سه‌شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۸:۳۳
۰ نفر

ابراهیم متقی: اگرچه گروه‌های کارشناسی ایران و عراق مذاکرات خود را درمورد اختلافات فی‌مابین آغاز کردند اما این مذاکرات می‌تواند در دستور کار سفر رئیس‌جمهوری ایران به عراق تأثیرات مثبتی را برای عادی‌سازی روابط منطقه‌ای ایجاد کند.

کشور عراق همواره سیاست‌های منطقه‌ای خود در برخورد با ایران را براساس «ادراکات فرهنگی – تاریخی» و همچنین «ضرورت‌های بین‌المللی» تنظیم کرده است.

به‌عبارت دیگر، می‌توان نشانه‌هایی از نقش‌آفرینی آمریکا و سایر بازیگران بین‌المللی بر رفتار سیاسی عراق را در دهه‌های 1970 به بعد مورد ملاحظه قرار داد.

طبعاً در چنین شرایط و فضایی است که جنگ عراق علیه ایران سازماندهی شد و بهانه بی‌ارزش بودن قرارداد 1975 الجزایر توسط صدام حسین تبدیل به جنگ 8 ساله آن کشور علیه ایران شد.

ژئوپلیتیک عراق به‌گونه‌ای است که چنین مداخلاتی در دوران بعد از جنگ ایران و عراق نیز تداوم یافت.

سیاست ایالات متحده در برخورد با عراق دهه 1990 را می‌توان تلاش برای مهار، محدودسازی و بی‌اثرسازی توانمندی‌هایی دانست که آن کشور در دهه 1980 به‌دست آورده بود.

براساس منطق ژئوپلیتیکی، کار ویژه اصلی عراق در نگرش قدرت‌های بزرگ را می‌توان کنترل و محدودسازی ایران از طریق به‌کارگیری اقدامات بازدارنده و چالش توسط عراق دانست.

این‌گونه اقدامات می‌تواند توسط هر بازیگری انجام پذیرد اما اجرایی‌سازی آن توسط عراق دارای مفاهیم امنیتی خواهد بود.

در دوران بعد از سقوط صدام حسین روابط 2 کشور به‌دلیل نگرش مثبت گروه‌های اپوزیسیون عراقی در دوران صدام، ماهیت همکاری‌جویانه داشته است. این همکاری‌ها درحالی ادامه می‌یابد که زمینه‌های بالقوه برخی از معارضات نیز وجود دارد.

مداخله ایالات متحده و مواضع افرادی همانند «ویلیام فالون» - فرمانده نیروی مرکزی آمریکا در خاورمیانه - نشان می‌دهد که آن کشور تلاش دارد تا تضادهای ایران و آمریکا را به سطح جدیدی از تضادهای منطقه‌ای تبدیل کند.

براساس الگوی رفتاری فالون و ژنرال دیوید پترائوس زمینه‌‌های متهم‌سازی ایران به مداخله در امور عراق وجود دارد. برخی از مقامات عراقی نیز به‌تکرار چنین نشانه‌هایی مبادرت کرده یا در برخی از مواقع و مقاطع زمانی تضادهای تاریخی را برجسته‌سازی می‌کنند.

اگرچه سفر رئیس‌جمهوری ایران به عراق می‌تواند برخی از این‌گونه ادعاها را ترمیم کند اما واقعیت‌های ژئوپلیتیکی بیانگر این است که نگرش آمریکا و همچنین برخی از مقامات عراقی نسبت به ایران خصومت‌آمیز باقی خواهد ماند.

بنابراین نباید از سفر مقامات اجرایی به عراق یا انجام مذاکرات دوستانه انتظار معجزه در روابط منطقه‌ای داشت. عراق همواره براساس شاخص‌های ژئوپلیتیکی، نشانه‌های تاریخی و قالب‌های فرهنگی خود به ایفای سیاست خارجی مبادرت می‌ورزد.

در چنین شرایطی اشغال عراق توسط آمریکا و نقش‌آفرینی آن کشور در سیاست خاورمیانه‌ای عراق تضادهای احتمالی را بارورتر خواهد ساخت.

تا زمانی که نیروهای نظامی آمریکا در عراق حضور دارند، نباید انتظار داشت که آن کشور نقش همکاری‌جویانه و مثبت مؤثری را در برخورد با ایران ایفا کند.

اگرچه رهبران عراق و گروه‌هایی که در زمره نیروهای اپوزیسیون علیه صدام‌حسین فعالیت می‌کردند «دوستان عزیز» ایران محسوب می‌شوند؛ اما واقعیت‌های سیاسی و ژئوپلیتیکی عراق نشان می‌دهد که زمینه‌های بالقوه تعارض وجود داشته و ادامه خواهد یافت.

به‌طورکلی، منطق سیاسی ایجاب می‌کند که واحدهای منطقه‌ای به‌موازات همکاری در اندیشه برطرف‌سازی نشانه‌های خصومت نیز باشد. سیاست خارجی ترکیبی از منافع و تهدیدات است؛ به همان‌گونه‌ای که سیاست تابعی از خشونت و انعطاف است.

بنیان‌های اختلاف سیاسی، منطقه‌ای و بین‌المللی همواره وجود خواهد داشت. نقش‌آفرینی قدرت‌های بزرگ چنین اختلافاتی را تشدید کرده و آن‌را تبدیل به تضادهای منطقه‌ای خواهد ساخت.

اگرچه عراق دارای زمینه‌های متنوعی از همکاری، مشارکت و دوستی منطقه‌ای است اما به‌موازات آن باید به نشانه‌های تهدید نیز توجه داشت. تهدیدات همواره می‌توانند دوستی کشورها را تحت تأثیر قرار دهد و زمینه‌های بازسازی تضاد و تعارض را فراهم سازد.

تاریخ سیاسی ایران – عراق چنین نشانه‌ها و شاخص‌هایی را بازتولید کرده و در هر دوران شکل خاصی از روابط از مطلوبیت برخوردار شده است.

در شرایطی که ایران و عراق با تهدیدات بین‌المللی روبه‌رو هستند، عقلانیت راهبردی ایجاب می‌کند که آنها بتوانند سطح بیشتری از همکاری‌های متقابل براساس منافع مشترک و در برابر تهدیدهای ناشی از مداخله‌گری قدرت‌های بزرگ را به‌وجود آورند.

کد خبر 44788

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز