یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۵
۰ نفر

همشهری آنلاین: اختلاف ترکیه و روسیه، آرمان‌های اقتصادی در قانون اساسی، نامه رهبری به جوانان غربی و ... از جمله موضوعات مورد توجه برخی از روزنامه‌های یکشنبه-۱۵ آذر- در ستون سرمقاله‌هایشان بودند.

سیدمجتبی میردامادی استاديار دانشـگاه تهـران در ستون سرمقاله روزنامه شرق با تيتر«درد مشترک جهان امروز»، نوشت:

روزنامه شرق؛۱۵ آذر

بستر پیام تاریخی مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب، حوادث متأثر‌کننده پاریس و در معرض فریب قرارگرفتن جوانان اروپا و آمریکای‌شمالی بود. در شرایطی که گَرد مرگ، یأس و ناامیدی بر وجود جوانان در این کشورها نشسته است، دمیدن روح تازه و بازگشت به حقیقت الهی انسان، ایجاد آرامش و امنیت در نوع بشر و پرهیز از خشونت که درد مشترک همه ادیان الهی-اسلام، مسیحیت و یهودیت- به یک اصل تبدیل شده است. پیام معظم‌له از دو جنبه و دو زاویه قابل بررسی است؛

الف) این پیام شرق به غرب است، پیام معنویت با کارکردهای فعال و برنامه‌های پویا و زایشی در مقابل ماتریالیسم سرد و بی‌روح و به‌بن‌بست‌رسیده. پیام متافیزیک با تجربه موفق به تجربه ناموفق تکیه صرف بر فیزیک. پیام فراماده با احساس مسئولیت بشری به جهان ماده‌گرایی که مسئولیت‌پذیر نیست. این پیام تفکر و اندیشه مصلحانه است که در یک جغرافیای خاص قابل‌حصر نیست. در این نوشتار منظور از شرق، اندیشه و تفکر شرق و خاور است که هماره در طول تاریخ، نجابت و جاذبه خاص خود را داشته است و موجب رویش معنوی و امید بوده است و منظور از غرب هم اندیشه غرب است.

ب) این پیام از منظر ایدئولوژیک قابل بررسی است. در این مسئله جنگ ایدئولوژیک وجود ندارد و معتقد است این یک دعوای ساختگی است تا به بهانه ایدئولوژی، خشونت ترویج شود. مقام معظم رهبری در این پیام می‌فرمایند: «اگر این مسائل واقعا عقیدتی بود می‌بایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها را در جهان اسلام مشاهده می‌کردیم درحالی‌که چنین نبوده است بلکه این تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی و مطرود است». از این زاویه، جغرافیای اسلام و کشورهای سوریه و عراق و لبنان مورد بیشترین هجمه قرار گرفته است درحالی‌که می‌دانیم اسلام یک جنبه دارد و آن محبت و عشق است. اسلام یعنی محبت و مهربانی و عشق به نوع بشر. پیامبر اسلام(ص) هنگام اقتدار، سیطره و تسلط بر دشمن خود، عفو عمومی اعلام کرد. این یعنی نفی خشونت و ستیز. پیام رهبر معظم انقلاب، بانگ محبت است و نوعی دعوت به منطق، عقل و محبت. ایشان دست دوستی به طرف همه انسان‌های حق‌طلب و مظلوم عالم، فارغ از هر دین و آیین و ملیتی دراز می‌کنند. از سوی دیگر این پیام، صدای اعتراض هم بود؛ اعتراض به تروریسم دولتی رژیم کودک‌کش اسرائیل. اعتراض به دوگانگی سیاست‌های غرب در قبال اسرائیل، تقسیم تروریسم به «بد و خوب» و ترجیح منافع دولت‌ها بر ملت‌ها. ایشان تأکید دارند برای جان‌باختگان حوادث پاریس باید متأثر بود و هم‌زمان، حوادث سخت چندساله سوریه و عراق هم، یک عمر اندوه و شرمندگی به‌دنبال دارد. کلیدواژه «درد مشترک» در این پیام یعنی مسلمان، مسیحی، مرد و زن سوری و عراقی و پیر و جوان فرانسوی مورد هجمه تروریستی قرار گرفته و به اسم تفاوت ایدئولوژیک ساختگی، جان باخته‌اند.

یعنی فلسطینی، لبنانی، افغانستانی و یمنی قربانی همین تفکر شده‌اند. این یک درد مشترک است که باید درمان شود و این درمان، بستگی به بیداری قشر جوان اروپا دارد. نگارنده به هر انسان حق‌جو و حق‌طلبی توصیه می‌کند این پیام را چندبار مطالعه و آن را برای دوستان خود بیان کند. صاحبان فکر و اندیشه در مورد آن بنویسند و زوایای آن را مورد بررسی قرار دهند. این پیام می‌گوید اگر الهی فکر کنیم نمی‌توانیم غیر از ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبراکرم(علیهم‌السلام) فکر کنیم که همه آنان به‌دنبال گرمای امنیت، آرامش و شرافت هستند.

 این پیش‌زمینه در همه و نیز جوان اروپایی و آمریکای‌شمالی دیده می‌شود. قطعا مشترکات ادیان الهی در تأثیرگذاری یک اندیشه و تحرک فکری متین و منطقی و از سر وجدان بشری و رویش معنوی نقش خواهد داشت خصوصا جوانان که دارای فطرتی پاک و جست‌وجوگر و حق‌طلب هستند. از ویژگی‌های دیگر این پیام، طرح سؤال از جوان‌ها و بیان وضعیت کنونی برای آنها و نفی خشونت با بیان منطقی و تأثیرگذار است. ایشان می‌فرمایند: «اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه‌هنری به‌سوی جوانان ما روانه می‌شود، مقصّریم»؟ از سوی دیگر، ماهیت نجات‌بخشی پیام، در دنیای وانفسای کنونی و فضای جنایت‌های تکفیری‌ها (داعش) که گَرد یأس و ناامیدی، ترس و اضطراب همه غرب را فراگرفته، فریاد امید و روشنی‌بخش برای هر ناامید در تاریکی، درخشش نور امید، غنیمت ارزشمندی است. سرگشتگی از حوادث اخیر، عده‌ای از مردم جهان را در وسط ماجرا قرار داده و بخشی نیز فکر می‌کنند ممکن است در آینده وسط حادثه قرار گیرند. آنان منتظر حرفی تازه هستند و این پیام از سوی شخصیت مهم و تأثیرگذار جهان اسلام که توصیه‌های ایشان حاکی از اشراف دقیق و بی‌خطا بر مسائل جهانی است بر تأثیرگذاری آن می‌افزاید.

دراین‌میان نگرانی سرویس‌های تبلیغاتی غرب از گسترش مخاطبان پیام مقام معظم رهبری، دلیل دیگری بر تأثیر آن است. قطع توییتر کاربران خاص که پیام ایشان را توییت کردند و نیز مسدودکردن بعضی از شبکه‌ها مانند المیادین و العالم همین معنا را داشت. به هر تقدیر برای محو تروریسم سه محور قابل طرح است که غرب هیچ‌گاه اراده جدی برای آن نداشته است. نخست غرب حتی بعد از حوادث پاریس، اقدام عملی برای مقابله با این پدیده انجام نداد. آنها فهرست امنیتی شهروندان فرانسوی طراحی‌کننده عملیات تروریستی را در اختیار داشتند اما هیچ‌گاه فهرست سوری‌تبارهای فرانسوی را قبل از حادثه در اختیار دولت سوریه نگذاشته‌اند.  دوم مسدودکردن راه‌های تغذیه مالی و تجاری تروریسم، چرا که غرب همه اطلاعات مالی و جابه‌جایی پول را در اختیار دارد و سرانجام مسدودکردن کانال‌های تبلیغی و رسانه‌ای تروریسم که این محور هم نه‌تنها مسدود نشده بلکه شبکه‌های مختلف، تصاویری از تروریست‌ها را باافتخار نشان می‌دهند. در خاتمه ذکر یک نکته ضروری است.

می‌دانیم انتشار پیام در فضای مجازی، سهولت دسترسی بیشتری نسبت به پیام مکتوب یا صرفا سخنرانی ویدئویی ایجاد می‌کند. این پیام دعوت به درک و شناخت صحیح و نه تغییر دین افراد دارد. این‌گونه دعوت‌کردن همراه با تصویر غیرکلیشه‌ای (تصور اینکه همه‌چیز را فاسد و جوانان را مخمور و مست انگاریم) توسط رهبر معظم انقلاب در نفوذ پیام ایشان مؤثر است و وظیفه ما، گام‌برداشتن در راه رساندن پیام به مخاطبان جهانی است.

  • آرمان‌های اقتصادی در قانون اساسی

دکتر الهام امین‌زاده معاون حقوقی رئیس جمهوری در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:

روزنامه ایران؛۱۵ آذر

قانون اساسی مهم‌ترین سند هر نظام حکومتی است. قانون اساسی علاوه بر بیان ساختارها و شاکله اصلی حکومت، آرمان‌ها و اهداف حکومت را در میثاقی با مردم بیان می‌کند. تعابیر والای امام راحل در خصوص قانون اساسی که آن را ثمره خون شهیدان خوانده‌اند بر قداست و اهمیت مفاد آن می‌افزاید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای خصیصه فراگیری و جامعیت نیز هست. با این توضیح که در بسیاری از کشورها قانون اساسی فقط به ساختار نظام سیاسی و اهم حقوق و آزادی‌های ملت بسنده کرده است، اما قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آرمان‌ها و اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... را در خود جای داده است. در این نوشتار کوتاه به برخی از فراز‌ها و جهت‌گیری‌های اقتصادی در قانون اساسی توجه خواهد شد. ضرورت پرداختن به این اصول تأکیدی بر راهبرد اقتصاد مقاومتی و بیان مؤیداتی از قانون اساسی بر این راهبرد‌ها است.

1. اصل سوم قانون اساسی دولت را مکلف کرده برای نیل به مبانی اعتقادی مذکور در اصل دوم همه امکانات خود را برای امور زیر به‌کار گیرد. در بند 12 از این اصل آمده:

«12 - پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه». بنابراین طراحی و برنامه‌ریزی زیربنایی برای داشتن نظام اقتصادی دانش محور و عدالت‌جو با تکیه بر ضوابط اسلامی از مهم‌ترین تکالیف دولت است. بیان این بند مؤید این نکته است که قانون اساسی اصلاحات ظاهری و تغییرات جزئی در نظام اقتصادی را وافی و کافی ندانسته و با استفاده از عبارت «پی‌ریزی» خواهان طرحی نو و بنیانی متفاوت در طراحی اقتصادی شده است. این مطالبه هم اینک در اواسط دهه چهارم انقلاب بار دیگر بر زبان رهبر معظم انقلاب جاری شده و دولت را به درانداختن طرحی نو در اقتصاد با مؤلفه‌های مورد نظر فراخوانده‌اند.

2. جای شگفتی نیست که فصل پنجم قانون اساسی به اقتصاد و امور مالی تخصیص یافته و اصول چهل و سوم الی پنجاه و پنجم آن مسائل مهم اقتصادی و انضباط مالی را مورد توجه قرار داده است. اصل چهل و سوم قانون اساسی تأمین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیاز‌های انسان رو به رشد و آزاده را مبنا قرار داده است. در همین اصل بر «جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور»، «استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور»، «منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید، توزیع و خدمات» و «تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند» تأکید و تصریح شده است. شاخصه‌ها و آرمان‌های این اصل در واقع چیزی جز همان ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی یعنی درون زایی، برون‌گرایی، خود بسندگی، دانش بنیانی و تعامل سازنده با جهان نیست.

3. مثال دیگری از اصول راهبردی اقتصادی در قانون اساسی، اصول «چهل و ششم» و «چهل و هفتم» در خصوص احترام به مالکیت خصوصی است که از راه مشروع به دست آمده باشد. امنیت مالکیت و سرمایه در همه شئون و ابعاد از بایسته‌های هر نظام اقتصادی پویا و مستحکم است. نتیجه تلاش و نوآوری‌های افراد و اشخاص باید از هرگونه تعرض مصون باشد. در همین راستا است که علاوه بر حقوق مالکانه افراد بر اموال محسوس و مادی، باید مالکیت‌های صنعتی، ادبی و هنری در یک نظام اقتصادی منسجم مورد حمایت قانون قرار گیرد. دادگاه‌ها و محاکم باید بسرعت دعاوی مربوط به تعرضات به مالکیت را مورد رسیدگی و صدور حکم قرار دهند. رونق سرمایه‌گذاری خارجی در کشور نیز در گروی احترام همه جانبه به حقوق و مالکیت سرمایه‌گذاران است. تکلیف دولت و حکومت در این خصوص ایجاد نظام اداری و ساختاری مناسب برای ثبت و مستند‌سازی مالکیت‌های خصوصی، برقراری امنیت در این نظام، از بین بردن زمینه‌های تجاوز به مالکیت خصوصی، حفظ حریم مالکیت‌های خصوصی و برقراری ضمانت اجرای مناسب در این خصوص است.

4. این نکته نباید مغفول بماند که در کنار احترام به مالکیت و منافع مشروع کسب و کار افراد و حریم خصوصی آنها در تجارت، اصل رقابت‌پذیری و شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی و جلوگیری از ایجاد وضعیت‌ها و مزیت‌های فراقانونی نیز باید رعایت شود. عدم تبعیض و تساوی افراد در استفاده از فرصت‌ها و امکانات اقتصادی از بند‌های متعدد اصل چهل و سوم (همانند بند‌های 2، 4 و 7) و همچنین اصل 49 مستفاد می‌شود. اصل چهل و نهم به صراحت دولت را موظف کرده ثروت‌های ناشی از سوء‌استفاده از مقاطعه کار‌ها و معاملات دولتی و فروش زمین‌های موات و مباحات را با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی گرفته و به صاحب حق رد کند.

5. سخن درباره سه بخش اقتصادی خصوصی، دولتی و تعاونی در اصل 44 خود اقتضای گفتاری مستقل را دارد که به فرصت و مجالی دیگر موکول می‌کنیم.

حاصل سخن آنکه آرمان‌های اقتصادی قانون اساسی راهبردی همیشگی برای نظام طراحی کرده است که باید در همه برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی رعایت شود. نسبت بین این اصول آرمانی با شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی، رابطه سیاستگذاری راهبردی و کاربردی است. تأکید رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی در واقع احیای گفتمان اقتصادی قانون اساسی نبوده و نیست. فرصت برای دست یافتن به اهداف اقتصادی قانون اساسی برای همه ارکان نظام، بخصوص ریاست محترم جمهوری با عنایت به اینکه مسئولیت اجرای قانون اساسی بر دوش ایشان، است در سایه چارچوب‌های اقتصاد مقاومتی فرصتی بس مغتنم است.

  • اظهارات جالب يك دلواپس

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش آورد:

روزنامه اعتماد؛۱۵ آذر

نزديك شدن به بهار سياست يعني انتخابات، اين خوبي را دارد كه مطالب و موضوعاتي مورد بحث قرار مي‌گيرد كه پيش از آن كمتر مورد توجه بود. به ويژه هنگام مناظره‌ها اين مطالب بيشتر طرح مي‌شود. روزهاي گذشته در دانشگاه صنعتي شريف مناظره‌اي ميان يكي از اصلاح‌طلبان و يكي از نمايندگان كنوني مجلس كه از تندروان طرفدار آقاي احمدي‌نژاد است برگزار شد كه متضمن نكات بسيار جالبي بود. با توجه به مطالب جالبي كه در اين مناظره گفته شده است چند گزاره مهم وي را نقل و نقد مي‌كنيم تا معلوم شود نيروهاي تندرو طرفدار دولت پيش از چه ساختار فكري تبعيت مي‌كنند.

  وي در نقد دولت فعلي و اصلاح‌طلبان گفته است كه: «تا كي قرار است بگوييم اين مشكلات مربوط به گذشته است؟ پس كي قرار است مسووليت امور را خودمان برعهده بگيريم؟» واقعيت اين است كه هنوز هم كساني از دوستان ايشان هستند كه  مشكلات كشور را به رژيم گذشته كه حدود ٣٧ سال (و نه دو سال) از سقوطش مي‌گذرد نسبت مي‌دهند، پس چگونه انتظار دارند كه دولت كنوني هيچ مشكلي را به گذشته يعني فقط دو سال پيش ربط ندهد؟ به‌علاوه اگر ايشان دچار فراموشي نشده باشند حتما به ياددارند كه رييس دولت مورد حمايت آنان تا آخرين سال‌هاي دولتش، عليه دولت‌هاي قبلي حرف مي‌زد در حالي كه دولت و جامعه كم مشكلي را گرفته بود و جامعه و دولت سراسر مشكلي را تحويل داد ولي باز هم از سخنراني عليه قبلي‌ها خسته نمي‌شد

به علاوه فارغ از اينكه اين كار درست باشد يا نادرست، طرفداران دولت پيش بايد شجاعت آن را داشته باشند كه از اقدامات آن دولت دفاع كنند، نه اينكه بگويند مشكلات را به گذشته ربط ندهيد. از سوي ديگر چگونه مي‌گوييد كه مشكلات را به گذشته ربط نداد، در حالي كه بيشتر ساختارهاي توليد و نظام اداري در دوره دوستان اين آقا تخريب شده و دولت جديد هنوز پس از دو سال نتوانسته مشكل تحريم را حل كند و معلوم هم نيست تا چند سال ديگر بتواند به نقطه آغاز يعني سال ١٣٨٤ برسد و بالاخره اينكه اين اعتراض از هر كس پذيرفتني باشد از طرفداران دولت پيش پذيرفتني نيست، شما مي‌توانيد با دليل و شواهد نشان دهيد مشكلات موجود ربطي به دولت پيش ندارد، نه اينكه به‌طور كلي بگوييد گذشته را فراموش كنيم.

در ادامه گفته‌اند: «به اعتقاد شما آقاي جليلي انشا مي‌نوشت؟ قطعا انشانوشتن بهتر از ديكته‌نوشتن است. اگر معتقديد عملكرد اين تيم هسته‌اي زيرنظر رهبري است، پس عملكرد آقاي جليلي و دوستان‌شان نيز زيرنظر رهبري بوده است». اين استدلال عليه گوينده است. مخالفان آقاي جليلي مجال طرح مخالفت نداشتند، ولي اگر مخالفتي هم داشتند و مي‌توانستند بگويند به همين دليل كه در هر حال وي در زيرنظر نظام كار مي‌كرده، مخالفت را به حد دشمني نمي‌رساندند، در حالي كه دوستان دلواپس اين آقا و شخص خودش نيز مخالفت با دولت جديد را در قضيه برجام به نهايت رساندند، به‌طوري‌كه در همين جملات نيز از كلمه ديكته استفاده كرده است. ظاهرا گوينده متوجه نيست كه اگر اين ديكته است، به قول خودش، ديكته‌اي نيست كه دولت نوشته باشد، به كليت ساختار برمي‌گردد.

در ادامه مهم‌ترين فراز سخنان وي به شرح زير است. «اگر براي شما فقط موضوع حصر مهم است براي ما موضوع تورم، ركود، نگه‌داشتن عزت ملت، فشاري كه به مردم وارد مي‌شود، بيكاري، ازدواج و حفظ دستاوردهاي هسته‌اي همه مهم است». به نظر مي‌رسد كه بايد به دلواپسان محترم گفت كه كمي دير از خواب بيدار شده‌اند، تك‌تك اين موارد را با يكديگر مرور مي‌كنيم تا متوجه ماجرا شوند و اينكه اگر ذره‌اي، تاكيد مي‌شود اگر ذره‌اي نسبت به اين موضوعات دلواپسي داشتند و آنها براي‌شان مهم بود، قطعا از دولت پيش حمايت نمي‌كردند. جالب اينكه در كنار همه اينها اصولا از مساله فساد هيچ ذكري نمي‌كنند، در حالي كه اين مساله بسيار مهم است. ولي خب گمان مي‌كنند كه طرح آن از طرفداران دولت پيش پذيرفتني نيست زيرا در اين شكي ندارند كه آن دولت فساد را به نهايت قابل تصور رساند.

تورم

اوج تورم در دهه اخير در دو سال آخر دولت پيش بود كه به ٣٥ درصد هم رسيد. تورم فقط با آمدن دولت جديد كنترل شد و اكنون به كمتر از ١٥ درصد رسيده است. ضمن اينكه تورم در دولت پيش براي طبقات فرودست بيشتر بود، حتي براي آنان تا ٦٠ درصد هم تخمين زده مي‌شد.

ركود و بيكاري

در تمام دوره دولت مورد حمايت تندروان، رشد اشتغال در حد صفر بود. در حالي كه حداقل بايد حدود پنج ميليون شغل خالص در اين مقطع هشت‌ساله ايجاد مي‌كردند (اضافه بر مشاغلي كه حذف مي‌شوند)، ولي دريغ از چند صد هزار شغل، آن مشاغلي هم كه ايجاد شد، با افزايش بي‌دليل كارگر و كارمند در كارخانجات و ادارات بود كه نوعي شغل‌سازي است و نه ايجاد شغل. وضعيت رشد اقتصادي هم بر همگان روشن است كه عموما محصول درآمدهاي بادآورده نفت بود كه سر به فلك مي‌زد و هنگامي هم كه اين منابع ته كشيد، جز فساد چيزي از آن پول‌ها نماند. دادگاه بابك خان زنجاني پيش‌روي شماست. ‌اي كاش مطالب آن را مطالعه مي‌كرديد.

عزت ملت

اين دغدغه از همه جالب‌تر است. اجازه دهيد كه درباره آن چيزي ننويسيم كه مشكلي هم پيش نيايد. ظاهرا تعريف ايشان از عزت، با مفهوم واقعي عزت خيلي فرق دارد. كافي است كه به نظرسنجي‌ها مراجعه كنند، ببينند مردم امروز احساس عزت مي‌كنند يا آن زمان؟

ازدواج

كافي است كه به آمارهاي دوره پيش مراجعه كنند تا ببينند وضعيت ازدواج به دليل افزايش بيكاري و كاهش اشتغال به چه وضعي درآمده بود. وضعي كه هنوز هم ادامه دارد.

حفظ دستاوردهاي هسته‌اي

اول اينكه اين دستاوردها در اين دولت و براي نخستين بار از سوي جهان به رسميت شناخته شد و اين بزرگ‌ترين دستاورد است. ولي هزينه آنچه موردنظر شما بوده براي هفت پشت ملت ايران كافي بود كه خدا را شكر ادامه نيافت. آمده بود بلايي ولي به خير گذشت. هر چند هنوز با هزينه بسيار زياد.

  • اردوغان نگران ضربه متقابل

كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه کیهان؛۱۵ آذر

تنش بین ترکیه و روسیه، شرایط منطقه و به خصوص وضعیت آینده امنیتی ترکیه را با سؤالات زیادی مواجه کرده است از این رو سقوط سوخو 24 روسی توسط اف 16 ترکیه علامت رمزی است که از تشدید اوضاع امنیتی منطقه خبر می‌دهد. درخصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:

1- اقدام جسارت‌آمیز ترکیه در ساقط کردن یک جنگنده روسی در خاک سوریه حساس‌تر از آن بود که ارتش ترکیه، پیش از اقدام از درک تبعات آن عاجز باشد و دقیقاً به همین دلیل نمی‌توان پذیرفت که ارتش اردوغان این اقدام را خودسرانه و بدون هماهنگی با یک «قدرت مؤثر» انجام داده است. ترکیه اگرچه عضو ناتو است اما با نگاه به سوابق ناتو- و بخصوص تجربه عملکرد آن در بحران اوکراین- این قدرت مؤثر، ناتو نیست. مواضع احتیاط‌آمیز ناتو در مواجهه با این بحران و دعوت از سران دو کشور برای خویشتنداری نشان می‌دهد، اردوغان با اتکا به ناتو نمی‌توانسته به جنگنده روسیه حمله کرده باشد. مواضع متحدانه آمریکایی‌ها و قرار گرفتن آنان کنار ترکیه به خوبی از اطلاع و هماهنگی آمریکایی‌ها حکایت می‌کند اما واقعیت این است که بعد از شکست مداخله در عراق  و افغانستان، استراتژی آمریکایی‌ها در منطقه خاورمیانه مداخله مستقیم نیست و از این‌رو باید گفت آمریکایی‌ها به طور واقعی و عملیاتی کنار اردوغان قرار نمی‌گیرند و در واقع در این صحنه  او تنها خواهد بود.

2- بعضی از تحلیلگران مدعی شده‌اند که این اقدام ارتباطی با اردوغان نداشته و اقدامی است که از سوی ارتش ترکیه به وقوع پیوسته است اما دلایل روشنی وجود دارد که این گمانه‌زنی را رد می‌کند. این درست است که میان دولت اردوغان و ارتش ترکیه اختلاف نظرهایی وجود دارد اما در این اختلافات طرف افراطی، اردوغان و طرف متعادل، ارتش است. در بحران سوریه، ارتش سیاست دولت ترکیه را نادرست می‌داند با این وصف چطور ممکن است، ارتش علیه دولت سوریه و متحد آن علی‌رغم مخالفت اردوغان دست به عملیات نظامی بزند؟ بنابراین می‌توان گفت عده‌ای با آسمان و ریسمان کردن می‌خواهند گریزگاهی برای اردوغان بیابند و حال آنکه اردوغان با اصرار به سیاست، خود راه گریز را بر خویش بسته است.

3- شواهد و قرائن بیانگر آن است که ترکیه به شدت از عواقب اقدام نظامی خود علیه روسیه ترسیده است. تغییر پی‌درپی مواضع ترکیه عمق این نگرانی را برملا می‌کند. در حالی که اردوغان بلافاصله پس از اقدام علیه جنگنده روسی، سرنگون شدن سوخو 24 را اقدامی درست در راستای امنیت و حقوق ترکیه معرفی کرده بود، فردای آن روز احمد داوود اوغلو- نخست‌وزیر- گفت که پدافند هوایی ترکیه، ملیت هواپیما را نمی‌دانسته است. پس از آن اردوغان درصدد برآمد با پوتین صحبت کند ولی به گفته خودش با امتناع رئیس‌‌جمهور روسیه مواجه شده است و دو روز بعد اردوغان گفت که از حادثه به وجود آمده، عمیقاً متأسف است و پس از آن اوغلو گفت کشورش نمی‌خواهد در واکنش به اقدامات مقابله‌جویانه روسیه، اقدام مشابهی انجام دهد. اینکه ترکیه به سرعت از هجوم به بیان اظهار تأسف رسیده است، نشان‌دهنده نگرانی عمیق آن می‌باشد.

4- برخلاف رفتار عجولانه و رنگ به رنگ ترکیه، دولت روسیه با طمأنینه، اقداماتی را به عمل آورد که از تسلط رهبران آن و توانایی مدیریتی آنها خبر می‌دهد. پوتین در اولین واکنش گفت کشورش از پشت خنجر خورده است. اشاره پوتین از یک سو به توافقی بود که هفتم سپتامبر 2015- 16 شهریور 94- میان دو دولت روسیه و ترکیه درباره عملیات هوایی در آسمان سوریه موسوم به «قرارداد آسمان باز» امضاء شده و براساس آن جنگنده‌های روسیه در آسمان سوریه به پرواز درآمده‌اند به همین دلیل استناد دولت بر اینکه چند دقیقه یا چند ثانیه هواپیمای روسی در آسمان ترکیه بوده‌اند، وجهی ندارد. پوتین از سوی دیگر در این اظهارات نگاهی هم به خیانت آمریکایی‌ها داشت چرا که روسیه، آمریکا را در جریان پروازها و هواپیماهای پروازی قرار داده بود و این موضوع ضمن آنکه از هماهنگی بین آمریکا و ترکیه در اسقاط هواپیمای روسی خبر می‌دهد، مخاطبان سخن پوتین را هم مشخص می‌نماید.

روسیه در اقدامی دیگر، پس از واقعه مذکور، حرکت هواپیماهای خود به سمت شمال و به‌خصوص شمال غرب سوریه را توسعه داد تا ثابت کند که اهمیتی برای حساسیت‌‌های ترکیه قایل نیست. ترکیه پیش از این از انجام پروازهای روسیه در منطقه شمال غربی سوریه ابراز نگرانی کرده و آن را عاملی برای گسیل بیشتر پناهجویان ساکن ادلب به مناطق جنوبی ترکیه دانسته بود، به همین جهت روس‌ها تا حد زیادی رعایت می‌کردند اما پس از اقدام ترکیه روس‌ها این ملاحظه امنیتی را کنار گذاشتند و از این‌رو در محافل امنیتی ترکیه انتقادات علیه اقدام اردوغان بالا گرفت.

اقدام دیگر روسیه وضع بعضی از مقررات فلج‌کننده علیه دولت اردوغان بود مسکو اعلام کرد که صادرات گاز به ترکیه را متوقف می‌کند و  حال آنکه ترکیه هم اینک ضمن وابستگی 60 درصدی به صادرات گاز روسیه، زمستان را پیش‌رو دارد و این اقدام می‌تواند فشار زیادی را به دولت وارد کند. علاوه بر آن کرملین فعالیت بخش زیادی از حدود 2000 شرکت ترکیه که در روسیه فعالیت می‌کردند را به حالت تعلیق درآورد. بعضی از این شرکت‌ها در حوزه گردشگری فعالیت می‌کردند و به کار ساماندهی 3 تا 4 میلیون توریست روسی که سالانه به ترکیه سفر می‌کردند، مشغول بودند.

دولت پوتین در اقدامی دیگر اعلام کرد که برای مجازات نظامی منتظر مصوبه دوما می‌ماند و حال آنکه همزمان رئیس دومای روسیه اعلام کرد که ما خواهان اقدام متقابل روسیه هستیم. به میان کشیدن پای پارلمان از یک سو، واکنش احتمالی نظامی روسیه را در حد و اندازه «واکنش ملی» ارتقاء می‌دهد و از سوی دیگر اضطراب زیادی را به دولت مهاجم ترکیه وارد می‌کند.

5- روسیه در این میان علی‌القاعده واکنش نظامی خواهد داشت چرا که تنبیهات اقتصادی که در جای خود تیغ دو لبه به حساب می‌آید، نمی‌تواند ضربه امنیتی ترکیه را جبران کند کما اینکه واکنش ارتش روسیه در روز واقعه هم از در پیش بودن اقدام نظامی حکایت می‌کرد. مقامات روسیه می‌گویند در انتظار عذرخواهی ترکیه نشسته‌اند و در عین حال مقامات ارشد ترکیه اگرچه اظهارات رو به تنازلی داشته‌اند اما در مفهوم رسمی، عذرخواهی نکرده‌اند. عذرخواهی ترکیه به این معنا خواهد بود که مسئولیت خطا در شلیک به هواپیمای نظامی روسیه را پذیرفته است. چنین پذیرشی توأم با تبعات خاص خواهد بود و به روسیه حق می‌دهد تا اقدام متقابل انجام داده و خسارات وارده را از دولت ترکیه مطالبه کند. پذیرش چنین مسئولیتی، موقعیت اردوغان را متزلزل می‌کند و هزینه‌های ترکیه در این ماجرا را به گردن اردوغان می‌اندازد.

6- با وضعیت پیش آمده، بیش از گذشته، امکان برقراری منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه دشوار شده است. شاید این سنگین‌ترین هزینه‌ای است که ترکیه در این ماجرا پرداخت کرده است. ترکیه در طول سه سال گذشته همواره بر لزوم برقراری منطقه پرواز ممنوع شمال سوریه تأکید داشته و در این موضوع، مدت‌ها با آمریکا اختلاف داشت و آمریکا با نگاه به شرایط روی زمین منطقه شمال و حضور گروه‌های مختلف که همه مسلح هستند، ایجاد منطقه پرواز ممنوع را غیرممکن ارزیابی می‌کرد.

بعد از وقایع پاریس آمریکایی‌ها به طور غیرمترقبه از لزوم ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفتند. هدف مشترک آمریکا و ترکیه در این موضوع این بود که با ایجاد منطقه پرواز ممنوع امکان حرکت زمینی نیروهای شبه نظامی وابسته به ارتش ترکیه و ارتش آمریکا را فراهم نمایند و از سوی دیگر به مخالفان وابسته به خود در سوریه موقعیت مطمئن‌تری ببخشند. اسقاط هواپیمای نظامی روسیه، وضعیت منطقه شمال سوریه به ضرر طرح ایجاد منطقه پرواز ممنوع را متحول کرده و دسترسی به آن را به شدت دشوار کرده است. در عین حال واقعیت این است که مقامات آمریکایی علی‌رغم آنکه از امکان‌پذیر بودن ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفته‌اند اما هنوز موانعی که در گذشته وجود داشت و باعث بروز اختلاف بین آمریکا و ترکیه درباره ایجاد چنین منطقه‌ای شده بود، وجود دارد.

کد خبر 316116

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha