سه‌شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۵:۱۴
۰ نفر

همشهری آنلاین: خدمت رسانی در عمل، استقلال کردستان عراق و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های سه شنبه-۲۸ شهریور- جای گرفتند.

سیدعلی خرم. استاد حقوق بین‌الملل در ستون سرمقاله شرق با تيتر«تراژدی سوچی»نوشت:

روزنامه شرق،۲۸ شهریور

نزدیک به نیم‌قرن است كه مسلمانان روهینگیا مقیم میانمار هستند. فرزندان و نوه‌هایشان در آنجا متولد شده‌اند، دارای مالکیت بر خانه، مزرعه و مغازه‌شان هستند به‌طوری‌که کسی نمی‌تواند تابعیت و جایگاه آنان را از نظر حقوقی در میانمار زیر سؤال ببرد. اما تندروی و افراطی‌گری به درستی مربوط به یک دین و قوم خاص نیست. بودايیان که قرن‌ها به‌عنوان مظهر آرامش، همراهی و مطیع‌بودن معرفی شده بودند، اگر موضوع تجاوز به حقوق مسلمانان میانمار پیش نمی‌آمد، شاید کماکان به این صفت در تاریخ مشهور می‌شدند ولی اکنون به این افسانه پایان داده شده است و همان‌طور که صرب‌ها در ایام یوگسلاوی سابق به حقوق مسلمانان بوسنی یا کوزوو تجاوز کردند، بیش از دو دهه است که بودايیان افراطی که اکثریت افکار عمومی جامعه میانمار را تشکیل می‌دهند، به حقوق مسلمانان این کشور تجاوز می‌کنند.

متأسفانه این تجاوز مانند تجاوز یوگسلاوی سابق، از حمایت دولت و ارتش این کشور برخوردار است بنابراين ابتدا از نظر حقوق بین‌الملل جنایت علیه بشریت و سپس پاک‌سازی قومی محسوب می‌شود که از جرم‌های سنگین جنايی در سطح بین‌الملل است و مجریان آن باید از سوي دادگاه بین‌المللی جنایی دستگیر و محاکمه شوند. اینکه برخی قومیت‌ها بر اثر تحولات تاریخی از سرزمینی به سرزمیني دیگر کوچ اجباری کنند، امری محتمل است و هیچ‌کس یارای توقف آن را ندارد. به‌طور مثال در جنگ جهانی، هنگامی که خیل عظیمی از لهستانی‌ها به روسیه برده شدند و بر اثر تحولات جنگ، خواستند آنها را پس بفرستند، تنها راه نجات آنها عزیمت به ایران بود و خود لهستانی‌ها نقش و انتخابی در آن نداشتند.

 دولت و مردم ایران که در آن ایام موقعیت سیاسی و اقتصادی نامناسبي داشتند، مقدم این میهمانان ناخوانده را گرامی داشتند و با وجود فقر عمومی، بهترین امکانات خود را در اختیار لهستانی‌ها قرار دادند که سیراب‌کردن و تغذیه آنان در بندر انزلی و سپس اسکان آنها در اصفهان در تاریخ لهستان معروف شده است. این لهستانی‌ها در ایران زندگی و ازدواج کردند و هرکس خواست، باقی ماند و هرکس نخواست، بعد از جنگ جهانی به کشورش بازگشت. آنان قبرستان‌های متعددي در ایران دارند و هنوز نوادگانشان نزد مردم ایران عزیز هستند. اما این نمایش زیبای ميهمان‌نوازی مردم مسلمان ایران از لهستانی‌های مسیحی، در میانمار تبدیل به نمایشی زشت شده است. به‌هرحال حقوق بین‌الملل ناظر بر حفظ حقوق‌ بشر و حقوق‌ بشر دوستانه مسلمانان روهینگیا در میانمار است. کمیسر عالی حقوق‌ بشر و دبیرکل سازمان ملل متحد به پاک‌سازی قومی در میانمار اذعان كرده و به این ترتیب راه برای دادگاه بین‌المللی جنایی نسبت به تعقیب آنگ سان سوچی به‌عنوان بالاترین مقام مسئول در میانمار فراهم شده است.

نقض حقوق مسلمانان میانمار سابقه طولانی داشته و زمانی که میانمار در جهان منزوی و درِ آن به روی کشورهای خارجی بسته بود، این نقض حقوق به شکل فجیعی صورت می‌گرفت. در سال‌های ١٣٧٨ تا ١٣٨٠ که رئیس هیئت‌مدیره کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد بودم، از کمپ مسلمانان روهینگیا در مرز با تایلند دیدن كردم و از وضعیت فلاکت‌بار آنان بسیار متأثر شدم و این وضع را به دبیرکل سازمان ملل متحد گزارش و درخواست مساعدت برای آنان کردم، اما در آن ایام جامعه بین‌المللی و از جمله سازمان ملل متحد اهرمی علیه نظامیان خودسر و بودايیان افراطی میانمار در اختیار نداشت. امروز شرایط دگرگون شده و میانمار با جامعه بین‌المللی نوعی آشتی برقرار کرده و خانم سوچی که به خاطر مخالفت با سیاست‌های نظامیان خودسر میانمار، به دریافت جایزه صلح نوبل مفتخر شده، رهبر این کشور شده است. به عبارت دیگر خانم سوچی نمی‌تواند در قبال جنایت علیه بشریت و پاک‌سازی قومی که جرم ژنوساید تلقی می‌شود، بی‌تفاوت باشد. اینکه خانم سوچی از یک سو تمایل دارد خود را یک ناجی حقوق‌ بشر و برنده جایزه صلح نوبل معرفی کند و از سوی دیگر مهر تأیید بر تندروی‌های بودايیان راست‌گرای میانمار بزند جمع نقیضین است. جامعه بین‌المللی باید از اهرم خود به خوبی استفاده و خانم سوچی را وادار به احترام به حقوق مسلمانان روهینگیا کند وگرنه برای اولین‌بار یک برنده جایزه صلح نوبل به جرم جنایت علیه بشریت به دادگاه بین‌المللی جنايی فراخوانده خواهد شد که در آن صورت بنیاد صلح نوبل در نروژ باید چگونگی پس‌گرفتن جایزه صلح نوبل را مورد ارزیابی قرار دهد.

  • بارزانی در تله استقلال!

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه کیهان، ۲۸ شهریور

در بازی بسکتبال قاعده‌ای به نام «جامپ بال» (JumpBall) وجود دارد که جزو قواعد اصلی بازی محسوب می‌شود. بدین‌شکل که داور در ابتدا و همزمان با زدن سوت آغاز بازی، توپ را با زاویه‌ای مناسب بین دو طرف بازی به هوا پرتاب می‌کند تا بازیکنان با گرفتن آن به سمت سبد حریف حمله کنند. هرکس بالاتر پرید و زود‌تر توپ را دریافت کرد، به سمت سبد حریف رفته و کار را تمام می‌کند. اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نفوذ خارق‌العاده ایران در منطقه را به بازی بسکتبال تشبیه کرده و نوشته، داور بازی توپ را برای شروع به هوا انداخته اما ایران و متحدانش بالاتر از آمریکا به هوا پریده، توپ را گرفته و می‌رود که گل پیروزی را به ثمر برساند.

شرایط منطقه به هیچ وجه قابل مقایسه با شرایط چهار پنج سال گذشته نیست. ایران و مقاومت شاید تاکنون، چنین شرایط ایده‌آلی را در منطقه، تجربه نکرده باشند. اوضاع به برکت نبوغ سردار سلیمانی‌ها و خون شهید حججی‌ها، مقاومت مردم منطقه و پای کار بودن مرجعیت و... صددرصد به نفع مقاومت و به همین میزان علیه دشمنان مقاومت است. حدود چهار سال پیش وقتی قائله داعش را به راه انداختند، صحبت از سرنگونی بشار اسد و سقوط دمشق و بغداد ظرف چند هفته و چند ماه بود. پیشروی حرامیان داعش در عراق و سوریه نیز بسیار سریع و غافلگیر‌کننده بود. شاید چیزی حدود نیمی از این کشورها به سرعت سقوط کردند و صدها هزار نفر سلاخی شدند و جنایت‌هایی که همه با آنها آشنا هستیم اتفاق افتاد. تکفیری‌ها حتی پشت مرزهای کشورمان هم رسیدند. صحبت از گرفتن امنیت ایران و تضعیف مقاومت با داعش بود که از قضا به طور مشکوکی موازی با مذاکرات هسته‌ای پیش می‌رفت! هدف هم تامین امنیت اسرائیل بود. اکنون اما صحبت از سرنگونی داعش و گروه‌های تکفیری ظرف چند هفته و چند ماه است. صحبت از وحشت بی‌سابقه اسرائیل از به خطر افتادن آن اندک امنیت باقی‌مانده‌اش است. از هم اکنون می‌توان، محور سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل را پیش‌بینی کرد و گفت وی از نفوذ ایران در منطقه گلایه‌ها خواهد کرد. امروز دمشق و مسکو می‌گویند، 85 درصد خاک سوریه در تسلط نیروهای خودی است و جنگ داخلی عملا در سوریه تمام شده است؛ بغداد هم می‌گوید، همین روزها با آزاد‌سازی دو شهر باقی‌مانده یعنی حویجه و قائم، کار داعش را که خلافتش همین چند هفته پیش هوا شد، یک‌بار برای همیشه یکسره می‌کند.

شکست پروژه عظیم «تروریست‌های تکفیری» که به مدرن‌ترین تجهیزات جنگی آمریکایی مجهز بوده و از سرتاسر جهان جمع‌آوری شده و ده‌ها کشور مدرن و عقب‌مانده پشت آن قرار داشتند، شوخی نیست؛ شبیه به معجزه است. شکست تکفیری‌ها یعنی تحقیر همزمان آمریکا، اروپا و سعودی‌ها. این کشورها با سرمایه‌گذاری روی داعش قمار بزرگی کردند اما به قول نویسنده اندیشکده صهیونیستی بگین سادات، باختند چرا که ایران، اروپا و آمریکا را با هم، در خاک سوریه شکست داد.

جمهوری اسلامی ایران، به معجزه عادت دارد. نفس وقوع انقلاب اسلامی ایران، یک معجزه بود. رهبری این انقلاب بی‌نظیر هم چیزی کم از معجزه الهی نداشت. برای این ادعا دلیل زیاد هست. نزدیک به 40 سال است که برای براندازی این نظام تلاش و هزینه می‌کنند اما به طور معجزه‌آسایی همه چیز دگرگون می‌شود. یک روز با تحمیل 8 سال جنگ نابرابر، یک روز با تحریم‌های ظالمانه، یک روز با راه‌اندازی فتنه پیچیده سبز و قائله داعش و تکفیری‌ها و این اواخر هم با تحریک قومیت‌ها. همه‌پرسی کردستان عراق اما، تازه‌ترین این توطئه‌هاست.

درست وقتی داعش نفس‌های آخرش را در منطقه می‌کشد، ناگهان مسئله استقلال کردستان عراق به میان کشیده می‌شود! بارزانی به طرز مرموز و بی‌سابقه‌ای تاکید می‌کند، اکنون وقت برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان است. طرح چنین مسئله‌ای از سوی چنین شخصیتی شاید مسئله تازه‌ای نباشد اما وقتی این درخواست با تهدید نظامی و اعلان جنگ مطرح می‌شود و رژیم صهیونیستی از آن علناً حمایت می‌کند، موضوع کمی فرق می‌کند.

تحولات به ما می‌گویند، منطقه آبستن توطئه‌ای تازه است. قربانیان این توطئه نیز برادران کُرد هستند. مجری طرح در ظاهر مسعود بارزانی اما وی پیش از اینکه مجری باشد، یک قربانی است چرا که این پروژه سنگین‌تر از توان امثال بارزانی است. رژیم صهیونیستی و آل‌سعود، علناً و به کرات از تریبون‌های رسمی از تجزیه کردستان عراق حمایت کرده‌اند. آمریکا و چند کشور نام‌آشنای غربی یعنی انگلیس و فرانسه هم تنها، با «زمان» برگزاری همه پرسی مخالفت کرده‌اند، نه «نفس» برگزاری همه‌پرسی! ترکیب کشورهای حامی تجزیه کردستان عراق هم بسیار آشناست! آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و رژیم صهیونیستی یعنی همان کشورهایی که از«ایدئولوژی داعش» بگیر تا «پول و تجهیزات نظامی و درمانی» این گروه بدنام را تهیه می‌کردند، می‌خواهند پروژه «تجزیه کردستان» را جایگزین «پروژه داعش» کنند.

«محمدحاجی محمود» دبیر حزب سوسیال منطقه خودمختار کردستان عراق است. وی می‌گوید رهبران آمریکا، انگلیس و فرانسه به آنها گفته‌اند، فقط 2 سال همه‌پرسی را به تعویق بیندازید تا ما از طریق سازمان ملل وارد عمل شویم! پروسه‌ای شبیه به تاسیس رژیم نحس اسرائیل! اما گویا این پروسه، قرار است مثل داعش، محور مقاومت را سرگرم کند تا اسرائیل نفس راحتی بکشد.

اما دلایل زیادی وجود دارد که می‌گوید این پروژه هم به در بسته خواهد خورد. جدیت عراق، ترکیه و ایران در برخورد با چنین طرحی از یک طرف، موقعیت جغرافیایی خاص کردستان عراق از طرف دیگر در کنار مخالفت شدید غالب کردها و ساکنان غیر کُرد این مناطق با برگزاری همه‌پرسی، همه و همه عملی شدن این پروژه را بسیار سخت می‌کند. فرض بگیریم چنین کشوری تشکیل شد. این کردستان نه از زمین و نه از آسمان و نه از دریا به جهان خارج هیچ راهی نخواهد داشت و از سوی کشورهای دوست که حالا به دشمن تبدیل شده‌اند، محاصره شده است. «بارزانی» شاید نمی‌داند صاحبان داعش که از این قائله، طرفی نبسته‌اند، تصمیم دارند با سوءاستفاده از اکراد، این شکست را جبران کنند. برگزاری همه‌پرسی استقلال، کردستان را به سمت بحرانی تمام‌عیار خواهد برد، بحرانی که بارزانی این بار نخواهد توانست برای نجات از آن از سردار سلیمانی و ایران کمک بگیرد. این بحران، شرایط مساعدی هم که بسیاری از اکراد از آن بهره می‌برند از آنها خواهد گرفت. شرایط کردستان چیزی شبیه به رژیم صهیونیستی خواهد شد، رژیمی که شاید پول، اسلحه و حمایت‌های آمریکا را دارد اما امنیت ندارد:

«توافقات مرزی صرفاً با محوریت دولت مرکزی عراق پابرجا بوده و جدایی اقلیم کردستان از دولت مرکزی عراق به معنای مسدود شدن تمامی معابر و گذرگاه‌های مشترک مرزی خواهد بود....جدایی اقلیم کردستان از خاک عراق به مفهوم پایان یافتن تمامی توافقات نظامی خواهد بود.. پس از آن (جدایی احتمالی کردستان) ایران در چارچوب تامین امنیت مرزهای مشترک در رویکرد خود برای مقابله با حضور و فعالیت ضدانقلاب ایرانی که در مناطقی از کردستان عراق تردد دارند به صورت جدی تجدید نظر کرده و با شیوه‌های کاملا متفاوت نسبت به گذشته رفتار خواهد کرد» (علی شمخانی- دبیر شورای عالی امنیت ملی)

  • نهضت خدمت رساني از شعار تا عمل

روزنامه رسالت در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه رسالت،۲۸ شهریور

1- دولتي را سراغ نداريم كه حداقل در ظاهر ، ادعاي خدمت رساني به مرم نداشته باشد. 2- خدمت رساني و رضايت مندي پايه مشروعيت دولت و نظام است. 3- توفيق يك حكومت در خدمت رساني به كارآمدي آن حكومت وابسته است. وقتي دولت كارآمد يا دولت كارآ در ميان نباشد، سخن از خدمت رساني در آن جامعه عبث است. 4- دولت كارآمد به دولتي اطلاق مي شودكه قادر باشد در چارچوب اهداف كلان حركت كند. دولت كارآمد دولتي است كه كمترين هزينه را مصروف سازد. كارآمدي دولت پيش شرط اول خدمت رساني است . 5- دومين پيش شرط خدمت رساني يك دولت، سلامت اداري است. اگر نظام اداري دچار بيماري و فساد باشد قادر به خدمت رساني نيست. 6- سومين پيش شرط خدمت رساني اين است كه در جامعه ، تشتت دودستگي ، تهمت زدن، رودروي يكديگر ايستادن و آبرو بردن از يكديگر معمول نباشد. در يك جو متشنج و در فضايي كه همه اذهان و افكار و فرصت ها صرف درگيري و چنددستگي است خدمت رساني سخت و گاه غيرممكن است.

7- راه حل اساسي براي خدمت رساني چيست؟ اگر دولت بخواهد به مردم خدمت كند، اولين گام بايد اين باشد كه دولت رژيم لاغري بگيرد. دولت فربه قدرت حركت ندارد و نمي تواند خدمت‌رساني كند.

8- اگر شعار ، خدمت رساني باشد اما در بودجه بندي سالانه هر سال ارقام مربوط به بودجه‌ جاري بر بودجه عمراني سبقت بجويد، اين يك شعار توخالي است.

9- در حال حاضر روند توسعه كشور با دو معضل مواجه است؛ فرار سرمايه و فرار مغز. هر دوي اينها براي ما خطرناك است.

10- بايد اختلاف نظرها را حل كنيم. در بحث خدمت رساني يك مسئله حائز اهميت، رسيدن به اجماع در نظرات است. اين همان «تدبير امور» است.

اين ده فرمان و نکته کليدي را در مورد خدمت رساني به مردم و كارآمدي دولت، دقيق بخوانيد. كلمه به كلمه اين ده فرمان مربوط به رئيس جمهور خودمان حجت الاسلام والمسلمين جناب شيخ حسن روحاني است. وي اين مطالب را در كتاب «انديشه هاي سياسي اسلام» جلد سوم در فصل اول تحت عنوان «نهضت خدمت رساني از شعار تا عمل» آورده است. اين كتاب پاييز 88 از زير چاپ بيرون آمده است. يعني دومين دوره دولت آقاي دكتر محمود احمدي نژاد! يعني دكتر روحاني 4 سال قبل از رسيدن به رياست جمهوري در باره اين مفاهيم كليدي حكومت داري فكر مي كرده است. اكنون بايد ديد او در مقوله خدمت رساني به همين رهنمودهايي كه خود براي هر دولتي فرض دانسته، عمل كرده است؟

روحاني، دولتي را كارآمد مي داند كه در چارچوب اهداف كلان حركت كند و كمترين هزينه را داشته باشد. آيا امروز تصويري از عملكرد چهارساله دولت در مورد حركت در چارچوب اهداف كلان نظام وجود  دارد؟

به زودي تفريغ بودجه سال 95 از سوي ديوان محاسبات در مجلس قرائت مي شود. تفريغ بودجه سال‌هاي 92 ، 93 ، 94 كه در مجلس قرائت شد چنين تصويري را كه خود او مبناي كارآمدي و خدمت رساني مي داند، نشان نمي دهد. حركت در چارچوب سياست‌هاي كلي نظام كه قرار بود توسط مجمع تشخيص مصلحت رصد شود همين وضعيت را دارد. 4 سال از برنامه پنج ساله پنجم توسعه در همين دولت يازدهم عملياتي شد. در آنجا هم چنين تصويري وجود ندارد. اكنون زمان اجراي برنامه ششم است. با  آنكه  ماه‌هاست اين برنامه به تصويب رسيده است، دولت آن را به دستگاه‌ها ابلاغ نكرده و گاهي گوشه و كنار شنيده مي شود رئيس دولت گفته است برنامه ششم را قبول نداريم و به آن عمل نمي كنيم.

دومين پيش شرط خدمت رساني، داشتن يك نظام اداري سالم و عاري از فساد است . چهار سال كه دولت پشت سر گذاشت اخباري كه از فساد اداري در رسانه‌ها واتاب داده شد چنين تصويري را نشان نمي‌دهد. حقوق هاي نجومي براي اولين بار در تاريخ دولت هاي گذشته باعث شرمندگي و آبروريزي شد و هنوز هم دولت از اين پديده فساد و اشرافي‌گري نتوانسته خود را خلاص كند.

سومين پيش شرط اساسي خدمت رساني، رژيم لاغري  و كاهش تصدي‌گري است. هزينه‌هاي دولت طي چهار سال گذشته سه برابر شده و اين در حالي است كه هزينه عمراني تغيير چنداني نكرده است .

حجم نقدينگي سه برابر شده است اما هيچ نشاني از هدايت اين نقدينگي به سمت و سوي توليد وجود  ندارد . فرار مغزها و سرمايه ها به عنوان يك معضل همچنان كشور را رنج مي دهد. دولت پاسخي براي آن پيدا نكرده است. از همه مهم تر موضوع اجماع در مورد امر رفاه ، توسعه و خدمت رساني به مردم به بوته فراموشي سپرده شده است.

قرار بود تدبير شود و راه حل هاي ملي و نيز عزم ملي براي مشكلات پيدا شود. اما منتقدين دلسوز و دوستان مشفق دولت و رئيس جمهور هر بار مسئله‌اي را مطرح مي كردند با عباراتي همچون  بي‌سواد ، بي‌دين ،

حسود ، افراطي ، بي‌شناسنامه ، متوهم ، بزدل ، عقب مانده ، عصر حجري، هوچي‌باز، نواخته شده و به جهنم حواله شدند. رئيس دولت طبيعي است با اين ادبيات نمي توانست و نمي‌تواند اجماع ملي پديد آورد. لذا او توفيقي در حل اختلاف نظرها به دست نياورد. اين عدم توفيق، هم در مواجهه با رقيبان و هم در مواجهه با دوستان خود در دولت به ويژه در حوزه اقتصادي بيش از هر چيز ملموس است.

اگر بخواهيم دولت را نصيحت كنيم نبايد با زبان خود اين شفقت و نصح را بيان كنيم، چون مشمول مراحمي مي شويم كه در گذشته شديم. لذا مجبور شديم همان مطالب خوبي را كه او 4 سال پيش براي پيش شرط‌هاي مقبوليت و مشروعيت و كارآمدي دولت آورده مورد بازخواني قرار دهيم تا در 4 سال دوم خدمت رساني از ديدگاه ايشان دور نماند.

کد خبر 382682

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha