جمعه 7 شهريور ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۵۱
پاس تهران ۲ - استقلال تهران ۲
آغاز كار با تساوي
002660.jpg
هومن كواكبي
داور: مسعود مرادي، كمك ها: حسين نجاتي و اسماعيل نصيري، داور چهارم حسن نوشه ور
گـل ها: محسن بياتي نيا(۷)، جواد نكونام(۶۸) براي پاس، عليرضا واحدي نيكبخت(۷۰)، يدا... اكبري (۸۶) براي استقلال.
بازيكنان استقلال تهران: پرويز برومند، پيروز قرباني، محمد خرمگاه، محمود فكري، عليرضا واحدي نيكبخت، عليرضا منصوريان (از دقيقه نوزده، داود سيدعباسي)، فرزاد مجيدي (از دقيقه ۶۲ علي سامره)، محمد نوازي، رضا عنايتي، يدا... اكبري، فابريسيو (از دقيقه ۷۶ ستار همداني).سرمربي استقلال: امير قلعه نويي.
بازيكنان پاس تهران: حسن رودباريان، حميد هدايتي(از دقيقه ۷۴ بهروز رهبري فرد)،  محمد نصرتي، محسن بياتي نيا(از دقيقه ۵۹ حسين پاشايي)، حميدرضا رجبي، كيانوش رحمتي، جواد نكونام، مهدي هاشمي نسب، خداداد عزيزي(از دقيقه ۷۴ بهنام ابوالقاسم پور)، آرش برهاني، فرهاد ربيع خواه.سرمربي پاس: مجيد جلالي.
اخطارها: حميد هدايتي دقيقه ۴۴، محسن بياتي نيا دقيقه ۴۴، جواد نكونام دقيقه ۴۵، آرش برهاني دقيقه ۷۶ از تيم پاس؛ يدا... اكبري دقيقه ۸۸ از تيم استقلال و پيروز قرباني دقيقه ۸۰.
تماشاچياني كه ورزشگاه آزادي را عصر ديروز ترك كردند راضي به نظر مي رسيدند. اولين بازي ليگ سوم، چهار گل به همراه داشت و همين باعث اميدواري كارشناسان و دوستداران فوتبال شد.
نيمه اول را به پاس مي دهيم. خلا موجود در جناح چپ استقلال راهي براي بيستون پاس بود. دقيقه هجده بازي با شوت از راه دور رحمتي همراه شد ولي به خارج از زمين رفت. يازده دقيقه قبل از آن نفوذ كيانوش رحمتي موجب شد تا بياتي نيا اولين گل اين فصل را به ثمر برساند. استقلال در نيمه اول، دو گل زد كه هر دو از سوي مسعود مرادي به درستي آفسايد اعلام شد.
دقايق ۳۲ تا ۳۵، اوج حملات استقلال بود. رضا عنايتي، نيكبخت و فرزاد مجيدي مي توانستند همه چيز را مساوي كنند ولي عكس العمل هاي رودباريان و قبل از آن دفاع فشرده پاس مانع شد. اين حملات را مي توان پاسخي تلافي جويانه به حركت تكنيكي خداداد عزيزي در دقيقه سي دانست. او در آستانه گلزدن بود ولي توپ او فقط چند سانتي متر با ديرك عمودي دروازه فاصله داشت. ناهماهنگي موجود ميان بازيكنان استقلال در دقايقي از مسابقه آنچنان نمود داشت كه حتي امير قلعه نوعي نيز عصبانيت خود را بروز داد.
شروع نيمه دوم مسابقه با قدرت نمايي  هافبك هاي استقلال همراه بود تا از همان دقايق اوليه پيش بيني ها به سمت تساوي مسابقه سوق پيدا كند. هرچند در پايان، همين وضعيت پيش آمد. ولي همكاري عالي خداداد عزيزي و جواد نكونام كه به گل دوم استقلال منجر شد تا حداقل در دقيقه ۶۸ بازي تماشاگران استقلال از كسب نتيجه نااميد شوند اما در فاصله دو دقيقه پس از گل دوم پاس، نيكبخت ضربه محكمي به توپ زد. همين كافي بود تا داور چهارم اسم او را به عنوان زننده گل يادداشت كند. پس از آن حملات استقلال ادامه داشت و تنها چند دقيقه مانده به پايان مسابقه يدا... اكبري با ضربه سر دروازه حسن رودباريان را باز كرد. حالا همه چيز برابر بود. حتي شوت فني جواد نكونام كه حاصل يك فرصت ايستگاهي بود نيز نتوانست آرزوهاي مجيد جلالي را براي پيروزي در اولين بازي برآورده كند.
همه چيز مساوي تمام شد تا نخستين مسابقه ليگ برتر سرشار از هيجان و گل باشد. شايد تنها نقيصه را بتوان كم شدن تعداد تماشاگران عنوان كرد. چيزي كه ميراث سال گذشته است.
سلام به فوتبال
عصر ديروز شروع خوبي را با فوتبال داشتيد؟ اگر اينطور نيست مطمئن باشيد،چيزي را از دست داده ايد. چيزي مثل برون فكني بخش بزرگي از انرژي تان كه ممكن است بماند و پوسيده شود. به هر حال شما بازي ديروز استقلال ـ  پاس را از دست داديد. اما امروز از خانه بيرون برويد. آنجا در دل ورزشگاه ها فوتبال انتظار شما را مي كشد با تمام سر و صدا و هيجان وافري كه مي تواند براي شما يك عصر جمعه خوب را رقم بزند.
اگر هم فكر مي كنيد ممكن است ديدن فوتبال از نزديك به جيب شما لطمه بزند، اشكالي ندارد فشار يك دكمه كافيست تا با دوربين هاي شبكه سوم به ورزشگاه برويد. هرچند معتقديم هزينه ديدن يك مسابقه فوتبال از نزديك خيلي كمتر از آن چيزي است كه گاه براي پُر كردن اوقات فراغت خرج مي كنيد و آخرش هم...
به آخرش كاري نداريم. مهم ليگ ماست كه امروز اوج مي گيرد؛ساعت هفده و سي دقيقه، خداداد افشاريان توي سوتش فوت مي كند و حالا پرسپوليس ميزبان پگاه است. تيم متحول شده پايتخت پر از ستاره هايي است كه تا همين چندماه پيش لقب لژيونر را داشتند. ديدن فوتبال علي دايي، مردي كه به چلسي و ميلان هم گل زده است لذت بخش نيست؟ و پگاه. تيم محبوب گيلاني ها با پشتوانه ايي اجتماعي  ـ  ورزشي به اين مسابقه مي آيد. پشت سر آنها خاطرات نسل پرجاذبه اي قرار دارد كه به واسطه نزديكي فوتبال و دريا مي تواند حتي موجب تحولات اجتماعي منطقه اي شود. فكر مي كنيد چنين برداشتي از يك مسابقه فوتبال ارزشي كمتر از برداشت هاي فني دارد؟ درست همان زمان كه پژمان نوري، كاويانپور، دايي، باقري و... دارند شما را به لذت بردن از يك مسابقه دعوت مي كنند، سايپا در ورزشگاه شريعتي كرج از پيكان پذيرايي مي كند. بازي دو تيم مرتبط با صنايع خودروسازي ايران هرچيزي كه نداشته باشد، براي جوانان كرج فرصت خوبي است تا عصر دلگير جمعه را پر كنند. هرچند مديران هر دو باشگاه بايد به فكر راه هاي بهتري براي كشاندن فوتبال دوستان به ديدن بازي تيم هايشان باشند. اما همين كه بخشي از نگاه رسانه هاي بزرگ كشور به مكاني در شهر كرج جلب شود، شروع بدي نيست. كرج بايد از سايه تهران خارج شود و فوتبال مي تواند ابزار خوبي باشد. مسابقه اين دو تيم، مسابقه تفكرات مايلي كهن و ذوالفقارنسب نيز هست. حاجي را بيشتر دوست داريد يا دكتر را.
دنياي داغ داغ شهرستان ها
كرج كه همين بغل است. به دورتر مي رويم. ورزشگاهي كه تا جنگل هاي سرسبز فاصله اي ندارد. فوتبال در آنجا تداعي كننده همنشيني هياهو و طبيعت است. ورزشگاه شهداي نوشهر اگر در برابر خيل طرفدارانش احساس حقارت نكند، خاطرات خوبي را براي شمالي ها رقم مي زند. سپاهان، قهرمان اصفهان ايران با فرهاد كاظمي كه روز به روز خوش تيپ تر مي شود، به خانه شموشك آمده است. به سيستم مدنظر مربيان دو تيم كاري نداريم. مهمتر از آن مردم نوشهر هستند كه از اين هفته ـ حداقل تا يك فصل ـ فوتبال را كنار سفره نان و ماهي و ميرزاقاسمي خود قرار مي دهند. هفته اي يك لقمه هم بد نيست. آيا سپاهان مي تواند از عنوان قهرماني خود دفاع كند؟به زودي معلوم خواهد شد.
از شمال تا جنوب خيلي راه است.از درياي خزر با تمام ماهي هاي سفيد و قزل آلا و خاويارهايش به كارون مي رسيم به معدن صبور و شوريده و زبيدي، اگر پول خريدنشان را نداريم اسمشان را كه مي توانيم بنويسم.
ورزشگاه داغ  داغ اهواز، پايتخت شرجي و گرما و اولين فرصت جدي لوكابوناچيچ، زماني كه وينكو به اهواز آمد فكر نمي كرديم روزي سرمربي پرسپوليس شود و حالا هموطن او آمده تا كوچه پس كوچه هاي شهرهاي خوزستان را بگردد تا فولادخوزستان همين طور كه هست باقي بماند،مثل يك آدم خوب جنوبي.
حريف آنها يك تيم مشهدي پرطرفدار است به نام ابومسلم. لقب سياه جامگان كه به آنها داده شده متاثر از خاطرات مبارزه هاي ابومسلم خراساني و سياه جامگان معروف است. آنها نماد خوبي هستند براي فوتبال ايران. عصر جمعه در كنار سمبوسه و لوكا و يخ در بهشت و هله هله يوسه به جنوبي ها خوش بگذرد . همانطور كه براي شيرازي ها چنين آرزويي را مي توانيم داشته باشيم. ورزشگاه حافظيه شيراز با مسابقه برق- استقلال اهواز. لطفاً فالوده يادتان نرود. برق شيراز همه اميد مردم  فارس نيست. اما بخش اعظمي از آن خواهد بود. محمد احمد زاده كه يك شمالي اصيل است شانس خود را به عنوان سر مربي برق امتحان خواهد كرد. او جوانان پر انرژي دارد و شيراز هميشه به اين انرژي احتياج داشته. مي ماند حريف روبه رو.فكر كنم به نفع من و شمايي كه توي تهران نشسته ايم هم هست كه استقلال اهواز در مجموع بازي هاي ليگ نتايج قابل قبولي به دست آورد.
علي شفيع زاده،مردي كه به او آبراموويچ وطني مي گويند كليد ورود بخش خصوصي به مقوله باشگاه داري را زده است . گسترش حضور اين بخش مشروط به عملكرد موفق استقلال اهواز خواهد بود. مگر آنكه با توسعه بخش خصوصي در ورزش مخالف باشيد!!!
استقلال اهواز با مهدي شيري،ابوالهيل و آدريانو يكي از خطرناك ترين پيكان هاي تهاجمي را دارد. آيا عاطف خواهد توانست از اين مهره ها بازي بگيرد؟
به هر حال شيرازي هايي كه به ورزشگاه حافظيه مي روند يك گوش خود را هم به راديو هاي جيبي مي چسبانند: «آقا از فجر چه خبر؟»
فجر شهيد سپاسي در ورزشگاه فولادشهر به يك مهماني دعوت شده است. تنها تفاوت اين مهماني با مهماني هاي مرسوم در اين است كه با گل از شما پذيرايي مي كنند. به نفعتان است آن را قبول نكنيد چون در آن صورت يك شكست خورده لقب خواهيد گرفت. اصفهان كه حالا علاوه بر گز و دوغ و گوش فيل و منارجنبان به فوتبال خود هم مي نازد تيم ذوب آهن را به مصاف فجر مي فرستد. عصر امروز در فولاد شهر اصفهان خيلي خبر هاست. قهرمان جام حذفي ايران بهتر از هر كسي مي داند تيم غلامحسين پيرواني كه فوتبال را مثل لهجه مربي اش هميشه قشنگ بازي مي كند حريف از پيش باخته نخواهد بود. حتي اگر كربكندي، فجر را مثل كف دستش بشناسد. خوش بگذرد اصفهاني ها.
جمعه خوبي بود... نه؟
شب، دوباره روزنامه را بخوانيد. حتي اگر خسته هستيد يا حتي اگر از هياهوي ورزشگاه كلافه شده ايد. باور كنيد اين براي شما لازم بود. مي ماند يك دوش و بعد استراحت براي شروع دومين هفته شهريور خوب.
ليگ برتر و فوتبال حالا در كنار شما هستند. به ستاره هايي فكر كنيد كه فردا از درون همين ليگ بيرون مي آيند تا براي كشورمان افتخار بياورند. آنها را دوست داشته باشيم و در كنار  آن ستاره هاي ليگ يك، جايي كه مردم آبادان، تبريز، اراك و... مشتاقانه به نفت، تراكتور، صنايع، ماشين سازي و بقيه فكر مي كنند.
جمعه هاي خوبي داشته باشيد.

واليبال قهرماني جوانان جهان
صعود از روي شانه هاي برزيل
002655.jpg
محمد سليماني روي تخت چوبي اش دراز مي كشد و به تلويزيون چهارده اينچي كه روبه رويش قرار دارد، نگاه مي كند. او ۲۴ ساعت پيش به عنوان امتيازآورترين بازيكن جهان تا اين مرحله انتخاب شده است و همين به معناي بالا رفتن انتظار واليبال دوستان ايراني است. آنها در سالن ۱۲ هزارنفري ورزشگاه آزادي آنقدر سروصدا مي كنند كه حريف گيج مي شود. ايراني ها ذاتاً هيجان را دوست دارند.
سليماني و بقيه بازيكنان تيم ملي اكنون جز هشت تيم برتر واليبال جهان هستند. سعيدمعروف هم تيمي محمد كه او نيز از سوي كارشناسان اين مسابقات به عنوان چهارمين پاسور برتر معرفي شد، به مسابقه عصر فكر مي كند:«برزيل يك حريف خوب،  باكلاس بالاي جهاني خواهد بود.»
چندسال پيش كه مصطفي كارخانه مربيگري تيم واليبال جوانان ايران را پذيرفت، اصلاً اوضاع خوب نبود. اما حالا مي توان اميدوار بود كه خاورميانه نيز نماينده مقتدري در واليبال دارد.
چند قدم آنطرف تر از اتاق سليماني، سرمربي تيم با دستيارانش مشغول بررسي وضعيت حريف هستند. ساعت ۱۹ هزاران نفر از ساكنان تهران در مجموعه ورزشي آزادي حاضر خواهند شد و با سروصدا از تيمشان مي خواهند پيروز شود. مجموعه ورزشي اي كه علي رغم گذشت سال هاي زياد از ساخت آن هنوز معماري جالب توجهي دارد.
اگر ايراني ها بتوانند در زمان دريافت سرويس موفق عمل كنند، آنوقت بازيكناني مانند «كوليوند» برگ برنده ميزبان مسابقات خواهند بود.
هرچند نماينده قاره آمريكا يكي از بهترين سرويس زنان دنيا را دارد. سيلوا لندرو اروجيا مشكل بزرگ شاگردان مصطفي كارخانه است. سرويس هاي سرعتي او يكي از دلايل مهم پيروزي هاي برزيل در مسابقات اخير بوده است.
پيشرفت واليبال ايران در سال هاي اخير باعث شده است تا مردم زيادي اخبار اين رشته ورزشي را دنبال كنند، اما به نظر مي رسد جامعه طرفداران واليبال، بيشتر همان جامعه طرفداران فوتبال هستند كه از حضور در يك سالن سرپوشيده نيز لذت مي برند. شايد در اين دوره از مسابقات واليبال دوستان ايراني از هويت مستقل  تري برخوردار شوند.
بعدازظهر پنجشنبه و زمانيكه ايران موفق شد با شكست دادن اسلواكي به جمع هشت تيم برتر بپيوندد خيابان هاي تهران ترافيك زيادي را تحمل مي كردند. راننده يك تاكسي از مسافرانش مي خواهد كمتر صحبت كنند تا گزارش راديويي بازي ايران- اسلواكي را به خوبي بشنود. هرچند او همزمان با شروع بازي هاي جهاني در كشورش به واليبال علاقه مند شده است اما اين موج جديد ساعت به ساعت در تهران بيشتر حس مي شود. با اين حال اغلب روزنامه هاي ورزشي روز پنجشنبه، تيتر يك خود را به شروع ليگ برتر فوتبال اختصاص دادند تا مشخص شود واليباليست هاي ايراني مجبور هستند پيروزي هايي به مراتب بهتر از آنچه فوتبال به دست مي آورد به دست آورند تا در كانون توجه ملي قرار گيرند.
هر چند پيروزي ايران در بازي امروز ممكن است يك شگفتي لقب گيرد اما حمايت تماشاچيان در كنار انگيزه بازيكنان شانس وقوع چنين چيزي را افزايش داده است. يزداني خرم، موفق ترين مسئول ورزش در بين تمامي فدراسيون هاي ايران به خوبي همه چيز را تحت كنترل دارد و اگر تيم زيرمجموعه فدراسيون  او بتواند امروز برزيل را شكست دهد آن وقت مي تواند افتخار كند مرد شماره يك واليبال كشوري است كه در بين چهار تيم برتر جهان قرار دارد و اين براي محمد و ساير دوستانش نيز يك پيروزي كاملاً بزرگ است.
در ساير بازي ها تيم صربستان و مونته نگرو با لهستان ديدار مي كند. بلغارستان با روسيه و كره جنوبي با آلمان. اما ايراني ها همه چيز را در بازي امروز تيم خودشان مي بينند. حالا جهان باور كرده است كه آنها قطب جديد واليبال هستند.

خبرهاي كوتاه
تيم فوتبال دانشجويان ايران از سد انگليس گذشت
تيم  فوتبال  دانشجويان  ايران  در پنجمين  ديدار خود در مسابقات  فوتبال  دانشجويان  جهان  در دايگو كره  جنوبي  ديروز  به  مصاف  تيم  انگليس  رفت  و با نتيجه  يك  بر صفر، اين  تيم  را مغلوب  كرد.
تنها گل  اين  ديدار در دقيقه  ۷۵ بازي  توسط  فريد عابدي  وارد دروازه  حريف  شد.
تيم  ايران  كه  از دقيقه  ۲۳ بازي  به  دليل  اخراج  مهدي  اميرآبادي  از زمين  ده  نفره  بازي  مي كرد، توانست  در يك  ديدار تهاجمي  به  اين  برتري  دست  يابد و به  مرحله  بعد صعود كند.
تيم  فوتبال  دانشجويان  ايران  با اين  پيروزي  در آخرين  ديدار خود براي كسب  عنوان  پنجمي  روز شنبه  هفته  آينده  به  مصاف  تيم  تايلند مي رود.
تيم  تايلند در ديدار ديروز خود با نتيجه  ۲ بر يك  از سد تيم  چين گذشت .تيم  انگليس  نيز با شكست  امروز خود براي  كسب  رده  هفتمي  با چين  ديدار مي كند.
شانزده تيم  در اين  مسابقات  حضور داشتند.
* محمد دادكان،  رئيس  فدراسيون  فوتبال  ايران  و رئيس  انجمن  فوتبال  دانشجويان  در نيمه  دوم  به  عنوان  سرپرست  تيم  بر روي  سكوي  مربيان  نشسته  بود.
* اين  ديدار را محمد گويزاز از مراكش  قضاوت  كرد. داور ديدار قبلي  ايران  با جمهوري  چك  نيز وي  بود.
* تنها تعويض  تيم  ايران  در دقيقه  ۹۰ بود كه  همايون  گراوند به  جاي  علي  لشگري  وارد زمين  شد، تيم  انگليس  نيز دو تعويض  خود را در نيمه  دوم  انجام  داد.
* پژمان  جمشيدي  بازوبند كاپيتاني  اين  تيم  را به  بازو داشت  و محمد محمدي  به  عنوان  سنگربان  در دروازه  قرار گرفت .
* احمد خداداد و گرام  ديل  رهبري  تيم هاي  ايران  و انگليس  را برعهده  داشتند.
* بازيكنان  تيم  انگليس  دو كارت  زرد در اين  ديدار از داور گرفتند.
* بيش  از ۳۰۰ نفر از كره اي ها در تمام  مدت  برگزاري  مسابقات  به  تشويق  تيم  ايران  و همين  تعداد به  تشويق  تيم  انگليس  پرداختند.

ضيافت  شام  شهردار تهران   براي واليبال
شهردار تهران  چهارشنبه شب  با برگزاري  ضيافت  شامي  در هتل  استقلال  تهران  از تمامي  شركت كنندگان  در دوازدهمين  دوره  مسابقات  واليبال  قهرماني  جوانان  جهان  تقدير كرد.
دوازدهمين  دوره  مسابقات  واليبال  قهرماني  جوانان  جهان  از روز شنــــبه گذشته  با شركت  ۱۶ تيم  در تهران آغاز شده  است .
محمود احمدي نژاد در بخشي  از پيام  خود كه  در اين  ضيافت  قرائت  شد، ضمن  خوشامدگويي  به  تيم هاي  شركت كننده  در اين  مسابقات  ابراز اميدواري  كرد كه شركت كنندگان  با خاطره اي خوش  تهران  را ترك  كنند.
وي  برگزاري  رقابت هاي  واليبال  قهرماني  جوانان  جهان  در تهران  را عاملي  براي  افزايش  دوستي ها ميان  كشورهاي  مختلف  عنوان  كرد.آنگاه  هانس  فرانس  اشميت  رئيس  سوييسي  كميته  كنترل  مسابقات  فوق گزارشي  از نحوه  برگزاري  اين  مسابقات  ارائه  كرد و از مسئولان  برگزاري  اين مسابقات  تقدير به  عمل  آورد.
در پايان  اين  مسابقات  هدايايي  از سوي  مسئولان  فدراسيون  واليبال  وشهرداري  تهران  به  تمامي  مهمانان  خارجي  شركت كننده  در اين  مسابقات  اهدا شد.

آغاز سفر از لندن
دو دوچرخه  سوار ايراني  دانشجوي  دانشگاه  آزاد اسلامي  كه  سه  سال  پيش  سفـر خود به  پــنج  قاره  دنيا را از تهران  با شعار«صلح  براي  دنيا» آغاز كرده اند بعد از ورود به  لندن  و اقامتي  كوتاه  در پايتخت  انگليس  هفته  آينده  به  نروژ خواهند رفت . «حسن  عليزاده»  و «امير احمدي» ، دو دوچرخه  سوار ۳۳ ساله ،روز چهارشنبه  در گفت وگو با خبرنگار ايرنا در لندن  عنوان  كردند به  دنبال  دريافت  ويزاي«  شينگن»  هم  اكنون  زمينه  سفر آنها براي  رفتن  به  بخش  اعظم  كشورهاي  اروپايي  فـــراهم  شده  است . اين  دو دوچرخه سوار ماه  قبل  در آخرين  مرحله  از سفر دور دنياي  خود پس  از آنكه  موفق  نشدند ويزاي  ورود به  كشورهاي  آمريكاي  مركزي  در جــــوار ايالات  متحده  آمريكا را دريافت  كنند، بـا هواپيما وارد «منچستر» شهري  در شمال  انگليس  شدند. به  اين  ترتيب  بعد از سفر به  كشورهاي  آسيايي  و آمريكاي  شمالي  اين  دو ورزشكار با ركاب  زدن  از منچستر به  تعدادي  از شهرهاي  اسكاتلند، شهرهاي  شمالي  انگليس ، ايرلند شمالي  و ايرلند جنوبي  عملاً تور اروپايي  خود را آغاز كرده  و هفته  گذشته  نيز وارد لندن  شدند. عليزاده  گفت : بدون  احتساب  مسيرهاي  هوايي  و دريايي  و يا مسافت هايي  كه  در داخل  شهرها در مدت  اقامت  كوتاه  خود طي  مي كنيم  در مجموع  تاكنون  هر يك  ۲۹ هزار و ۵۸۵ كيلومتر ركاب  زده ايم . وي  افزود: سفر آنها ۱۰ شهريور ۱۳۷۹ شمسي  با پشتيباني  اوليه  مادي  و معنوي  دانشگاه  آزاد اسلامي  از تهران  آغاز شده  ولي  در ادامه  اين  سفر آنها متكي  به  كمك  ساكنان  محلي ، ايرانيان  علاقه مند مقيم  خارج  و ورزش دوستان  و صلح طلبان  دنيا بوده اند. اين  دو دوچرخه  سوار در ابتداي  سفر خود از كشورهاي  پاكستان ، هنــدوستان ، بنگلادش  و تعدادي  ديگر از كشورهاي  شرق  آسيا و ژاپن  عبوركرده  و سپس  با هواپيما به  غرب  كانادا وارد شده اند. دوچرخه سواران  ايراني  پس  از طي  شهرهاي  مختلف  كانادا وارد ايالات  متحده  آمريكا شدند و با توجه  به  اينكه در مجموع  از ۳۳ ايالت  اين  كشور عبور كرده اند و در يك  مقطع  نيز عليزاده  از ناحيه  تاندون  و رباط  دچار پارگي  شده و در مجموع  وقت  زيادي  را براي  طي  مسيرهاي  مختلف  در اين  كشور صرف  كرده اند.

تيم  ملي  فرانسه  معرفي شد
ژاك  سانتيني  سرمربي  تيم  ملي  فوتبال  فرانسه  روز پنجشنبه  اسامي ۲۱تن  از بازيكنان  تيم  ملي  فوتبال  اين  كشور را براي  ديدار با تيم هاي  قبـــرس  و اسلووني  اعلام  كرد.
تيم  ملي  فوتبال  فرانسه  در چارچوب  مسابقات  مقدماتي  قهرماني  جام  ملت هاي   اروپا سال  ۲۰۰۴ ميلادي  مي بايست  در ششم  و دهم ماه  سپتامبر، ( ۱۵ و ۱۹ شهريور) به  ترتيب  به  ديدار تيم هاي  قبرس  و اسلووني  برود.
اسامي  بازيكنان  دعوت  شده  به  تيم  ملي  فوتبال  فرانسه  به  شرح  زير است :
دروازه بانان : فابين  بارتز (منچستريونايتد)، گريگوري  كوپه  (ليون )
خط  دفاعي : مارسل  دزايي  (چلسي )، بيسنته  ليزارازو (بايرن  مونيخ )، فليپ مكسس  (اوسر)، ويلي  ساگونل  (بايرن  مونيخ )، سيلوستر (منچستر يونايتد)، تورام  (يوونتوس )، بومسونگ  (اوسر).
خط  مياني  :داكور (ا ث  رم )، جولي  (موناكو)، مكلله  (رئال  مادريد)، پدرتي (سوشو)، پيرس ، ويلتورد ، ويرا (آرسنال ) و زيدان  (رئال  مادريد)
خط  حمله  :سيسه  (اوسر)، هانري  (آرسنال )، مرله  (مارسي ) و ترزگه  (يوونتوس ).

تيم ملي  عراق  وارد آلمان  شد
تيم ملي  فوتبال  عراق  براي  گذراندن  يك  اردوي  تداركاتي  ۱۸ روزه ، روزچهارشنبه  وارد شهر مونيخ  آلمان  شد .
به  گزارش  خبرگزاري  رويتر از مونيخ  ، تيم  عراق  در اين  اردوي  تداركاتي متشكل  از ۲۱ بازيكن  و ۱۲ مقام  مسئول  است . اين  تيم  به  مدت  دو روز از طريق  مرز زميني  و عبور از شهرهاي  دمشق  (سوريه  ) و زوريخ  (سوييس ) وارد آلمان  شد.
برنت  اشتانگه  مربي  آلماني  تيم  ملي  فوتبال  عراق  در سخناني  به خبرنگاران  اظهار داشت : تيم  مدت  شش  ماه  است  فوتبال  واقعي  انجام  نداده   و دليل  آن  هم  درگير بودن  كشور عراق  در جنگ  و اشغال  است.همچنين ورزشگاه ها و تاسيسات  و امكانات  ورزشي  عراق  همگي  تخريب  يا دچار خسارت هاي  فراوان شده اند. يك  زمين  چمن  خوب  و متناسب  كه  بازيكنان  بتوانند در آن  بازي  كنند در اين  مدت  در عراق  وجود نداشته  است  .
اشتانگه  سال  گذشته  ميلادي  قراردادي  چهار ساله  با فدراسيون  فوتبال  عراق  امضا كرد اما چند روز قبل  از آغاز جنگ  اين  كشور را ترك  كرد.
وي  ماه  ژوئن  به  عراق  بازگشت  درحاليكه  هنوز تانك ها در خيابان ها و خارج  ورزشگاه ها مستقر بودند و ورزشگاه ها هم  يا به كلي  يا بخش  اعظمشان  خسارت ديده  بود.
اين  مربي  آلماني  مي گويد كه  امروز بايد گذشته  را فراموش  كرد و تنها به  فكر كار و ساختن  فوتبال  عراق  بود.
وي  گفت  كه  اغلب  بازيكنانش  در طول  جنگ  در عراق  مجبور بودند به  خدمت سربازي  بروند و در جنگ  خدمت  كنند و همه  آنها هم  از تغذيه  نامناسب  و نبودآب  آشاميدني  سالم  در جبهه هاي  جنگ  ناراضي  بودند .

رئال  مادريد قهرمان  شد
تيم  رئال  مادريد با برتري  در مجموع  دو ديدار مقابل  تيم  رئال  مايوركا جام  قهرماني  رقابت هاي  فوتبال  سوپرجام  باشگاه هاي  اسپانيا را به  خانه  برد. به  گزارش  خبرگزاري  رويتر از مادريد، تيم  رئال  مادريد چهارشنبه شب  در حضور بيش  از ۵۵ هزار تماشاگر ورزشگاه  سانتياگو برنابو شهر مادريد در ديدار مقابل  تيم  رئال  مايوركا به  برتري  ۳ بر صفر دست  يافت  و در مجموع  دو ديدار به  پيروزي  ۴ بر ۲ رسيد. «رائول» در دقيقه  ۴۵، «رونالدو» ۵۳ و «بكام» ۷۳ براي  تيم  رئال  مادريد در اين  ديدار گلزني  كردند. اين  ديدار را «لوييس  مدينا كانتالجو» قضاوت  كرد. ديدار پاياني  سوپر جام  باشگاه هاي  اسپانيا را دو تيم  قهرمان  رقابت هاي  فوتبال  جام  حذفي  و باشگاه هاي  اين  كشور همه  ساله  برگزار مي كنند.

نتايج فوتبال
  باشگاه هاي  آلمان
 ديدار تيم هاي  هانوفر ۹۶ و هانزاروشتوك  در هفته  چهارم  مسابقات  فوتبال  قهرماني  دسته  اول  باشگاه هاي  آلمان  به  تساوي  رسيد. به  گزارش  خبرگزاري  رويتر از برلين، در اين  ديدار كه  چهارشنبه شب  در زمين  تيم  هانوفر برگزار شد ، دو تيم  در پايان  ۹۰ دقيقه  تلاش  به  تساوي  ۳بر۳ رسيدند. «كريستيانسن» در دقايق  ۱۶ و ۶۶ و «سيماك » ۷۰ براي  تيم  هانوفر و «ماكس» ۴۳ و ۶۳ و «ووربك » ۹۰ براي  تيم  هانزاروشتوك  گل  زدند.

نتايج  فوتبال 
باشگاه هاي  برتر انگليس 
هفته  سوم  مسابقات  فوتبال  قهرماني  باشگاه هاي  برتر انگليس  چهارشنبه شب با انجام ۳ ديدار پيگيري  شد و در آن  تيم هاي  آرسنال  و منچستريونايتد بر حريفانشان  پيروز شدند و يك  ديدار به  تساوي  انجاميد. به  گزارش  خبرگزاري  رويتر از لندن ، تيم  منچستريونايتد قهرمان  فصل  گذشته  اين  مسابقات  در زمين  خود با تك  گل  دقيقه ۱۰ «جان  اوشيا» از سد تيم  وولورهمپتون  گذشت .  تيم  آرسنال  در زمين  خود با ۲ گل  دقايق  ۵۷ و ۹۰ «سول  كمپبل  و تيري  آنري» از سد تيم  استون  ويلا گذشت . در آخرين  ديدار ديشب  دو تيم  ليورپول  و تاتنهام  به  تساوي  بدون  گل  رسيدند.

مصاحبه با محمد دادكان،  رئيس فدراسيون فوتبال - قسمت اول
مخاطب شما من هستم
امير حسين ناصري - هومن كواكبي
002645.jpg

حدود يك ماه و نيم از تاريخ انجام آنچه مي خوانيد مي گذرد، اما وقايع در فوتبال ما آنقدر حول و حوش موارد ثابت اتفاق مي افتد كه شايد اگر محمد دادكان سه سال ديگر هم در اين سمت باشد و شما اين مصاحبه را بخوانيد، فكر كنيد همين ديروز گفت وگو انجام شده. اغلب حواشي اش هم قابل پيش بيني است. آنچه موضع دادكان در مقابل مطبوعات عنوان مي شود،  تا چه حد صحت دارد؟ حر ف ها و گفته هاي رئيس فدراسيون فوتبال تا چه اندازه با واقعيت منطبق است؟ اين را خودمان بهتر از هركسي مي توانيم تشخيص دهيم. بخش اول گفت وگوي او بيشتر بر محور مطبوعات و حضور مربي خارجي بود.
من تركيب شاهرخي
مربي خارجي را حفظ مي كنم البته اگر مطبوعات بگذارندكه من مي دانم نمي گذارند عذر مي خواهم ولي قلم افتاده دست عده اي كه فقط مي خواهند فوتبال بيفتد دست خودشان تا اتفاقاتي كه چند سال قبل افتاد دوباره تكرار كنند
يكي از جناح هاي مخالف شما مطبوعات هستند. با اين بخش مخالف چه مي كنيد؟
اين بخش كه شما اشاره مي كنيد عليه من است، هيچ اشكالي ندارد. بالاخره آنها نظراتي دارند و آن را اعلام مي كنند. امام جعفر صادق مي گويد: انسان بدون دشمن، منافق است. اگر اينها كه عليه من هستند و مطلب مي نويسند، هويت داشته باشند هيچ اشكالي ندارد. ترسم از اين است كه اغلب آنها بدون هويت اند. اگر كسي هويت داشته باشد، مطالبي مي نويسد كه حقيقت داشته باشد. به طور مثال يكي از نشريات نوشته بود كه ورود خبرنگاران به فدراسيون فوتبال ممنوع است. البته آنها منبع شان را ايپنا ذكر كرده بودند اما دوستان در ايپنا مي گفتند كه ما چنين خبري نداشتيم. من پرسيدم كه چطور نوشتيد، خبرنگارشان گفت يكي تلفني به من اطلاع داد. مگر مي شود خبري به اين مهمي را در صفحه اول چاپ كنيد آن وقت منبع تان تلفني باشد؟ اينها غرض نيست، بالاتر از غرض است. مرض است. چرا؟ خيلي ساده بگويم. الان كه مي گويند چرا مربي دو شغله وجود دارد فكر مي كنيد دلشان براي تيم ملي سوخته؟ كه اگر مربي تيم ملي در باشگاهي باشد تيم ملي لطمه مي خورد؟  از شما مي پرسم.
شايد كسي كه نوشته به فكر تيم ملي نبوده اما آيا واقعاً حرفي كه مي زند اصل و ريشه اش درست است يا نه؟
از زبان آن فرد يا روزنامه نه. چون دنبال دلال بازي است. مربي اي را ديده كه بفرستد به برق شيراز. مي بيند كه برق مربي تيم اميد ما را جذب مي كند. به اين دليل است كه حرف مربي دو شغله را پيش مي كشد. شما اين مسئله به ذهنت نمي رسد. من هستم كه عمرم را در اين راه گذاشته ام. من كه حاشيه فوتبال را خوب مي شناسم مي دانم كه اينها حتي مربي شان را به سايپا هم معرفي كرده بودند. آنها فكر مي كنند كه اگر در مورد مربيان دوشغله بنويسند، مايلي كهن برمي گردد تيم ملي، مربي شان را به سايپا مي فرستند و حق دلالي شان را هم مي گيرند.
اين حرف شما درست ولي اصل موضوع دوشغله بودن مي تواند درست باشد يا نه؟
بله اگر مربي تيم ملي فقط در تيم ملي باشد خيلي بهتر است. چه كسي گفته مربي دو شغله شرايط بهتري دارد ولي شما دقت كنيد كه اولين بازي تيم ملي اميد ۱۳ اسفند است. بزرگترين و طولاني ترين اردوهاي تيم ملي ۲ ماه بيشتر نيست. مي شود دي ماه. من از اوايل سال ۸۲ مربي را بنشانم بيرون كه دي ماه مي خواهد كار ملي كند!
در عوض از دي ماه به بعد فكر مربي تقسيم بر ۲ مي شود. قبول داريد؟
بله. آقاي شاهرخي از پاس به همين دليل خارج شد ولي اينكه مربي دو شغله باشد من هم معتقدم درست نيست. شما دستمزدها را هم در نظر بگير. مربي تيم ملي از ما يك پنجم آنچه باشگاه ها مي دهند را مي گيرد. بالاخره مربي هم زندگي دارد، محاسباتي براي خودش دارد. اشل پرداختي فدراسيون هم برابر با باشگاه ها نيست. بالطبع توافقي انجام شده تا آنهايي كه مسابقاتشان دورتر است در باشگاه ها هم كار كنند.
در مورد پرداختي ها چقدر تفاوت بين مربي ايراني و خارجي وجود دارد؟
متوجه نشديد. گفتم ميزان پرداختي ما با باشگاه هاي داخلي فرق مي كند.
من هم تفاوت مربي ايراني و خارجي را در تيم ملي گفتم. شما ممكن است براي يك مربي خارجي حداقل دويست هزار دلار پرداخت كنيد. اما با مربي ايراني مثلاً پنج ميليون تومان قرارداد مي بنديد. خب اگر شما به مربي ايراني اعتقاد داريد همان پول را بدهيد تا او هم كار كند. ضمن اينكه مثلاً دويست هزار دلار را مي توان به پنج مربي داخلي داد.
اين را كه مي گوييد درست است ولي آن مربي خارجي هر جا كه برود همان پول را مي گيرد. اما مربي ايراني، ايراني پول مي گيرد. يك مربي ايراني را شما مي دانيد، در خارج ايران نمي خواهند.
نه پرداخت ايراني را مي گويم.
خب، ايراني مي گيرد.
يعني در تيم ملي به همان اندازه كه در باشگاه ها مي گيرد، دريافت خواهد كرد؟
نه. تيم ملي نمي تواند به اندازه باشگاه ها پول بدهد.
خب چرا مي توانيد به مربي خارجي حداقل دويست هزار دلار بدهيد ولي...
براي استخدام مربي خارجي ارز دولتي مي گيريم . يعني ما دلار را حدود هشتصد نمي گيريم. دويست هزار دلاري كه شما به اويچ و بلاژويچ و برانكو مي دهي مي شود سي و چهار، سي   وپنج ميليون. پس از مربيان ايراني هم كمتر مي گيرد. دلار در ايران ارزش بالايي دارد، دويست هزار دلار در خارج كه چيزي نمي شود. در مورد اينكه بعضي از مربيان داخلي مي گويند چرا به فلان مربي خارجي صدو پنجاه يا صد و شصت ميليون پول داده اي، شما مطمئن باشيد اگر به مربي ايراني در خارج كشور، تيمي صد ميليون بدهد، يك لحظه هم نمي ماند و مي رود. بپذيريم كه مربيان ما با ارزش هستند ولي در مملكت خودمان.
به چه دليل مربي ايراني را نمي برند؟
002665.jpg

خب، نمي خواهند اعتبار مربيگري شان...
اعتبار يعني مدركي كه مي گيرند يا دانش فني را مي گوييد؟
غير از دانش فني. مدركي كه مورد پذيرش فيفا باشد.
تبليغات چطور؟
تبليغات مي تواند موثر باشد. اما تبليغات زماني موثر است كه به طور مثال مربي ما را كشورهاي حاشيه خليج فارس بخواهند. آن وقت مي شود تبليغ كرد تا مربي ايراني به طور مثال برود در تركيه مربيگري كند. تمام كار، تبليغات كه نيست. كار مربي هم هست. من به مربيان داخلي خودمان اعتقاد دارم. با وجود اين كه به كار بلاژويچ اعتقاد داشتم اما معتقد بودم كه كنار او بايد يك مربي ايراني باشد. اگر نباشد موفق نمي شود. من معتقدم مربي ايراني خوب است اما دانش برتر در اختيار مربي خارجي است.
پس اگر چنين اعتقادي داريد، چطور تمام مربيان ملي را ايراني انتخاب كرديد؟ اين تناقض است.
من دنبال اين هستم كه مربي خارجي بياورم و در كنارش از مربي ايراني استفاده كنم. ارتباط روابط بين الملل ما هنوز با مربيان برجسته قطع نشده. شما بعداً مي توانيد بپرسيد كه با چه مربياني مذاكره كرده ايم. اما تا به امروز نتوانسته ايم به مقصودمان برسيم. مشكلات بسياري بر سر راه بوده.
چه مشكلاتي؟
خانوادگي و غيره.
پس شما درمورد استخدام مربي خارجي به جمع بندي رسيده ايد؟
حتماً ، مشكلاتي كه سر راه بوده باعث شده تا امروز نتوانيم اين كار را انجام دهيم. البته استخدام مربي خارجي كاري ندارد ولي ما موارد خاصي را مد نظر داريم كه مشكلاتي دارند.
مربي ايراني قرار است در كنار مربي خارجي قرار بگيرد، بايد داراي چه شاخصه هايي باشد؟
اگر مربي خارجي بياوريم بايد بنشينيم تفاهم كنيم كه مثلاً آقاي شاهرخي چه سمتي داشته باشند . ما در نظر داريم از ايشان به عنوان مدير فني استفاده كنيم. در هر جهت آقاي شاهرخي كنار مربي خارجي هستند. حالا يا به عنوان مدير فني دركنار سر مربي خارجي و يا به عنوان سر مربي دركنار مدير فني خارجي.
يعني خودتان به اين جمع بندي نرسيده ايد كه فرد خارجي ، بايد سر مربي باشد يا مدير فني؟
فرقي نمي كند . اگر من بتوانم از دانش فرد خارجي در كنار فوتبالمان استفاده كنم، با توجه به شناختي كه از آقاي شاهرخي دارم، فكر مي كنم به راحتي با آن فرد كنار بيايد. حالا مدير فني و سرمربي فرقي ندارد. اما من تركيب شاهرخي - مربي خارجي را حفظ مي كنم البته اگر مطبوعات بگذارندكه من مي دانم نمي گذارند. فردا مي گويند مدير فني چه وچه وچه. يكي به من بگويد مدير فني يعني چه. تويي كه راجع به مدير فني بحث مي كني اسمت را هم بنويس تا مردم بدانند چه كسي هستي. عذر مي خواهم ولي قلم افتاده دست عده اي كه فقط مي خواهند فوتبال بيفتد دست خودشان تا اتفاقاتي كه چند سال قبل افتاد دوباره تكرار كنند.
من از شما مي پرسم، مدير فني يعني چه؟
مدير فني كسي است كه بر روي كليه كارهاي فني تيم اشراف دارد. اصلاً مدير فني تعريف دارد. يك عده اي براي اينكه جو درست كنند، عليه فوتبال، عليه پرسپوليس، مي نويسند آقاي پروين، مدير فني يعني مترسك. بزرگان مي گويند هر كسي همانطور فكر مي كند كه زندگي مي كند و هر كسي طوري زندگي مي كند كه فكر مي كند. آدمي كه فكرش مخرب است، زندگي اش مخرب است. وقتي شرح وظايف مدير فني را نمي داند، نمي پرسد. مدير فني كسي است كه در كنار سر مربي اظهار وجود مي كند . مترسك نيست.
حيطه قدرتش چيست؟
از چه نظر؟
تا كجا مي تواند برود جلو؟
تا جاييكه وقتي سر مربي مي خواهد تيم اش را ارنج كند با مدير فني تيم مشورت مي كند. آناليز فني كار مدير فني است كه بنشيند در كنار مربي بگويد اين اتفاقات درون تيم ما افتاده مربي هم بايد قبولش داشته باشد . چون كه مدير فني با اين خصوصيات در فوتبال ما يا كم است و يا وجود ندارد، مي گوييم مترسك است. بگوييم نداريم. چه كسي است كه بتواند فوتبال را آناليز كند . يك نفر هست كه مي تواند آناليز كند ولي فوتبال قبولش ندارد.
قدرت اجرايي مدير فني چيست؟
سر مربي نمي تواند از مدير فني كار نگيرد. مدير فني منتخب باشگاه يا فدراسيون فوتبال است. يعني سرمربي بايد نظرات مدير فني را هم بداند و بگيرد.
و اگر نگيرد؟
مشكل پيش مي آيد . آن وقت فدراسيون در مورد سر مربي تصميم گيري مي كند. فوتبال ما شده مطبوعات اما برخلاف عده اي، برخي هم كم سوادند. در دنيا اختيارات با يك نفر نيست. يك تيم پشتيباني است كه تيم اصلي را هدايت مي كند. امروز در فوتبال ما، شما مي خواهيد با چه كسي بحث كنيد. مجبوريد جواب ندهيد جواب چه كسي را بدهي؟ كساني كه فوتبال را نمي دانند. امروز در فوتبال دنيا كسي به خودش جرات نمي دهد كه بنويسد مثلاً همه كارهاي منچستر را فرگوسن انجام مي دهد . تيم ها امروز ترينر دارند، كوچ، هدكوچ، تيم منيجر، تكنيكال منيجر، اسكاتر، روانشناس، پزشك تغذيه، پزشك فيزيوتراپ و ... دارند. يك مجموعه دوازده، سيزده نفري هستند كه يازده نفر را پشتيباني مي كنند تا درون زمين بروند. هر كدام اينها بلنگد، آقاي فرگوسن مطرح نيست، تيم مي لنگد. اما در نهايت سر مربي پاسخگو ايشان هستند . آنها نظم پذيرترند. امروز در فوتبال دنيا ديگر كسي تيم نمي چيند كه يك تيم ديگر را ببرد. هيچ كسي. استراتژي فوتبال امروز اينطور نيست. مربي يك تيم مي چيند كه اول ساختار تشكيلاتي حريف را به هم بريزد. وقتي اين كار انجام شد آن وقت با استفاده از مهره ها، تلاش براي نتيجه گيري تيم شروع مي شود. در فوتبال ايران مي شود از اين حرف ها زد؟ يا مي تواني بگويي امروزه ۱۴ نفر تيم را ارنج مي كنند؟ يك نفر مي آيد مي گويد من هم مربي هستم هم بدنسازم، هم پزشكم، هم اسكاترم و... همين مي شود كه فوتبال مان به اينجا مي رسد. كي اينكار را كرده ؟ مطبوعات.
شما قبول داريد كه مطبوعات بايد خوراكي داشته باشند؟
بله.
خوراك اين مطبوعات از آسمان كه نمي رسد از درون همين فوتبال است. به قول معروف از كوزه همان تراود كه در اوست.
مگر آدم مي تواند چيزي بگويد كه فردا نتواند جوابگو باشد؟ حالا بعضي هاي خيلي خوب را كنار مي گذارم كه فردا نگويند بعضي ها را جدا نكرديد. بعضي وجود دارد. خيلي ساده مي گويم. وقتي پرسپوليس يا استقلال خوب بازي نمي كند، چه كسي آمده بنويسد كه اينها خوب بازي نمي كنند؟ قبل از انقلاب دو نشريه ورزشي داشتيم، رفتيم جام جهاني، سابقه اش هم روشن است. امروز بيست تا روزنامه داريم و وضعيتمان هم در ورزش روشن است. چه خدمتي به ورزش كرده اند؟ كسي بگويد. شما چند سال گذشته را بررسي كن. ببين محمد مايلي كهن و ميروسلاو بلاژويچ را در مقاطع مختلف چكار كرده اند. له كرده اند. همايون شاهرخي را. حالا ببين آنكه مي نويسد چه كسي است؟
من اين حرف هاي شما را قبول دارم ولي به هرحال عامل ارتباطي فوتبال ما و مردم همين مطبوعات هستند اين بخش را كه نمي توانيم بگوييم نيست. اگر مشكلي دارند باز هم بخشي از همين فوتبال ايراني خودمان هستند.
خوشحالم كه شما به اين حرف هاي من رسيديد كه اينها امروز چه مي نويسند و فردا چطور تغييرش مي دهند. مطبوعات ما ثبات عقيده هم ندارند. اينجا كي لطمه مي خورد؟ فوتبال. من هم منظورم همين است ولي شديدتر. امروز يك روزنامه نگار نشان بده كه تحقيق كند چرا ما ۲۰ سال است به المپيك نرفته ايم.
فكر مي كنم كه مطالبات مردم هم خيلي بيشتر از توان فوتبال است. متاسفانه اين نكته اي است كه ما به آن توجه نمي كنيم. به طور مثال فوتبال در اروپا فقط در حد خودش خوراك مي رساند ولي در اينجا گاهي اوقات فوتبال مجبور است كه جور برون فكني هاي اجتماعي، مسائل و گرفتاري هاي مالي و... را بكشد. اين بار زيادي است كه بر دوش فوتبال است. آيا اين وظيفه فقط بر دوش فدراسيون فوتبال است؟
اين سؤال خوبي بود. امروز بسياري از مطالبات مردم ما از طريق فوتبال برآورده مي شود. نيازهاي اجتماعي يك جوان در فوتبال از ناهنجار به هنجار تبديل مي شود. من هم معتقدم. اما در تمام دنيا از فوتبال به عنوان ترمز استفاده مي كنند. در كشور ما اين مسئله شدت بيشتري دارد. بله من هم معتقدم فوتبال جور بسياري از قسمت هاي ديگر را مي كشد. جوان ما بايد با داشتن حداقل امكانات، روحيه شاد و بشاشي داشته باشد ولي نمي تواند. پيروزي يك تيم، شادي مصنوعي مي شود براي بخش ها و خلاهاي ديگر. شما مي بينيد كه وقتي تيم ملي مي بازد ناهنجاري هاي اجتماعي بالا مي رود. مي بينيد كه جوانان ما چقدر بي قرارند. ولي در مقابل روزهايي كه تيم مي برد، خلافكاري ها كاهش مي يابد. وقتي فوتبال اينقدر در جامعه ما تاثير دارد، چرا نياييم از آن بهره مثبت ببريم؟ چرا به مردم خوراك خوب ندهيم؟ من كه قلم در دست دارم يا در صدا و سيما هستم، چه به مردم مي دهم.
شايد به همين دليل همين نقش فراگير فوتبال است كه مطبوعات ورزشي حتي در ساده ترين و جزئي ترين مسائلش وارد مي شوند. اما چون كنترل خاصي نبوده، به اينجا رسيده ايم كه شما مي گوييد.
من قبول دارم كه در مقابل فوتبال، ورزشي نيست كه بتواند جلب توجه كند و عده اي را به سمت خود بكشاند. شايد حتي ۷ درصد از كل مطبوعات ورزشي به ديگر رشته ها اختصاص نداشته باشد. به نظر من مي شود آن را تعديل كرد ولي مشكلات مالي را به سمت مسائل غيرواقعي سوق داده است. مردم امروز غيرواقعيت ها را بيشتر از واقعيت ها دوست دارند. پس من سود بيشتر را در نوشتن مطالب غيرواقعي مي بينم، اما مردم هم بالاخره اشباع مي شوند. باز هم غيرواقعي بودن جذابيت خاصي دارد. من هم مي دانم، شما هم مي دانيد. بايد قبول كنيم كه مطالب غيرواقعي جذاب تر است. اين در مطبوعات ما جا افتاده است.
من قبول ندارم. به اين دليل كه فكر مي كنم آن كسي كه به اعتقاد شما غيرواقعي مي نويسد هم به نوشته اش اعتقاد دارد. خودتان هم گفتيد. من چيزي را مي نويسم كه به آن اعتقاد دارم. اگر از نظر شما غيرواقعي است، از نظر من نويسنده - خودم را مي گويم كه به كسي بر نخورد- واقعي است.
شما فكر مي كنيد وقتي تيتر بزنيد فلان بازيكن تصادف كرد، مردم بخرند و بفهمند اين دروغ سيزده بوده واقعي مي شود؟
نه. اين خبر است كه مي تواند درست يا نادرست باشد. منظور من تحليل است.
بله. اما شما كه نبايد پافشاري كنيد كه تحليل من درست است.
چه عاملي باعث مي شود كه من قبول كنم حرفم مي تواند درست نباشد. آن هم در جامعه اي كه هركسي حرف مي زند، فكر مي كند حرفش يقيناً درست است؟
متاسفانه عامل بازدارنده امروز در كشور ما وجود ندارد. اين بخش مطبوعات را ول كرده اند. گفته اند بگذاريد اينقدر بنويسند كه به ته آن چيزي كه مي خواهند برسند. مثل اين است كه به من بگوييد فكر كن از فردا همه مطبوعات به نفع فوتبال مي نويسند. من نمي توانم قبول كنم. من اين طوري و با اين تفكر بزرگ شده ام. مي دانم كه برخي مطبوعات كه كمتر هستند، درست كار مي كنند اما برخي هم مخرب اند و به دنبال سودجويي هستند.
چه كسي اينها را به حال خود رها كرده ؟ حتي شما هم كه شكايت مي كني، وسط كار كوتاه مي آيي. آيا در ديگر زمينه ها هم همين طور است؟
من كه شكايتم را پس نگرفته ام.
شما را به طور مثال گفتم. منظورم اين است كه هركسي هم خواسته با اين روند مقابله كند. با يك روبوسي كوتاه آمده.
من اين كار را نكرده ام. مطمئن باشيد كه من تا انتهاي كار پيش مي روم.
چند نفر مثل شما هستند كه فكر مي كنند بخشي از مطبوعات مخرب هستند و خواسته اند كه مقابلش بايستند؟ خيلي از آدم هاي ورزش ما كه پشت سر مطبوعات ورزشي بد مي گويند، با آنها كه روبه رو مي شوند، قربان صدقه شان مي روند.
شما از من چنين رفتاري ديده ايد؟
نه، ولي...
اينطور نشد. امروز مخاطب شما من هستم. اگر من را ديدي كه اين كار را كردم، مي تواني اين چيزها را هم بگويي. فلان روزنامه كه معتقدم جاي خوبي نيست، هر وقت دعوت كردند، نرفتم. خوشحالم كه مي بينم تيراژ بيست هزار تايي شان تبديل به ده هزار تا شده كه نه هزار تا هم برگشتي دارد. تاسف ندارد كه يك روزنامه دولتي به چنين وضعيتي برسد؟ كسي نيست از آنها بپرسد كه شما چه مي نويسيد كه كسي نمي خواند؟
شايد دليلش اين باشد كه مردم از همه چي زده شده اند.
اگر اينطور است، پس چرا چاپش مي كنند.
به دلايل متعدد. چاپ بسياري از روزنامه هاي ما توجيه اقتصادي ندارد. اگر سهميه كاغذ وزارت ارشاد نباشد و درآمدهاي جانبي همين خريد و فروش كاغذ، بسياري از روزنامه ها همين فردا تعطيل مي  شوند.
من هنوز جوابم را نگرفته ام. قبول داريد كه اين روزنامه امروز به چنين وضعيتي رسيده؟
ما در اين مورد اطلاعات دقيقي نداريم.
آيا آن روزنامه مثل گذشته اش كار مي كند؟
اگراز نظر تيراژي در نظر بگيريم، نه.
چرا؟ همه اش كه نمي شود شما بپرسيد.
ولي من معتقدم به لحاظ كار حرفه اي، اين روزنامه اي كه شما مد نظرتان است امروز خيلي حرفه اي تر از چند ماه قبلش كار مي كند. به اعتقاد من، مردم ما قدرت پذيرششان پايين  آورده شده. دقت كنيد. امروز مطبوعاتي پرفروش اند كه اتفاقاً نه كار حرفه اي مي كنند و نه مطالب درستي مي نويسند.
خوشحالم كه شما هم با من هم عقيده هستيد. ديگر چيزي نيست كه نوشته شود.
من فكر مي كنم يك عامل مهمش خواست مردم است. بايد قبول كرد كه توقع مردم هم از ورزش پايين آمده. شما خودتان گفتيد كه تصادف فلان بازيكن خيلي پرفروش تر از فلان كار تحقيقي و علمي است.
قبول دارم. اما اين موج را خودتان به وجود آورده ايد. امروز اين موج دور از جان، خودمان را هم مي برد. بس كه خوراك بي محتوا داده ايم، ديگر جوان ورزشي خوان دنبال تحليل خوب نيست. او از شما مطلب بي محتوا مي خواهد. ما خودمان اين كار را كرده ايم.

آگرانديسمان
برنامه هاي فرهنگي در كجاي ورزش ايران قرار دارد
همگان معترفند كه در ورزش ايران بايد فرهنگسازي صورت گيرد و مشكل فرهنگي در آن فراوان به چشم مي خورد.
اين اعتراف براي هر فردي كه با ورزش ايران آشناست، كاملاً با واقعيت تطابق دارد و مي شود گفت كه ورزش ما نياز به كار فرهنگي بالا دارد كه فقدان آن باعث رنجش خاطر دوستداران ورزش كشور شده است.
نمونه هاي بارز اين مشكلات را مي توان در جاي جاي آن مشاهده كرد، از حركت هاي شخصي گرفته تا در كارهاي گروهي، اين كمبودها و نيازها به خوبي عيان است.
ديدن اينگونه رفتارها و برخوردها از سويي با توجه به شناخت كارشناسان و دست اندركاران امور، عادي است، اما از سوي ديگر انتظار نمي رود كه اين وضعيت به صورت خيلي عيان و روشن خود را بروز دهد و يا به اين حد برسد.
علت اين انتظار نيز، سوابق تاريخي و فرهنگ اسلامي كشورمان است كه موجب شده تا بروز اينگونه رفتارها براي ما بسيار تعجب برانگيز و جاي سؤال داشته باشد.
گستره اين حركت ها و رفتارها نيز بسيار وسيع است و اگر قبلاً ما چنين رفتارهايي را فقط در برخي رشته ها و يا ميادين مشاهده مي كرديم، امروزه مي توان آن را در اكثر رشته ها، رده هاي سني و ميادين ورزشي ديد.
چنانچه نگاهي به وقايع چند ماه گذشته كشتي به عنوان ورزش اول كشورمان بيندازيم، درگيري بر روي تشك، درگيري در اردو و ... از جمله وقايع مشهود چند ماه گذشته كشتي است.
در فوتبال كه به سبب گستردگي آن نيازي به گفتن ندارد كه همين رخدادهاي جاري خود گوياي بسياري از مسائل است.
به اين وضعيت چنانچه رفتارهاي خود بازيكنان و برخوردهاي آنان و بي توجهي نسبت به مربيان، برخورد زشت با تماشاگران، عدم اجراي دستورات مربيان در زمين و... را بيفزاييم به نكات نگران كننده تري پي خواهيم برد.
برخي ها معتقدند كه اين وضعيت ناشي از خودبزرگ بيني هاي كاذبي است كه در ورزش ايران به سبب گستردگي رسانه هاي جمعي و همچنين نبود نظارت قوي و پايين بودن سطح تحصيلات صورت مي گيرد.
آنان معتقدند كه اين همه تبليغ و توجه باعث مي شود كه برخي از آدم هايي كه در ورزش هستند، خود را گم كنند و به بادكنك هايي شبيه باشند كه هر روز باد مي شوند و در آسمان به پرواز درمي آيند و ناگهان با كمترين تغييرات دمايي، عمر آنان به پايان مي رسد و با صداي مهيبي مي تركند بدون آنكه توانسته باشند از تمام توان و استعداد خود استفاده كنند.
بسيار بودند اين عده كه اكنون از يادها رفته اند و شايد حتي توان اداره زندگي خود را نيز ندارند و در گوشه اي به بدترين شكل زندگي مي كنند و يا به سختي روزگار مي گذرانند.به گفته همراهان يكي از تيم ها، برخي از بازيكنان اين تيم درجريان يك مسابقه مهم خارجي كه شركت كرده بودند، بدون آنكه كوچكترين توجهي به گفته هاي مربي خود داشته باشند، وقتي از كنار وي رد مي شدند به مربي خارجي اين تيم بد و بيراه مي گفتند.
به گفته يكي ديگر از خبرنگاران، وقتي مربي يكي از تيم هاي مشهور فوتبال از بازيكني كه دير به تمرين آمده، خواسته بود تا به موقع در تمرينات حاضر شود، با بي توجهي چنان ناسزاي ركيكي به آن مربي گفت كه مربي مذكور در ميان بازيكنان خود سرش را پايين انداخت و به گوشه اي رفت.
در تعداد ديگري از رشته هاي ورزشي نيز وضعيت به همين منوال است و وقتي يك بازيكن به حد متوسطي رشد مي كند،  انتظار دارد كه همه كس و همه چيز در اختيار او باشد و همه چيز با توجه به وضعيت وي هماهنگ شود.
چرا در ورزش ايران،  اينگونه ورزشكاران، مديران، مربيان و... ظهور مي كنند و همه چيز را به زير سؤال مي برند و از سوي ديگر باعث مي شوند كه توان خودشان نيز در حدي كه شايستگي دارند، به منصه ظهور نرسد.
با توجه به تاكيدات مسئولان سازمان تربيت بدني مبني بر توجه به بعد فرهنگي در ورزش، اين فعاليت ها در كجا صورت مي گيرد و تاثيرات آن در ورزش كشور چه بوده است؟
توجه بيش از حد به بعد قهرماني و در اولويت قرار گرفتن كسب مدال و مدال آوري باعث شده است تا همه چيز به مدال و سكو ارزيابي شود، آيا اين وضعيت براي ورزش ايران ناشايست نيست؟
رضا مشحون يكي از بسكتباليست هاي سابق و مدير سازمان تيم هاي ملي بسكتبال ايران در اين باره مي گويد: واقعاً من در مسابقات جهاني يونان متوجه شدم تا موقعي كه فرهنگ ورزشي يك كشور ارتقا نيابد، امكان رشد در ورزش آن كشور وجود ندارد.وي افزود: در جامعه شايع است كه ورزش بسكتبال به دليل آنكه يك ورزش دانشگاهي است از سطح بالايي برخوردار است و البته در ميان تعداد زيادي از اهالي اين رشته نيز چنين است، اما من در يونان ديدم كه بزرگترين مشكل ما فرهنگي است. مشحون اين سؤال را مطرح كرد كه چرا فعاليت براي يك مربي خارجي در ورزش ايران سخت است و خود پاسخ داد: براي اينكه نظم و انضباط در ورزش ايران كم است و بچه هاي ما با فرهنگ ورزش خو نگرفته اند.

ورزش
ادبيات
ايران
جامعه
رسانه
زمين
شهر
عكس
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |  عكس  |  ورزش  |
|  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |