دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۵ - ۱۳:۱۹
۰ نفر

همشهری آنلاین- آرش نهاوندی‌: انتخابات نیکاراگوئه در حالی برگزار شد که بیشتر از آنکه جناح‌های داخلی درگیر آن باشند کشور‌های خارجی آن را میدانی برای رقابت خود قرار داده بودند.

دولتمردان آمریکایی از جمله وزیر بازرگانی، سفیر این کشور در نیکاراگوئه و تعدادی از سناتور‌های جمهوری‌خواه ادعا کرده بودند در صورتی که دانیل اورتگا از جبهه ساندینیست‌ انتخاب شود کمک‌های مالی این کشور را به نیکاراگوئه قطع خواهند کرد.
حتی عامل سابق آمریکایی اولیور نورث در ماجرای کنتراها که در تامین تسلیحاتی چریک‌های مخالف دولت ساندینیست در دهه 1980 نیز دست داشت با سایر مقامات آمریکایی هم صدا شد. اما چرا آمریکا موافق پیروزی اورتگای نیست ،اورتگایی که حتی حاضر شده کاراسو، از چریک‌هایی که سابق بر این علیه دولت ساندینیست مبارزه می‌کرد، را به عنوان نفر دوم در لیست سیاسی خود قرار دهد.

برای آنکه این مساله بیشتر کاویده شود باید صفحات تاریخ را ورق زد و به دو قرن پیش بازگشت.

مقارن آغاز جنبش‌های استقلال طلبانه کشور‌های آمریکای لاتین که در صدد سرنگون ساختن نایب السلطنه‌های وابسته به اسپانیا بودند، دولت ایالات متحده آمریکا که از این پس خود را با کشور‌هایی تازه استقلال یافته مواجه می‌دید به انجام تغییراتی کلان در عرصه روابط خود با کشور‌های آمریکای لاتین دست زد.

اما نقطه عطف این تغییرات دکترین مونرو، رییس جمهور وقت آمریکا بود. براساس مفاد مندرج در این دکترین سیاسی که در سال 1823 تدوین شد، دیگر کشور‌های اروپایی حق مداخله در امور کشور‌های آمریکای لاتین را نداشتند، در واقع از آن پس آمریکای لاتین به حیات خلوت آمریکا بدل شد. آمریکای لاتین در طول این سال‌ها که می‌توان آن را قریب به یک قرن و نیم دانست با مداخله در امور داخلی کشور‌های آمریکای لاتین و سر کار آوردن دیکتاتور‌هایی که بعضی از آن‌ها یک هفته نیز بر مسند قدرت دوام نمی‌آوردند، نفوذ خود را در این حوزه افزایش داد.

در قرن بیستم و به ویژه سال‌های پس از آزمایش اولین بمب‌های اتمی بر فراز شهر‌های هیروشیما و ناکازاکی که به جابه جایی قدرت از انگلیس به آمریکا در عرصه جهانی انجامید آمریکا نیز سیاست خود را تغییر داد. این تغییر درنهایت به تدوین دکترین جدید جهانی سازی منتج شد؛ دکترینی که با اتکا به آن آمریکا به خود اجازه مداخله در سایر کشور‌های جهان به بهانه صدور دموکراسی را می‌دهد. بر مبنای این دکترین، نفوذ آمریکا نه تنها در آمریکای لاتین که در سراسر جهان نیز باید افزایش پیدا کند. اما همزمان با این تحولات، تغییرات عمده‌ای نیز در عرصه سیاسی آمریکای لاتین بوقوع پیوسته است.

اولین جرقه این تغییرات در کوبا زده شد و فیدل کاسترو در راس چریک‌های مارکسیست در کوبا موفق شد، فلوخنسیو باتیستا دیکتاتور سابق این کشور را به نشانه پایان عصر کهن استیلای سیاستمداران موافق سیاست‌های آمریکا در کوبا سرنگون کند و آغاز گر عصر جدیدی در تاریخ باشد .سال‌ها بعد(در سال‌های آخر قرن بیستم) نیز چپ گرایان لاتینی توانستند قدرت را در کشورهای خود در دست بگیرند وکم کم عرصه را بر دولتمردان طرفدار سیاست‌های آمریکا تنگ کنند. یکی از این سیاستمداران نیز هوگو چاوز بود که به رغم آنکه از میان نظامیان بر خاسته بود، دیدگاه‌های چپ گرایانه داشت و سیاست‌های مردم گرایانه‌ای را دنبال می‌کرد. او این سیاست‌ها را تا جایی دنبال کرد که امروزه عنوان اصلی ترین مخالف کاخ سفید پس از کاسترو را از آن خود کرده است.

نیکاراگوئه اما دیگر کشوری ‌است که رویداد‌های سیاسی آن بویژه انتخابات ریاست جمهوری در زیر ذره بین نگاه سیاستمداران تندرو ساکن کاخ سفید قرار دارد. نیکاراگوئه یک  دهه و اندی پبش از ونزوئلا تجربه چپ گرایی را از سر گذرانده تجربه‌ای که به احتمال زیاد دوباره این بار نیز با پیروزی دانیل اورتگای ساندینیست تکرار خواهد شد.

در دهه 1980 نیز دانیل اورتگا در انقلابی ،سوموسا دیکتاتور سابق نیکاراگوئه را سرنگون کرده بود و خود در راس دولتی انقلابی قدرت را ماناگوا ، پایتخت نیکاراگوئه در دست گرفته ‌بود،در آن زمان نیز جمهوری خواهانی که در کاخ سفید سکونت داشتند به رهبری رونالد ریگان،رییس جمهور وقت این کشور، مخالفت خود را با حضور دولت ساندینیست در راس قدرت اعلام کردند. آن‌ها حتی به حمایت از شبه نظامیان مخالف دولت انقلابی اورتگا برخاستند این امر منجر به وقوع جنگی تمام عیار در نیکاراگوئه شد، نبردی که در نهایت نتیجه‌ای جز انفکاک بیشتر جناح‌های سیاسی و شکست اورتگا در انتخابات 1990 در برابر  راستگرایان در پی نیاورد.

در نتیجه این وقایع و مخالفت‌های دولت آمریکا، ساندینیست‌ها 16 سال از قدرت دور ماندند و دولت‌های راستگرایان ابقا شد، اما این بار در انتخابات ماه نوامبر2006 و براساس انچه نظر سنجی‌ها نشان می‌دهد، شرایط بسیار فرق می‌کند و احتمال پیروزی ساندینیست‌ها به رغم مخالفت‌ها و تهدید‌های آمریکا بسیار بالا است.

کامل شدن اتحاد چپ گرایان را که اکنون متشکل از کشور‌های کوبا، ونزوئلا و بولیوی است می‌توان از نتایج مستقیم انتخابات اخیر نیکاراگوئه دانست. از دیگر نتایج این تحول سیاسی نیز رویارویی اقتصادی چپ گرایان لاتینی با دولت آمریکا فرض می‌شود، نتیجه کلی این که احتمال دارد انتخاب اورتگا به انزوای هر چه بیشتر ایالات متحده در آمریکای لاتین منجر شود و تهدیدات اقتصادی اخیر آمریکا علیه نیکاراگوئه را نیز می‌توان در همین چارچوب مورد بررسی قرار داد.

کد خبر 7530

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آمریکا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز