اين تبليغ سادهاي در فضاي مجازي است كه با چندعكس ساعت همراه شده و در شبكههاي اجتماعي دست بهدست ميشود؛ ساعتهاي زيبايي كه با تركيب چرم و چوب از طبيعت برخاسته و بر دل دوستداران طبيعت هم مينشيند؛ ساعتهايي كه از چوبهاي خام و دستنخورده توليد ميشود، بوي عناب، گردو و شمشاد ميدهد و به دستان توانمند جوان ايراني ساخته ميشود.
علي ملكي 22سال سن دارد و دانشجوي مهندسي نفت دانشگاه اميركبير است. او شوق زيادي براي تجربههاي جديد دارد و اين شوق را با هوش و خلاقيت خود تركيب كرده و حالا در كارگاه كوچكي كه در خانه دارد، محصولات دستسازي را بارؤياي رسيدن به آرزوهايش توليد ميكند. در اين گفتوگو با او همراه شدهايم تا از تجربههاي توليد ساعتهايي متفاوت و كمنظير صحبت كند و از سختيهاي اين راه بگويد.
- كار براي آينده
از او ميخواهيم درباره كارهايش توضيح دهد و بگويد چگونه تصميم به ساخت ساعتهاي چوبي گرفته است كه ميگويد: «من از آن آدمهايي هستم كه ميگويند از 18سالگي كار كردم و روي پاي خودم ايستادم. بهنظرم اين حرف اصلا نشانه ضعف نيست. كار كردن از سن كم به معني فقير يا نيازمند بودن نيست چون كار كردن فقط نياز مالي را برطرف نميكند. تجربه كردن و هياهو داشتن است كه من را در زمان جلو ميبرد و به همين دليل هم كارهاي مختلفي، از تدريس خصوصي گرفته تا شغل آزاد را تجربه كردهام.
اما همه ما هدفهايي داريم كه هر چقدر هم سرمان به كارهاي ديگر گرم باشد هميشه در گوشه ذهنمان به آن هدف فكر كرده و براي رسيدن به آن تلاش ميكنيم. من هم با تجربه شغلهاي مختلف، درآمد بهدست ميآوردم اما به هدفي كه داشتم نميرسيدم و اين شرايط برايم راضيكننده نبود تا اينكه در زمستان سال گذشته تصميم گرفتم با كمك دوستانم به معرفي آثار هنرمندان مختلف و فروش آنها از طريق يك سايت اينترنتي اقدام كنم.
اين كار، علاقه شخصي من و دوستانم است چرا كه فكر ميكنيم هنرمندان بزرگي در كشور داريم كه لازم است آثارشان با حمايت افراد مختلف در دسترس عموم قرار بگيرد و علاوه بر شناخت مردم از آنها، برايشان درآمدزايي هم داشته باشد». از اين كارآفرين جوان ميپرسيم اما اين كار هيچ ربطي به ساخت ساعتهاي چوبي ندارد كه در پاسخ ميگويد: «بله تقريبا ميشود گفت ربطي ندارد اما براي اينكه بتوانيم از آثار هنري بيشتري حمايت كنيم نياز به سرمايه داريم. هركدام از ما بهنوعي براي تأمين اين سرمايه خود را موظف ميدانيم و من هم تصميم گرفتم تا با توليد ساعتهايي با بدنه چوبي و فروش آنها از طريق سايت، سهمي در تأمين اين سرمايه داشته باشم».
- سخت مثل چوب
«ميدانستم كه بايد كاري كنم و ايدههاي مختلفي در ذهنم شكل ميگرفت تا اينكه يك شب بين جستوجوهايم به تصوير ساعتهاي خارجي برخوردم كه بدنه آنها از جنس چوب بود. تا پيش از اين فقط در كودكي چندبار معرق كار كرده بودم اما از نجاري و سختيهاي آن خبر نداشتم؛ حتي نميدانستم ساعتسازي چه پيچ و خمهايي دارد و اصلا درون يك ساعت چه خبر است.
اما انگار نيرويي در ذهنم ميگفت كه شروع كن و ايده را پرورش بده.» اينها را علي ملكي ميگويد تا نشان دهد كه چقدر براي ساختن نخستين ساعت چوبي سختي كشيده است و در ادامه هم ميگويد: «البته من نخستين توليدكننده ساعتهاي چوبي در ايران نيستم. اما كار من تفاوتي با جنسهاي مشابه خارجي در بازار دارد و آن اين است كه تكتك بدنهها را با دست ميسازم، در حالي كه نمونههاي مشابه با دستگاههاي مخصوص برش ميخورد و بيشتر از آنكه يك اثر هنري باشد، محصولي تجاري است، به همين دليل ساخت هر ساعت تقريبا يك روز وقت مرا ميگيرد اما درنهايت اثري توليد ميشود كه با نگاه كردن به آن خستگي را فراموش ميكنم.
كار با چوب بسيار لذتبخش است. هر بار كه به يك تكه از چوب نگاه كني نقش تازهاي در آن ميبيني و هر بار كه سمباده ميشود و صيقل ميخورد بوي چوب تازه روح را زنده ميكند. در آخر هم كه جلا داده ميشود زيبايياش دوچندان ميشود. هرچوبي نقش و نگار مخصوص بهخود را دارد و به همين دليل هم ميتوانم بگويم هركدام از ساعتهايي كه توليد ميكنم منحصربهفرد است چون آن تكه چوب و آن نقش و نگارها ممكن است در هيچ چوب ديگري دوباره تكرار نشود. البته در عين حال، كار خيلي سختي است و در ابتدا فكر نميكردم از پس آن بربيايم».
- مهندس نفت يا مهندس ساعت؟
ملكي در دانشگاه اميركبير و در رشته مهندسي نفت تحصيل ميكند اما با هوش بالايي كه دارد ميتواند كارهاي مختلفي را انجام دهد؛ ضمن اينكه براي رسيدن به هدفش خسته نميشود. او حالا به جاي مهندس نفت، مهندس چوب و ساعت شده است؛ چوب و ساعتي كه هيچ شناختي از آن نداشته و بهتنهايي پا در دنياي آنها گذاشته است. ذهن مهندسي او با ايده و طراحيهايش گره خورده تا درنهايت به توليد ساعتهايي دستساز با بدنه چوبي برسد.
او براي ساخت نخستين ساعت چوبي مراحل سختي را پشت سر گذاشته كه درباره آن اينطور توضيح ميدهد: «تقريبا مطمئن بودم كه چه چيزي ميخواهم بسازم اما از روش ساخت آن هيچ اطلاعي نداشتم. طرح اوليه را روي كاغذ نوشتم و ابعاد آن را محاسبه كردم. از ابعاد استاندارد صفحه ساعت، شيشه و بدنه ساعت اطلاع داشتم و حالا بايد اين استانداردها را روي ايدهام اجرا ميكردم. يك ساعت قديمي و خراب هم داشتم كه آن را باز كردم تا از نزديك ببينم يك ساعت چطور كار ميكند و اجزاي داخلي آن چيست.
نخستين مدل را با چوب ساختم و آنقدر از نتيجه كار خوشم آمد كه تصميم گرفتم آن را به يكي از دوستانم هديه دهم». اما همهچيز براي ساختن يك ساعت آن هم از جنس چوب به اين سادگي نيست. ملكي درباره سختيهاي اين كار اينطور توضيح ميدهد: «در ساخت ساعت، همه اندازهها ميليمتري است. تمام اجزاي داخلي بايد با دقت خاصي ساخته و روي هم سوار شوند تا درنهايت محصول نهايي، هم زيبا باشد و هم درست كار كند. صفحه داخلي، عقربهها، بدنه بيروني، صفحهاي كه پشت كار نصب ميشود و همه اجزاي داخلي بايد در اندازههاي مشخص آماده و با دقت مونتاژ شوند.
اگر حتي يك ميليمتر هم در كار خطا باشد محصول نهايي با اشكال مواجه ميشود و كار از بين ميرود. براي اين دقت، معمولا از دستگاههاي برش خاصي استفاده ميشود كه هزينه آن بيشتر از 40ميليون است و من امكان خريد آن را نداشتم؛ بنابراين با ليزر قطعههاي مختلف داخل ساعت را برش ميدهم، سپس آنها را با دست پرداخت كرده و بدنه بيروني را هم با وسواس خاصي آماده ميكنم. درنهايت 5قطعه چوبي از صفحات داخلي تا بدنه بيروني و صفحه پشت كار را به همراه موتور و عقربهها روي هم سوار ميكنم تا با نصب بند، يك ساعت دستساز جديد توليد شود».
- به من نگوييد نه!
علي ملكي پرجنب و جوش و پر از ايده است. براي رسيدن به آنچه در سرش ميگذرد بسيار تلاش ميكند و خستگيناپذير است. اين را وقتي ميفهمم كه اين ماجرا را تعريف ميكند:«وقتي ايده ساخت ساعت با بدنه چوبي در ذهنم شكل گرفت ابتدا فكر كردم بايد سراغ چند نجار و چوبفروش با تجربه بروم و ايده را با آنها مطرح كنم تا هم از تجربهشان استفاده كنم و هم درباره نحوه ساخت از آنها مشورت بگيرم. اما در كمال تعجب با هركدام كه صحبت كردم گفتند اين كار نشدني است. تقريبا از همه، جواب نه شنيدم و نااميد شدم. اما اين نااميدي دوام نداشت و نخستين نمونه را زماني ساختم كه فقط 24ساعت از اين «نه» شنيدنها گذشته بود. همان نمونه اول را هم در شبكههاي اجتماعي كه فعاليت داشتم به نمايش گذاشتم و باعث شد افراد زيادي از كار تعريف كنند و من دوباره انرژي بگيرم و براي ادامه راه مصمم شوم».
البته آرزوهاي علي ملكي به همين ماجرا ختم نميشود. او تنها 22سال دارد و انگيزه زيادي براي تجربه كارهاي مختلف همراهش است. علاقهاش به آثار هنري هم باعث شده تا اين انگيزه را در راه هنر خرج كند، به همين دليل در آينده تصميم دارد كارهاي بيشتري با چوب انجام دهد؛ از ساخت عينك و وسايل مختلف با چوب گرفته تا به راه انداختن كارگاهي كه از كارگاه كوچك خانگياش بزرگتر باشد و بتواند به واسطه آن افراد ديگر را هم مشغول به كار كند.
نظر شما