خوشنويسي قلمرو در نقد تنگدستي
تكريم ستاد فعاليتهاي از گزارشي
ابيطالب بن علي اميرالمومنين
خوشنويسي قلمرو در نقد تنگدستي
خوشنويس -مرادي رسول با وگو گفت
:اشاره
خوشنويسي مدرس و مشهد خوشنويسان انجمن مسئول مرادي رسول
اين به دهه دو از بيش كه است باانگيزه‌اي خوشنويسان از
اوج مطلقا كه استادان از بعضي برخلاف ويميپردازد كار
بر مي‌بينند ، ...و قاجار و صفوي دوره‌هاي در را هنر اين
در و است معتقد بسيار متعالي‌اش روند و معاصر خوشنويسي
.مي‌كند ارزيابي بهتر و پيشرفته‌تر را حاضر عصر جهات بعضي
هنرمند اين با وگويي گفت كوهستاني كامران زمينه اين در
.مي‌آيد پي در كه است داده انجام خوشنويس
جنابعالي كه است حافظ ديوان كتابت وگو گفت موجدانگيزه *
مورد جريان‌هايي سري يك وگو گفت در.كرديد تحرير را آن
جريان آن سوي به را خوشنويسي كه مي‌گيرد قرار بررسي
خوشنويسي و خط هدايت‌كننده جريانها اين كه مي‌برند
نحوه و درست آموزش‌هاي اين مي‌بايست كجا از معاصرند ،
به مي‌شد؟ داده جوان قشر به انديشيدن درست و ديدن درست
و درست‌نويسي آموزش كنار در خوشنويسي كلمات در نظرم
به فقطاست نشده داده زيربنايي خوبنويسي ، آموزش‌هاي
انديشيدن و ذهن خلاقيت نه پرداختند هنرجو دست كردن قوي
. او
به. مي‌كنم تاييد حدي تا را جنابعالي گفته‌هاي من -
را كار تا مي‌كند مراجعه استادي يك به هنرجويي هرحال
حرف اين كه ارتباطاست اين در حواسش همواره و بياموزد
اينجا دراست بهتر باشد اين‌گونه اينجا و است درست
دامن ناتواني و ضعف به مدرسين از بعضي اندك بضاعت بگويم
.مي‌زند
در است ، خط آموزش كلاس در كه است وقتي كمبود ديگر مطلب
با و مي‌كرد زندگي و بود محشور استادش با هنرجو قديم
و عشق او به و مي‌كرد سر را زندگي استاد خلقيات و روحيات
تا نمي‌يابيم مجال و فرصت كلاس در الان ما مي‌ورزيد ، مهر
و هستنداساتيد البته و كنيم بحث را ظريف و دقيق مسائل
طالب ولي دارند مطلب و هستند اينكار عاشق كه مدرسيني
فوق دوره به كه هنرجوياني ناباندكند ، هنرجوي و واقعي
!...مي‌كنند مطرح خوبي نظري بحث‌هاي مي‌رسند ممتاز
حتي و ممتاز فوق دوره براي انجمن در مي‌دانيد شما *
و محتوايي بحث كه نمي‌يابند مجال هنرجويان هم ممتاز
انگشت كلاسهايي در مگر بشنوند را درستش معناي به خلاقيت
ساختمانهاي و ناقص آموزش امكانات اين با ضمن در.شمار
كه نمي‌يابد دست توفيقي...يا تهران انجمن براي اجاره‌اي
كرد جمع‌آوري را راستين علاقه‌مندان و نخبه عده‌اي بتوان
و بيانديشند -نمايند مشاقي چگونه كه آموخت آنان به و
...و باشند خلاق و بنويسند درست
اين در نقد شديد فقر و خوشنويسي نقد ندانستن بنظرم -
و جريانها اگر كشاند ، اينجا به بيشتر را ما زمينه
نشود بررسي و نقد موسسه‌اي هر يا انجمن آموزشي شيوه‌هاي
كار اين در البته.مي‌شويم زود يا دير معضلي چنين دچار
احترام ارادت ، حرمت ، حفظ مثل.است دخيل مختلفي مسائل هم
به خوشنويسي و خط در تا شد موجب پيشكسوتان و استادان به
آنان به و شوند مرجع شيوه‌ها از بعضي و بزنيم جا در نوعي
داشتيم ، واقعي منتقد و نقد اگر.پذيرد صورت مضاعف توجه
مي‌كرد ، معرفي جامعه به بيشتر را اصيل كار و درست شيوه
و ذاتي خصوصيات هرحال بهميشد بررسي شيوه‌ها حسن و عيب
تا شد باعث معنوي و اخلاقي مسائل رعايت و خوشنويس سنتي
از مطلبي گاهگاهي كه هم منتقدين اندك و نباشيم نقدپذير
برانگيز حساس و ناپايدار برخوردهاي با مي‌نوشتند سرعشق
.كردند قطع را كار و نياورده طاقت هنرمندان بعضي
را خوشنويسي كيفيت قدما دارندكه اعتقاد دوستان از بعضي *
اعتبار باحفظ است ، نيافتني دست كه رسانيده‌اند جايي به
به فقط مي‌خواهند كه است موجي اين نمي‌كنيد فكر گذشتگان
شويم؟ غافل آينده و حال از و بزنيم تكيه پرافتخار گذشته
كه بعضي‌ها اعتقاد خلاف بر معاصر خوشنويسي نظرم به -
بسيار بنده است رفته بيراهه به يا نيست هنر مي‌گويند
هم و كنار در معاصر خوشنويسي مي‌كنم عنوان متقن و محكم
را فراواني توفيقات قطعا قاجار ، و صفوي دوره با سطح
و كمي نظر از معاصر خوشنويسي فن ارزيابي در.گشته حائز
بالاتر اگر رفت ، ذكرش كه پيشين دوره‌هاي به نسبت كيفي
اشاره كه همانطوري قدما آثار در.نيست پايين‌تر نباشد
و معنويت روح مي‌كند مجذوب را ما بيشتر كه آنچه كرديد
كردن نگاه هنگام و مي‌زند موج قلم‌شان در كه است صفايي
بودن بي‌تكلف حس آن سه و دو درجه خوشنويس حتي آثارشان به
هنر به خوشنويسي خط به نگرش نوع در شدن متعالي و طراوت و
و گرفتاريها ونبودن زماني شرايط خب كه است مشابه قدسي
مانند به راستي به قدما. نيست بي‌تاثير هم ماشيني زندگي
بهتر و جهت يك جمعا آنها.نبودند درگير معاصر انسان
كمي و كيفي ، بررسي مي‌كردند خلق اثر و مي‌نوشتند
تمامي كه مي‌طلبد كنفرانسي و سمينار خود حاضر خوشنويسي
.رسانند هم به حضور كارشناسان
ارائه توضيحاتي حافظ خواجه ديوان اخيرتان اثر درباره *
.دهيد
كمتر در و كردم آغاز پيش سال دو از را حافظ ديوان اين -
تحرير صفحات ابتدا از كردم ، تمام را آن كتابت سال يك از
را ايشان نظر و مي‌بردم اميرخاني استاد جناب خدمت را شده
مشكل كه ننويسم شلوغ خيلي كردم سعي.مي‌بستم كار به
قرار توجه مورد بسيار را راحت‌خواني و كند پيدا خوانايي
سطح در حروف پيوستگي و انسجام بودم مواظب ضمن ، در دادم
پايان تا اول از كتابت نواخت كردم سعي.نريزد به‌هم
كلي ويكدستي اسلوب رعايت زيباشناختي نظر واز شود رعايت
مطرح كامپيوتر عصر در كاتب ارزش و نويسي كتابت هنر و كار
نظر مد را اتصالات و كلمات مفردنويسي حتي و است بوده
.آيد نظر در چه و افتد قبول كه تا داشتم
نظري چه جامعه با هنرمند و هنر متقابل ارتباط به راجع *
اخير نمايشگاه و داخلي نمايشگاه از شما آيا.داريد
است؟ بوده چگونه استقبال و بوديد راضي خارجي‌تان
اين در مي‌كنم سعي خداوند ، از شكرگزاري ضمن همواره من -
به نسبت.كنم عمل درست خودم اول جامعه با متقابل ارتباط
جامعه مردم اگر.باشم داشته صداقت واثرم هنري كار و خودم
اعتقاد اين به و دريابند اثرم از را كاري صداقت اين
را كارم تمام سخت‌گيري و وافر جديتي با حقير كه برسند
با ما جامعه چون.مي‌كنم پيدا خاطر رضايت مي‌دهم ، انجام
و مي‌بخشد عيار مي‌كوشد جهد و جد به كه هنرمندي و هنر
اين تا و مي‌داند خود محرم را او و مي‌دهد اعتبارنامه
دريافتم داشتم نمايشگاهم و آثار از كه استقبالي با زمان
.رسيده‌ام جامعه با متقابل نسبي ارتباط به
تكريم ستاد فعاليتهاي از گزارشي
ابيطالب بن علي اميرالمومنين
شاهمرادي حسين سيد با وگو گفت
:اشاره
جلوه‌اي خويش دوازده‌گانه بروج از يك هر در امامت آفتاب
است ، آفتاب سربزند كه افق هر از آفتاب اما دارد ، ديگر
آن تابش و گرما مي‌سازد ، خيره را چشمها آن درخشش و نور
تا كوير بوته‌هاي خار از.است زندگي‌ساز و حيات‌بخش
برگي هيچنيازمندند بدان همه بوستان ، بلند درختان
شاخي هيچ و نمي‌تواند زندگي شعاعش سرانگشت بي‌پرورش
است ، آفتاب آري.نمي‌آورد باري مهربانش تابش از بي‌بهره
.فناست به محكوم بي‌آفتاب ما زنده جهان و
حضرت مبارك نام با انقلاب معظم رهبر فرموده به امسال
عنوان با ستادي مناسبت اين به و است شده نامگذاري (ع)علي
به وابسته كه ابيطالب بن علي اميرالمومنين تكريم ستاد
تلاش كه شده تشكيل است تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان
در معصوم آن بيانات پرتو و (ع)علي روح عظمت مي‌كند
.سازد نمايان را زندگي‌مان
سيدحسين آقاي با كه است وگويي گفت مي‌آيد پي در كه مطلبي
اهداف ، تشريح خصوص در ستاد ، اين مسئول شاهمرادي
.است شده انجام مذكور ستاد عملكردهاي و برنامه‌ها
است شده نامگذاري (ع)علي امام مبارك نام با كه امسال -
سعي خودش مسئوليت دايره فراخور به ارگاني هر و نهاد هر
دراختيار بودجه‌اي هم دولت.بپردازد موضوع اين به كرده
تلاش راستا اين در هم آنها كه گذاشته تبليغات سازمان
.مي‌كنند
شهرداري هنري فرهنگي سازمان به وابسته نيز ستاد اين
كه مسائلي از يكي به تهران شهرداري طبيعتا و است تهران
پذيرفتن ابتداي از.است مردم رفتار و فرهنگ مي‌پردازد
زم آقاي توسط تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان مسئوليت
.بود ستاد اين تشكيل ايشان سوي از اقدام نخستين عنوان به
و است جاري سال تيرماه ابتداي از ستاد اين تولد
روح اينكه اول.مي‌كند دنبال را هدف چند آن فعاليتهاي
همه در و باشند ماندگار كه است اين كارها اين بر حاكم
موزه آن مهمترين كه بگيريم نظر رادر نهايتي يك آنها
امسال كارهاي از است مجموعه‌اي واقع در موزه.است (ع)علي
بين از كه شود انجام آينده در است قرار كه كارهايي و
مي‌شود برگزيده (ع)علي حضرت مبارك نام به عنوان آنها 110
.شد خواهد گذاشته نمايش به و
ورزشي ، مسابقات به مي‌توان ستاد اين ديگر فعاليتهاي از
و نمايش موسيقي ، بخشهاي همچنين و هنري ادبي ، قرآني ،
حضرت محوريت با آنها همه كه برد نام را كتاب انتشار
.مي‌باشد (ع)علي
است قرار تهران محدوده در مسابقات رشته ورزشي 8 شاخه در
تهران در آينده جمعه همگاني دو آن نمونه كه شود انجام
بهمن ، فرهنگسراهاي و وحدت تالار در موسيقي بخش دراست
(ع)علي مدح در همه كه داريم برنامه‌هايي انديشه و اشراق
كه داريم رفعتي آقاي از كاست يك مثال به‌طور.است
كه بودند كرده اجرا ايشان پيش سال حدود 30 در برنامه‌اي
داريم نمايش نمايش 4 بخش در.است (ع)علي از شعر بيت 110
ديگري كميته‌هاي همچنين و شد خواهد اجرا سال اواخر از كه
رفتار و كلام از بهره‌گيري با آنها همه كه داريم هم
.كرد خواهند فعاليت (ع)علي
دانش‌آموزان از نفر دويست و ميليون دو ادبيات بخش در
داديم قرار زيرپوشش را تهران استان در راهنمايي و دبستان
در فرهنگي كارهاي سري يك پرورش و آموزش هماهنگي با و
.داده‌ايم انجام فرهنگسراها و مساجد مدارس ،
هم و نثر هم كه داريم انتشار دست در كتاب زيادي تعداد
.هستند نظم
به مربوط دايره‌المعارف يك تدوين و تهيه آنها مهمترين
و شد خواهد منتشر امسال آن جلد يك كه است (ع)علي حضرت
سال امسال تنها انقلاب رهبر گفته به.داشت خواهد ادامه
با بخصوص و است شروع نقطه امسال بلكه نيست (ع)علي
باشد (ع)علي شان در كه چيزي آن دائم به‌طور موزه برگزاري
.شد خواهد ارائه
از حتي و بسازيم تمام‌عيار موزه‌اي مي‌كنيم تلاش ما
جمع‌آوري را آثاري نيز تركيه و يمن هند ، مثل كشورهايي
.بگذاريم نمايش به موزه اين در و كنيم
كه عنوان هزار از 15 بيش و داريم رايانه‌اي بخش موزه ، در
مي‌خواهيم را شده انجام (ع)علي نام به قرن اين 14 طول در
.بگذاريم نمايش به موزه در
بهمن در كه است فراخواني ستاد اين فعاليتهاي از ديگر يكي
در اميركبير فرهنگسراي در آن طي و شد خواهد انجام ماه
را خود آثار تا شد خواهد دعوت هنرمند افراد از قيطريه
اميرالمومنين خصلتهاي از يكي كه آنجائي از. كنند عرضه
درصد نمايشگاه 60 اين از حاصل ، درآمد بود ايتام به كمك
.شد خواهد داده اختصاص هنرمند خود به درصد و 40 ايتام به
از آن طي كه داريد نيز آموزشي كلاسهاي ستاد اين در آيا *
نماييد؟ بهره‌گيري نهج‌البلاغه
همه در روزمره كارهاي به‌صورت آموزشي كلاسهاي -
و مي‌شوند تصويب و تاييد ستاد نظر زير فرهنگسراها
.كرد خواهند اجرا فرهنگسراها
آيا دارد ، فعاليت رابطه اين در هم تبليغات سازمان*
نمي‌شود؟ كاري موازي
را فعاليتهايي خودشان كار فراخور به ستادها از كدام هر -
مثلا.نيست موازي كارها از هيچ‌كدام و مي‌دهند انجام
در فقط ما و دارند را شهرستانها مسئوليتهاي تبليغات ستاد
ولي داريم ارتباط هم شهرستانها با البته.هستيم تهران
.است تهران در بيشتر ما كار
ثبات موزه ولي هستند مقطعي نمايشگاهها اين برگزاري
است ، معصومين از يكي مختص موزه نخستين چون و داشت خواهد
. كرد خواهند استقبال مردم
بفرماييد؟ بيشتري توضيحات موزه درخصوص لطفا *
توان گرفتن درنظر با كه باشد حدي در موزه اميدواريم -
.باشد جهان سطح در ارائه قابل نمونه‌و ما اجرايي و مالي
تلقي. است بهتر بگذاريم معاصر موزه را آن اسم اگر البته
موزه اين ولي است گذشته كارهاي واقع در موزه از ما
كه دعوتي با و است آينده و حال گذشته ، كارهاي از تلفيقي
داشته سنخيت (ع)علي با كه چيزهايي آن كرد خواهيم مردم از
آن در مي‌توانند مردم همه و دهند ارائه موزه به باشد
.باشند شريك
|
