سه‌شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۴
۰ نفر

آرش پورابراهیمی: «بهره‌وری همه‌‌چیز نیست، اما در بلندمدت تقریبا همه‌‌چیز است. توان یک کشور برای بهبود سطح زندگی در طول زمان تقریبا به‌طور کامل به توانایی آن کشور برای افزایش سرانه تولید نیروی کار بستگی دارد.»

نمودار

اگر اين نقل قول از پل كروگمن، برنده نوبل اقتصاد در سال۲۰۰۸، جدي گرفته شود آنگاه بايد براي آينده اقتصاد ايران نگران بود؛ چه بسا اين آينده نه‌چندان روشن، همين حالا هم فرارسيده باشد.بر خلاف شاخص‌هايي مانند توليد ناخالص داخلي (GDP) كه صرفا ميزان توليد را درنظر مي‌گيرند، شاخص‌هاي مربوط به بهره‌وري ميزان مؤثر بودن فرايند توليد را مدنظر قرار مي‌دهند. براي مثال پرداخت پول براي فرايندي كاملا بي‌حاصل مانند كندن چاله و سپس پركردن آن مي‌تواند به ميزان توليد ناخالص داخلي بيفزايد درحالي‌كه بهره‌وري آن صفر است.

براي توضيح بهره‌وري، مي‌توان باغداري را مثال زد كه مي‌خواهد تعداد محصولاتش را دوبرابر كند. اگر اين هدف از طريق دوبرابر شدن تعداد درختان به‌دست بيايد، در واقع بهره‌وري تغيير نكرده اما اگر باغدار بتواند از طريق راهكارهايي مانند بهبود نظام آبياري، محصول بيشتري را به‌دست بياورد، آن هم بدون افزايش تعداد درختان، در افزايش بهره‌وري موفق بوده است.

همچون بسياري از شاخص‌هاي اقتصادي، براي سنجش بهره‌وري نيز شيوه‌هاي متفاوتي وجود دارند كه مقايسه ميزان بهره‌وري ميان 2كشور را مشكل مي‌سازند اما براساس آن حداقل مي‌توان به روند تغيير بهره‌وري در يك اقتصاد پي برد. براي اقتصاد ايران، شاخص بهره‌وري توليد (نسبت ارزش افزوده به ارزش ستانده) طي بيش از 3دهه اخير در مجموع افت كرده به‌طوري كه از رقمي بيش از ۵۰درصد در سال۱۳۶۰ به حدود 23درصد در سال۱۳۹۲ رسيده است.

به بيان ديگر ميزان بهره‌وري در مدت زمان مشابه تقريبا نصف شده است يعني اگر زماني ارزش افزوده، حدود نيمي از ارزش يك محصول را تشكيل مي‌داد، اكنون ميزان آن به يك‌چهارم رسيده است. در پژوهشي كه در سال۱۳۸۴‌ از سوي بانك مركزي ايران منتشر شده از مواردي مانند شوك وقوع جنگ تحميلي، افت درآمدهاي نفتي، فرسودگي ناشي از جنگ تحميلي و ناكارآمدي سياست ارزي به‌عنوان موانع بهبود بهره‌وري در اقتصاد ايران يادشده است.

هر چند در انتهاي اين پژوهش توصيه شده بود كه شناخت عوامل بازدارنده رشد بهره‌وري و برطرف ساختن آنها اهميت بسياري دارد اما طي تقريبا يك دهه پس از آن نيز وضعيت بهره‌وري در اقتصاد ايران بهبود چنداني نيافت تا جايي كه در سال۱۳۹۳، مشاور رئيس‌جمهور در امور اقتصادي تأكيد كرد كه ميزان رشد بهره‌وري در اقتصاد ايران در بلندمدت صفر و طي سال‌هاي اخير منفي بوده است.

البته شاخص‌هاي ديگري وجود دارند كه حداقل در نگاه نخست از افزايش بهره‌وري حكايت دارند. براي مثال شاخص بهره‌وري نيروي كار (نسبت ارزش افزوده به تعداد كاركنان) از سال۱۳۵۸ تا سال۱۳۹۲ بيش از هزار برابر شده و از ۸۵۴ هزار ريال به حدود ۹۱۰ميليون ريال رسيده است. اما مشكل اينجاست كه در محاسبه اين شاخص نرخ تورم منظور نشده و با درنظر گرفتن نرخ تورم مي‌توان گفت كه در مدت مشابه رشد بهره‌وري نيروي كار در بسياري از سال‌ها ناچيز و حتي منفي بوده است.

براي درك اهميت اظهارنظر پل كروگمن در مورد بهره‌وري بايد درنظر داشت كه عوامل توليد مانند نيروي كار و سرمايه محدودند و نمي‌توان تا ابد با به كارگيري منابع بيشتر و بدون توجه به بهره‌وري، رشد اقتصادي را محقق كرد. البته تا همين‌جا افت بهره‌وري تأثير قابل ملاحظه‌اي بر اقتصاد ايران داشته است. با توجه به سهم تقريبا ۲۵درصدي صنعت و معدن در اقتصاد ايران، مي‌توان گفت اگر ميزان بهره‌وري توليد در رقمي معادل ميزان سال۱۳۶۰ باقي مانده بود، اقتصاد ايران اكنون ۱۲درصد بزرگ‌تر بود.

نمودار

  • محقق اقتصاد سياسي دانشگاه هاروارد

پانوشت:
سامانه اطلاع‌رساني وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي

کد خبر 344942

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha