پنجم ، شماره 1312 جولاي 1997 ، سال مرداد 1376 ، 26 شنبه 4
|
|
ما از پاسخ شما از پرسش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرهنگ اساس و آداب
جواب كسي از حالنتوانستهام به تا كه دارم عجيبي مشكل
در راننده با ماشينشخصي يك ما سازمان.بگيرم آن قانعكنندهايبراي
مردد ماشين اين به سوارشدن موقع همواره.گذاشتهاست من اختيار
وقت هر.جوانم راننده كنار در و جلو يا بنشينم عقب صندلي در بودهام
باهم بيهوده و ميكنيم دست دست بيجهت هردو است ، من با همكاري و دوست
را چيز چه نميدانيم دوستم نه و من نه ميرسد بهنظر اما.ميكنيم تعارف
من يا بنشينيم ، عقب صندلي در ما هردو بايد آيا.ميكنيم تعارف هم به
كرد؟ بايد چه برعكس؟ يا بنشيند ، عقب صندلي در او و جلو صندلي در
فيزيكدان دبيري.ك دكتر
براي است دستورعملهايي آداب ، .است فرهنگآداب و تمدن هر اساس
هركار انجام براي مجبورنباشند جامعه افراد كه بطوري انجامكارها ،
آداب اگر.گيرند دودليقرار و شك در شما مثل يا تصميمبگيرند جزيي
در هم اتومبيل استفادهاز براي.نبود امكانپذير زندگياجتماعي نبود ،
تدوين و راتكميل آن آداب هنوز ما منتهيدارد آدابيوجود فرهنگها همه
.است همين از ناشي شماهم ترديد و نكردهايم
نيت بااين را راننده با شمااتومبيل موسسه چون كه است اين ما نظر
مسايل حلكردن صرف شما وقتگرانقدر كه است گذاشته شما دراختيار
موسسه مسايل حل براي وقتتان و فكر از بتوانيد تا نشود ، رفتوآمد
بنشينيد اتومبيل عقب صندلي در حال همه در بايد هم شما كنيد ، استفاده
.بپردازيد كارهايتان بررسي و خواندن به چيز همه از فارغ فكري با و
حد قداستش ، و براحترام علاوه شغل ، هر ميپذيريم كنيم منطقيفكر اگر
نداريم اطلاع بهآن مربوط آداب از ما چون اما آدابيدارد ، و مرز و
در را ومهرباني ادب شرط يا ميكشيم خجالت صندليعقب در نشستن از
بااين كه اين از غافل بنشينيم ، راننده وكنار جلو كه ميدانيم اين
مانع بلكه ميزنيم هم به را كارها تعاريف و مرز و حد نهتنها كار
كارهاي تسهيلكننده نهايتا كه ميشويم كار اين ويژه شكلگرفتنآداب
او حتما شماست همشان و همطراز او اگر داريد ، ميهمان هم وقتي.ماست
او به را جلو صندلي نه ، اگر بنشانيد ، خود كنار در و عقب صندلي در را
چنين در زد حدس ميتوان.بنشينيد عقب صندلي در خودتان و كنيد تعارف
شما حتما كه ميكند اصرار طرف ميآيد ، پيش خندهداري وضع چه مواقعي
در تواضع نشاندادن براي ميخواهد خودش و بنشينيد جلو صندلي در بايد
.داشتيد گله آن از شما كه چيزي همان بنشيند شما جاي و عقب صندلي