يكشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۶۰- Sep, 7, 2003
افسردگي مرد طلايي
009625.jpg
اشاره:
محبوب ترين بازيكن دنيا است ولي در چشمانش گرماي بي پيرايه اي موج مي زند. ديويد بكام با پيوستن به رئال مادريد به جنجال برانگيزترين مرد تابستان تبديل شد، اما هنوز همان فرد دوست داشتني و آرام هميشگي است. با وجود تغيير محيط، رويارويي با فرهنگي جديد، زباني ناآشنا، مشكلات خانوادگي، كه به جدايي پدر و مادرش منجر شد، او هنوز آرامش هميشگي خود را حفظ كرده است و برخلاف توهم بسياري، از نخستين بار كه درمجمع قوهاي سفيد برنابئو به ميدان رفت، بسيار پرفروغ  ظاهر شد. بكام- كه بهترين محمل براي هياهوهاي تبليغاتي و سوژه روز روزنامه ها است- ناگزير در آستانه تجربه دوران جديدي است.
* جدايي از فوتبال، تمهيدي بوده كه براي تمام آناني كه با شما و مهارت هاي فني والايتان آشنا هستند، غيرقابل باور است. چگونه به اين موضوع پرداختيد؟
- روزگار بسيار دشواري را سپري مي كردم، نمي توانستم با بازي در جاي ديگر كنار بيايم، از اين رو، كناره گيري از فوتبال را با ويكتوريا در ميان گذاشتم. آن روزها تمام مشكلات دست به دست هم داده بودند؛ رومئو تازه چشم به جهان گشوده بود، والدينم از هم جدا شده بودند، روابطم با مربي روبه تيرگي نهاده بود. به اينها برملا شدن نقشه آدم ربايي را هم بيفزاييد.
* و برخورد همسرتان...
- واقعاً شگفت زده شد.
* مي توانيد به ياد بياوريد آن هنگام كجا بوديد؟
- فكر مي كنم در خانه مان در منچستر. فكر مي كنم از تمرين بازگشته بودم. مطمئنم ديگران خواهند گفت: نه، اينها را مي گويد تا احساسات همه را برانگيزاند. اما من به طور جدي به اين موضوع مي انديشيدم، البته به جز ويكتوريا و توني استينفنز، مدير برنامه هايم؛ فرد ديگري از تصميمم آگاه نبود.
* منچستر، تيم ملي و بسياري چيزهاي ديگر، مي خواستيد به يكباره از همه فاصله بگيريد؟
- اگر از يونايتد مي رفتم، به ناچار بايد روياي تيم ملي را نيز فراموش مي كردم. آن هنگام نه از فوتبال كه از هيچ چيز لذت نمي بردم. بنابراين يكبار ديگر به آنچه كه پيرامونم در جريان بود فكر كردم. حالا كه به گذشته نگاه مي كنم، از اينكه چنين تصميمي نگرفتم خوشحالم، ولي مي توانستم آن را عملي سازم.
* اگر فوتبال را كنار مي گذاشتيد به چه كاري مي پرداختيد؟ مي توانيد زندگي بدون فوتبال را تصور كنيد؟
- تا به حال به اين موضوع فكر نكرده ام. نه، تنها مي دانستم از شرايط راضي نيستم، روند جريان امور اصلاً خشنود كننده نبود.
* پس فشار روحي زيادي را تحمل مي كرديد؟
- بله و هيچ يك از دوستان يا اعضاي خانواده ام متوجه آن نبودند. فكر نمي كنم جدا از ويكتوريا و اندكي ديگر، كسي از احساسم باخبر بوده باشد.
* خب اين مي تواند خبر مهمي باشد، واكنش همسرتان در قبال آن چه بود؟
- شوكه شد. او به خوبي مي دانست فوتبال براي من چه معنايي دربردارد. ويكتوريا هميشه، در تمام فرازو نشيبها، همراه من بوده، پس هنگامي كه دريافت بامعضلي جدي روبه رو هستم و از سياق امور راضي نيستم، برآشفت. البته به هيچ وجه دوست نداشتم اين دست مشكلات بر زندگي خانوادگي و كودكانم تأثير بگذارد، بنابراين به تنهايي بار تمام دردسرها را بر دوش مي كشيدم ولي در نهايت با ياري ويكتوريا به نتيجه رسيدم.
* او به شما چه گفت؟
- هرچه انجام دهي، در كنار تو خواهم بود. او تنها كسي بود كه با آرامش به من گفت: «اوضاع آن قدرها هم بد نيست، فعلاً در شرايط سختي هستي ولي جنبه هاي مثبت آن را نيز درنظر بگير.» ويكتوريا بود كه عقيده ام را دگرگون ساخت و برايم توصيف كرد من يو از چه اهميتي نزد من برخوردار است و فوتبال چه اهميتي براي مردم دارد. او تأكيد كرد كه همواره از اقبال بلندي در زندگي برخوردار بوده ام.
* اگر فوتبال را كنار مي گذاشتيد مردم چه عكس العملي نشان مي دادند؟
- قطعاً خيلي ها آن را عملي اشتباه مي پنداشتند، اما عده  بي شماري از دلايل من براي اقدام ورزيدن به اين كار، بي خبر مي ماندند.
* شايد به خاطر اينكه احساس مي كنيد مردم از آنچه در پشت پرده باشگاه جريان داشت، آگاه نبودند.
- نه، مردم هيچ گاه دلايلم را نمي فهميدند.
* روزگار بغض آلودي را پشت سر گذاشته ايد...
- بله چون فوتبال تمام زندگي من است. در اعماق وجودم تمايلي به وداع با فوتبال نداشتم ولي شايد آن تنها راه حل بود. اما پس از دو يا سه بار گفتگو با ويكتوريا از عقيده ام بازگشتم. فكر مي كنم اندكي پس از جام جهاني بود. او تنها كسي بود كه به طور جدي با وي به گفتگو نشستم.
* زندگي در مادريد چه تفاوتهايي در پي داشته؟
- چيزهاي زيادي، از جمله دوستانم را از دست داده ام. از خانواده ام و از پدر و مادربزرگم فاصله گرفته ام و ديگر به خوردنيهاي لذيذ منچستر دسترسي ندارم؛ به هر جهت به آينده در مادريد خوشبين هستم. بروكلين (پسر بكام) فكر مي كند تعطيلات آمده ايم! هواي آفتابي اينجا برايش رويايي است و مدام به شنا مي پردازد. او هر جا كه پدر ومادرش باشند، خوشحال  است!
* از آمدن به اسپانيا واهمه داشتيد؟
- به هيچ وجه، ستيزي دشوار و هيجان انگيز را فرارويم مي ديدم، نبردي كه براي رويارويي با آن كاملاً مهيا شده بودم.
* بچه هايتان در اسپانيا به مدرسه خواهند رفت؟ و حرفه ويكتوريا؟
- ويكتوريا همچون گذشته به فعاليت خواهد پرداخت، همچون دوراني كه در منچستر بوديم. ما در منچستر مي زيستيم، اما او به محل كارش سفر مي كرد، لندن، آمريكا و اين عمل را در اسپانيا نيز تكرار خواهد كرد.
* بعداز فوتبال؛ چه رويايي در سر داريد؟
- آمريكا را دوست دارم، شايد يك روز در آن جا بازي كنم، ولي حالا تمام توجه من معطوف رئال مادريد است، آينده من با تاروپود اينجا گره خورده. بعد از فوتبال، مدرسه اي براي پرورش كودكان داير خواهم كرد. علاقه چنداني به مربيگري ندارم در مقابل، همه گاه به آموزش كودكان و كمك به شكوفايي استعداهايشان در زندگي و فوتبال مشتاق بوده ام.
* ... و الكس فرگوسن. داستانهاي زيادي پيرامون روابط شما بر سر زبانها است. او براي شما به مانند يك پدر بود، بنابراين برملا شدن ناملايمات پشت پرده بسياري را حيرت زده كرد.
- دوران سختي بود اما روزگار خوشي را نيز در كنار او گذرانده ام و همواره از سرالكس فرگوسن به خاطر آن روزها سپاسگزارم. البته گاهي اوقات اخبار كذبي به او مي رسيد و همين روابط ما را تيره مي كرد. يكبار او گفت: «مي دانم در لندن زندگي مي كنيد!» گفتم: «نه، اصلاً اين طور نيست.» اما فرگوسن در مقام پاسخ، سرسختانه برخورد كرد: «در لندن خانه خريده اي تا در آن زندگي كني!» هميشه در منچستر مي زيستم. در لندن زندگي نمي كردم تا ناچار باشم هر روز براي تمرين به منچستر سفر كنم. گمان مي كنم او داستانهاي گوناگون راجع به من شنيده، آنها را باور كرده ولي هرگز با من در ميان نگذاشته است. ديويد بارسلونا است. ديويد اينجا است، ديويد آنجا است.به جاي صحبت مستقيم با من هميشه اين توهمات را در سر داشته در عوض يك هفته با من حرف نمي زد.
* احتمالاً فرگوسن از زندگي خصوصي شما خاطري آزرده داشته و تأثير آن را بر بازيتان منفي مي دانسته. شما به او گفته بوديد ترجيح مي داده با زني خانه دار ازدواج مي كرده ايد!
- بسياري اوقات نزاع ما بر سر مسايل شخصي بود. مي دانم كه گهگاه نيز مرتكب اشتباهاتي مي شدم كه دوستانم آن را به من گوشزد مي كردند.
* نمونه اي به ياد داريد؟
- قرار بود در جشني كه ساعت هفت يكشنبه در لندن برگزار مي شد شركت كنم، روز چهارشنبه در جام قهرمانان بازي داشتيم و ناچار بوديم دوشنبه با هواپيما سفر كنيم. صبح به منچستر بازگشتم و به سايرين پيوستم. وقتي جريان را براي فرگوسن شرح دادم، حقوق يك هفته را جريمه شدم. گاهي در زندگي مرتكب اعمالي مي شويد كه نبايستي انجام مي داده ايد. اما هميشه زندگي سالمي داشته ام. فوتبال- گذشته از خانواده ام- همواره در نخستين درجه اهميت براي من جاي دارد، اما گاه گاه احساس مي كردم فرگوسن گمان مي برد در راه ناشايستي گام برمي دارم.
* انگار الكس فرگوسن نسبت به همسرتان نظر مساعدي نداشته است.
- شايد، اما من عاشق ويكتوريا بودم و او نمي توانست كاري بكند!
* با ويكتوريا سخن گفته بود؟
- نه، آن گونه كه مردم مي انگارند مشكلي بين آنها وجود نداشت. گمان مي كنم وي فقط از رويه زندگي ام پس از آشنايي با ويكتوريا خشنود نبود.
* خب، او نمي توانست شما را كنترل كند.
- حقيقت اين است كه از پانزده سالگي در من يو بوده ام و مربي نظارت كاملي بر همه بازيكنان داشت. اينكه ديگر بزرگ شده بودم و نمي توانست به جاي يك پسربچه مرا فردي بزرگ بپندارد دردسرساز مي شد، مشكلي كه تا روز آخر پابرجاي بود.
* به شما احترام نمي گذاشت؟
- مسأله احترام نبود، تنها احساس مي كرد ديگر كنترل من را در اختيار ندارد، فكر مي كنم اين يكي از دلايلي بود كه اجازه داد اولاً اولدترافورد را ترك كنم.
* پس برخورد چندان دلپذيري با هم نداشتيد؟
- بله، روابط ما تا دو سال پيش بسيار بهتر از تصور ديگران بود، اما به يكباره به فوتبال محدود شد. مي دانستم هميشه بين يازده نفر اصلي جاي دارم اما در دو سال گذشته هيچ گاه از آن مطمئن نبودم.
* روبه رو شدن با سرالكس چگونه بود؟
- روبه رو شدن با او واقعاً هولناك بود. تا دو سال قبل هرگاه به دفترش مي رفتم لبهايم مي لرزيد و دهانم خشك مي شد. فكر مي كنم او بر اين عقيده بوده كه ديگر چنين تأثيري بر من ندارد، هميشه به عنوان مربي به فرگوسن احترام گذاشته ام، اما ديگر آنقدر بزرگ شده بودم تا خودم راجع به مشكلاتم و زندگي ام تصميم گيري كنم. يك بار جمله اي را گفتم كه پدرها بر زبان مي آوردند: «تو عوض شده اي.» ولي هيچ چيز، چه خوب و چه بد در من تغيير نكرده است.
* واقعاً؟
- شرايط زندگي ام تفاوت كرده و چيزهايي را به دست آورده ام كه پيش تر نداشتم، اما سرشتم دگرگون نشده است.

نسل  جديدي  از اوباش  فوتبال  در انگليس  در حال  رشد است
009640.jpg
معراج مژده - درگيري بين  هواداران  ولورهمپتون  واندرز و پورتسموث  دو تيم  تازه  وارد به ليگ  برتر فوتبال  انگليس  ودستگيري  تعداد زيادي  از جوانان هوادار اين  دو تيم  بارديگر نشان  داد كه  نسل  جديدي  ازاوبـــــاش  در اطراف ورزشگاههاي  انگليس  در حال  شكل گيري  است .
به اعتقاد كارشناسان  امور اجتماعي  و جرايم  ورزشي  در انگليس  جوانان  زير ۲۱سالي  كه  به  جاي  برادران  و پدران  خود وارد صحنه  كارزار خشونت هاي  ورزشـي  و به  خصوص  فوتبال  شده اند به  مراتب  جديدتر ، پيچيده تر و خطرناكتر از نـسلهاي گذشته  هستند.
براي  اين  عده  از يك  سو مساله  فوتبال  امري  به  مراتب  جدي  تر و بي رحمانه ترازپيشينيان  آنان  است  وازسوي  ديگراين  مساله  تنها نمودي  ازدههامعضل  اجتماعي است  كه  در قالب  تيمهاي  فوتبال  و هواداري  و يا نفرت  از آنان  تجلي  مي يابد. براساس  آمارهاي  رسمي  درطول  فصل گذشته  ليگهاي  مختلف  فوتبال  حرفه اي  انگليس ميزان  دستگيريهاي  اوباش  توسط پليس  اين  كشور درخلال  برگزاري  مسابقات  ۱۹ درصدبيشتر ازسال  قبل  از آن  بود و از ۴ هزار و ۳۵ نفر به  ۴ هزار و ۷۹۳ نفر رسيد.
اين  آمارها همچنين  به  وضوح  از بالارفتن  ميزان  دستگيرشدگان  جوان  و پايين آمدن  تدريجي  سن  اوباشگري  درفوتبال  حرفه اي  انگليس  و حضور نوجوانان  و جوانان ۱۵ تا ۲۱ ساله  در اين  ماجراها خبر مي دهد.
در حال  حاضر به  جرات  مي توان  ادعا كرد كه  اوباش  در گرد هريك  از تيم هاي  حرفه اي  فوتبال  انگليس  قرار داشته  و به  طور دقيــــق  و حساب  شده  سازماندهي  شده اند.
اين  سازماندهي ها ابتدا از هـواداري  و يا تشويق  ساده  تيمهاي  محبوب  آغازشده  و به  تدريج  به  توهين  و آزار لـفظي  و حتي  فيزيكي  هواداران  تيمهاي  رقيب منجر مي شود.
براي  نمونه  برخي  از هواداران  اوباش  تيم  بيرمنگام  سيـتي  با تشكيل  گروهي با نام  جنگجويان  زولو به  نبرد بدني  با رقبا پرداخته اند.
به  گفته  پليس  بيرمنگام  اين  دسته  با گروههاي  جــنايتكار سازمان  يافته  درارتباط مستمر مي باشد.
طرفداران  پرخاشجوي  چلسي  تحت  نام شكارچيان  سر گردهم  آمده  و در مسابقات اين  تيم  به  شناسايي  و شكار مخالفان  و رقباي  اين  تيم  مي پردازند.
اين  دسته  به  گفته  پليس  لندن  با شبكه اي  از اوباش  بين المللي  فوتبال  درارتباط منظم  است .
اوباش  هوادار وستهام  يونايتد با نام  دسته  درون  شهري  فعال  بوده  و به  طورآشكار با گروههاي  دست  راستي  افراطي  و هواداران  تبعيض  نژادي  درارتباط مستمرمي باشند.
باشگاه  ليدز يونايتد نيز داراي  يكي  از بزرگترين  گروههاي  مخفي  اوباشگري با نام  موسسه  شهر است  كه  با داشتن  بيش  از دو دهه  سابقه  يكي  از سرحلقه هاي جرم  و جنايت  به  بهانه  هواداري  از تيمهاي  ورزشي  در انگليس  را تشكيل  مي دهد.
وجود اين  گروههاي  سازمان  يافته  با حجم  قابل  توجهي  از هواداران  و رهبران جوان  آنها سازمانهاي  اجتماعي  و نيروهاي  انتظامي  انگليس  را بر آن  داشته  تا با پديده  اوباشگري  در مسابقات  به  عنوان  امري  فراتر از يك  ناآرامي  ورزشي برخورد كرده  و به  طور جدي  خواهان  ريشه  يابي  و حل  بنيادين  اين  معضل  شوند.

سايه روشن ورزش
ورزش مانع اصلي بروز آسيب هاي اجتماعي
معراج مژده - چگونه مي توانيم آسيب هاي اجتماعي جامعه را كاهش دهيم و راه مقابله با آنها چيست؟ با علم به اينكه شصت درصد جمعيت جامعه را جوانان تشكيل مي دهند، براي آنها چه برنامه هايي داريم. از منظر ما ورزش يكي از راههاي اساسي براي مقابله با ناهنجاريهاي اجتماعي و آسيب هاي روزافزون است. اگر پديده ورزش را جدي نگيريم و ورزش را به شكل نهادينه در جامعه در نياوريم، شاهد افزايش آسيب ها خواهيم شد. امروز، اين آسيب ها متوجه محيط ورزش و قهرمانان شده است. نايب رئيس شوراي اسلامي شهر تهران در اين زمينه مي گويد: در حال حاضر آسيب هاي اجتماعي به سمت ورزشكاران و به خصوص قهرمانان هجوم آورده است.
مهندس «حسن بيادي» در بيستمين جلسه شوراي اسلامي شهر تهران افزود: اين زنگ خطري براي كشور است و بايد مسئولان توجه بيشتري به قهرمانان داشته باشند. وي تصريح كرد: نسبت به قهرمانان كشورمان كوتاهي شده و كمبودي در خصوص آنها احساس مي شود.
وي اظهار داشت: در كشور به قهرمان پروري مشغول شديم، به رغم اينكه فرهنگ ايران، پهلوان پروري است.
بيادي از عدم توجه به ورزشكاران انتقاد كرد و گفت: زماني اين جوانان را همانند بادكنك بزرگ مي كنيم و زماني هم با سوزني آنها را مي تركانيم و از آسيب هاي موجود در جامعه كه آنها را تهديد مي كند غافل هستيم.
نايب رئيس شوراي اسلامي شهر تهران، از مسئولان ورزشي كشور خواست علاوه بر رسيدگي به وضعيت مالي قهرمانان، به مسائل معنوي آنان توجه داشته باشند.وي، بدون اشاره به فرد يا سازماني گفت: جوانانمان را از معنويات دور كردند، هرچند كه جوانان ما در دل همگي مومن هستند.
بيادي، بر الگوسازي براي جوانان تاكيد كرد و افزود: قهرمانان مي توانند بهترين الگو براي اين قشر باشند.
009685.jpg

بازگشايي يك پرونده دوپينگي
دوپينگ، دوپينگ، بلاي شومي كه جامعه ورزش جهان را رها نمي كند. هنوز ماجراي جروم يانگ دونده آمريكايي بازيهاي قبل از المپيك سال ۲۰۰۰ به پايان نرسيده است. دليل اين رسيدگي مجدد به قهرماني يانگ در مسابقات جهاني دو و ميداني پاريس بود كه هفته گذشته به پايان رسيد. يانگ كه از اتهام سال ۲۰۰۰ با زرنگي گريخته بود راي موافق امريكايي ها را براي حضور در المپيك ۲۰۰۰ بدست آورد.
جروم يانگ با چراغ سبز كميته ملي المپيك آمريكا در بازيهاي المپيك ۲۰۰۰ سيدني شركت و طلاي دوي امدادي ۴ در ۴۰۰ متر را براي آمريكا به ارمغان آورد. جالب آنكه دادگاه داوري در ورزش نيز حكم برائت يانگ را تاييد كرد.
در پي  افشاي اين  موضوع  پنهان  مانده  از نظر مقامات  جهاني  ورزش ، ديك پاوند رئيس  كانادائي  آژانس  جهاني  مبارزه  با دوپينگ  از كميته  بين المللي  المپيك  خواست  كه  به جد پيگير موضوع  باشد. پاوند صحت  قهرماني  آمريكارا دردوي  ۴ در ۴۰۰ متر بازيهاي  المپيك  سيدني  غيرمعتبر شمرد.
در همين  ارتباط  ، فدراسيون  بين المللي  دو و ميداني  هم  اعلام  كرد: تا زماني  كه  ورزشكار شخصا به  دوپينگ  خود اعتراف  نكند، او را قانونا مجازات  نخواهد كرد. طبيعتا ورزشكار هم  فرصت  را از دست  نداده و اتهام  دوپينگ  خود را رد مي كند.
مقامهاي  دو و ميداني  آمريكا هم  از گشودن  مجدد اين  پرونده  خودداري  و اعلام  كردند كه  پرونده  طبق  قوانين  خاص  زمان  وقوع  ماجرا رسيدگي  و حكم  صادر شده  و امروز امكان  رجوع  مجدد به  حكم  صادره  وجود ندارد.
009650.jpg

ورزش براي همه دانش آموزان
آقاي مهندس هاشمي طبا، رياست كميته ملي المپيك كشورمان با آقاي يان كولون دبيركل فدراسيون جهاني ورزش مدارس در محل اين كميته ديدار و گفتگو كرد.
رياست كميته ملي المپيك كشورمان با اشاره به مهم بودن ورزش براي دانش آموزان گفت: بسياري از مردم كشور ما به ورزش همگاني علاقمند مي باشند و اين مسئله مهم است اما از نظر من ورزش براي همه دانش آموزان از اهميت بيشتري برخوردار است بدليل آنكه در كشورمان ما حدود ۲۰ ميليون دانش آموز داريم. بنابراين مهم ترين مرحله ورزش همگاني متعلق به ورزش دانش آموزي است و اين يكي از مؤثرترين راههاي گسترش ورزش در كشور مي باشد.
در ادامه جلسه فوق آقاي يان كولون در رابطه با تاريخچه و وضعيت كنوني فدراسيون جهاني ورزش مدارس گفت: اين فدراسيون ۳۰ سال پيش تاسيس شد و در ابتدا ۵۰ عضو داشت، اما در حال حاضر ۸۲ عضو داريم و اين فدراسيون توسط كميته بين المللي المپيك مورد شناسايي و تاييد قرار گرفته است.
وي افزود: در سال گذشته يك تورنمنت در برزيل داشتيم كه يك تجربه بسيار بزرگ براي ما بود ولي به اين مسئله رسيديم كه اكثر كشورهاي حاضر در اين تورنمنت اروپايي مي باشند و به همين دليل براي گسترش فعاليت اين فدراسيون در ديگر نقاط جهان و از جمله خاورميانه بر روي ايران حساب ويژه اي باز كرده ايم و معتقديم كه حمايت و پشتيباني ايران از فعاليتهاي فدراسيون جهاني ورزش مدارس در جهت معرفي و فعاليت قويتر در منطقه خاورميانه براي ما بسيار مهم مي باشد.

آشنايي با باشگاه هاي اسپانيا
آتلتيكو مادريد
نام رسمي: آتلتيكو مادريد
009645.jpg

سال تأسيس: ۱۹۰۳
رئيس باشگاه: انريكو سرزو
سرمربي: گرگوريو مانسانو
آدرس سايت: www.clubatletic odemadrid.com
ورزشگاه اختصاصي: وينسته كالدرون (۵۶ هزار نفر)
لباس اصلي: راه راه سفيد و قرمز
لباس دوم: پيراهن آبي با نوار عرضي سپيد
حامي مالي:
طراح لباس: نايك
بودجه: ۵۴ ميليون يورو
افتخارات داخلي
قهرمان لاليگا: ۹ بار اولين بار در سال (۱۹۴۰-۱۹۳۹)
آخرين بار در سال: (۱۹۹۶-۱۹۹۵)
قهرمان جام حذفي: ۹ بار اولين بار در سال (۱۹۶۰-۱۹۵۹)
آخرين بار در سال (۹۶-۱۹۹۵)
سوپركاپ اسپانيا: يك بار در سال (۸۵-۱۹۸۴)
افتخارات اروپايي
009630.jpg

ليگ قهرمانان اروپا: نايب قهرمان در سال (۶۲-۱۹۶۱)
جام در جام اروپا: قهرمان در سال (۱۹۷۵-۱۹۷۴)
مقام فصل پيش:يازدهم
پيش بيني مقام اين فصل: بين هفتم تا يازدهم
اسامي بازيكنان آتلتيكو مادريد
دروازه بان: ژرمن برگوس (آرژانتين) جوانمي، پيندادو، سرجيو سانچز
مدافعان: لوتيز گارسيافرر، كوزمين كونترا (روماني)، خوزه آنتونيو گارسياگالو، گاسپار، ميرشاد هابيچ (بوسني)، خوان مانوئل اورتيز، پينولا، سانتياگو دانيل سانچز، سرجي بارخوان
هافبك ها: كارلوس اگلوئرا مارتيز، گونزالس كولسا، امرسون موزس كاستا (برزيل)، خوزه ماريا مولا، كاتالين مونتيانو (روماني)، كيكي موسامپو (هلند)، دومينگو نگرو نانو، ويلجوكوپانوويچ (صربستان و مونته نگرو)، رودريگو فابري (برزيل)، ديگو سيمئونه (آرژانتين)، خوان استانكوويچ (صربستان و مونته نگرو)
مهاجمان: فرناند كوريا ارگاردو آيالا، فرناندو خوزه تورس ديماش نيكولووديس، خاوي مورنو
009655.jpg

بازگشت سلطان
آغاز قرن بيستم براي روجي بلانكوها بدترين دوره بود، آنها در هزاره جديد مجبور شدند به دسته دوم لاليگا سقوط كنند. اين تيم بعد از دو سال حضور در رقابت هاي دسته دوم فصل پيش موفق شد به لاليگا راه يابد.
اين تيم آخرين بار در سال ۹۶ قهرمان رقابت هاي باشگاه هاي اسپانيا شده بود. در آن سال ديگوسيمئونه هافبك آرژانتيني اين تيم يكي از اركان اصلي به حساب مي آمد و در قهرماني آن تيم نقش مهمي را ايفا كرد.
مادريدي ها بعد از بارسلون فعال ترين باشگاه در فصل نقل و انتقالات بودند. بعد از خسوس گيل اكنون انريكو سرزو به عنوان رئيس اين باشگاه فعاليتش را آغاز كرده و سعي دارد تا با مانسانو سرمربي جديد اين تيم كه فصل پيش مايوركا را قهرمان جام حذفي كرد، در مادريد تحول عظيمي ايجاد كند. در اين فصل آلبرتيني، كلوچيني و خوزه ماري از اين تيم جدا شده اند و به جاي آنها موسامپو، سيمئونه، نوو، ديماش نيكو لووديس مهاجم به وينسته كالدرون آمده اند.
اين مهاجم مؤثر مي تواند مشكلات آتلتيكو را در خط حمله كاهش دهد. آتلتيكو اگرچه در هفته نخست در مصاف با سويل با يك گل شكست خورد اما مانسانو قول داده است تا در بازي هاي آينده چهره هجومي تر از تيمش به نمايش بگذارد. او در مصاحبه با خبرگزاري tve اسپانيا گفت: در اين بازي نمي توان عملكرد تيم را به طور دقيق ارزيابي كرد و بايد منتظر بازي هاي بعدي بود.
آتلتيكو مادريد با بازگشت سيمئونه كه به سلطان وينسته كالدرون مشهور است در جهت اعتلاي دوباره فوتبالش در اسپانيا تلاش خواهد كرد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |