يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۶
بچه ها همه زندگي ما نيستند!
006027.jpg
ابراهيم اصلاني- روانشناس
«بچه ها همه زندگي ما هستند پس...»، اين قسمتي از يك آگهي بازرگاني تلويزيوني است. آغاز اين آگهي به گونه اي است كه آدم فكر مي كند حتماً چيز بسيار مهمي را مي خواهند تبليغ كنند. اما انتهاي آن و ارتباط دادن موضوع به «شامپوي بچه» آدم را به خنده وا مي دارد. اگر چه اين نوع آگهي، بيشتر يك تبليغ ناشيانه است و به شوخي شباهت دارد، اما همان جمله اول آن «بچه ها همه زندگي ما هستند...» در واقع به نوعي تبليغ نگرش غلطي است كه در جامعه ما رايج است. آيا شما هم به عنوان پدر و مادر چنين فكر مي كنيد؟ آيا فرزند يا فرزندانتان همه زندگي شما هستند؟ آيا زندگي شما با بود و نبود فرزندتان معنا پيدا مي كند؟
چرا فكر مي كنيم بچه ها همه زندگي ما هستند؟
چندي پيش زن و شوهري كه به تازگي فرزند دوساله شان را به دليل بيماري از دست داده بودند، براي مشاوره مراجعه كردند. زن به دليل آن كه تصور مي كرد در رساندن فرزندش به بيمارستان كوتاهي كرده احساس گناه مي كرد و از افسردگي رنج مي برد. بررسي پيشينه اين زوج كه ۴ سال بيشتر از ازدواج آنها نمي گذشت، نشان مي داد كه آنها طي اين مدت زندگي خوبي نداشته و به خاطر دخالت هاي خانواده طرفين و عدم سازگاري با يكديگر، بيشتر اوقات با هم بگو مگو داشته اند. به دنيا آمدن فرزندشان تا حدي از مشكلات آنها كاسته بود و فكر مي كنيد عامل اصلي نارضايتي و افسردگي چه بود؟ از دست دادن فرزند و يا...؟
يك دليل اصلي اين كه هر يك از والدين فكر مي كنند فرزند همه زندگي آنهاست، اين است كه آنها از زندگي مشترك و از با هم بودن لذت نمي برند. اختلافات زناشويي، توجه زن و شوهر را از يكديگر به طرف بچه متمركز مي كند و آنها معناي زندگي خانوادگي را در فرزند خلاصه مي كنند.
يك دليل ديگر اين طرز فكر، تصورات سنتي بعضي از والدين است. از قديم رسم بوده كه به محض ازدواج دختر و پسري، از آنها توقع مي رفت كه بچه دار شوند. فرزندآوري و فرزند پروري، انگار جزء ضروريات زندگي بود و ناتواني در بچه آوردن ضعفي بزرگ تلقي مي شد. البته طرز فكر آن زمان براي خود دلايل خاصي داشت كه جاي بحث آن نيست، ولي آثار آن نوع فكر، هنوز در لايه هاي پنهان خانواده هاي ايراني وجود دارد. هنوز هم در بعضي خانواده ها توجه افراطي به بچه داشتن و فرزندآوري ديده مي شود.
دليل سوم اين طرز فكر، غفلت والدين از زن، جايگاه و اهميت زن و شوهري است. شايد به دليل عدم آموزش مناسب و يا آموزش هاي نادرست، زن و شوهرها متوجه نوع روابط خود نيستند. بسياري از والدين، توجه زياد به فرزند را نشانه ايثار و فداكاري مي دانند و اين ايثار را وظيفه خود تصور مي كنند. در بحث هاي تربيتي گاهي جهت گيري هاي نادرستي وجود دارد و به نتايج نادرستي نيز منجر مي شود. مثلاً مي گوييم والدين قديمي به فرزندان خود توجه زيادي نداشتند و با محكوم كردن اين روش تربيتي، نتيجه مي گيريم كه بايد به بچه ها زياد توجه كرد. پيشي گرفتن پدر و مادري به زن و شوهري در خانواده هاي ايراني، مشكلات و آسيب هاي زيادي را به وجود آورده كه در شماره قبلي اين سري مقالات درباره آن بحث شده است.
بچه ها چقدر مهمند؟
منظور از اين گفته ها، آن نيست كه بچه ها مهم نيستند. نه، هر چيز جاي خودش را دارد. بچه ها و زندگي و آينده شان مهمند، اما نه مهمتر از خود ما، نه مهمتر از زن و شوهري و نه مهمتر از فلسفه زندگي. بچه ها، شيريني زندگي هستند، ولي همه زندگي نيستند. (اين جمله را دوباره بخوانيد).
اميدوارم مرا متهم به سنگدلي نكنيد، ولي اين واقعيت زندگي است كه زندگي با بچه ها يا بدون آنها ادامه دارد. عشق و علاقه  ما به بچه ها در سنين كودكي به دليل پاكي و معصوميت آنها، در سنين نوجواني به دليل رشد و بالندگي آنها و در سنين جواني به بعد به دليل به ثمر رسيدن و باروري آنهاست. فرزندان، مال ما هستند، ولي زندگي خود را دارند. همان گونه كه از آنها توقع نداريم زندگي شان را با بود و نبود ما تفسير كنند. نبايد زندگي خودمان را با بود و نبود آنها تفسير كنيم.
ما چون در درك زندگي و تفسير آن مشكل داريم، در جهت گيري زندگي هم دچار اشتباه مي شويم. به عنوان پدر و مادر، هر كاري كه از دستمان برمي آيد، بايد براي فرزندانمان انجام دهيم، اين وظيفه پدر و مادري است اما اين بدان معنا نيست كه خود را وقف آنها كنيم و يا آنها را وقف خود سازيم! هر كس زندگي خود را دارد. عشق ها، محبت ها و صميميت ها به جاي خود، اما هر كس زندگي خود را دارد.
بچه ها شيريني زندگي اند
اين داستاني تكراري را شنيده ايد: پدر و مادري كه سال ها عمر و زندگي خود را صرف فرزند يا فرزندانشان مي كنند و به قول معروف او را به جايي مي رسانند. قسمت جالب داستان اينجاست كه وقتي بچه ها به سن و سال استقلال و بزرگي مي رسند، مي گويند كه: پدر و مادر ما را درك نمي كنند. در پايان داستان هم، هر كدام سراغ زندگي خود مي روند و به دغدغه هاي خود مي پردازند.
بسياري از والدين، بعد از بزرگ شدن فرزندان و رفتن آنها، در زندگي خود احساس خلأ مي كنند، انگار كه ديگر سوژه اي براي زندگي كردن ندارند. خيلي از زن و شوهرها، آن قدر سرگرم پدر و مادري بوده اند كه وقتي بچه ها آنها را ترك كردند، ديگر نمي دانند چگونه بايد زن و شوهري كنند؟
ما توجه نمي كنيم كه زندگي يك كار كليشه اي نيست، يك فيلم تكراري نيست، يك داستان از قبل نوشته نيست، زندگي مي تواند براي هر كس تجربه اي متفاوت باشد. ما از فرصت زندگي براي تجربه استفاده نمي كنيم، بلكه سعي مي كنيم طوري زندگي كنيم كه ديگران كرده اند. انگار همه بايد در زندگي يك خط را دنبال كنند! زماني براي ازدواج، زماني براي بچه دار شدن، زماني براي بچه بزرگ كردن و زماني براي...
شما به عنوان پدر و مادر الان چند سال داريد؟ با پيري چقدر فاصله داريد؟ براي زماني كه فرزندان دنبال زندگي خود مي روند و تنها مي مانيد، چه فكري كرده ايد؟ چقدر به عنوان زن و شوهر از وجود هم استفاده كرده ايد و به فكر يكديگر بوده ايد؟
بچه ها شيريني زندگي ما هستند، بچه ها زيبايي زندگي ما هستند، بچه ها قسمتي از زندگي ما هستند، بچه ها از ما مي آيند، ولي مال ما نيستند، آنها زندگي خود را دارند و ما زندگي خود را. نبايد بچه ها را فداي خواسته هاي خود كنيم و نبايد خود را فداي خواسته هاي آنان سازيم، كه اولي نشانه خودخواهي است و دومي نشانه فداكاري بيجا و غيرمنطقي. ما وقتي تصور مي كنيم كه بچه ها همه زندگي ما هستند، مي دانيد چه مشكلاتي به وجود مي آوريم:
* وابستگي عاطفي شديد ما نسبت به آنها؛ در حالي كه ممكن است آنها نسبت به ما چنين نباشند.
* حساسيت و كنترل درباره رفتار فرزندان، كه در نهايت باعث از بين رفتن استقلال و هويت فردي آنها مي شود.
* از دست دادن فرصت زن و شوهري، كه موجب مي شود خود بچه ها الگويي براي زن و شوهري نداشته باشند.
* عدم توجه به اهداف ديگر زندگي، كه باعث مي شود لذت زندگي، فقط در فرزندان خلاصه شود و از لذت هاي ديگر زندگي بي بهره بمانيم.
* در پيش گرفتن روش هاي تربيتي نادرست، كه از توجه يك طرفه به فرزند حاصل مي شود و مشكلات بعدي را به وجود مي آورد.
بچه ها همه زندگي ما نيستند. افكار خود را تا اين حد محدود نكنيد، اهداف زندگي را در يك هدف خلاصه نكنيد و تمام دلبستگي ها زندگي را روي فرزندتان سرمايه گذاري نكنيد.
منطقي فكر كنيد، فرزندتان را دوست بداريد، به او عشق بورزيد، او را عزيز بداريد، در مراحل زندگي در كنارش باشيد و به موقع راهنمايي اش كنيد؛ اما همه زندگي را در وجود فرزندتان خلاصه نكنيد، زندگي شما هم مهم و با ارزش است.

مرور
سفر كتابخانه هاي سيار روستايي به تهران
006018.jpg
دهمين جشنواره يك هفته با كانون، فعاليت هاي كتابخانه هاي سيار شهري و روستايي را به كودكان و نوجوانان معرفي مي كند.
در اين جشنواره كه فردا ۱۴ ارديبهشت كار خود را در مركز آفرينش هاي فرهنگي و هنري كانون آغاز مي كند، بيش از ۴۰ مربي با استفاده از شيوه هاي مختلف به معرفي اين كتابخانه هاي پر سابقه و تأثيرگذار مي پردازند.
برنامه هايي مانند قصه گويي، معرفي كتاب، بازي و سرگرمي، مسابقه، كاردستي، فعاليت هاي ادبي و بيان خاطره از جمله فعاليت هاي اين جشنواره است، كه تا روز ۲۲ ارديبهشت به كار خود ادامه مي دهد.
همچنين برپايي كارگاه هاي هنري و نمايش فيلم هاي مستندي از فعاليت هاي كتابخانه هاي روستايي و شهري از ديگر برنامه هاي اين جشنواره برشمرده شده است.
كتابخانه هاي سيار از سال ۱۳۴۵ توسط كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با كتاب رساني به ۱۸ طايفه عشاير دره شوري فارس، كار خود را با هدف انتقال كتاب به مناطق محروم از امكانات فرهنگي در كشور آغاز كرد. در ابتدا انتقال كتاب توسط چهارپايان صورت مي گرفت، ولي بعدها اين صندوق هاي ويژه به روي موتورسيكلت ها داخل جيپ، لندرور، ميني بوس و اتوبوس ها منتقل شد.
در حال حاضر ۴۵ كتابخانه سيار روستايي و ۱۰ كتابخانه سيار شهري در سراسر كشور علاوه بر انتقال كتاب به مناطق محروم با مستقر شدن در مكان هاي اصلي روستاها و شهرها به فعاليت هاي فرهنگي و هنري نيز مي پردازند.
اين ماشين ها كه نمونه هايي از آن در محل جشنواره و نمايشگاه بين المللي كتاب تهران نيز مستقر خواهد شد به تجهيزات و امكاناتي مانند قفسه هاي كتاب، ميز و صندلي، پروژكتور نمايش فيلم ، دستگاه نمايش فيلم استريپ، پخش صوت، تلويزيون و ويدئو، نوارهاي كاست قصه و شعر و اسباب بازي مجهزند.
در حال حاضر بيش از ۵۴ هزار كودك و نوجوان در روستاهاي كشور و بيش از ۷ هزار در شهرهاي كشور به عنوان عضو ثابت از فعاليت هاي اين كتابخانه ها بهره مندند.
كتابخانه هاي سيار كانون در سال ۱۳۸۲ نزديك به ۴۰۰ هزار جلد كتاب را در اختيار كودكان و نوجوانان شهري و روستايي كشور قرار داده است.
دهمين جشنواره يك هفته با كانون روزهاي ۱۴ تا ۲۲ ارديبهشت در مركز آفرينش هاي فرهنگي و هنري كانون واقع در خيابان حجاب برگزار خواهد شد.

معرفي نشريه
006024.jpg
«نافه» جديد
[pict[
هشتمين شماره نشريه ادبي، فرهنگي و هنري «نافه»، ويژه بهمن و اسفند ۱۳۸۲ در ۶۴ صفحه منتشر شد.
در بخش هاي سه گانه خبرها، ادب و فرهنگ اين شماره نافه مطالب زير به چاپ رسيده است.
بزرگداشت دكتر ژاله آموزگار، نخستين هم انديشي دستور زبان فارسي، جايزه كتاب سال، جايزه ادبي هدايت، چهل و هشتمين سال گشت درگذشت دهخدا، اعطاي نشان «ابن سينا»ي يونسكو به پري صابري، بزرگداشت پروين اعتصامي و دكتر محسن ابوالقاسمي، جشنواره داستان هاي ايراني استان خوزستان، برگزاري جشن سده در يزد، جشن يكصدمين سالگرد تولد سالوادور دالي، زنان ايراني حافظان ميراث فرهنگي معنوي كشور، يادداشت بدون تاريخ، نقد مجموعه داستان «روايت دوم»، شايد هم بهاريه، مولوي، گفت وگو با سيد علي صالحي به مناسبت انتشار «كوروش، شهريار روشنايي ها»، ... نقدي بر انگاره هاي آموزش زبان ادبيات فارسي و مصاحبه با دكتر مهرانگيز كراچي به بهانه انتشار كتاب گشسب نامه.
نافه به صاحب امتيازي، مديرمسئولي و سردبيري ناهيد توسلي منتشر مي شود.
«رسانه» منتشر شد
006021.jpg

«رسانه»  فصلنامه مطالعاتي و تحقيقاتي وسايل ارتباط جمعي، ويژه زمستان ۱۳۸۲ منتشر شد.
اين شماره ويژه نامه  نمايه، فهرست سيزده ساله (از شماره ۱ تا ۵۲) فصلنامه رسانه است.
در مقدمه اين شماره چنين آمده است: با توجه به درخواست و مراجعه مكرر خوانندگان، محققان و دانشجوياني كه در انجام پژوهش هاي علمي خود به دنبال عناوين، مطالب و موضوعات مورد نظر مندرج در رسانه هستند، رسانه اقدام به تهيه، تنظيم و چاپ ويژه نامه نمايه ۱۳ ساله كرده است. اين نمايه كه براي بازيابي سريع كليه مطالب مندرج از شماره اول تا شماره پنجاه و دوم انتشار يافته فهرستي است كه براساس سرشناسه تنظيم گرديده است.
توضيح وزارت آموزش و پرورش
از سوي روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش در ارتباط با مطلب مندرج در صفحه ۹ شماره ۳۳۵۳ توضيحي به دستمان رسيده كه در پي مي آيد:در توضيح مطلب مندرج در شماره ۳۳۵۳ با عنوان «سالي پر شكوه در آموزش و پرورش!» به اطلاع مي رساند، رقم ترك تحصيل در دانش آموزان دوره راهنمايي در سال ۸۲-۸۱ (مجموع مردودان و ترك تحصيل كنندگان) حدود ۹ درصد بوده است و رقم اعلام شده (۳۰ درصد) به هيچ عنوان صحت ندارد.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |