ماشينش درست كرد تا شتابش اضافه شود در اين باره قانون چه مي گويد؟
اين كار قطعاً تغييرات در قطعات اصلي است چون وضعيت هر خودرو به وسيله كارخانه سازنده كه تحت نظارت وزارت صنايع و معادن است مشخص مي شود و هنگام شماره گذاري كليه اسناد و وسايل وسيله نقليه با وضعيت و شرايط موجود انطباق داده مي شود بنابراين در صورت عدم انطباق و عدم مغايرت وضعيت خودرو با شرح اسناد آن، خودرو را شماره نمي كنند.
طبيعي است تغيير در ظرفيت ها و شرايط مكانيكي اينگونه وسايل نقليه مي تواند از مصاديق ماده ۱۴ آيين نامه راهنمايي و رانندگي باشد كه تغيير در قطعات اصلي محسوب مي شود. پس اين كار از اين حيث ممنوع است و طبيعي است كه ماموران راهنمايي و رانندگي در صورت مشاهده و كشف برابر مقررات مرتكبان رفتار خواهند كرد.
معمولاً چنين كارهايي پس از شماره گذاري خودرو انجام مي گيرد. تكليف چنين كارهايي پس از شماره گذاري كه زمان تطبيق سند با وضعيت خودرو است، چيست؟
براي اين قبيل افراد مجازاتي برابر جداول راهنمايي و رانندگي تعيين شده است كه بايد به آن عمل كنند. در حال حاضر از ۱۰ تا ۳۵ هزارتومان جريمه تعيين شده است ولي با توجه به آن كه از سال ۱۳۶۹ جرايم رانندگي تغييري پيدا نكرده و حداكثر جريمه پنج هزارتومان بود هيات دولت مصلحت ندانست كه حداكثر جرايم در موقع تصويب (۱۵/۹/۸۲) اعمال بشود و استدلال اعلام شده هم بر اين پايه بود كه ممكن است اختلاف فاحش بين ميزان جرايم سابق و لاحق موجب ايجاد تنش در جامعه گردد و به همين دليل در دو مقطع زماني يعني مرحله اول از ۱۵/۹/۸۲ و مرحله دوم از ۱/۴/۸۳ و مرحله سوم از۱/۴/۸۴ اين افزايش جريمه را شاهد خواهيم بود كه به حداكثر ۳۵ هزارتومان خواهد رسيد. پس از اجراي اين سه مرحله مجازات هر مرتكب تغيير در اجزاي اصلي خودرو طبق جدول تعيين مي شود.
خب بحث جريمه كه اصل ماجرا را تغيير نمي دهد در صورت رويت، مشاهده و حتي جريمه وضعيت خودرو چگونه خواهد شد آيا دستوري يا اجباري براي تغيير در تغييرات هست؟
بله، بايد به حالت اوليه اعاده شود. يعني بايد موتور اين خودروها (در صورت ايجاد سوپاپ اضافه) با همان مشخصات و ظرفيت اوليه تعيين شده كارخانه اصلاح شود.
سؤالي به ذهنم رسيده بود كه حال حتي اگر همان طور كه گفتيد با مجوز قبلي از راهنمايي و رانندگي تغييراتي در خودرو بدهيم و موجب تغيير و افزايش شتاب آن بشويم اين كار چه جايگاهي از نظر قانوني دارد و آيا اصلاً درست است؟ وقتي قدرت خودرو افزايش بيابد ولي سيستم ترمز و ايمني آن تغيير نكند قطعاً وضعيت خوبي در انتظار سرنشينان نخواهد بود؟
به اين اقدامات مجوز داده نمي شود. ببينيد، ظرفيت هر وسيله نقليه اي با توجه به وزن و ابعاد آن و به طور كلي شرايط موجود خودرو در حين توليد تعيين مي شود. بنابراين چنين تغييراتي موجب تغيير در شرايط ايمني همان وسيله خواهد شد. پس به همين دليل است كه فرد تغييردهنده علاوه بر پرداخت جريمه ملزم به اعاده به وضعيت اوليه طبق مشخصات موجود در كارت و سند شناسايي خودرو مي شود.
يكي از كارهايي كه جوان ها دوست دارند درباره ماشينشان انجام دهند نصب چراغ هاي تزييني و با نور رنگي است. اين كار چه مشكلاتي مي تواند داشته باشد و تحت چه شرايطي هم قانوني است؟
نصب چراغ با رنگ هاي ديگر خارج از استانداردها و غيرمجاز است. همان طور كه مي دانيد در داخل شهر استفاده از نور بالاي چراغ وسايل نقليه هم با توجه به ترتيب و توالي تردد ممنوع است مگر در محل هايي كه روشنايي كافي در آن وجود نداشته باشد.  بنابراين به ويژه استفاده از اينگونه چراغ ها در معابر شهري ممنوع است.
راجع به چراغ ها چند سؤال مطرح است. يكي اين كه پرژكتور و نصب آن بر خودرو گاهي براي استفاده در بارندگي و هواي مه آلود انجام مي گيرد در اين وضعيت چه شرايطي دارد؟
استفاده از پرژكتور ممنوع است. اما به طور كلي موارد مصرف آن صرفاً در مواقع بارندگي شديد و در معابري كه مه آلوده يا كولاك است اشكالي ندارد. به جز اين موارد استفاده از پرژكتور آن هم با رنگ زرد ممنوع است.
اصلاً استفاده از چه چراغ هايي درست است. گاهي مي بينيم كه چراغ نمايان كننده پلاك خودرو رنگي است يا مواردي مثل اين!
چراغ هاي استاندارد كه به اصطلاح چراغ هاي عبور ناميده مي شوند و بايد با همان نور پايين استفاده شوند مسافت كمي در حد ۳۵ متر جلوي خودرو را نمايان و مقابل ديد راننده را روشن مي كند. همچنين اين چراغ ها ابعاد وسيله را از قسمت جلو و در واقع پهناي خودرو نشان مي دهد و درباره عقب خودرو نيز همين قاعده وجود دارد تا تشخيص عرض ماشين توسط رانندگان پشت سر امكان داشته باشد. با داشتن پرژكتور و چراغ هاي اضافي تردد مشكلي ندارد و اين را بايد در نظر داشت كه استفاده از چراغ هاي الوان به ويژه چراغ قرمز در قسمت جلوي وسيله نقليه ممنوع است. همچنين استفاده از چراغ هاي با نور سفيد در قسمت عقب وسيله نقليه به جز چراغ سفيد دنده عقب هم ممنوع است.
006099.jpg
006111.jpg

يكي از اشكالاتي كه به كار جوان هاي علاقه مند به اسپورت كردن خودرو وارد است و معمولاً در برخوردها هم به آن استناد مي كنند اين است كه اين خودروها موجب جلب توجه مي شود. نظر شما در
اين باره چيست؟
درست است. به طور كلي هر علامت، نوشته يا شيئي كه بر روي بدنه وسايل نقليه نصب بشود و موجب جلب توجه رانندگان ديگر شود مغاير مقررات بوده و موجب مي شود توجه راننده از رانندگي كاهش پيدا كند.
خب اگر اين چنين باشد الان ما در تهران شاهد تردد اتوبوس هايي هستيم كه توجه رانندگان را به خود جلب و حواس آنان را از رانندگي پرت مي كند. تكليف اين آگهي ها چيست؟
حساب اين آگهي ها هم همين است. در حال حاضر نظرمان را هم به شهرداري در اين باره اعلام كرده ايم. اگر اين تصاوير و نقوش بر قسمت عقب و سمت چپ وسيله نقليه عمومي زده شده باشد نادرست است زيرا موجب مي شود رانندگان عقبي و كناري توجهشان جلب شود. نظر ما اين است كه فقط در قسمت سمت راست بدنه كه مشرف به پياده رو است مي توانند تصاويري بزنند تا پياده ها بتوانند از نقوش و تصاويري كه بر بدنه خودروهاي شركت واحد وجود دارد بهره برداري كنند، آن هم در حد اطلاعات بازرگاني و نه بيشتر.
خيلي وقت ها ديده ام كه پليس ماشيني كه روي آن يك نوشته اي زده شده است را متوقف كرده و به موجب آن نوشته يا ماشين توقيف شده يا تا زمان كندن آن نوشته ها اجازه تردد داده نشده است. اين وضع فرقي هم بين نوشته هاي خارجي و ايراني دارد؟
نه. حكم نوشته هم مثل همان حكم تصوير و نقش است و نبايد موجب جلب توجه باشد. فرقي هم بين نوشته فارسي و خارجي ندارد.
حالا از همه اين حرف ها بگذريم شايد يكي از سؤالاتي كه جوان ها بپرسند اين است كه آيا پليس دنيا هم با تزيين خودرو و اسپورت كردن آن برخورد مي كند و همان ممنوعيت هايي كه ما براي اين كار داريم را اعمال مي كند؟
در اروپا و آمريكا به هيچ عنوان به اينگونه وسايل نقليه كه ايمني را به خطر مي اندازند و تغييراتي در بدنه و شرايط مي دهند اجازه تردد داده نمي شود و شديداً با آن مقابله مي شود.
البته در كشور ما نيز در صورت مشاهده پليس برابر مقررات با آنها رفتار مي شود. منتها عرف جامعه ما به گونه اي است كه به علت كثرت تخلفات و قلت ماموران اجرايي و فرهنگ حاكم بر جامعه مجال و فرصت رسيدگي به اين موضوع كمتر است. اين نكته را هم به اين مسئله بيفزاييم كه در دنيا همه كشورها به كنوانسيون ۱۹۶۸ وين متعهد هستند كه اين كنوانسيون راجع به مقررات عبور و مرور و علايم راههاست. ايران نيز در سال ۱۳۵۴ پس از عضويت در اين كنوانسيون از طريق تصويب مجلس وقت به مجموعه قوانين و علايم ملحق شد. در حال حاضر نيز از طريق وزارت امور خارجه مطلع شده ايم تغييراتي بايد در علايم و قوانين عبور و مرور بدهيم. ۵۲ مورد شامل علايم راهنمايي و رانندگي است و ۵۷ مورد هم مربوط به مقررات عبور و مرور است كه بدين ترتيب پس از ۳۵ سال قوانين راهنمايي و رانندگي در ايران تغييراتي به خود مي بيند. پيش نويس اين تغييرات به دولت داده شده و كار نهايي شدن آن نيز در جريان است. بايد پس از تغييرات مراتب را هم به اطلاع كنوانسيون برسانيم و گزارش دهيم.
همان طور كه در جريان هستيد يكي دو سالي است بحث خودروهاي فرسوده داغ شده است. خيلي از خودروهايي كه اسپورت مي شوند و ظاهرشان آراسته مي شود نيز از همين خودروهاي قديمي هستند. سؤالي برايمان پيش آمده و آن اين است كه اگر كسي بخواهد از ماشينش كه آن را اسپورت كرده و تزيين شده است نگهداري كند تكليف چنين كسي كه يك ماشين تك و قديمي دارد چيست؟
ببينيد، بحث نگهداري با استفاده خيلي فرق مي كند. مسئله از راه خارج كردن فقط براي وسايل نقليه اي است كه قصد تردد در معابر عمومي را داشته باشند و در واقع ممنوعيت تردد براي آنها پيش بيني شده است. ولي اگر كسي قصد حفظ وسيله نقليه خود را داشته باشد با توجه به مفاد و مدلول ماده ۳۱ قانون مدني كه تصريح كرده است هيچ مالي را نمي توان از تصرف كسي خارج كرد مگر به حكم قانون بنابراين به اجبار ماموران نمي توانند وسيله نقليه اي كه در معابر تردد نكرده و در پاركينگ متوقف است را از رده خارج كنند،  در ثاني موضوع از رده خارج كردن خودروها درصورتي كه در معابر عمومي تردد نكنند اختياري است.
حالا آمديم و مالك يك خودروي قديمي هم مي خواست با خودرواش كه به خوبي هم به آن رسيدگي شده رانندگي كند و هم مي خواست آن را به عنوان يك خودروي تك نگاه دارد، تكليف چيست. آيا فكر نمي كنيد بحث خودروهاي فرسوده به خوبي در كشور ما دنبال نشده و معيار درستي هم بر آن حاكم نيست؟
در اين باره سلامت و قابل استفاده بودن خودرو مطرح است. همان طوري كه شما هم شنيده ايد الان خيلي از ماشين هاي توليدي كه يك سال از ساخت آنها نمي گذرد هستند كه غيرقابل مصرف بوده و آلوده كننده اند.
در اين باره بايد بدانيم كه اگر وسيله اي شرايط ايمني خود را از دست بدهد فرسوده است. ولي ممكن است وسيله اي با عمر ۳۰ يا ۳۵ ساله با سليقه مالك آن و رسيدگي هاي دايم، وسيله اي مطمئن براي آمد و شد باشد، بنابراين سن خودروها نمي تواند ملاك مطلق و مشخصي براي از رده خارج كردن وسايل نقليه باشد.

يادداشت
نتيجه نبود الگوهاي اجتماعي
دكتر ناصر قاسمزاده
روان شناس
يك خلاء عاطفي براي جوانان را مي توان در شكل «ماشين بازي» به وضوح ديد زيرا در واقع جوانان با اين كار به نوعي خودنمايي مي كنند.
براي بررسي اين واقعه بايد مقوله اي به نام سن جواني را مورد كاوش قرار داد. دوره اي كه در آن بروز هويت و هويت يابي نزد دختران و پسران ديده مي شود. انرژي زياد و زمينه هاي عاطفي و رواني خاص اين سن است. جوانان در اين سن به نوعي به دنبال يافتن يك نوع هويت و الگو هستند كه بتوانند با آن در قد و قواره خودشان برنامه ريزي كنند.
نبود چنين الگوهايي در سطح جامعه و شكافي كه بين نسل جوان و والدينش به وجود آمده يكي از دلايل جواناني است كه به سمت و سوي اين كار به شكل افراطي هجوم آورده اند.در جوامعي كه به بهداشت رواني جوانان توجه مي شود و نيازهاي عاطفي - رواني به نحو مناسبي به وسيله دستگاه هاي مربوط و اولياء جامعه پاسخ داده مي شود. براي حل اينگونه معضلات راهكارهايي ارايه مي شود. اين راهكار شامل اماكن ورزشي، فرهنگي و يا جاهايي است كه انرژي هاي زياد فرد در آن تخليه مي شود. توجه داشته باشيد كه هزينه رفتن به اين اماكن در حد رايگان است. در كنار اين مسئله كه جوان مي تواند انرژي زياد خود را تخليه كند با توجه به ارزش ها و باورهاي موجود در فرهنگ آن جامعه الگوهايي هم براي جوانان وجود دارد. ما در هر دو جنبه دچار ضعف هستيم يعني هم الگو نداريم و هم نيازسنجي براي جوانان نشده است. بنابراين راهكارهاي كاربردي هم نداريم.
وقتي جوان در خانواده محدوده مي شود و به ابراز وجود او وقعي گذاشته نمي شود اين جوان وقتي به اجتماع قدم مي گذارد حجم فروخورده اي را با خود حمل مي كند و يك جايي بايد رها شود. شايد در يك نزاع خياباني، صف اتوبوس بعد از يك بازي ورزشي يا... در بسياري از اين موارد جوان كنترل خشم خود را هم ندارد.
حال اگر عصر پيشرفته ارتباطات را هم به اين مسئله بيفزاييم مي توانيم دورنمايي از اين معضل را تصوير كنيم. در مقابل چنين شرايطي مشكل خارج و فرهنگ خارجي هم به آن افزوده مي شود و در جوامعي كه به صورت گسترده با معضل و مشكل انرژي هاي تخليه نشده روبه رو باشيم اين مسئله يعني خارج و فرهنگ آن مثل يك «ويروس» به درون جامعه نفوذ مي كند. بايد بدانيم كه ويروس هاي فرهنگي سريع تر نفوذ كرده و افراد را به بيماري هاي خاص خود مبتلا مي كند. بنابراين در وهله اول بايد به فكر نسل جوان خود باشيم و به عبارتي بياييم و با واقع بيني با اين نسل برخورد كنيم.
بپذيريم نسل جوان، نسل پرانرژي است. تخيلي فكر مي كند، لجباز است. ايده آلي مي انديشد و ويژگي هايي خاص عنصر جواني در او وجود دارد.با در نظر گرفتن اين مولفه ها اگر مي خواهيم اين نسل، نسل فرداي جامعه باشد بايد امروز به فكر پاسخگويي مناسب به آنها باشيم.
درواقع براي تحقق چنين كاري بايد نيازهاي اقتصادي، اجتماعي، استقلال طلبي و زمينه هايي كه براي اين كار لازم است را فراهم كنيم و يا به عنوان مسئولان بهداشتي، دستگاه هاي خصوصي و حكومتي بايد نسبت به اين مسئله حساسيت داشته باشيم و نگوييم چرا دولت بودجه نمي گذارد، بايد از درون خانواده اين كار را شروع كنيم.
بخشي از اين معضل با اطلاع رساني صحيح به اولياء و خانواده ها حل مي شود. در حال حاضر شكافي كه بين نسل جوان و والدين آنها وجود دارد يك بخش اش به فقر فرهنگي والدين برمي گردد. وقتي پدر يك جوان نداند «اينترنت» چيست قطعاً براي ارضاي چنين نيازي به فرزندش كمكي نمي كند. ما بايد بياييم و اين فاصله را كم كنيم. بگوييم اين اينترنت وسيله اي است كه اينك در حد يك وسيله ابتدايي مورد استفاده و لزوم است و مي تواند با اهداف صحيح و غلط بهره برداري شود. اگر اين اطلاع رساني را انجام دهيم با توجه به رشد بچه ها در نسل جديد مي توانيم بدبيني ها را كم كنيم.
پس گام نخست، براي حل اين معضل كاستن از فاصله بين جوانان و والدين آنهاست. اين كار مي تواند با فعاليت خانه هاي فرهنگي و... انجام گيرد و شايد در اين تعاملات الگو پيدا كنيم. وقتي در جامعه ما يك هنرپيشه يا ورزشكار به صورت الگوي جوانان درمي آيد تبعاتي به همراه دارد زيرا از مولفه هاي لازم به درستي برخوردار نبوده است.
در معرفي الگوهم ما كار سختي را برعهده داريم. مثلاً به يك دانشجو مي توانيم دكتر حسابي را معرفي كنيم و به عنوان الگو او را به سمت و سوي اين دانشمند بكشانيم يا به يك طلبه حوزه مي توانيم شهيد مطهري را معرفي كنيم. اين دو براي اين قشر قابل لمس و شناسايي هستند ولي مگر ما چقدر از جامعه مان دانشگاهي و حوزوي است.
ما در مواردي مشكل داريم نمونه اين كار «شادمهر» خواننده پاپ است. امكاناتي در اختيار او قرار گرفت و شادمهر به يك خواننده تبديل شد و توجه همه را به خود جلب كرد اما شاهد مهاجرت شادمهر به خارج از كشور بوديم.
بنابراين واضح است كه بيش از هر چيزي ما بايد بر روي الگوسازي كار كنيم. در اين ميان هم در برخورد با جوانان نبايد آنها را به خودنمايي متهم كنيم. اگر جواني با ظاهر آراسته بيرون آمد يا با خودرويي تردد كرد كه ظاهر آراسته اي دارد نبايد بگوييم چرا او دارد خودنمايي مي كند. اين از ويژگي هاي طبيعي جواني است. اما اگر اين آراستگي و توجه به آراستگي به شكل افراطي درآمد اين ديگر از اختلالات شخصيتي است. بايد از طريق همين الگوها به جوانان كمك كنيم. بخشي از اين كار در خانواده و بخشي به مسئولان فرهنگي مربوط مي شود.وقتي جامعه ما در اين زمينه با خلاء جدي در سطحي وسيع روبه روست اگر جوان نيازش به شكل صحيح برآورده و ارضا نشود اين جوان به آتشفشان فروخورده اي مبدل مي شود كه خشم هاي فروخورده اش را هر جا ممكن است بيرون بريزد.
اين مسئله را شما به اندازه اي كه در خيابان آفريقا مي بينيد در محله دولت آباد هم ممكن است ببينيد و اگر به درستي به اين خودنمايي بنگريد مي توانيد معضل را حل كنيد. خانواده هايي كه اكثراً با فقر اقتصادي مواجهند يا خانواده هايي كه ازدواج هاي مجدد در آنها شكل گرفته بستر چنين وقايعي هستند.

گفت و گو با حرفه اي ترين اسپورت كار ماشين هاي شاسي  بلند
مكانيك و الكترونيك خواندم تا بر كار ماشين مسلط باشم
006123.jpg
از بچگي عشق خودرو و كار بر روي سيستم هايش را داشته است. فرصت گفت و گو با آدمي كه رتبه ۶۶۰ كنكور رياضي در سال تحصيلي ۶۶ـ۶۵ شده و همزمان با هم در دو رشته دانشگاهي تحصيل كرده در پي طرح موضوع پرونده دست داد. اين جوان ۳۷ ساله حالا ۱۵ـ۱۰ سالي مي شود كه به تزيين و تقويت خودروهاي مختلف پرداخته است. مهندسي مكانيك خوانده و همزمان با تحصيل در دانشگاه تهران مهندسي الكترونيك از دانشگاه آزاد گرفته است تا بتواند بر تمام سيستم هاي خودرو مسلط باشد. گواهينامه هايي هم از ايران خودرو دارد. همه اين تخصص ها سبب شده تا به همراه ذوق او هر خودرويي به او سپرده مي شود شكل و شمايل ديگري بگيرد. او كه مدعي است ۱۶ سالگي كار تزيين خودرو را آغاز كرده تا همين پنج سال پيش در پاركينگ خانه اش فعاليت مي كرده و اينك چند سالي است كه فروشگاه دارد و به معروف ترين اسپورت كار خودروهاي شاسي بلند تبديل شده است. «فرزين » را در يك بعدازظهر گرم تابستاني در فروشگاهش ديديم و با او به گفت و گو نشستيم. او گفت كه با استفاده از تحصيلات دانشگاهي اش اجازه نمي دهد كار غيراستانداردي در تزيين و تفسير خودرو انجام گيرد، ضمن آن كه همه كار در آراستگي ظاهري خودرو هم خلاصه نمي شود. او حتي «ژيان» را هم در همان سال هاي نوجواني تزيين و تغيير داده است؛ چون دوره «طرح كاد» دبيرستانش را در مركز مجاز ب. ام.و گذرانده و بيشترين خودروهاي تزييني او در سال هاي نوجواني را اين خودرو تشكيل مي داده است. حالا چند سالي است كه خودروهاي توليدي داخل رنگ و روي ديگري گرفته است. اگر مي خواهيد بدانيد وقتي به سراغ يك اسپورت كار خودرو مي رويد چه اتفاقي در انتظار ماشين تان است و اولين سؤالي كه بپرسيد چه سؤالي است؟ گفت و گوي ما با اين جوان را كه با همه عشق ماشين ها سر و كار دارد بخوانيد.

شايد براي شروع بحث و اين كه بدانيم تغيير شكل ماشين چگونه انجام مي گيرد و دقيقاً كار شما چيست بد نباشد توضيحي از كارهايي بدهيد كه روي ماشين انجام مي گيرد.
قطعاتي كه عوض يا به خودرو اضافه مي شود شامل قطعات فني و تزييني است. كمك فنرها، رينگ و لاستيك، سيستم هاي ترمز و ايمني، سيستم چراغ هاي خودرو، سقف برقي (Sunroof)، فلاپ بندي، سيستم آكوستيك و صوتي، صندلي و محل استقرار سرنشين، فرمان، سردنده، ترمزدستي، اگزوز و گارد همه از جمله كارهايي است كه ما انجام مي دهيم.
بر چه اساسي شما دست به تغيير و تبديل اين وسايل مي زنيد و آيا با استاندارد خودرو و كاركرد آن مطابقت دارد؟
بله البته. من درس مكانيك و الكترونيك را با برنامه ريزي خواندم تا بتوانم بر كار خودرو مسلط باشم. ما سعي مي كنيم هر چه بر خودرو مي گذاريم استاندارد باشد. قطعه جديدي هم كه به بازار مي آوريم اول خودمان تست مي كنيم و بعد به مشتري پيشنهادش مي كنيم چون معتقدم كه در قبال
006102.jpg
وسيله اي كه روي خودروي مشتريان وصل مي كنيم بايد متعهد باشيم. مسايل فني در كار تزيين برايمان ارجع است. مثلاً در بحث تبديل چراغ هاي خودرو فقط مسئله تزييني را نگاه نمي كنيم چون بحث نور يك فرمول فني دارد و بايد بر اساس متراژ معيني جلوي ديد راننده را روشن كند.
راجع به سيستم هايي كه گفتيد مثلاً فلاپ يا سيستم آكوستيك توضيح بدهيد. اين دو سيستم به چه دردي مي خورد و معمولاً به چه منظوري روي كار نصب مي شود.
فلاپ بندي به كاري گفته مي شود كه قطعاتي را به بندي خودرو مي افزاييم. اين كار بر روي گلگيرها و درها انجام مي گيرد و علاوه بر مسئله تزييني در صورت بروز تصادف موجب افزايش سطح ايمني خودرو مي شود.
درباره آكوستيك هم بحث مفصلي داريم. اين سيستم در واقع عايق حرارتي و صوتي است. بسياري از خودروهاي جديد ساخت داخل اين سيستم را ندارد، بسياري نمد زير كاپوت ندارد و بسياري هم كفپوش مناسبي ندارد. بودن اين سيستم كمك مي كند تا علاوه بر جلوگيري از ورود گرماي موتور به اتاق از ورود صدا به اتاق هم جلوگيري شود. البته برخي خودروها مثل مزدا، زانتيا و ماكسيما اين سيستم را دارند ولي خودروهاي  شاسي بلند ندارند.
اگزوز را چگونه تغيير مي دهيد. مشتريان براي چه منظوري اگزوز را عوض مي كنند. براي تغيير صدا يا جنبه تزييني آن است؟
ببينيد اگزوز دو بخش دارد. سر اگزوز كه قابل رويت است كاملاً جنبه تزييني دارد ولي منبع اگزوز بحث كاملاً متفاوتي دارد و اصلاً به آن توجهي نمي شود. ما كار اگزوز را به صورت تعويض كامل يا تعويض منبع انجام مي دهيم به اين منظور كه چند ويژگي را به خودرو بيفزاييم. كار اگزوز در خودرو در درجه اول خنك كنندگي موتور است در واقع اگزوز كار خنك كردن سرسيلندر و موتور ماشين را بر عهده دارد و موجب افت دماي موتور مي شود.
از طرف ديگر اگر گاز ناشي از احتراق موتور به يكباره با هوا برخورد كند گازهاي غيرمجاز توليد مي كند بنابراين اگزوز سبب مي شود تا اين گاز مستقيم برخورد نكرده و باعث آلودگي هوا هم نشود.
بنابراين با اين دو مسئله اگزوز كاملاً به راندمان موتور مربوط بوده و بر آن تاثير مي گذارد بعد از همه اين كارها وظيفه صداگيري از موتور را برعهده دارد. درباره توليد صدا هم مدتهاست به سمتي مي رويم كه اگر وسيله اي روي خودرو نصب مي كنيم برخلاف قانون و مقررات نباشد زيرا علاوه بر دردسر مشتري براي خودمان و مشتري هاي ديگرمان هم موجب دردسر مي شود.
حالا كه از مسايل صدايي و صوتي خودرو صحبت كرديم راجع به سيستم هاي صوتي اي كه روي خودرو نصب مي كنيد هم توضيح بدهيد؛ يكي از بيشترين درگيري هاي جوانان و نقاط ضعف كار آنها با خودرو همين است.
نكته اي را برايتان روشن كنم. سيستم هاي صوتي هيچ ارتباطي به توليد صداي زياد ندارد. سيستم هايي كه روي خودرو نصب مي شود اين امكان را فراهم مي كند تا فرد بتواند در صدايي ملايم تمام فركانس هاي موجود در آن موسيقي را دريافت كرده و خوب و كامل موسيقي بشنود. اصلاً لازم نيست صداي موزيك بلند شود تا اين فركانس ها به گوش برسد بلكه با امكانات مختلف شرايطي فراهم مي شود تا فرد موزيك را خوب و كامل بشنود. اين اساس كار سيستم هاي صوتي بر روي خودرو است.
خب براي سرنشيناني كه حالا به گفته شما مي خواهند موسيقي خوب گوش كنند چه امكاناتي فراهم مي كنيد؟
در اين باره هم ما بر اساس ارگونومي ستون فقرات صندلي، فرمان، سردنده و ترمزدستي را تغيير مي دهيم اين بخش بيشتر متوجه مشتريان مسن تر ما مي شود كه مي خواهند رانندگي با خستگي كمتري داشته باشد.
مثلاً درباره فرمان اتومبيل بگويم كه اگر اين وسيله لاغر باشد و خوب در دست  جا نگيرد موجب خستگي گردن و كمر در حين رانندگي مي شود. در برخي موارد از فرمان هاي چوب و چرم استفاده مي كنيم كه هم براي شرايط هواي گرم و هم براي شرايط هواي سرد ساخته شده و با آن اصلاً خستگي متوجه راننده نمي شود.
006126.jpg
006117.jpg

گارد چه؟ شما براي خودروها هم گارد مي گذاريد؟
بله ماشين هاي جديد جلوي قديمي ندارند. معمولاً گارد را براي ماشين هاي شاسي بلند درست مي كنيم. اين گارد علاوه بر شكل تزييني كه دارد بايد به گونه اي باشد كه كاركرد آن هم موجب ورود ضربه به افراد و اشياي بيروني نباشد و هم ضربه را به داخل بگيرد. گاردهايي كه ما براي خودروها نصب مي كنيم داخل آن فلز و لايه بيروني آن فوم است. همين سبب مي شود ضربه به شكل تدريجي هم به شي خارجي و هم به سرنشين وارد شود و عملاً كار ضربه گيري را هم انجام دهد.
حالا كه راجع به كارهاي روي خودرو توضيح داديد برويم سراغ يكسري سؤالاتي كه بيشتر به خودتان و ذوق شما مربوط مي شود. اولين خودرويي كه تزيين كرديد چه بود و در چه سالي؟
اولين خودرو... ب.ام.و بود چون من دوره طرح كاد دبيرستانم را در مركز مجاز ب.ام.و گذراندم و از همان موقع هم سعي ام اين بود كه بر خودرو و مكانيك آن مسلط شوم. البته ابايي ندارم كه بگويم من ژيان را هم تزيين كردم. آن موقع مثل الان اين همه خودروي متنوع صفر نبود. بيشترين خودروهايي كه قابليت تزيين داشتند پژو ۵۰۴، بي.ام.و ۲۰۰۲ و ۵۱۸ بودند.
حالا با اين همه تنوع خودروهاي صفر كه بعضاً مي گوييد يكسري لوازم و تجهيزات خودروهاي مدرن را هم ندارند با چه معياري خودروها را تزيين مي كنيد و تغيير مي دهيد؟
مشتري مراجعه مي كند يكسري پيشنهاد مي دهد و تقاضا مي كند. بعد ما آلبوم هايمان را بسته به نوع خودرو به او نشان مي دهيم. علاوه بر عكس ها و تصاوير، مشتري مي تواند پيشنهادهاي ما را روي دستگاه رايانه كوچك (لپ تاپ) ببيند و پس از تصميم گيري كار شروع مي شود.
پيشنهادهاي شما بر چه اساسي تقسيم بندي مي شود؟
هم آدم مراجعه كننده و خصوصيات اوست كه تعيين مي كند و بسته به ماشين مشتري هم وضع فرق مي كند. مثلاً آدم هاي ۲۰ ساله با ۳۰ ساله و ۵۰ ساله كاملاً متفاوتند.
اين آدم هاي ۲۰ ساله يا جوانان چه تقاضاهايي دارند؟
اول رينگ و لاستيك را مي خواهند تغيير بدهند و بعد مي خواهند فلاپ بندي كنيم يعني همان كارهايي كه سبب جلوه يافتن خودرو مي شود. بعد از اين دو سراغ سيستم صوتي را مي گيرند. اين دسته بعد از اين سه تقاضا سراغ مسايل فني مثل پلوس خلاص كن را مي گيرند.
پلوس خلاص كن ديگر چيست؟
006120.jpg
006105.jpg

وسيله اي است كه با نصب آن در شتاب و سرعت تاثير به سزايي ايجاد مي شود و مصرف بنزين هم كاهش پيدا مي كند. «رونيز» از جمله ماشين هايي است كه نيازمند چنين تغييري است. خلاصه اين كه ۹۰ـ۸۰ درصد جوان ها به مسايل فني توجه نمي كنند و بيشتر به دنبال كارهايي هستند كه بتوانند با آن خودنمايي كنند.
رده هاي سني ديگر چه توقعاتي از تزيين خودرو دارند؟
۳۵ـ۳۰ ساله ها كمي فني تر نگاه مي كنند و
۵۵ـ۵۰ ساله ها كارشان را جلو مي برند يعني هم به تزييني فكر مي كنند و هم فني. اما افراد مسن تر كاملاً متفاوت عمل مي كنند.
رينگ و لاستيك را آخر مي پرسند و ضبط و پخش را اصلاً سؤال نمي كنند. به عبارت ديگر اول مسايل فني را جويا مي شوند. دزدگير و مسايل فني براي اين رده سني حرف اول است.
شما براي خودروهاي شاسي بلند مثل رونيز، پاترول، سرانزا، موسو و... چه كارهايي انجام مي دهيد؟
كمك فنرها چون خيلي تاثير مي گذارند و در مسافرت هاي طولاني به شدت موجب خستگي راننده مي شوند پلوس خلاص كن، گارد جلو و عقب، پرژكتور، بادگير لب شيشه، دزدگير، سيتم صوتي
ـ چون سيستم هاي اين خودروها معمولاً ضعيف است ـ و روكش روي صندلي.
با شاسي كوتاه ها چه مي كنيد. پژو ۲۰۶ و ۴۰۵، زانتيا. مزدا، ماكسيما و...؟
اين خودروها اندكي با هم فرق مي كنند. پژو ۲۰۶ حتماً كمك ها و چراغ هايش را عوض مي  كنيم، دزدگير، رينگ و لاستيك، بادگير شيشه، كف پايي، سراگزوز و سقف برقي.
اين سقف برقي جنبه تزييني دارد يا از نظر فني هم به ماشين كمك مي كند.
هردو. البته از نظر فني كاركرد مهمي دارد. تصور همه برخلاف اين است ولي سقف برقي به سيستم تهويه خودرو (ايركانديشن) كمك مي كند و به همين دليل در مصرف بنزين هم تاثير مي گذارد.
اگر اول از سقف برقي استفاده شود به دليل آن كه كولر از هواي داخل خودرو براي تهويه استفاده مي كند بدين ترتيب زحمت كمتري براي خنك كردن مي كشد و به اين شكل بنزين كمتري هم مصرف مي شود. اين نكته هم فلسفه اي دارد چون هواي گرم در بالا قرار مي گيرد با استفاده از سقف برقي هواي گرم به سرعت از خودرو خارج مي شود و هواي خنك تري جاي آن را مي گيرد.
حالا با اين همه برنامه براي خودرو در چه ماههايي بازار گرم است و در چه ماههايي بازار كساد مي شود؟
مسايل مختلفي بر اين كار تاثير مي گذارد. ماههاي محرم، صفر و رمضان از يك سو و ماههاي شهريور ، فروردين و ارديبهشت ماه از سوي ديگر با ركود در بازار مواجهيم.
اما هرگاه تحويل خودرو از كارخانه به تعويق مي افتد، مسايل اقتصادي بر بازار تاثير مي گذارد، تحويل كالاهاي موردنياز ما در بازار كاهش مي يابد يا نيروي انتظامي به خودروهاي تزيين شده بيشتر توجه مي كند اين بازار هم تحت تاثير قرار مي گيرد.
تا حالا شده است كه يك خودرويي را بخريد و براي فروش روي آن وسايل و تجهيزاتي نصب كنيد؟
نه. چون ذوقم برايم خيلي مهم است. پول در درجه هاي بعدي قرار دارد. ماشين را براي خودم درست مي كنم تا از آن لذت ببرم.
معمولاً هر ماشيني چقدر هزينه برمي دارد تا به شكل تزيين شده درآيد؟
با دو تا سه ميليون تومان مي شود يك كار خوب درآورد. اين قيمت و هزينه به كارگيري وسايل درجه يك است.
تا به حال شده است ماشين هايي را كه درست كرده اي ببيني؟ چه احساسي داشتي؟
خب چون اين كار را نمي كنم مگر آن كه مرا ارضا كند بنابراين وقتي ماشيني را جمع مي كنم واقعاً از اين كار لذت مي برم و گاهي اوقات كه در محل هايي كه جوانان مي آيند ماشين ها را مي بينيم خوشحال مي شوم.
يك سؤال خصوصي! شما با همسرتان چطور آشنا شديد. منظورم اين است كه با خودرو تزيين شده و يا يك ماشين اسپورت اين آشنايي سرنگرفت؟
نه؛ جالب است كه آشنايي من و همسرم اصلاً ربطي به اسپورت كردن خودرو يا ماشين نداشت.

پرونده
هفته
جهان
پنجره
داستان
چهره ها
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |  ديدار  |
|  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |