دوشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۰
همه اهالي اين خيابان از سرنوشت خانه خود واهمه دارند
كابوس خيابان ۲۲۰ شرقي
اينجا بچه ها مي ترسند از خانه بيرون بيايند و بازي كنند، بزرگترها هم مي ترسند از خانه بيرون بيايند
005919.jpg
بعد از انقلا ب هر كه آمد قطعه زميني را خريد و حالا  آينده اين زمين ها نا معلوم مانده است.
حسين عباسي - نماينده حقوقي شهرداري منطقه ۴- در اين رابطه مي گويد: طبق ماده هاي ۱۴۷و۱۴۸ قانون ثبت اسناد و املا ك كشور متصرف براي گرفتن سند تقاضا مي دهد. در اين رابطه مسوولا ن بررسي مي كنند و آگهي به رزنامه هاي كثيرالا نتشار مي دهند. چنانچه پس از چاپ آگهي و گذشت ۳ماه معترضي پيدا نشود، طبق قانون شهرداري موظف به ارايه سند مالكيت به متصرف است و چنانچه دوباره معترضي بعدها پيدا شود حق و حقوق متصرف به وي پرداخت شده و زمين به صاحب اصلي اش بازگردانده مي شود.

عكس : هادي مختاريان 
حميده عبداللهي 
مي گويند چهل ميليون از او گرفته اند، شصت ميليون ديگر هم بايد بپردازد براي خانه اي كه يكبار در گذشته هاي دور آن را خريده است. هركس در خانه اش را مي زند پاسخ نمي دهد، از ترس اينكه مبادا دوباره براي خراب كردن خانه اش آمده باشند. همه مي گفتند نرو - جوابت را نمي دهد، اما رفتم. در زدم، تقريباً يك ربع... آمد. چهره اش پريشان بود. گفت، چه خبر است خانم؟ چقدر در مي زني؟ گفتم خبرنگارم. چشمهايش را بست و گفت برو. نرفتم و اصرار كردم.
عصباني شد. آنقدر زياد كه هلم داد و نقش بر زمين شدم. فهميدم بدون آنكه حرفي بزند، فشارهايي كه تحمل مي كند چقدر است.
اينجا يكي از خيابان هاي محدوده تهرانپارس است. خياباني كه همه اهالي آن از يك چيز واهمه دارند: «چندخانواده كه چندين سال بود در اين خانه ها زندگي مي كردند، چند سال پيش مجبور به ترك خانه هايشان شدند. چون اشخاصي با داشتن سند، ادعاي مالكيت كرده و سرپناهشان را از آنها گرفتند. البته به صورت توافقي پولي به آنها داده شد تا بتوانند سرپناهي براي خود مهيا كنند. اما چقدر!؟ به همان اندازه كه از اين خانه سهم داشتند؟ يا فقط به اندازه اي كه سرپناه كوچكي براي خود و كودكشان فراهم كنند؟»
به چند بنگاه مسكن رفتم اما پاسخ درستي نگرفتم. هركدام از آنها تا اسم خبرنگار را مي شنيد به گونه اي دست به سرم مي كرد. به آخرين بنگاه مسكن كه رفتم گفتم، مي خواهم يك خانه بخرم.
به نظرش بچه تر از آن بودم كه به اين حرف ها بخورم. «چقدر پول داريد؟» اگر مي گفتم هيچي دروغ نبود، اما گفتم در حدود ۸۰ ميليون. «نگاهي به من كرد. مشتري خوبي بودم. دفترش را باز كرد و قيمت چند خانه را گفت.»
- شنيده ام در اين محل هركسي هم كه سند داشته باشد، بازهم صددرصد صاحبخانه نيست.
قيافه اش در هم شد. «هركسي كه گفته اشتباه كرده و يا خواسته نان ما را آجر كند. براي به اسم زدن سند به محضر مي رويم.»
همكارش گفت، نه خانم اينجا دو نوع سند وجود دارد؛ سندي كه متعلق به بنياد است و سندي كه لويزان مي دهد. سند بنياد هم اعتبار دارد اما امكان اين هست كه در آينده شخصي پيدا شود و يك سند بياورد و بگويد اين خانه مال من است.
- در آن صورت چه كار بايد كرد؟
«در زير سندي كه بنياد مي دهد نوشته است در بروز چنين پيشامدي، طرفين با هم به توافق برسند. اما سندي كه طرف ديگر مي دهد معتبر است و هيچ كسي نمي تواند با هر نوع سندي ادعاي مالكيت كند. در صورت چنين اتفاقي آنها پاسخگو خواهد بود.»
از هر كدام از اهالي در مورد خانه هايشان پرسيدم پاسخ درستي ندادند. يكي مي گفت نمي دانم، نمي گويم. البته با كلامي كه مشخص بود همه چيز را مي داند.
ديگري مي گفت: «اين سوال ها براي چيست؟ نكند شما هم گرفتار اين مشكل شده ايد؟ اگر تا به حال سند نگرفته ايد سريع اقدام كنيد. چون اين روزها حداقل در اين كوچه مد شده است كه يك خانه داراي چند صاحب است.»
- حرف زياد است. كدام را بايد گفت. شب مي خوابي و صبح كه بلند شدي در خانه ات پر از آدم است. تعجب مي كني. وقتي مي  پرسي مي فهمي كه براي خانه ات يك صاحب پيدا شده است. اينجا بچه ها مي ترسند از خانه بيرون بيايند و بازي كنند. بزرگترها هم مي ترسند از خانه بيرون بيايند. همه واهمه دارند كه مبادا براي خانه شان يك صاحب پيدا شود. چند سال پيش در يكي از خانه هاي محله سه خانوار زندگي مي كردند. صاحب خانه با يك سند پيدا شد. به آنها ۴۰ ميليون تومان دادند تا بين هم تقسيم كنند. اما به نظر شما واقعا اين پول به همان اندازه بود كه سهم داشتند؟ در حال حاضر به جاي آن خانه ها آپارتمان سازي مي كنند. هفته پيش هم براي يكي ديگر از خانه هاي محله صاحب پيدا شد. ماموران با در دست داشتن حكم آمدند تا سرپناه يك خانواده را خراب كنند. البته موفق به اين كار نشدند.
ديگر چيزي نگفتند. يك دختر جوان گفت: «اين كابوس ماست. با هزار اميد و نذر و نياز يك خانه مي خري اما چند سال بعد مجبور به ترك آن مي شوي چون صاحب آن پيدا شده. اما چه صاحبي. مگر ما صاحب خانه نيستيم كه شخص ديگري ادعاي مالكيت مي كند.» مي خواهيم با حرف بزنيم كه مادر دختر سر مي رسد و با لهجه تركي مي گويد: «دختر مگر تو اين را مي شناسي كه با او صحبت مي كني؟»
و دست دخترش را گرفت و برد. اينجا همه مي ترسند!

نظرخواهي از حقوقدانان درباره علل رشد پديده قتل فرزندان
موضوع ماده۲۲۰ قانون مجازات
نجفي توانا ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامي را يك قاعده فقهي مي داند و معتقد است اگرمطالعات بيشتري نسبت به اين ماده قانوني انجام شود، با توجه به نيازهاي روز، برداشت متفاوتي ازمنابع فقهي صورت گرفته و اين ماده مورد بازبيني قرار مي گيرد
اگر پدري احساس كند در صورت تنبيه فرزند خود مورد مواخذه قانوني قرار مي گيرد قطعا از رشد آنها پرهيز مي كند و ما شاهد بروز پديده قتل فرزندان نخواهيم بود.
دكتر علي نجفي توانا، جرم شناس درباره علل رشد پديده قتل فرزندان به دست والدين به ويژه پدر وتاثير حذف مجازات اعدام براي مرتكبان اين عمل مي  گويد: پديده جرايم جسمي به ويژه قتل و ضرب و جرح به عوامل بيروني ارتباط دارد، حوادث جنايي نيز نشان داده است كه اكثر افرادي كه دست به اين قتل ها مي زنند به ويژه والديني كه دست به قتل فرزند خود مي زنند چندان آشنايي به مسايل قانوني ندارند كه براساس معافيت و عدم مجازات دست به ارتكاب جرم بزنند.
در برخي از جرايم از جمله مالياتي - تجاري قوانين مبهم و نارسا مي تواند موجب افزايش كيفي و كمي جرم شود اما در جرايم جنسي و جسمي اين نوع شرايط قانوني چندان تاثيرگذار نيست.
دكتر نجفي توانا در اين باره مي گويد: متاسفانه در جامعه ما به دليل ترويج قانون گريزي و باورگريزي، مسايل سنتي و عقيدتي در مردم تضعيف شده است. به علاوه فقر اقتصادي نيز موجب شده كه آستانه مقاومت افراد تنزل يافته و اشخاص نتوانند در مقابل برخي محرك هاي رواني در خانواده از خود مقاومت نشان دهند.
اين حقوقدان عصبانيت ناگهاني افراد و ناتواني از اتخاذ تصميم مناسب در شرايط خاص را از ديگر علل بروز اين نوع جرايم مي داند ومي گويد: افرادي كه مرتكب قتل بخصوص قتل فرزند خود مي شوند، بالفطره مجرم نيستند بلكه شرايط اجتماعي و خانوادگي، آنها را تبديل به بزهكار كرده است و در واقع اين افراد قبل از آنكه فاعل جرم باشند قرباني شرايط و عوامل مختلف اجتماعي و اقتصادي هستند.
او معتقد است بهتر است كه اين نوع مجرمان تحت بررسي روانكاوي قرار گرفته و پرونده شخصيتي براي آنهاتشكيل شود تاعلت واقعي ارتكاب جرم كشف شود درغير اين صورت بايد تا مدت ها در تعقيب حلقه گم شده اين پرونده ها بود.
آيا ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامي تاثيرچنداني در افزايش جرايم قتل فرزند به دست پدر دارد؟ دكتر نجفي توانا مي گويد: قوانين به تنهايي كارساز نيستند. اگرچه قوانين بايد به عنوان ابزار پيشگيري و پاسخگو تدوين و تصويب شود اما در عين حال نبايد از سازوكارهاي لازم و منطقي چون فقرزدايي، آموزش لازم به والدين، ارتقاي فرهنگ، تقليل استعداد جرم زايي مردم و تقويت برنامه هاي آموزشي به دليل تحميل هزينه به مديريت و جامعه غافل شد.
نجفي توانا ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامي را يك قاعده فقهي مي داند و معتقد است اگرمطالعات بيشتري نسبت به اين ماده قانوني انجام شود، با توجه به نيازهاي روز، برداشت متفاوتي ازمنابع فقهي صورت گرفته و اين ماده مورد بازبيني قرار مي گيرد.
از طرف ديگر دكتر محمود آخوندي در اين باره مي گويد: پدر مهمترين پشتيبان براي فرزند است و فرزند پناهگاهي جز والدينش ندارد، اگر قرار باشد پدر قاتل، فرزندش را كشته و مجازات سبك تري داشته باشد ديگر حمايت از طفل معنا ندارد.
اين استاد دانشگاه باتاكيد بر اينكه بايد هر مجرمي مجازات شود، مي گويد: وجود ماده ۲۲۰قانون مجازات اسلامي در شرايطي فعلي ضرورتي ندارد و بازنگري در آن ضروري است. لذا اگر پدري فرزند خود را به قتل برساند مانند ساير افراد بايد مورد محاكمه ومجازات قرار بگيرد.چرا كه هر جرمي تنها مبني بر يك علت نيست بلكه علل و عوامل بسياري در ظهور جرم تاثير گذارند. اين ماده به تنهايي از موجبات بروز اين گونه جرايم نيست اما به هر حال وجودش بي تاثير هم نيست. او معتقداست هر انساني حق حيات دارد. پدر مجاز نيست حيات را از فرزند خود سلب كند و اگر سلب كرد نمي توان مجازات او را تخفيف داد.
از طرف ديگر وقتي قانون در صورت نداشتن شايستگي پدر، حق ولايت را سلب مي كند يعني به طريق اولي پدر حق ندارد كه حيات فرزند خود را از بين ببرد.
اين حقوقدان در پاسخ به اين سوال كه آيا اين قبيل جرايم مي تواند مشمول افساد في الارض شود، مي گويد: علي  الاصول بايد اينگونه باشد اما متاسفانه وجود ماده ۲۲۰ قانون مجازات بازدارنده است و شايد اين نكته ضعف باعث شده كه از اين نوع جرايم در جامعه فراوان اتفاق بيفتد.

خرسي است كادم مي خورد
خرس را همه مي شناسند.موجود نجيبي كه گاهي آدم مي خورد! از آذربايجان در اينباره خبر مبسوطي داريم. البته اينبار خوشبختانه جناب خرس موفق به خوردن بني بشر خبر ما نشده است. او تنها توانسته يك مرد ۳۳ ساله روستايي را در آذربايجان غربي به شدت مجروح كند.
اسعد احمد رشي كه در بيمارستان امام خميني(ره) نقده بستري است در اينباره مي گويد: براي جمع آوري كنگر به مزارع حوالي روستا رفته بودم كه خرس از پشت سر حمله ور شد و گوني كنگر را به دهان گرفت و آن را پاره كرد، سپس از ناحيه طرف راست ران، سر و پشت از چندين نقطه مرا مجروح كرد و آنگاه بازوي راست مرا به دهان گرفت و وقتي به طرف خود مي كشيد از خوش شانسي من در رودخانه افتادم.
وي ادامه داد: قبل از اينكه به نقطه پرعمق رودخانه رسيده و غرق شوم در حالت نيمه بيهوش كشان كشان خود را به كناره رودخانه رساندم كه خواست خدا بوددر اين اثنا يكي از رفقايم از دور متوجه من شد و خود را به من رساند و مرا از آب نجات داد و به بيمارستان منتقل كرد.

قتل ۳۰۰ هزار توماني
نزاع هاي خياباني دوباره پسر جواني را به كام مرگ كشيد. ماموران نيروي انتظامي اصفهان از طريق تماس تلفني اهالي محله اي متوجه يك درگيري دسته جمعي در حوزه استحفاظي خود شدند. بلافاصله اكيپي از ماموران به محل اعزام شدند و با بدن نيمه جان پسر جواني به نام سعيد در محل روبه رو شدند.
سعيد با ضربات چاقو مجروح شده بود و پس از انتقال به بيمارستان به علت خونريزي شديد روي تخت بيمارستان جان سپرده. كارآگاهان اداره آگاهي اصفهان كه با پرونده قتلي روبه رو شده بودند با دستور بازپرس ويژه قتل دادگستري شهر، تحقيقات گسترده اي را براي شناسايي عامل يا عاملان احتمال اين جنايت آغاز كردند.
در بررسي هاي اوليه شش نفر از افراد حاضر در نزاع شناسايي و دستگير شدند. دستگير شدگان دربازجويي ها اعتراف كردند «سعيد با ضربات متعدد چاقوي يكي از دوستانش به نام حميد به قتل رسيده است، آنها با هم اختلاف مالي داشتند و روز جنايت درگيري لفظي آنها به درگيري دسته جمعي تبديل شد و حميد چاقويي را از جيبش درآورده خيلي عصباني شده بود و با آن چند ضربه به سعيد زد و فرار كرد.»
پس از شناسايي عامل اين جنايت، ماموران تحقيقات خود را براي پيدا كردن مخفيگاه قاتل آغاز كردند و پي بردند حميد پس از قتل به شهرستان قم فرار كرده است.
حميد در خانه يكي از دوستانش دراين شهر مخفي شده بود و پس از مشخص شدن محل اختفاي قاتل فراري، او را طي يك عمليات غافلگيرانه دستگير كردند. متهم به قتل پس از دستگيري دربازجويي به ماموران گفت: «از سعيد ۳۰۰ هزار تومان پول طلب داشتم و او هر دفعه از دادن پول سرباز مي زد. روز جنايت او را در خيابان ديدم و خواستم پول مرا بدهد اما سعيد ادعا كرد چون سندي نداري من هيچ پولي به تو پرداخت نمي  كنم.خيلي عصباني شده بودم با هم درگير شديم چاقويي را از يكي از دوستانم گرفتم و با آن چند ضربه به سعيد زدم. سعيد غرق در خون روي زمين افتاده بود و از ترس نمي دانستم چه كنم. چاقو را به احمد يكي از دوستانم كه دردرگيري همراه من بود دادم تا آن را مخفي كند سپس خود به قم فرار كردم.»
بازپرس پرونده سپس دستور بازداشت احمد را به جرم مخفي كردن ادله قتل صادر كرد كه ماموران در بازرسي خانه او موفق به كشف چاقو شدند.

۴هزار پرونده قاچاق
شما فكر مي كنيد سال گذشته چند هزار فقره پرونده قاچاق توسط شعب تخصصي در سازمان تعزيرات حكومتي كشور رسيدگي شده است؟ بله، ۴هزار پرونده قاچاق! خدا ندهد بركت!
براي اين پرونده هاي قاچاق ۱۰۰ ميليارد ريال جريمه نقدي تعيين شده است. براساس سياست هاي كلي دولت در برخورد با پرونده هاي مهم كه در اولويت قرار داشته ارزش حجم قاچاق در سال ۸۲ افزايش يافته است.
معاون هماهنگي در امور اجرايي سازمان تعزيرات كشور گفته است: صلاحيت اوليه رسيدگي به پرونده هاي قاچاق مربوط به دادگاه هاي عمومي و انقلاب است كه اگر اينها موفق به صدور راي نشوند گمرك موظف است پرونده ها راتحويل و به تعزيرات ارايه بدهد. «رسول يخچاليان» افزود: اين سازمان در پاسخ به نداي رهبري سعي دارد همگام با دولت در جهت مبارزه با قاچاق كالا و ارز به صورت جدي عمل كند.

باز هم اكس
اين خبر را جوانان حتما بخوانند. مصرف  قرص هاي توهم زا و روان گران اثرات مخربي بر جسم و روح افراد وارد مي سازد. قرص هاي مزبور ۱۱۰ برابر مخربتر از هروئين است. با افزايش روز افزون مصرف سيگار و قرص هاي شادي آور به صورت پودر، كپسول و آدامس كه توهم زا و اعتياد آور هستند بسياري از جوانان قرباني مي شوند. اين ماده محرك زا بوده و عواقب وخيمي در سلسله اعصاب و روان پديد مي آورد و نهايتا به مرگ مصرف كننده منتهي مي شود. يك كارشناس امور پزشكي اظهارداشت كه جوانان بايد از مصرف هرگونه قرص به نام «اكس» يا روان گردان كه مشتقات آمفيتاميني دارند در ميهماني ها و جشن ها از دست ديگران به صورت خوراكي يا نوشيدني و غيره خودداري كنند، استفاده از قرص هاي روان گردان و توهم زا به كبد و كليه افرادآسيب هاي شديدي وارد ساخته و فشار خون را بالا برده و به علت خونريزي مغزي، موجبات مرگ را فراهم مي سازد. به دليل كاهش قيمت اين قرص، متاسفانه انگيزه مصرف اينگونه مواد در ميان جوانان افزايش پيدا مي كند.

همسرش را سوزاند
چهاردانگه را مي شناسيد. همين جاست. بغل گوشمان. اسلامشهر تهران بزرگ خودمان. در همين چهاردانگه مردي همسرش را با بنزين سوزانده و حالا دستگير شده است. اين آقاي قاتل همسرش را در بيابان هاي روستاي حسين آباد اطراف تهران، با ريختن بنزين سوزانده و به قتل رسانده است. قاتل كه ابتدا از قتل همسرش اظهار بي اطلاعي مي كرد توسط ماموران تحت نظر قرار گرفت و سپس لب به اعتراف گشود. «محمدحسين.ك» ساكن شهر «چهاردانگه»۳۱ سال سن دارد و همسر مقتولش «ليلا »۲۶ ساله بود. محمدحسين در اعترافات خود اعلام داشت: به دليل داشتن رابطه نامشروع با زني به نام نرگس و تهديداتي كه از سوي اين زن براي ازدواج با من صورت مي رفت، به ناچار، به فكر قتل همسرم، افتاديم. قاتل در روز اربعين همسرش را با يك دستگاه موتورسيكلت به بهانه رفتن به بهشت زهرا از منزل خارج و سپس او را در محل خلوت بيابان هاي روستاي حسين آباد، با بنزين، به آتش كشيده و جسد وي را به داخل جوي آب كشاورزي انداخته و متواري مي شود.

انفجار مين در سردشت
مين هاي لعنتي به جا مانده از دوران جنگ تحميلي هنوز قرباني مي گيرد.
انفجار يكي از مين هاي بر جاي مانده از دوران جنگ تحميلي موجب قطع پاي راست يك جوان ۳۰ ساله در شهرستان سردشت شدو خانواده او را پريشان كرد.
اين حادثه زماني روي داد كه اين جوان به همراه چند نفر ديگر در دشت وزينه ميرآباد مشغول جمع آوري قارچ كوهي بودند.
اين جوان پس از حادثه به بيمارستان منتقل شد.
اين سومين حادثه انفجار مين درشهرستان سردشت طي يك ماه اخير است. شهرستان سردشت در طول هشت سال دفاع مقدس يكي از جبهه هاي فعال در مقابل متجاوزان بعثي بود و از آن زمان هنوز مين هاي زيادي در نوار مرزي اين شهرستان با عراق وجود دارد. در اين حوادث بيشتر كشاورزان و چوپانان دچار حادثه شده و اعضاي بدن خود را از دست مي دهند.

۷ نفر مردند
فقط در ايران نيست كه ساختمان هاي فرسوده فرو مي ريزند و انسان ها به خاطر آن جان خود را از دست مي دهند باورتان نمي شود، پس اين خبر را بخوانيد. حداقل ۷ نفر چند روز گذشته بر اثر فرو ريختن ساختماني سه طبقه در يك منطقه پررفت و آمد شهر راولپندي در پاكستان جان خود را از دست دادند.
هنوز علت دقيق اين حادثه مشخص نشده و برخي گزارش ها علت آن را انفجار سيلندر گاز و برخي ديگر جمع شدن آب بارندگي هاي چند روز اخير در بام ساختمان اعلام كرده اند.
پليس تعداد كشته شدگان را ۵ نفر گزارش كرده است و تلويزيون دولتي اين كشور گزارش كرد صداي انفجار پيش از تخريب ساختمان شنيده شده است.
تعداد زيادي از ساكنان ساختمان هنوز ميان آوار هستند و تلاش نيروهاي امدادي و مردم براي نجات جان آنان ادامه دارد.
در اين حادثه به چند دستگاه خودرو نيز آسيب وارد شده است.

۳۰۰ هزار جرم
همه انتظار دارند وقتي مقامي عوض مي شود و شخص ديگري جايگزين مي شود شرايط مملكت بهتر از قبل شود. اما در مورد كشور ايتاليا اوضاع نه تنها بهتر نشده بلكه بدتر هم شده است.
ميزان وقوع جرايم در اين كشور در سال گذشته ميلادي نسبت به سال ۲۰۰۱، بيش از ۳۰۰ هزار مورد افزايش نشان مي دهد.
در اين گزارش آمده است: از آغاز نخست وزيري «سيلويوبرلوسكوني» افزايش جرايم همچنان ادامه دارد و در سال ۲۰۰۳ دو ميليون و ۴۵۷ هزار مورد جرم در ايتاليا ثبت شده است.
همچنين بنا به اين گزارش، شمار تقلب و قاچاق از ۵۴ هزار مورد در سال ۲۰۰۲ به ۱۸۷ هزارواقعه رسيده و قتل، نيز افزايش يافته است.
افزايش سرقت نيز نسبت به چهار دهه گذشته بي سابقه بوده و كيف ربايي نيز با حدود ۷ درصد رشد نسبت به سال ۲۰۰۲، به ۱۶۵ هزار مورد رسيده است.

زلزله در اندونزي
باز هم كشته ومجروح. گاهي از زلزله، گاهي از تصادف اما اينبار حادثه به علت رانش زمين است.
رانش زمين در جنوب استان جاوه در اندونزي ۱۵ كشته و ۳۶ مجروح برجاي گذاشت.
در اين حادثه كه در يكي از روستاهاي منطقه «باندونگ» ازاستان جاوه جنوبي رخ داد دست كم ۱۵ نفر از اهالي روستا جان سپردند. اجساد ۸ نفر از قربانيان رانش زمين شناسايي شده است و ۹ نفر ديگر هم ناپديد شده اند.
يك مقام رسمي محلي در اينباره گفت كه امكان اعزام مجروحان حادثه به بيمارستان به دليل فقدان وسيله نقليه ميسر نشده است.
وقوع رانش زمين در منطقه جاوه اندونزي درفصل بارش باران از رخدادهاي طبيعي و قابل انتظار به شمار مي رود.

عواقب اختلاف خانوادگي
۳ نفر كشته شدند، نه در اثر ريختن ساختمان، نه در اثر رفتن زير قطار و نه غرق شدن در دريا، بلكه در اثر ماجراي قديمي و كهنه اختلاف خانوادگي. كجا؟ سوال خوبي است. در شيروان چرداول.
در اين حادثه كه هفته گذشته اتفاق افتاد، يكي از اهالي اين بخش همسر، پدر و عموي همسر خود را با گلوله به قتل رساند.
يك فرد مسوول نيز با تاييد درگيري و قتل اين سه نفر گفت: قاتل بعد از ارتكاب قتل متواري شده است. هم اينك نيروي انتظامي در تلاش براي دستگيري وي و ديگر عوامل احتمالي اين جنايت است. اين حادثه بر اثر درگيري و اختلاف خانوادگي بين «بهمن جعفري» قاتل و همسرش «مهناز صامت» (يكي از مقتولان) كه به شكايت قضايي انجاميده بود، رخ داده است.
وي گفت: «علي اكبر صامت» و «عبدالله صامت» ديگر مقتولان هستند.

بلندقدترين مرد قرقيزستان
اين خبر به درد مربيان بسكتبال مي خورد كه دنبال بازيكن مي گردند.
يك مرد ۲۵ ساله ساكن روستاي «آق كيه» در استان نارين قرقيزستان با دو متر و ۴۰ سانتي متر قد به عنوان بلندقدترين و قوي هيكل ترين مرد قرقيزستان شناخته شده است. «جيان بيك رحيم باي اف» در يك خانواده معمولي روستايي به دنيا آمد و تا ۱۳ سالگي مثل چهار برادرش رشد معمولي داشت. والدين جيان بيك مي گويند كه فرزندشان به دنبال يك بيماري نامعلوم يكباره قد كشيد و از همسالان خويش به مراتب بزرگتر شد.شبكه تلويزيون خصوصي «كاآرت» از روزگار كنوني اين مرد غيرعادي گزارشي را پخش كرد و گفت كه جيان بيك رحيم باي اف براي خريد پوشاك و كفش مشكلات زيادي دارد و بايد براي دوخت آنها مبلغي بيش از حد معمول بپردازد كه براي او و خانواده اش امكان ندارد. جيان بيك كه كفش شماره ۵۷ به پا مي كند. در زماني كه با مشكلات اقتصادي روبه رو مي شود از تيوپ خودرو براي خودش كفش مي دوزد.

پيامدهاي نشت مواد شيميايي
چين يكي از كشورهاي حادثه خيز است. براثر وقوع هفت حادثه نشت مواد شيميايي در شش روز گذشته در مناطق مختلف چين ۲۱ نفر جان خود را از دست داده اند. در جديدترين حادثه نشت گاز سمي «سيانيد» در منطقه «خوايرو» شهر پكن سه نفر كشته و ۱۵ نفر ديگر مسموم شده و به بيمارستان انتقال يافتند. همچنين در جريان نشت گاز سمي ناشي از ماده «كلرين» در كارخانه مواد شيميايي «تيان يوان» شهر «چونگ چينگ» در جنوب غرب چين نيز ۹ نفر جان باخته اند. حوادث مشابه ديگري نيز ناشي از نشت مواد و گازهاي سمي در شهرهاي مختلف استان هاي «جه جيانگ» و «جيانگ سو» در شرق و استان «جي لين» در شمال چين گزارش شده كه درپي آن شماري از شهروندان چيني جان خود را از دست داده اند. مقام هاي چين با صدور بخشنامه خواستار اتخاذ تدابير موثر براي جلوگيري از حوادث مشابه شده و برخي از مسوولان محلي را نيز از مقام خود بركنار كرده اند. نشت مواد شيميايي و گازهاي سمي در كارخانه هاي مواد شيميايي يكي از مرگبارترين حوادث سالانه در چين به حساب مي آيد.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |