شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۱
۰ نفر

مریم مرتضوی: تاریخ کتاب و کتابت را که ورق بزنیم، بارها با نام عتیقی برمی‌خوریم؛ افرادی که عمدتا قرآن کریم و گاهی دیوان حافظ، شاهنامه، دیوان سعدی و سایر کتاب‌های اصیل ایرانی-‌اسلامی را در دست گرفته‌اند و برای ماندگاری کتاب‌های تاریخی تلاش کرده‌اند و آنقدر شوق و دغدغه این خدمت در زمینه نسخه‌های خطی و قدیمی را داشته‌اند که آن را نسل به نسل و سینه‌به‌سینه به دوران بعد از خود منتقل کرده‌اند.

میراث۶۰۰ساله عتیقی‌ها

حالا مهدي عتيقي‌مقدم و 3‌برادرش، صحاف‌كاران سنتي‌اي هستند كه هنر 600ساله اجداد خود را در دل و دست‌هايشان حفظ كرده‌اند و سعي مي‌كنند آن را به نسل‌هاي بعدي منتقل كنند. درواقع صحافي سنتي به شكل موروثي در خانواده عتيقي وجود داشته و به او و برادرهايش منتقل شده است. به اين ترتيب استاد مهدي عتيقي و برادرهايش ضمن داشتن تخصص از تمام فنون صحافي مانند رنگ‌آميزي، افشانگري، متن و حاشيه، وصالي و جلدسازي، هر كدام مهارت ديگري را مثل جدول‌كشي، تذهيب و مينياتور و خوشنويسي آموخته‌اند.

  • شوق صحافي

اشتياق فعاليت در حوزه صحافي و وصّالي در خاندان عتيقي به ارث رسيده است. نمونه‌اش استاد مهدي عتيقي است. او از روزهايي كه مدرسه رفتن را شروع كرد، يعني زماني كه شروع به خواندن و نوشتن كرد وارد كارگاه پدر شد. خودش مي‌گويد: «اوايل، كارهايي را انجام مي‌دادم كه در حد توان خودم بود، مانند ساختن چسب يا شماره‌زدن يك كتاب اما به مرور زمان و در كنار پدركه اين هنر را به خوبي و به‌طور كامل از پدر و پدرانش آموخته بود به فنون مختلف كار اشراف پيدا كردم».

او امين پدر و استاد بود و بايد بدانيم كه امين بودن ويژگي‌اي ضروري است، براي اينكه علاوه بر ياد گرفتن فنون كار، فوت و فن كوزه‌گري را هم ياد بگيرد. استاد مهدي عتيقي توضيح مي‌دهد: «امين بودن خصلتي است كه هر شاگردي داشته باشد استاد كار مي‌تواند راهكارهاي خاص و محرمانه را به او آموزش بدهد.

در فعاليت صحافي هم پدرم كه استادكارم بود، من را امين و به‌عبارتي محرم به‌كار دانست و فوت و فن‌هاي ويژه كار را به من آموزش داد». البته بايد يادآوري كرد كه هر شاگردي ظرفيت و اجازه آموختن همه مراحل كار كتابت و صحافي را ندارد و از سال‌ها قبل هم بحث رقابت و تأمين اقتصادي در بين بوده است. استاد عتيقي در اين‌باره يادآوري مي‌كند: «ما هم نكته‌ها و فوت و فن‌هايي داريم كه به شاگرد‌هاي خاص‌مان مي‌گوييم. هرچند حيف است كه همه نكات را نگوييم اما باز‌هم نكاتي وجود دارد كه پيش خودمان مي‌ماند و آن را به كسي مي‌گوييم كه كارش خوب و خيلي برايمان عزيز است».

درباره اوايل ورودش به حوزه هنر صحافي و كتابت مي‌گويد: «اوايل پدرم متولي موقوفات بود و شهريور‌ماه هر سال بايد از تهران به آستان قدس رضوي مي‌رفت تا به موقوفات رسيدگي كند. يك‌بار كه من نوجوان بودم، يكي از دوستان پدرم مراجعه كرد و كتابي داشت كه مي‌خواست خيلي فوري درست شود. وقتي متوجه شد پدرم تهران نيست، از من خواست كه كار را انجام بدهم. با اعتماد كامل كتاب را به من سپرد و من هم به خانه آمدم و با دقت كامل سعي كردم مانند پدرم آن را مرمت كنم. وقتي كار انجام شد و آن را به صاحبش نشان دادم، خيلي تشويقم كرد. اجرت كارم حدود 100تومان مي‌شد و او 20تومان بيشتر پرداخت كرد تا در اين مسير تشويق شوم».

  • آموختن هنرهاي جديد

برادران عتيقي امروز علاوه بر اينكه اصول صحافي و مرمت و احياي كتاب را از پدر آموخته‌اند، هر كدام‌شان هنر‌هاي جديدتري را ياد گرفته‌اند. به‌عنوان مثال استاد مهدي عتيقي تذهيب را آموخته تا هنرش را تكميل كند؛ «به‌عنوان مثال وقتي وصّالي مي‌كرديم بايد كار را در اختيار مذّهب قرار مي‌داديم اما مشخص نبود كه او كار را طوري انجام بدهد كه ما مي‌پسنديم. چون آنقدر در مورد كار شناخت پيدا كرده‌ايم كه با ديدن كتاب‌هاي قديمي فورا متوجه شويم كه رنگ‌هاي كتاب و تركيب‌ها قديمي است و به دوره قاجار، صفويه يا افشاريه مربوط مي‌شود، پس لازم بود كه تذهيب را هم بياموزيم تا هارموني و توازن كار را رعايت كنيم و مجبور نباشيم كار را براي انجام تذهيب به شخص ديگري بسپاريم.»

علاوه بر تذهيب، آموختن هنر گل و مرغ و آموزش‌ديدن در كنار اساتيدي مانند الطافي و مصيبي از ديگر برنامه‌هاي 4 برادر عتيقي بوده است. البته اين آموزش‌ها دوستانه بوده و اينطور نبوده كه كلاس درسي باشد و عتيقي‌ها در آن شركت كنند. وقتي قرار بود يكي از آنها كاري را انجام دهد، استاد او را راهنمايي مي‌كرد و بعد از چند روز كه بخشي از كار انجام مي‌شد كار را به استاد نشان مي‌داد تا اشكالات احتمالي را يادآوري كند. مهدي عتيقي مي‌گويد: «البته آموختن چنين كارهايي در سطح آشنا شدن با هنر بود چون كسي كه در يك فن مهارت خوبي پيدا مي‌كند، در فنون ديگر نمي‌تواند تا آن اندازه ماهر شود، به همين دليل مهارت من در جلدسازي است». اما شايد نام مهدي عتيقي را به‌عنوان استاد در چند رشته هنري ديده باشيد. خودش در اين‌باره مي‌گويد: «همه رشته‌هايي كه آموخته‌ام در مبحث كتاب‌آرايي است و در اين زمينه مي‌توانم به‌خوبي فعاليت كنم؛ مانند متن و حاشيه، افشانگري، رنگ‌آميزي كاغذ، جدول‌كشي و وصالي. در زمينه جلد هم، مرمت جلد و ساختن جلد هنر ويژه‌اي است». و ادامه مي‌دهد: «هنرهاي تذهيب و گل و مرغ را هم آموخته‌ام اما در اين زمينه در سطح بسيار عالي نيستم و اين آموزش به من كمك مي‌كند كه كار را بشناسم».

  • استاد مرقع‌كار

مهدي عتيقي اين روزها هم سفارش‌هاي مرمتي را قبول مي‌كند و در كنار آن علاقه زيادي به درست كردن مرقعات خط دارد. او درباره مرقع توضيح مي‌دهد: «در دوره شاهرخ، خوشنويسان ماهر و زبردستي در كتابخانه شاهرخي كه رياست آن را كمال‌الدين بهزاد برعهده داشت، مشغول به‌كار بودند. همان زمان اميرعلي نصيرنوايي كه وزير هنردوستي بود، تصميم مي‌گيرد كه صفحاتي را با نام مرقع تنظيم كند. اين كار به اين دليل مرقع نام گرفته كه قطعه‌قطعه است و مانند لباس درويش‌ها از تكه پارچه‌هاي به هم وصل شده دوخته شده. مرقعات از قطعه‌هاي خوشنويسي، گل و مرغ و مينياتور در كنار هم ساخته مي‌شد و تنظيم و تركيب آنها در كنار هم به حس و حال استادي كه كار را انجام مي‌داد بستگي داشت».

عتيقي اين كار را از چند سال قبل شروع كرده و در اين مدت چندين برگ مرقع ساخته است. او توضيح مي‌دهد: «مرقع‌سازي‌ كار بسيار نادري است كه نياز دارد شخص در زمينه رنگ‌شناسي هم علم داشته باشد، به همين دليل گاهي براي ساختن يك طرح چندبار كارها را تغيير مي‌دادم و كنار يكديگر مي‌گذاشتم. بعد از چند روز دوباره آن را اصلاح مي‌كردم و اين كار آنقدر تكرار مي‌شد كه تغييرات زيادي در آن به‌وجود مي‌آمد تا در نهايت اثري ايجاد شود كه هنرمند به آن علاقه يابد».

  • محيط‌هاي هنري، زمينه‌اي براي افزايش قدرت هنري

آيا حقيقتا تشخيص آثار هنري ارثي است و كسي كه در خانواده‌اي به دور از اين نوع علاقه‌ها به دنيا بيايد، نمي‌تواند چنين توانايي‌اي داشته باشد؟ مهدي عتيقي در اين‌باره مي‌گويد: « خانه من، برادرهايم و بسياري از افرادي كه به هنر علاقه دارند مانند موزه است و آنقدر آثار خوب هنري در آن پيدا مي‌شود كه هر كسي وارد خانه شود به آنها توجه پيدا كرده و علاقه‌مند مي‌شود، به همين دليل طبيعي است كه فرزندان ما هم به چنين هنرهايي گرايش و علاقه پيدا كنند.

به همين دليل بود كه پسر بزرگم آنقدر به كارهاي هنري علاقه پيدا كرد كه در رشته هنرهاي اسلامي تحصيل كرد و پسر كوچكم هم در كنار خودم فعاليت مي‌كند و در رابطه با هنر جلدسازي، نوآوري‌هاي خوبي دارد چون جوان است و فكر باز و جواني دارد».
در عين حال مهدي عتيقي هنر خود را به‌صورت آكادميك هم آموزش مي‌دهد و تاريخ جلدسازي و كتاب‌آرايي، از دوران بعد از اسلام تا امروز را براي جوانان در سطح كارشناسي ارشد در بنياد ايران شناسي مربوط به دانشگاه شهيد بهشتي تدريس مي‌كند.

  • خلوت؛ شرط اصلي كار هنري

يكي از شرايط لازم براي فعاليت در زمينه هنري داشتن خلوتي است كه تمركز هنرمند را بر هم نزند. مهدي عتيقي مي‌گويد: «كار هنري ساعت مشخصي ندارد كه لزوما هنرمند در ساعت مشخصي فعاليتش را شروع كند و در زمان مشخصي آن را به پايان برساند، به همين دليل بسيار اتفاق افتاده كه نيمه‌شب كار كرده‌ام چون حس كار مهم است كه شرايطي برايم ايجاد مي‌شود كه كسي در خلوتم راه ندارد و تماس‌هاي تلفني هم تمام‌ شده و به همين دليل مي‌توانم بر كار متمركز شوم. گاهي اوقات هم اتفاق افتاده كه درحال استراحت بوده‌ام اما ناگهان به ذهنم رسيده كه فعاليت هنري‌ام را به شكل خاصي انجام بدهم چون اين كار فرمول و جدول ندارد و بسياري از اين كارها حسي است. در چنين شرايطي يا ايده ذهني‌ام را يادداشت مي‌كنم و يا فورا به كارگاه مي‌‌آيم و كار را شروع مي‌كنم».

  • ساخت جلد قديمي!

جالب است كه فعاليت خانواده عتيقي فقط به تهران محدود نمي‌شود. مهدي عتيقي مي‌گويد: «به شهرها و كشورهاي مختلف براي انجام فعاليت خود سفر كرده. حتي به روستاها و مناطق زيادي سفر كرده و هرچه را كه مربوط به مرمت كتاب و جلدسازي مي‌شده تهيه كرده‌ايم و مجموعه بزرگي شده است، به اندازه‌اي كه امروز مي‌توانيم جلدي مانند دوره صفويه بسازيم. تنها تفاوت كار در چرم است كه طبيعتا چرم مورد استفاده ما نو بوده اما چرم استفاده‌شده در دوران صفويه چرم كهنه شده است».
اما شايد بپرسيد كه ساختن جلد كتاب مانند چند صدسال قبل چه فايده‌اي دارد و چرا هنرمندي بايد مدت‌ها وقت خود را صرف چنين كاري كند؟ اين هنرمند صحاف در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «جلد معمولا حافظ كتاب است و از محتويات آن در برابر آسيب‌ها محافظت مي‌كند. وقتي جلدي براي كتابي قديمي مي‌سازيم، درواقع به قدمت كتاب احترام گذاشته‌ايم».

  • جمع‌آوري آثار قديمي

يكي از دغدغه‌ها و علاقه‌هاي هنرمندان هر رشته‌اي، جمع‌آوري آثار هنري مربوط به آن رشته است. عتيقي‌ها هم‌چنين علاقه‌هايي داشته‌اند و به اين ترتيب بخش زيادي از آثار قديمي را كه در گنجينه‌هاي عتيقي مشاهده كنيد خود آنها جمع‌آوري كرده‌اند.

مهدي عتيقي در اين‌باره هم توضيح مي‌دهد: «اين آثار را از روستاها و شهرهاي مختلف كشور تهيه كرده‌ايم. بخش ديگري از آثار را هم از كشورهاي ديگر خريداري مي‌كنيم. مثلا هر سال به بازار مزايده در فرانسه مي‌روم كه آثار قديمي در آنجا به بالاترين قيمت خريداري مي‌شود.

نكته جالب در اين بازارها رقابت سنگين و فشرده‌ است، به‌طوري كه اين مزايده‌ها از طريق اينترنت براي تمام دنيا قابل رصد است و از آنجا كه اجناس به بالاترين قيمت پيشنهادي فروخته مي‌شوند، رقابت‌هاي فشرده و تنگاتنگي صورت مي‌گيرد. اما خريد را به‌طور حضوري انجام مي‌دهم چون تا زماني كه اثري را در دست نگيرم و آن را شناسايي نكنم، با عكس و فيلم نمي‌توانم ارزش آن را تشخيص بدهم».

و ادامه مي‌دهد: « پسرم كه در فرانسه زندگي مي‌كند، گاهي اوقات از اين بازارها و محصولات آنها اطلاعاتي به من مي‌دهد. به اين ترتيب علاوه بر اطلاعات اينترنتي، مي‌توانم روي قدرت تشخيص پسرم حساب كنم چراكه او هم آثار را بسيار خوب تشخيص مي‌دهد. او دكتري هنرهاي اسلامي دارد و در عين حال دقت و ظرافت تشخيص آثار هنري را از خانواده به ارث برده است».

  • زندگي مهدي عتيقي در يك نگاه

سال 1333شمسي در تهران به دنيا آمد. 7 ساله بود و تازه خواندن و نوشتن را ياد گرفته بود كه وارد كارگاه پدرش شد و بعد از آن پدر در حكم استاد، صحافي و كتابت را به او ياد داد. مهدي عتيقي حالا بعد از سال‌ها فعاليت در اين حوزه، در دانشگاه‌هاي مختلفي مانند دانشگاه الزهرا(س)، هنر و مركز ايران‌شناسي تدريس مي‌كند. درعين حال عضو فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران، مشاور و كارشناس نسخ خطي و هنرهاي سنتي با حدود نيم قرن فعاليت در زمينه شناخت و مرمت آثار هنري است. سوابق فعاليت او و خانواده عتيقي تا جايي است كه در سال 1377 لوح خادمين قرآن كريم را به‌عنوان نماينده خانواده دريافت كرد. از جمله آثار شاخص او هم مي‌توان به اين نمونه‌ها اشاره كرد: قرآن خطي به خط عبدالله در سال 1355شمسي و شاهنامه داوري كه نسخه خطي است و در سال 1385شمسي مرمت شده و در موزه رضا عباسي نگهداري مي‌شود. قرآن به خط علاء‌الدين تبريزي و ديوان حافظ به خط عبدالله مرشدي هم نسخه‌هاي خطي ديگري هستند كه مهدي عتيقي آنها را در سال‌هاي 1387و 1388مرمت كرد و در مجموعه خصوصي او وجود دارند.

  • عتيقي‌هاي صحافباشي در گذر تاريخ

جد بزرگ خاندان عتيقي، عارف و شاعر اوايل قرن هشتم هجري جلال‌الدين عتيقي است و بعد از او شاخص‌ترين و مشهورترين چهره اين خاندان خواجه عتيق علي منشي اردوبادي نام دارد كه به‌عنوان يكي از منشي‌ها و نويسنده‌هاي دارالانشاء شاه اسماعيل صفوي فعاليت مي‌كرد. بعد از او سير ارادت و خدمتگزاري در بارگاه حضرت ثامن‌الائمه امام موسي‌الرضا عليه‌السلام به كتابت و وراقي و وصالي و تذهيب آثار ادامه يافت كه در اين ميان، نام ملاحسين صحافباشي به‌دليل آثار بسيار و فوق‌العاده‌اش درصدر آنها قرار گرفته است.

ملاحسين صحافباشي چند فرزند داشت كه 2 پسرش به نام‌هاي ميرزا فضل‌الله و ميرزانصرالله كه كنار پدر كار كرده و آموزش ديده بودند، در سمت صحافباشي در كتابخانه آستان قدس رضوي به‌كار مرمت آثار مشغول شدند. ميرزا فضل‌الله هنوز جوان بود كه در اثر بيماري از دنيا رفت و برادرش، ميرزا نصرالله در عين حال كه كار را ادامه مي‌داد، فنون كار را به پسرش ميرزا‌محمد هم آموزش مي‌داد. به اين ترتيب ميرزا محمد مانند جدش ملاحسين بعد از مدتي تمام فنون مانند وصالي، افشانگري، متن و حاشيه را ياد گرفت و بر اين كار مسلط شد. استاد حسين عتيقي هم پسر ديگر ميرزا نصرالله بود كه فقط 2‌سال داشت كه پدرش را از دست داد و يتيم شد. اما بعد از مدتي در كنار برادرش كه استاد ماهري در فنون ميراثي بود، تعليمات هنري و اخلاقي را همراه با هم ياد گرفت و هوش بالا و تيزبيني‌اش موجب شد تجربه‌هاي يك‌صد‌ساله را به خوبي ياد بگيرد و علاوه بر مرمت، حتي آثار فوق‌العاده‌اي هم ايجاد كند. استاد حسين عتيقي جوان بود كه به تهران مهاجرت كرد و كارگاه و مؤسسه عتيقي را در سال 1270هجري قمري، يعني حدود 150‌سال قبل در خيابان پاستور تأسيس كرد و به اين صورت تلاش ‌كرد تا اصالت‌هاي هنري خاندان عتيقي را حفظ كند و زنده نگه دارد.

استاد مهدي عتيقي درباره ظرافت‌هاي كاري و هنري پدرش، استاد حسين مي‌گويد: « او تنها كسي بود كه توانست ورق كاغذ را 4 پوسته كند. مرمت جلدهاي ضربي سوخت هم يكي ديگر از هنرهاي او بود. البته اين كار مدت زيادي مورد بي‌توجهي قرار گرفته بود، به اين دليل كه افراد، هم از اين هنر بي‌اطلاع بودند و هم ابزارآلات آن را در اختيار نداشتند. اما مقداري از ابزار اين‌كار از طريق اجدادمان به ما به ارث رسيد و بخشي را هم از شهرها و كشورهاي مختلف تهيه كرديم».

و ادامه مي‌دهد: «پدرم براي حفظ اصالت‌هاي هنري اين خاندان تلاش زيادي كرد و حتي سفرهايي به كشورهاي اسلامي و اروپايي داشت و در آنجا آثار ايراني را در موزه‌ها و كتابخانه‌هاي بزرگ جهاني بررسي ‌كرد و در عين حال با استادان فن صحافي ارتباط داشت و مدام در حال فراگيري و كسب تجربه‌هاي تازه بود. اما آنقدر متواضع بود كه به هيچ‌كس اجازه نمي‌داد او را به نام استاد بخواند». و حالا فرزندان او مهدي، هادي، احمد و محمدنصير عتيقي عشق به هنر و ميراث 600ساله عتيقي‌ها را در دست دارند و حفظ مي‌كنند. ارائه مقاله‌هاي گوناگون، شركت در سمينارهاي متعدد خارجي و داخلي، ارتباط با مراكز فرهنگي، موزه‌ها و دانشكده‌هاي هنري و آموزش دانشجويان و مشتاقان هنر سنتي ايران، نشان‌دهنده حضور فعال و مؤثر اين خانواده هنرپرور در عرصه هنر اصيل ايران است.

کد خبر 306090

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha