سه شنبه ۶ آبان ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۲۰۸ - Oct. 28,2003
موسيقي
Front Page

گزارشي از برنامه اركستر ملي موسيقي ايران در امارات متحده؛
كُل صبحاً
آهنگ و شعر كُل صبحاً ، از دست نوشته ها و علائم مخصوص آهنگسازي روزگاران كهن باقي مانده است كه توسط رهبر اركستر ملي ايران بانت نويسي به زبان آهنگ و ريتم امروزي در آورده شد و گروه اركستر ملي توانست آن را در ابوظبي به خوبي به اجرا در آورد
000342.jpg
مريم رضايي
هفته پاياني مهر ماه امسال همزمان با هفته فرهنگي ايران در امارات متحده عربي ، مركز موسيقي ايران از يك سال قبل در انتظار فرا رسيدن اين هفته، پيگير تدارك برگزاري برنامه موسيقي اركستر ملي ايران در ابوظبي بود. اين مركز سرانجام در ۲۸ مهر ماه موفق شد با اعزام اركستر ملي ايران، ۱۲ تصنيف ايراني و يك تصنيف عربي را در ابوظبي به اجرا در آورد.
علي مرادخاني رئيس مركز موسيقي در اين باره مي گويد: استقبال از اجراهاي اركستر ملي ايران در كويت، چين و سوئيس نشان داد كه اين اركستر از توانمنديهاي زيادي برخوردار است و با چنين ايده اي از يك سال قبل با همكاري سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و مسئولان فرهنگي امارات متحده عربي و مركز موسيقي ايران، تداركات خاصي براي برگزاري اين كنسرت پيگيري شد.وي مي گويد: برگزاري كنسرتهاي اركستر ملي در ساير كشورها مي  تواند در شناساندن موسيقي ايران نقش مهمي را ايفا كند، ضمن آن كه در ايجاد تحول در موسيقي ايران نيز مؤثر واقع مي شود. همچنين برگزاري برنامه هاي موسيقي ساير كشورها در ايران مي تواند سرمنشأ تبادلات مؤثر هنري و فرهنگي كشورها باشد.
اشتياق مخاطبان
شنيده ها حاكي از اين موضوع است كه تمامي صندلي هاي سالن اجراي برنامه اركستر ملي در ابوظبي يعني سالن «مصرح الوطني» از مخاطبان مشتاق ايراني و عربي پر بوده است و ظاهراً  اركستر ملي ايران با اجراي قطعه «كل صبحا» كه به زبان عربي توسط خواننده اين اركستر يعني عليرضا قرباني اجرا شده، حضار، بويژه مخاطبان عرب را ذوق زده و مبهوت كرده است.
فرهاد فخرالديني رهبر اركستر ملي ايران پيشتر اجراي اين قطعه عربي را در مصاحبه مطبوعاتي خود در ابوظبي به خبرنگاران داخلي و خارجي اعلام كرده بود و از آن به عنوان برنامه ويژه اركستر ملي براي مردم امارات ياد كرده بود و با اجراي تكنيكي اين قطعه توسط اركستر ملي و با آواز عليرضا قرباني، حاضران در سالن محل كنسرت بارها خواستار تكرار اين قطعه شدند.
عليرضا قرباني خواننده اركستر ملي و خواننده اين قطعه عربي مي گويد: تصنيف كل صبحاً  با شعر عربي و آهنگ عبدالقادر مراغه اي كه مربوط به ۶۰۰-۷۰۰ سال قبل است، توسط آقاي فخرالديني كشف شد و در اين كنسرت بسيار مورد توجه حضار واقع شد.
وي مي گويد: اين آهنگ و شعر، از دست نوشته ها و علائم مخصوص آهنگسازي آن روزگاران باقي مانده است كه توسط رهبر اركستر ملي ايران با نت نويسي به زبان آهنگ و ريتم امروزي در آورده شد و گروه اركستر ملي توانست آن را به خوبي به اجرا در آورد.
قرباني مي گويد: خيلي تمرين كرده بودم تا بتوانم با همان لحن غليظ عربي و به شكلي درست، آواز را اجرا كنم، كه خوشبختانه تشويق حاضران بيانگر موفقيت گروه بود. لازم است بگويم كه سالن حدود ۲ هزار نفر گنجايش داشت و بسياري از عرب زبانها در اين برنامه حضور داشتند.
مبادلات فرهنگي و هنري
باقي، رئيس روابط عمومي مركز موسيقي مي گويد: مركز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به منظور گسترش روابط فرهنگي و مبادلات هنري تصميم گرفت همزمان با برگزاري هفته فرهنگي دو كشور، گوشه هايي از هنر موسيقي ايران را ارائه دهد و اين تصميم سرانجام در ۲۵ مهر ماه عملي شد و اعضاي كنسرت ملي ايران طي دو نوبت به دوبي اعزام شدند كه مورد استقبال مسئولان هنري امارات قرار گرفتند.
باقي مي  گويد: محل اقامت اعضا «نوهتل» ابوظبي تعيين شد و خوشبختانه خبر برگزاري اركستر ملي ايران با اقبال رسانه هاي جمعي اين كشور مواجه شد به طوري كه مطبوعات اين كشور بخشي از صفحات هنري خود را به چاپ برنامه كنسرت ملي ايران اختصاص دادند و رهبر اركستر ملي ايران نيز به اتفاق سفير جمهوري اسلامي ايران، فرداي ورود به ابوظبي در سالن مصرح الوطني با حضور خانم «هدي كانو» رئيس بنياد موسيقي ابوظبي در حضور خبرنگاران داخلي و خارجي برنامه ها و اهداف اركستر ملي ايران را توضيح دادند.
به گفته باقي، فرهاد فخرالديني رهبر اركستر ملي ايران در ديدار جمعي رسانه ها تأكيد كرد كه اركستر ملي ايران در تلاش است تا با بهره گيري از تازه ترين تكنيك هاي جهاني، آثار موسيقايي ملي ايران را به سراسر جهان معرفي كند.
همچنين وي تأكيد كرد كه اين آثار با تكيه بر فرهنگ اصيل موسيقي ايراني تدوين و تنظيم شده است و اركستر ملي ايران سعي دارد گوشه هايي از آن را به مخاطبان علاقه مند جهان ارائه دهد.
هدي كانو، رئيس بنياد موسيقي ابوظبي نيز با ابراز خرسندي از برگزاري اين كنسرت، خواستار گسترش تبادلات هنري در دو كشور شد.
وي در اين نشست كه سفير ايران در امارات نيز حضور داشت، گفت: مبادلات هنري عامل مهمي در تثبيت روابط خارجي كشورها است.
برنامه هاي اركستر ملي در ابوظبي
برنامه اركستر ملي ايران در شهر ابوظبي در دو بخش همسرايان و تك خواني عليرضا قرباني به اجرا در آمد.
عليرضا قرباني درباره جزييات برنامه اركستر ملي ايران در ۲۸ مهر ماه كه در يك شب در ابوظبي به اجرا در آمد، مي  گويد: برنامه در دو بخش اجرا شد. بخش اول همخواني همسرايان بود كه براي اولين بار دو خانم همسرا به تنهايي با هم آثار اركستر ملي را اجرا كردند. شورانگيز ظهيرالديني و هوروش خليلي در اين بخش برنامه همسرايي را اجرا كردند كه البته بايد متذكر شوم در سال ۷۸ نيز اين دو همسرا به همراهي شيما حكيمي و فاضل جمشيدي برنامه آواز اركستر ملي را برعهده داشته اند. اما در اين برنامه، قطعات، تنها توسط دو خانم آواز ايران به اجرا در آمد.
وي مي گويد: در اين بخش، ابتدا يك قطعه بي كلام محلي كردي با آهنگسازي امير مينو سپهر نواخته شد و سپس تصانيف «شمع سحري» به آهنگسازي علي جعفري، «عقرب زلف كجت» با شعر بيژن ترقي و آهنگسازي علي جعفري و تنظيم شهرام توكلي، «فرياد عاشق» با شعر ميرناصر شريفي و آهنگسازي مهدي خالدي و تنظيم فرهاد فخرالديني، «سركوه بلند» با شعر اخوان ثالث و آهنگسازي و تنظيم شهرام توكلي، «اي وطن» با شعر گل و گلاب و آهنگسازي علينقي وزيري و در نهايت قطعه محلي تركستاني با شعر كاوه و آهنگسازي جواد معروفي اجرا شد.
در بخش دوم نيز كه اجراي آواز آن با بنده بود، ابتدا قطعه رنگ شرقي با آهنگسازي موسي معروفي و تنظيم علي اكبر قرباني اجرا شد و سپس تصنيف «دل شكن»  به آهنگسازي اكبر محسني و تنظيم محمد حق گو، «مرغ سحر» شعر ملك الشعراي بهار با آهنگ مرتضي ني داود و تنظيم امير مينوسپهر، «پرتو شمع» شعر فريدون مشيري و با آهنگ ميلاد عمران لو، «دشتي» با شعر و آهنگ عارف قزويني و تنظيم مازيار حيدري و نهايتاً  «اله مزار» آهنگ محلي خراساني و با تنظيم محمد حق گو توسط اركستر ملي به اجرا در آمد.
قرباني و همكاري اش با اركستر ملي
فرهاد فخرالديني چندي پيش درباره نحوه انتخاب و گرد هم آمدن اعضاي اركستر ملي ايران مطالب گوناگوني را عنوان كرده است. ولي بشنويم كه قرباني خود از نحوه همكاري اش با اركستر ملي چه مي گويد: از سال ۶۲ كار فراگيري آواز را نزد استادان گوناگون از جمله مهدي فلاح، دكتر حسين عمومي، استاد احمد ابراهيمي دنبال كردم و مدتها نيز نزد استاد تجويدي به تمرين صداسازي و سلفژ پرداختم. آشنايي من با اركستر ملي توسط آقاي تجويدي صورت گرفت و ايشان من را به آقاي فخرالديني معرفي كردند.
رهبر اركستر ملي در همان بار اول براي تست صداي من به شكل عملي اقدام كرد، يعني اركستر ملي مي نواخت و من قطعات را يكي پس از ديگري و پشت سر هم اجرا مي كردم و با پايان هر تصنيف، اعضاي اركستر به منظور تشويق من آرشه هاي خود را روي صفحه سازشان مي كوبيدند. به هر حال در همان جلسه نخست امكان همكاري من با اركستر ملي فراهم شد.
وي در ادامه مي گويد: بعد از آقاي شجريان، خيلي از خواننده ها آمدند، اما يا با استقبال عمومي مواجه نمي شدند و يا مسئولان انتخاب كننده از لحاظ تكنيكي آنها را نمي پذيرفتند. برخي از آنها فقط توانستند يك برنامه اجرا كنند.
البته لازم است بگويم كه تمرينهاي هفتگي اركستر ملي ۲ تا ۳ روز در هفته و نيز مسائل مالي به نوعي براي حضور هنرمندان ايجاد محدوديت مي كند. بنده خيلي در قيد محدوديت مالي گرفتار نبوده ام و از اين جهت، فرصت  بيشتري براي تمرين هاي مداوم داشته ام.
قرباني مي افزايد: بيش از ۵۰ اجرا با اركستر ملي ايران داشته ام و ساير اجراهاي داخلي و خارجي ام نيز بالغ بر ۱۰۰ اجرا بوده است.
وي در پايان درباره تفاوت اجراي كنسرت در داخل و خارج از كشور مي گويد: «اگر شنونده ها زبان فارسي را نيز بدانند، شور و حال بيشتري در اجرا فراهم مي آيد و موسيقي بهتر فهميده مي شود. به همين دليل حس و حال اجرا در داخل كشور هميشه براي من بيشتر بوده است. البته اركستر ملي با كاربرد و ارائه تكنيك هاي جهاني در اجراي برنامه هايش سعي كرده است كه از موسيقي بي كلام نيز بالاترين بهره را ببرد.»
به نظر مي رسد با استقبال از چهارمين اجراي اركستر ملي ايران در خارج كشور، زمينه بسط بيشتر اجراهاي اين اركستر فراهم آمده باشد و اميد است كه با رفع محدوديتهاي اجرايي و يا مالي، اين حركت نوپا با مشكل متوقف شدن مواجه نشود و حضور موسيقي ايران در ساير كشورها بتواند توانمندي موسيقايي ايران را در قالب يك گروه تكنيكي بزرگ كماكان فراهم سازد.

جشنواره تا جشنواره
000340.jpg
هوشنگ ساماني
براي نخستين بار در تاريخ روابط ايران و اتحاديه اروپايي، يك جشنواره موسيقي با نظر و ابتكار اروپايي ها، از ۲۳ مهر تا ۲ آبان برگزار شد و اگر اصحاب فرهنگ و سياست نيك در آن بنگرند، رهيافت هايي براي توسعه مناسبات ايران و اروپا پيدا خواهند كرد. در اينجا از وجوه كلان فرهنگي و احتمالاً سياسي قضيه مي گذريم، منتها كيفيت برگزاري جشنواره مذكور از جهاتي مي تواند تلنگري به اجراي جشنواره هاي كشورمان باشد تا مسئولان برگزاري در برنامه هاي آتي داخلي و خارجي خود، ظرافت بيشتري در مورد آنها به خرج دهند.
وجه تمايز جشنواره موسيقي اروپا و موارد مشابه آن نظير جشنواره موسيقي فجر، در نوع نگاه متوليان امر به مقوله موسيقي است كه همين نگاه، در واقع نحوه مديريت آنها را نيز به درستي تبيين مي كند. براي درك قضيه و به جهت اين كه مقايسه مع الفارقي هم صورت نگيرد، كم و كيف جشنواره اخير اتحاديه اروپا در تهران را با بخش خارجي جشنواره هاي موسيقي فجر در نظر مي گيريم.
چنان كه مي دانيم حضور هنرمندان كشورهاي مختلف در چندين دور جشنواره موسيقي فجر، صرفاً بنابه دعوت رسمي مقامات ايراني بوده و گروه هاي دعوت شده نيز، بيشترين انگيزه شان از سفر به ايران، اجابت دعوت و اجراي برنامه  است كه برايشان اهميت زيادي ندارد، زيرا ايران از نظر آنها يك عرضه جدي موسيقي امروز جهان به حساب نمي آيد. اين مسأله يكي از نقطه ضعف هاي جشنواره هاي فجر در بخش خارجي است و اگر نوع انتخاب ها را هم لحاظ كنيم، محتواي نازل  بخش خارجي اين جشنواره آشكارتر مي شود. براي نمونه هم مي توان به دعوت گروه هاي عجيب و غريب از بلاد ريز و درشت اشاره كرد كه نشاني از سردرگمي و روزمرگي برگزاركنندگان جشنواره هاي مركز موسيقي دارد. مثل گروه سنتي از تايلند در شرق آسيا و بعد يك گيتاريست ونزوئلايي از آمريكاي مركزي، يا اين كه يك گروه موسيقي مدرن (با چكش و ميخ و تخته) از آلمان و گروه موسيقي سنتي از سوريه و...
نقطه مقابل اين ناهدفمندي مسئولان داخلي، كيفيت برگزاري جشنواره اخير موسيقي اروپا در تهران است. اول اين كه طرح و برنامه ريز جشنواره مزبور، سفارتخانه هاي اروپايي در تهران و به رياست دوره اي ايتاليا بودند و از طرف ايران، بنياد تازه تأسيس رودكي صرفاً همكار و همراه قضيه بود و نه سياستگذار. در نتيجه ملاحظه مي كنيم كيفيت برنامه هاي ارايه شده توسط هنرمندان ۹ كشور اروپايي درحد بسيار بالاتري از موارد مشابه جشنواره فجر قرار مي گيرد. رمز توفيق چنين برنامه اي را بايد در نگاه انديشمندانه و فرهنگي اروپاييان دانست كه براي چنين كاري، بهترين ها را انتخاب كرده و دراين انتخاب، ظرافت هايي هم به خرج داده اند، به طوري كه به شنوندگان ايراني امكان مي دهند با موسيقي دوره هاي متفاوت اروپا آشنا شوند. يعني فقط اين نبوده است كه تعدادي نوازنده بيايند، بنوازند و بروند،  بلكه با گزينش حساب شده هنرمندان مختلف از كشورهاي مختلف، سعي كرده اند يك شماي كلي از موسيقي گذشته و حال اروپا را ارايه دهند. به همين دليل بدون در نظر گرفتن ملاحظات مالي، برترين هاي هر جنس از موسيقي اروپا را به ميدان آورده اند. براي مثال موسيقي قرون وسطا، موسيقي دوران باروك، كلاسيك، جاز كلاسيك، جاز تلفيقي با موسيقي شرقي، موسيقي فلامنكو و موسيقي سنتي يونان و قبرس.
كمترين درسي كه مي توان از جشنواره اخير دريافت كرد، نگاه عالمانه به مقوله موسيقي در جشنواره هاي داخلي است و اگر قرار است در آينده از گروه هاي خارجي دعوتي بكنيم، بايد از نگاه هاي فانتزي و برنامه پركن بپرهيزيم كه جز هدر دادن امكانات نتيجه اي در بر ندارد.

توضيح و تصحيح
در چاپ مطلب «نگاهي بر غم زيبا، آخرين اثر منتشره شهرام ناظري ، اختلاف كوك در سازها» مورخ سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۲ سهواً نام نگارنده آن - پويا سرايي- از قلم افتاده بود كه بدين وسيله تصحيح مي شود.

نقدي بر «بهشت من» به آهنگسازي و خوانندگي عبدالحسين مختاباد
روايتي مدرن و قابل اعتنا
اين روزها با وجود انتشار فراوان آثار گوناگون پاپ - كه نشان از علاقه عامه مردم و حاميان مالي آثار صوتي به اين گونه آثار دارد- بازار توليد آثار در زمينه موسيقي كلاسيك ايران نيز چندان بي رونق نيست!
توليد آثاري در خور توجه در چند ماهه اخير، مؤيد اين است كه علي رغم سياستهاي نادرست شركتهاي توليد آثار صوتي در عدم حمايت از موسيقي سنتي، كالبد رنجور و ناتوان موسيقي كهن و اصيل ايراني هنوز كاملاً  بي روح نشده و جاني براي دست و پا زدن دارد!  بر همين اساس آهنگسازان معاصر، سعي مي كنند آثار نوتر و برداشتي مدرن تر از موسيقي كلاسيك ايراني ارائه  كنند، تا مگر به اين ترتيب روحي به پيكره بي جان موسيقي ايراني دميده شود. چه بسا... همين سياستهاي غلط ناشران، آهنگسازان را مجبور به خلق آثاري مدرن تر و شيواتر در عرصه موسيقي سنتي ايران بكند!... به قول ضرب المثل كهن ايراني: عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد ...!
يكي از آثار تازه متولد شده اين روزها، بهشت من نام دارد. اثري به خوانندگي و آهنگسازي عبدالحسين مختاباد. در خلق اين اثر، سعي شده بياني مدرن تر از موسيقي ايراني ارائه شود. شيوه سازبندي جديد اين اثر (پيانو، تمبك، دف و دايره)، عدم استفاده از سازهاي رايج سنتي در جواب آواز، نگرش جديد به تصانيف قديم (مثل يار بيگانه از اكبر محسني) و... همه و همه مؤيد علاقه آهنگساز به خلق اثر مدرن است.
شروع كاست، تكنوازي پيانو است توسط سامان احتشامي، جواني كه پنجه اي شنيدني دارد. بايد توجه داشت اجراي ظرايف و زينتهاي خاص و موسيقي ايراني با پيانو امري است بس دشوار كه احتشامي از عهده آن خوب برآمده است جمله بندي هاي روان و ساده او در تكنوازيها، گليساندوهاي فراوان،  آرپژهاي متوالي و رنگارنگ و نوانس فراوان [ساز او] از جمله مشخصات ديگر نوازندگي اوست.
سپس آواز به همراهي پيانو، ابياتي را به منظور آماده سازي فضا براي ارائه قطعه «شب هاي رؤيايي» اجرا مي كنند. اولين قطعه اين اثر «شب هاي ر ؤيايي» است. تصنيفي در همايون با شعر بامداد جويباري.
نكته قابل ذكر اين است كه علي رغم اظهارات آهنگساز (در بروشور نوار)، در مورد اطلاق فرم تصنيف به اين قطعه، شب هاي رويايي به فرم «ترانه» نزديك تر است تا تصنيف. استفاده از شعر شاعران معاصر، ضرباهنگ تند و روان و ساده و صريح بودن ملودي آن، عواملي است كه به استناد آن مي توان اين قطعه را ترانه ناميد. (بايد توجه داشت تعابير زيادي از ترانه ارائه شده، اما منظور نگارنده تعريف ترانه از منظر پروفسور فرهت در كتاب «دستگاه در موسيقي ايراني- انتشارات پارت- ۱۳۸۰- صفحه ۱۸۶ است.» علاقه به گلهايي ساختن آهنگساز، در اين ترانه،  مشهود است. در يكي از قسمتهاي جواب آواز (توسط پيانو و دف) مشكل مشهود ميكس به چشم مي خورد. در اين قسمت به اندازه چند نت، ضرباهنگ پيانو و دف با هم يكسان شنيده نمي شود و جاي سؤال دارد كه چرا ضبط يا ميكس آن، مجدد انجام نگرفته... جملات پاياني آواز به همراهي گروه كر، فضاي همايون را تثبيت مي كند... اجراي قدرتمندانه دف و به خصوص شكستن فراوان ريتم توسط نوازنده دف (در آخر قطعه) جلوه بديعي به شب رويايي بخشيده است.
قطعه بعدي زمزمه است. مقدمه اي قبل از شروع زمزمه توسط پيانو و دايره اجرا مي شود كه مشكل ميكس پيانو و دايره در ميزانهاي آخر اين قسمت كاملاً به چشم مي خورد. مي توان گفت اين تصنيف نيز تحت تأثير آهنگسازان گلها تصنيف شده است. اين تصنيف به بيداد نيز گردشي دارد. جوابهاي قابل توجه پيانو كه مي توان گفت به خوبي جور اركستر را كشيده، ديگر نكته مثبت اين قطعه است.
قطعه سوم، تكنوازي پيانوست براساس شب هاي رويايي. رنگ آميزي متنوع تم شب هاي رويايي همراه با نوانس بالاي پيانو، در اين قسمت جلوه گر مي باشد.
تصنيف آخر سمت اول، يار بيگانه است. اين تصنيف قبلاً توسط اركستر گلها، اركستر سنتي عارف نيز (نوار كنج صبوري- پرويز مشكاتيان) اجرا شده است و حال در بهشت من، شكل و رنگ جديدي از آن با پيانو و سازهاي كوبشي ارائه شده است. خواننده نيز براي رسيدن به بيان جديدتر از اين تصنيف قديمي، سعي بر نوانس و زينتهاي بيشتر و تغيير در ضرباهنگ تلفيق شعر و موسيقي داشته است كه درخور توجه است. نكته قابل توجه همراهي پيانو در زير صداي آواز است كه در برخي موارد داراي هارموني و حتي كنترپوان غلط و بعضاً  ناخوشايند است.
بايد توجه داشت هارموني و كنترپوان مورد استفاده در موسيقي ايراني نيز داراي قوانين لازم الاجرايي است. شروع طرف دوم نوار، با تصنيف «كشتي شكستگان» است. تصنيفي شش هشتم كند با ملوديهاي محزون دشتي و تلفيق شعر و موسيقي قابل قبول. نكته جالب تلفيق دو شعر هم وزن از سعدي و حافظ است كه باعث تنوع رنگ آميزي تصنيف شده است. حركات كنترپوانتيك زيباي پيانو و تنوع ريتميك اجراي دف از نقاط حسن كشتي شكستگان است. چهار مضراب شور براساس ملودي استاد ياحقي، قطعه بعدي نوار است. اجراي فرم چهار مضراب با اين سازبندي نسبتاً  جديد (پيانو و تمبك) تجربه اي زيبا در موسيقي ايراني است كه البته سابقه چند دهه دارد.
قطعه بعدي، قطعه اي است در دستگاه شور به وزن دو ضربي با همراهي دف، تمبورين و پيانو كه در كمال تعجب در بروشور به آن اشاره اي نشده و مشخص نيست كه اين قطعه مقدمه تصنيف بهشت من (تصنيف بعدي)  است يا چيز ديگر. مسأله ديگر اين قسمت، همان مشكل ميكس صدا است كه به طرز محسوسي خود نمايي مي كند.
وجود دو- سه اشكال ميكس و صدابرداري، نشان از عدم دقت كافي ناظر محترم ضبط (كه اسمش در نوار قيد نشده) و صدابردار دارد. تصنيف آخر، بهشت من است، تصنيفي از اكبر محسني با حال و هواي موسيقي چند دهه قبل و بسيار هماهنگ با همراهي پيانو. به نظر نگارنده شايد اين تصنيف با اين مشخصات ملوديك، ريتميك و كلام با هيچ همنوازي ديگر، به غير از پيانو و تمبك، به اين زيبايي نمي شد! نوانس هاي فراوان و زيبايي صداي خواننده نيز از جمله مشخصات ديگر اجراي اين تصنيف است.
به نظر نگارنده، «بهشت من» از اين حيث كه سعي بر آن داشته تا شكلي مدرن تر از موسيقي كلاسيك ايراني را به نمايش بگذارد، اثري قابل تأمل است. بديهي است چنين حركتهايي مي تواند در عرضه امروزي تر، مدرن تر و در عين حال با اصالت موسيقي ايراني، مثمر ثمر واقع گردد.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سخنگاه آزاد    |
|   سياسي    |    شوراها    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    معلولين    |
|   موسيقي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |